جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

براون می ماند، اما...


براون می ماند، اما...
هفته یی که گذشت هفته پرماجرایی برای گوردون براون نخست وزیر بریتانیا بود. با دالایی لاما رهبر بوداییان تبت که به لندن سفر کرده است دیدار کرد، بر سر قانون مالیات بر خودروهای آلاینده هوا با مخالفانش وارد درگیری لفظی شد و رقبای محافظه کارش او را به طفره رفتن از انجام اصلاحات در نظام تامین اجتماعی متهم کردند، اما شاید از همه این رویدادها تکان دهنده تر آن بود که یک روز صبح براون از خواب بیدار شد و دید همه روزنامه ها از این نوشته اند که کدام یک از رفقای او در حزب کارگر جانشین او خواهند شد.
کابوس بیداری براون البته به همان سرعت که پدید آمده بود، در برابر این حقیقت تلخ رنگ باخت که در شرایط فعلی گزینه یی بهتر از براون برای بریتانیا وجود ندارد. به این ترتیب در حالی که براون به روزهای پایانی هفته نزدیک تر می شد رقبای درون حزبی و برون حزبی او بیشتر و بیشتر با نوعی دلخوری پذیرفتند که او دست کم تا مدتی دیگر همچنان رهبر حزب کارگر و نخست وزیر بریتانیا باقی خواهد ماند.
البته شاید روایت دقیق تر ماجرا نشان دهد آنچه در این روزها اتفاق افتاد به این سادگی نیز نبوده است. همه چیز در حقیقت از پایان ماه عسل براون در خانه شماره ۱۰ داونینگ استریت شروع شد. براون که در مقام وزیر دارایی و خزانه داری دولت تونی بلر سلف سیاسی اش، در مقیاس بریتانیا عملکردی درخشان داشت در نقش منجی بریتانیا روی کرسی رهبری حزب کارگر نشست و به تبع آن به عنوان نخست وزیر جدید بریتانیا ظاهر شد؛ بریتانیایی که آن روزها بیشتر گرفتار رسوایی های بلر درباره تایید ادعای وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق بود و به خاطر سیاست پیروی از واشنگتن حتی تا قعر جهنم به میزان قابل توجهی از محبوبیت خود و حزب متبوع اش کاسته شده بود.
به این ترتیب براون که مبدع واگذاری استقلال در سیاستگذاری های پولی به بانک مرکزی انگلستان در مقام وزیر دارایی بود شروع خوبی در مقام نخست وزیر داشت که البته بخش عمده آن را مرهون عدم اقبال عمومی از بلر بود؛ جانشین کسی بودن که محبوبیت زیادی نداشته کاری بسیار ساده تر از جانشینی فردی محبوب است. ماه های اولیه کار برای براون ساده بود به خصوص زمانی که در اکتبر سال ۲۰۰۷ دیوید کامرون رهبر حزب اپوزیسیون محافظه کار با سخنانی نسنجیده امتیازی بادآورده را نصیب دولت براون کرد به گونه یی که نظرسنجی های آن روزها نشان می داد حزب کارگر از لحاظ محبوبیت عمومی ۶ درصد از رقیب سنتی خود پیش افتاده است. در واقع در این مقطع وضعیت چنان بود که کامرون و حزب محافظه کار بیمناک بودند مبادا براون با اعلام انتخابات زودهنگام حضور حزب کارگر را در عرصه سیاسی بریتانیا به عنوان حزب حاکم برای مدتی به مراتب طولانی تر از روزهای باقی مانده از عمر طبیعی دولت براون تضمین کند.
اما چنین نشد و از آن روز تا امروز آن چه دولت براون شاهدش بوده بیشتر سیری قهقرایی بوده است. روزهای خوب براون در این مدت روزهایی بودند که هیچ اتفاقی نمی افتاد. این وضعیت تا جایی ادامه پیدا کرد که حزب کارگر نتوانست در انتخابات محلی پیروز شود و کرسی شهرداری لندن پس از هشت سال از کن لوینگستون، یکی از اعضای حزب کارگر، به بوریس جانسون محافظه کار رسید. دو مه روز سختی بود برای براون؛ روزی که او به زبان خود اقرار کرد حزب کارگر شکست سختی خورده است. پس از این اقرار روزنامه های بریتانیایی تصویر براون را به تصویر «گناهکاری پریده رنگ» تبدیل کردند که با آگاهی از اشتباه خود اقرار کرده و در نتیجه «مجازات» حقی است برای او که هیچ کس نمی تواند آن را از جناب نخست وزیر سلب کند. روزنامه ها نوشتند و مردم هم خواندند که شکست حزب کارگر به لحاظ مقیاس افول این حزب در ۴۰ سال اخیر بی سابقه بوده است.
به این ترتیب قریب ۲۰ روز پس از این اقرار بدیمن، که مصادف شد با پس لرزه های شکست حزب کارگر در انتخابات میان دوره یی در منطقه کریو در غرب بریتانیا، روزنامه های بریتانیا نوشتند که احتمالاً دیوید میلیبند وزیر خارجه بریتانیا جانشین براون در مقام رهبری حزب می شود. شاید هیچ کس با دیدن این مطالب به اندازه خود میلیبند شگفت زده نشد. او که زمان آغاز انتشار چنین اخباری خارج از کشور بود، یکشنبه در بازگشت همه چیز را تکذیب کرد و گفت؛ «چیزی که روزنامه ها ادعا می کنند اگر حقیقت داشته باشد من باید در ۴۸ ساعت گذشته تمام وقتم را صرف حضور در جلسات دسیسه چینی غبر ضد براونف می کردم... اما حقیقت این است که من در این مدت همراه کاندولیزا رایس وزیر خارجه ایالات متحده در نیویورک، کالیفرنیا و واشنگتن بوده ام. شنبه ساعت یک بعدازظهر هواپیمایم در بریتانیا به زمین نشسته است و از آن موقع تا حالا پیش خانواده ام بوده ام.»
پس از این اظهارات میلیبند بود که دیگر اعضای ذی نفوذ و قدرتمند حزب کارگر نیز حمایت های خود را از براون آغاز کردند. آلن جانسون وزیر بهداشت کابینه براون همان روز اعلام کرد؛ «همه مجادلات بر سر رهبری حزب حل شده است و اختلافی وجود ندارد.»
این اظهارنظر جانسون در واقع یکی از اولین اشاراتی بود که نشان می داد هرچند با دلخوری، حزب کارگر ناچار است براون را نگه دارد چرا که گزینه مناسب تری در اختیار ندارد. جانسون در سخنان خود گفته بود؛ «معتقدم در حزب کارگر هیچ احساس نیازی برای تغییر رهبری حزب وجود ندارد. گوردون براون یک سال پیش برجسته ترین چهره حزب کارگر بود و هنوز هم همین گونه است.» او در مصاحبه یی با گاردین گفت تنها نباید به چهار یا پنج مساله کوتاه مدت یا میان مدت به عنوان کارنامه یک دولت نگاه و بر اساس آن قضاوت کرد بلکه باید همچنین برنامه های دولت را برای مقابله با مشکلاتی سنجید که در آینده یی دورتر بروز می کنند. او گفت هر کس دیگری جای براون را بگیرد نیز ناچار است با مشکلات عظیم اقتصادی نظیر قیمت فزاینده نفت که از مرز ۱۳۰ دلار در هر بشکه گذشته است، دست و پنجه نرم کند و در این شرایط به جای تغییر رهبری حزب وظیفه او و سایر اعضای هم تراز او این است که به رهبر کنونی حزب یعنی براون کمک کنند تا بر مشکلات فائق شود. جان پرسکات یکی دیگر از مهره های وزین حزب کارگر بود که در همین مدت در برنامه یی تلویزیونی احتمال تغییر رهبری حزب کارگر را به کل منتفی دانست.
به این ترتیب براون تقریباً بحران را از سر گذراند؛ بحرانی که به نوشته روزنامه های بریتانیایی هرچند دلیل اصلی آن عدم کامیابی دولت براون در حوزه اقتصاد بود اما نمی توان ویژگی های شخصیتی جناب نخست وزیر را در آن نادیده گرفت؛ خصوصیاتی مانند خشکی و عبوس بودن براون که چندان چهره جذابی برای جلب اعتماد سایرین به او نمی دهد و اینکه حتی برخی از دیپلمات های بریتانیایی معتقدند او در مقابل سیاستمداران خارجی بی دست و پا و روستایی وار ظاهر می شود.
روزهای بعد از اوج بحران براون هم چنان با اظهارنظرهای ضد و نقیض اعضای عالی رتبه دو حزب محافظه کار و کارگر همراه بود که نشان می دهد هرچند براون از این موج جان سالم به در برده است اما خطر سقوط از کرسی نخست وزیری همچنان برای او وجود دارد. جک استراو وزیر خارجه سابق بریتانیا و وزیر دادگستری فعلی کابینه براون از جمله کسانی بود که در روزهای پس از بحران به دفاع از او برخاست. او عصر سه شنبه در برنامه یی رادیویی اعلام کرد هرگز درگیری و رقابتی درون حزبی برای تغییر رهبری حزب وجود نداشته و ندارد چرا که حزب کارگر هم اکنون رهبری قدرتمند و توانا دارد.
استراو در این مصاحبه با این سوال مواجه شد که آیا براون باید یک معاون برای خود تعیین کند یا نه، چرا که پیش از این گفته می شد تعیین معاون به نوعی به معنای تعیین جانشین خواهد بود و نشانه یی است از قریب الوقوع بودن تغییر براون. استراو در پاسخ به این سوال گفت؛ «او چه این کار را انجام بدهد و چه انجام ندهد هیچ تفاوتی نخواهد کرد چرا که برای هر دولتی مساله مهم این است که چه کسی در راس تمام امور قرار دارد و مسوول همه مسائل شناخته می شود. این شخص بدون تردید نخست وزیر است و من همین جا به صراحت و روشنی تاکید می کنم که او غبراونف کسی است که می تواند ما را از شرایط دشوار فعلی نجات دهد.»
با این حال مخالفان گوردون براون بر این باورند که سیاست بریتانیا روزهای تیره یی را پیش رو خواهد داشت و شرایط در یک سال آینده بسیار پیچیده تر از امروز خواهد بود و بهترین راه حل استعفای گوردون براون است. آنها معتقدند براون باید بپذیرد که دیگر نمی توان مثل سال های ۱۹۹۴تا ۱۹۹۷ بی پروا عمل کرد. البته در مقابل پس از رویدادهای روزهای اخیر به نظر نمی رسد که براون قصد کناره گیری داشته باشد.
تنها عاملی که شاید بتواند پایه کرسی نخست وزیری براون را متزلزل کند توفانی است از همان نوع که اوایل هفته جاری علیه او آغاز شد و اظهارات افرادی نظیر فیل کالینز در روزهای پایانی هفته نشان می دهد خطر سقوط کابینه براون به کلی رفع نشده است.
کالینز که این اواخر به عنوان مشاور ویژه جیمز پرنل وزیر امور بازنشستگان تعیین شده است نسبت به وقوع نوعی «تراژدی» در سرنوشت حزب کارگر در دوران رهبری براون هشدار داد و گفت؛ «در نمایشنامه سیاسی بریتانیا یک تراژدی برای حزب کارگر در حال وقوع است چرا که ترکیبی از اشتباهات استراتژیک، رویدادهای نامطلوب سیاسی و بد شانسی حزب کارگر را در وضعیت آسیب پذیری قرار داده است.» او نیز البته گفت که معتقد است براون بهترین شخص برای عبور از بحران فعلی است چرا که خود او در ۱۰ سال گذشته سکان سیاست های اقتصادی بریتانیا را در دست داشته و خوب عمل کرده است.
آرش مومنیان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید