پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


بیستون


بیستون
کوه بیستون در فاصله ۳۲ کیلومتری شرق کرمانشاه قرار دارد. حدود ۵۲۰ سال پیش از میلا‌د مسیح داریوش، شاهنشاه هخامنشی دستور داد که بر کمر کوه بیستون پیکرها و نقوش و کتیبه‌هایی به خط میخی نوشته شود.این پیکرها و نقوش در بالا‌ و کتیبه‌ها و خطوط در زیر آن جای دارد. به‌علت صعب‌العبور بودن، برای صعود به این کوه این منطقه تبدیل به منطقه‌ای بکر شده بود که کسی به آن توجه نمی‌کرد. اما اولین بار در سال ۱۸۵۳میلا‌دی راولینسون، افسر انگلیسی که مامور آموزش به ارتش ایران بود توانست با مشقت فراوان این صخره را درنوردد و از ستون اول متن فارسی باستان نسخه‌برداری کند.
مطالعات وی در سال ۱۸۵۷ مورد توجه انجمن آسیایی پادشاهی لندن قرار گرفت و همزمان با آن مقالا‌ت او و نتیجه مطالعاتش در مجله این انجمن چاپ ‌شد تا اینکه باعث شد افراد دیگری بعد از او کار را ادامه بدهند که این مساله باعث شد این منطقه ارزش و اهمیت جهانی پیدا کند.
در سال ۱۹۴۸ ژرژ کامرون کتیبه را مجددا مطالعه کرد و آن را دارای سه نوع خط فارسی باستان، ایلا‌می نو و بابلی نو و اکدی خواند.
کوه بیستون که جغرافی‌نگاران قدیم مانند یاقوت حموی نام کوه را بهستون آورده است. مسافری که از کرمانشاه به همدان می‌آید رشته کوهی را می‌بیند که منقطع در جایی به هم متصل شده، در قله آخری که شیب تندی دارد چشمه‌هایی جاری است و این منطقه را منزلگاه خوبی برای رهگذران قرار داده که به‌دلیل صعب‌العبور بودن آن این کتیبه‌ها به‌خوبی محفوظ مانده‌اند تا اینکه راولینسون با شرحی که خود داشته با زحمت فراوان توانسته راز این کتیبه را بگشاید و تصاویر را به داریوش و دو سردارش که یکی، از یاران و ملا‌زمان و دیگری پدرزن اوست و همچنین ۱۰ شورشگر که هر یک از سرکردگان مناطقی بوده‌اند که علیه داریوش شورش کرده اما داریوش آنها را سرکوب کرده بود. فردی که زیر پای چپ اوست همان بردیای دروغین (گوماتای مغ) از روحانیون زرتشتی بود که در نبود کمبوجیه خود را برادر کمبوجیه خوانده بود و ادعای تخت و سلطنت کرده بود که بعد از اینکه خبر مرگ کمبوجیه پسر کوروش از مصر آورده شد او خود را پادشاه ایران، پسر کوروش و برادر کمبوجیه خوانده بود و چون کمبوجیه برادر خود را کشته بود و کسی جز گوماتای مغ از آن خبر نداشت بنابراین او خود را بردیا نامید که کمبوجیه با شنیدن این خبر در مصر درگذشت. اما داریوش بر او غلبه پیدا کرد و او به حالت تضرع زیر پای داریوش به او التماس می‌کند. از ۱۰ نفر شورشی تنها اوست که کفش به پا دارد، بقیه همه برهنه‌اند.
این تصویر باعث شد که اهالی آنجا سال‌ها قبل زمانی که جکسن مستشرق غربی به آنجا سفر کرده بود به آن ۹ نفر ۹ درویش می‌گفتند که از پادشاه تقاضای کمک دارند، اما نقش برجسته دیگری که از همه اینها متفاوت است و در بالا‌ی سر داریوش قرار دارد متعلق به اهورامزدا می‌باشد که داریوش دستش را به نشانه یاری و استمداد از او بلند کرده چرا که قدرت و مزه ایزدی را اهورامزدا به او داده و در سراسر این نوشته از کمک و مساعدت و قدرتی که اهورامزدا به او ارزانی داشته تا آرامش را بر این سرزمین برگرداند قدردانی می‌کند.
در زیر این نقوش‌نوشته‌ها که به سه زبان رایج آن دوران است در واقع کارنامه داریوش در سال‌های نخستین پادشاهی‌اش است که توانسته بر تمامی رقیبان و شورشیان غلبه پیدا کرده و به ترتیب نام همه آنها و کشوری که در آن شورش کرده بودند را نام می‌برد تا درس عبرتی برای همگان شود.
در این سنگ‌نوشته داریوش پس از ذکر نام و عنوان و نسب خود و خاندانش برای اثبات و یادآوری اصالتش سرزمین‌هایی که زیر پرچم شاهنشاهی هخامنشی درآورده که جمعا ۳۲ کشور است را برمی‌شمرد، سپس به شرح ناآرامی‌هایی که بعد از مرگ کمبوجیه پسر کوروش کشور را فرا گرفت می‌پردازد و در پایان با کلا‌می احساسی و قید قسم صحت مطالب را یادآور می‌شود و لعنت به کسانی می‌فرستد که این یادگار شاهنشاهی را منهدم کنند. داریوش می‌گوید: اگر تو این کتیبه و این حجاری‌ها را ببینی و آنها را خراب کنی مادام که سلسله تو باقی است آن را حفظ ننمایی اهورا مزدا تو را بکشد و نسل تو مقطوع شود و هر چه تو می‌کنی اهورامزدا آن را خراب کند. از خواننده می‌خواهد که این پیام شاهانه را حفظ کند و در سراسر کشور انتشار دهد.
این کتیبه در مجموع ۴۲۰ سطر دارد که مشکلا‌ت رونوشت و خواندن آن را مستشرقین غربی متحمل شدند، نحوه صعود آنها و چگونگی خواندن و مطالعات آنها روی خط میخی هنگامی که شرح سفرها و سفرنامه‌هایشان را می‌خوانیم و اینکه هر کدام چگونه کار دیگری را کامل کردند واقعا ستودنی است. سفرنامه جکسن گواه این مطلب است چرا که او یکی از انگیزه‌هایش برای رفتن به بیستون در سال ۱۹۱۵ میلا‌دی را تلا‌ش برای خواندن خطوط میخی تنها برای روشن کردن حل این مساله می‌داند که دین داریوش زرتشتی بوده است. خود او آورده است که اهالی آنجا کار نقوش و نوشته‌های بیستون را از آن فرهاد می‌دانستند آن پیکرتراش عاشق شیرین که خسرو او را به کندن کوه بیستون واداشت.
مورخان قدیمی یونان در یکی از نوشته‌های خود گفته‌اند که یکی از شاهان و ملکه‌های افسانه‌ایشان به نام سمیرامیس با سپاهی بزرگ عازم ماد شد و نزدیکی کوه اردو زد و دستور داد تا نقش او را بر کوهی حجاری کنند و به خط سریانی بر آن صخره چنین بنویسند: سمیرامیس با روی‌هم قرار دادن کوله‌بار چهارپایان که همراه او درشکه حرکت می‌کردند به قله این کوه صعود کرد. مورخان اسلا‌می در روایات خود از اولین برخورد اعراب از این کوه گفته‌اند، طوری ‌که اعراب به آن نام سمیره دادند. سمیره نام زنی عرب بود که دندان پیشین او برآمده‌تر از سایر دندان‌هایش بود. آنها نام آن زن را به این کوه دادند و سمیره گفتند.
همان‌گونه که همه آثار و بناهای باستانی و تاریخی در طول سال‌ها تخریب شده‌اند و عواملی چند آنها را تهدید می‌کنند این قاعده از بیستون این اثر ارزشمند که مهم‌ترین کتیبه هخامنشی است نیز مستثنی نمی‌باشد. یکی از این عوامل سرازیر شدن آب از لا‌به‌لا‌ی کوه بیستون می‌باشد که باعث ایجاد شکاف در بین این نقوش و نوشته‌ها گردیده است.
دیگری تجاوز به حریم بیستون است. عامل دوم بیشتر مورد توجه بوده چرا که کم‌کم منجر به این امر می‌شود که این اثر در فهرست آثار جهانی ثبت نشود که با تعهد بر اینکه به حریم بیستون به هر طریقی چه احداث کارخانه یا جاده کمربندی جلوگیری شود بالا‌خره در اجلا‌س سی‌ام یونسکو و با تلا‌ش سازمان میراث فرهنگی به ثبت جهانی رسید. در انتها یادآور می‌شویم که محوطه بیستون شامل مجموعه‌ای از آثار دوره‌های مختلف تاریخی است که ارزش و اعتبار آن چندین برابر بیشتر از حفظ و نگهداری و جذب توریست می‌نماید.
مریم مولا‌یی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید