جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


یک خرس جذاب رزمی کار!


یک خرس جذاب رزمی کار!
طبق فرضیه ای خاص و شاید نه چندان اثبات شده، تمام فیلم های رزمی و آثار سینمایی پیرامون هنرهای رزمی، از اله مان ها و فاکتورهای کارتونی بهره می برند و اگر این را باور داشته باشیم، فیلم کارتونی جدید «پاندای کونگ فو» (یا «پاندای کونگ فوکار») که کار استودیوی دریم وورکز است و در جشنواره جاری کن فرانسه به نمایش درآمده و به زودی در سطح جهان اکران خواهد شد، اثری مناسب می نماید و یک کار حقیقی کارتونی ـ رزمی و چیزی است که باید باشد.
این فیلم با روش سینما اسکوپ تهیه شده و همین سیستم یاری رسانده است تا بتوان حرکات بسیار سریع اکشن را در پس زمینه ای از مناظر و سرزمین بزرگ چین به تصویر کشید. این فیلمی است با کارگردانی جان استیونسون و مارک ازبورن و حاصل کار آنها، فیلمی است که همان قدر جذاب نشان می دهد که دیوانه وار و خطرناک جلوه می کند و ادغامی از این خصایل به ظاهر متفاوت به «پاندای کونگ فو» حالتی خاص را بخشیده و آن را به یک اثر انیمیشن مبتنی بر ابتکار و نوجویی بدل کرده است.
مخاطبان این فیلم در درجه اول و نگاه نخست، جوانان و نوجوانان هستند، ولی ظرافت ها و شوخی های مطرح شده در فیلم به گونه ای هستند که این فیلم از طیف ها و حدنصاب های سنی عبور می کند و می تواند به دل بزرگسالان هم راه یابد و برای آنها نیز جذاب باشد. برخورد خوب تماشاگران با این فیلم در کن و استقبال وسیع صورت گرفته از آن در جشنواره نخست سینمای دنیا، نشانه ای از وجود زمینه های لازم برای توفیق و فروش زیاد آن در سطح جهان است و از موقعی که پخش بین المللی آن شروع شود (و این کار از ۱۶ خرداد شکل خواهد گرفت) چنین چیزی بسیار محتمل خواهد بود.
ستاره و قهرمان این فیلم، البته همان خرس محبوب و جذابی است که نامش در عنوان فیلم آمده و او، یک پاندای چینی است. این پاندا، شیرین و قدری احمق ولی در همه حال جذاب است و بیننده های فیلم از نگاه نخست به او علاقه مند می شوند. در عین حال باید پرسید برای یک فیلم رزمی و مبتنی بر هنرهای برخورد و درگیری، چطور می توان چنین قهرمانی را در نظر گرفت و آیا به لحاظ اصول و قانون کوچک ترین سنخیتی بین یک پاندا و یک داستان رزمی وجود دارد و می توان یک پاندا را وارد ماجرایی کونگ فویی کرد ظاهراً می توان این کار را صورت داد، زیرا پاندای مورد بحث که «پو» نام دارد، طبق قصه به آرامی تبدیل به یک استاد در فنون رزمی می شود و بنابراین بپا می خیزد تا یک روستای در معرض تهدید را در اعصار کهن نجات دهد و ساکنان آن را به ساحل نجات برساند.
جک بلک بازیگر آشنای آثار کمدی و اجتماعی به جای این پاندا در این فیلم صحبت کرده است، اما آنچه به فیلم جذابیت بیشتری را می بخشد، متن قصه و اتفاقاتی است که بر سر این پاندا و وابستگان وی می رود.
در ابتدای کار «پو» مهارت و استعدادی را در فنون رزمی از خود بروز نمی دهد و برعکس در اجرای قسمتی از حرکات بدوی آن هم مشکل دارد. پدر او که یک گوزن(!) به نام آقای پینگ (با صدای جیمز هونگ) است و اصلاً توضیح داده نمی شود که چه طور یک گوزن می تواند پدر یک خرس باشد! او صاحب یک مغازه و شغل اصلی اش فروشندگی است و از پسرش انتظار دارد که پا جا پای او بگذارد و از همین طریق و با همین حرفه امرار معاش کند، اما پو این چنین به قضیه نگاه نمی کند و دوست دارد به کارهای رزمی بپردازد و در این راه زیرنظر استاد شیفو (با صدای داستین هافمن) کار و تمرین کند و کنار قهرمانان محبوبش باشد. این قهرمانان شامل حیوانات و کاراکترهایی همچون ببر و میمون هم می شوند و صدای آنان را هنرپیشه های آشنایی مانند جکی چان، ست روگن و لوسی لیو تأمین کرده اند. پو وقتی به آرزویش می رسد که مبتکر و ابداع کننده کونگ فو که کاراکتری با صدای رندال دوک کیم است، او را به درجه و مرتبت رزمنده اژدها منصوب می کند و او می تواند براساس آن اوج بگیرد.
به لطف قابلیت های فراوانی که در هنر انیمیشن وجود دارد و می توان از طریق آن احساسات و رویکردهای مختلف را به روی پرده منتقل کرد، «پاندای کونگ فو» توانسته است موضوعات و اتفاقات را یکی پس از دیگری بر روی هم سوار و آنها را پیاپی رو کند و تماشاگران را شگفت زده نماید و از این طریق بیننده درمی یابد که نقطه قوت و حسن اصلی «پو»، شور و علاقه و اشتهای فراوان وی است، به گونه ای که هیچ گاه سیر نمی شود و از حرکت باز نمی ایستد و استاد شیفو با تشخیص همین مسئله روی او کار و توانایی های وی را بیشتر متجلی می کند.
کافی است یک نفر پیدا شود و تکه ای شیرینی و یا سایر خوردنی ها را از دست پو بیرون بکشد تا او به حرکت درآید و نهایت آمادگی جسمانی و توان و کارایی اش را برای پس گرفتن آن متاع به نمایش بگذارد. به این ترتیب او به سرعت مهیای ستیز با موجود بد و شیطانی قصه که تای لونگ (با صدای ایان مک شین) نام دارد، می شود. لونگ، یک یوزپلنگ برفی است که خصمانه به دهکده وارد می شود تا پذیرفته نشدنش به عنوان رزمنده اژدها را جبران و تلافی کند و به جان مردم بیفتد.
مانند فیلم های مشابه که تم اکشن و کمدی را کنار یکدیگر دارند و از هر دو فاکتور سود می جویند، «پاندای کونگ فو» نیز هیچ گاه از این دو عنصر و به کارگیری توأمان آنها غافل نمی ماند. شاید جاناتان ایبل و گلن برگر در مقام قصه نویسان مایل بوده باشند که در هر جا و مکان امکان پذیر در متن قصه از اهمیت هدف گذاری در زندگی برای کودکان بگویند، اما هر چقدر هم که آنها در این راه کوشیده باشند، این فیلم رجعت های سریعی را به تم ستیز و دوئل و رودررویی کاراکترهایش دارد. در دوسوم نخست فیلم، بیشتر تکه های کمدی و موضوعات سبک و ملایم بر پرده مشاهده می شوند، اما اینها همه مقدمه ای بر برخوردها در یک سوم پایانی و نبردهای شدید فیزیکی و رزمی در این قسمت از فیلم است. کار انیمیشن و چهره سازی های کارتونی در فیلم به شکلی شفاف و روشن و تأثیرگذار صورت پذیرفته است و بک گراندها و پس زمینه ها و مناظر مربوط به طبیعت چین نیز ارج گذاری بر سرزمین بزرگی است که بیشترین نفوس را در سطح جهان دارد. حیوانات و کاراکترها هم به شکلی به تصویر کشیده شده اند که مشخص است روی آنها کار شده و به وضوح پیدا است که سازندگان این فیلم بهترین کارهای رزمی سینمای شرق آسیا را دیده و از روی آن الگوبرداری کرده اند، وگرنه پاندای مبارزه جو نمی توانست این قدر تأثیرگذار و محبوب باشد.
وصال روحانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید