پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


توسعه و بلای منابع طبیعی


توسعه و بلای منابع طبیعی
بسیاری از کشورهای فقیر جهان دارای منابع نفتی و طبیعی سرشاری نیز هستند. مطالعات دانشگاهی نشان داده است کشورهایی که وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی و سایر منابع معدنی دارند، از نظرشاخص توسعه انسانی سازمان ملل در درجات پایین تری قرار دارند، بخش عمده ای از جمعیت شان در فقر زندگی می کند، احتمال بروز درگیری در پنج سال آینده در این کشورها بیشتر بوده، هزینه های نظامی بخش زیادی از مخارج دولت را تشکیل می دهد و همچنین نظام های متمرکزتری نسبت به سایر کشورها که محل درآمدی دیگری دارند، بر آنها حاکم است.
یکی از دلایل این اتفاقات این است که این درآمد ها معمولاً مورد سوء استفاده مسوولان فاسد قرار می گیرد تا در خدمت رشد و توسعه. همچنین وجود این ثروت، محرک و تقویت کننده برخی مظالم در داخل کشورهاست که باعث بروز درگیری ها و جنگ های داخلی می شود.
این الگویی است که از آن به عنوان «بلای منابع طبیعی» یاد می شود و بر این باورند که ثروت ناشی از منابع طبیعی باعث رکود و درگیری می شود تا رشد و توسعه. این مشکل را می توانیم در موارد بسیاری مشاهده کنیم: در آنگولا، بازرسان مالی صندوق بین المللی پول حتی قادر به ارائه گزارش درباره صدها میلیون دلار درآمدهای نفتی نبودند. در نیجریه، کامرون و جمهوری کنگو ثروت نفتی نتوانست رشد اقتصادی به بار آورد و به جای آن فسادی گسترده که باعث کندی رشد بود را جانشین کرد و همچنین سودان که با کشمکش ها بر سر منابع نفتی اش شناخته شده است.
این مشکلات همچنین دامنگیر نیمکره غربی نیز شده است. اکوادور کشوری دارای منابع غنی نفتی است اما به عنوان یکی از فاسدترین کشور های آمریکای لاتین نیز رتبه بندی می شود. همچنین خشم عمومی در ونزوئلا در مورد نحوه توزیع درآمدهای نفتی به اختلافات سیاسی در این کشور دامن زده است.
در نهایت عراق در زمان صدام حسین یک مثال تراژیک از بلای منابع طبیعی است. عراق دارای منابع عظیم نفتی است و ذخایر ۱۱۲ میلیارد بشکه را تایید کرده که ۸/۱۰ درصد از کل ذخایر اعلام شده جهانی است اما به مانند بسیاری دیگر از کشور های دارای این منابع نتوانست به درستی از این ثروت استفاده کند.
رژیم صدام حسین درآمد های نفتی را برای تامین مالی سرکوب های سیاسی داخلی، تجاوزات نظامی و غارتگری های دولتی استفاده کرد. به عنوان شاهد می توان به ساخت کاخ های ریاست جمهوری و انتقال پول به حساب های خارجی اشاره کرد. همچنین این درآمدها پشتوانه جنگ با ایران و اشغال کویت نیز بودند.
بلای منابع طبیعی مطمئناً مانعی بزرگ بر سر راه توسعه و دموکراسی برای جهان در حال توسعه است البته هیچ راه حل مشخصی برای این معضل وجود ندارد اما کشورهای در حال توسعه می توانند طیفی از تصمیمات را برای بالا بردن پاسخگویی و شفافیت، اتخاذ کنند.
در دنیایی که از نبود نهاد های حکمرانی جهانی رنج می برد، ایالات متحده مسوولیت ویژه ای در حمایت از همکاری های بین المللی و حرکت های جمعی دارد زیرا بدون انجام دخالت های هماهنگ، فساد در سیستم قضایی نیز وارد می شود. به علاوه پایان دادن به بلای منابع طبیعی می تواند با کاهش درگیری ها و کنترل فقر و بی ثباتی سیاسی، به سود منافع امنیت جهانی نیز باشد.
● آنچه پرداخت می کنید منتشر کنید
فساد، دشمن بازار آزاد و دموکراسی است. دولت فاسد، بنگاه های فاسد را رواج می دهد و فعالیت این بنگاه ها نیز منجر به فساد بیشتر در دولت می شود.
زمانی که شرکت های نفتی پرداخت هایشان به دولت را آشکار نمی سازند، دست بردن به این منابع برای دولتمردان آسان تر و پاسخگو بودن مسوولان در برابر مردم مشکل تر می شود. یک راه حل پیشنهادی این است تا قانونی به منظور آشکارسازی پرداخت های شرکت های ملی نفت به دولت، تصویب شود.
کاهش فساد محرکی برای افزایش سرمایه گذاری و رشد خواهد بود که خود نکته مثبتی برای کشور های در حال توسعه است و همچنین باعث تقویت حاکمیت قانون و حقوق مالکیت می شود که این نیز باعث جذب سرمایه گذاران خواهد شد.
● صندوق های ذخیره و ثبات نفتی
هدف از ایجاد چنین صندوق هایی محافظت بودجه دولتی از بلاتکلیفی ها و عدم قطعیت های موجود در درآمد های حاصل از منابع طبیعی است. آذربایجان و قزاقستان از جمله کشور هایی هستند که به تازگی چنین صندوق هایی ایجاد کرده اند.
این صندوق ها به وسیله آشکارسازی هر چه بیشتر جریان های درآمدی حاصل از منابع طبیعی، کمک شایانی را به بهبود حکمرانی می کنند و همچنین با هدایت بخشی از درآمدها به سمت انباشت دارایی های خارجی، کشور را در مقابل بیماری هلندی حفظ می کند.همچنین از افزایش نرخ مبادله ارز که باعث کاهش قدرت رقابت بین المللی می شود، جلوگیری می کند و در نهایت تا زمانی که مخارج دولت به درآمد های این صندوق وابسته باشد، موجب افزایش انضباط مالی می شود.با این حال صندوق های ذخیره دارای محدودیت های بسیاری نیز هستند.
برای مثال هیچ تضمینی وجود ندارد که درآمدهای آن برای پیگیری منافع شهروندان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین دولت ها می توانند با قرض گرفتن، محدودیت های مفروض درآمدی را نیز نادیده بگیرند.
حداقل پیش نیازها برای کارکرد موثر این صندوق ها حکمرانی خوب است و باید به این نکته توجه داشت که این صندوق ها به خودی خود نهاد ها و تغییرات سیاسی مورد نیاز برای حکمرانی خوب را فراهم نخواهند آورد.
● خصوصی سازی
راهگشای دیگری برای حل معضل بلای منابع طبیعی، خصوصی سازی، به فروش گذاشتن صنایع نفت دولتی و دادن امتیاز تولید نفت به سرمایه گذاران بخش خصوصی است.
همچنین خصوصی سازی یکی از اهداف مهمی است که صندوق بین المللی پول و بانک جهانی طی دو دهه گذشته بر آن تاکید داشته اند.
علت این است که خصوصی سازی با بازیابی انگیزه سود، باعث افزایش بهره وری تولید می شود و همچنین با هدف بلندمدت کاهش نقش دولت در اقتصاد، در هم تنیده است اما در عمل سابقه خصوصی سازی در ابعاد بزرگ با شکست همراه بوده است. در بسیاری از موارد نتیجه این بوده است که بیشتر دارایی ها در دست کمپانی های نفتی چندملیتی قرار گرفته است. این مساله را می توانیم در شوروی سابق مشاهده کنیم که فروش صنایع باعث ایجاد یک الیگارشی جدید شده است.
حتی اگر فرآیند خصوصی سازی به طور قانونی و تحت قیمت های منصفانه بازار انجام پذیرد، هنوز این مشکل که با درآمدها چه کنیم، به قوت خود باقی است.اگر خصوصی سازی به درستی انجام پذیرد، عایدات حاصل از فروش باید برابر با ارزش خالص کنونی سودهای پیش بینی شده در آینده باشد. در این حالت خصوصی سازی سود آینده را به مبلغی یکجا در زمان حال تبدیل می کند اما این تبدیل، مبلغ بیشتری را در اختیار دولت های کلپتوکراتیک (دولت هایی که ثروت شخصی و قدرت سیاسی دولتمردان را به هزینه عموم مردم افزایش می دهند.) برای ربودن و خرج کردن قرار می دهند.به این دلیل است که مانند صندوق های ذخیره، خصوصی سازی در کشورهایی که حکمرانی قوی تری دارند، بهتر عمل می کند.
● خلاصه
بلای منابع طبیعی مانعی بزرگ بر سر راه توسعه است، با این حال باید این را درک کنیم که منابع طبیعی در نفس خود ایرادی ندارند و نبود حکمرانی خوب و دموکراسی است که مشکل زاست.علاج این نقص نهادی منابع عظیمی را نمی طلبد بلکه نیازمند تغییر قانون و تجربه است. موارد مطرح شده در اینجا از جمله شفاف سازی، هزینه کمینه ای را نیاز دارند اما منافع قابل توجهی را به همراه می آورند.
از بین بردن بلای منابع طبیعی به مانند دمیدن اکسیژن به اقتصاد کشور های در حال توسعه است و باعث می شود منابع موجود به صورت کارا مورد استفاده قرار گیرند که خود باعث جذب منابع اضافی می شود.
منبع:
by Thomas I. Pally: Lifting the Natural Resource Curse
ترجمه: امیرمحمد کاظم پور عصمتی
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید