شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


اختلالات یادگیری


اختلالات یادگیری
در ابتدا اختلالات یادگیری را که طبق طبقه بندی کتاب DSM-IV-TR در محور I طبقه بندی می شود و شامل
ـ اختلال درخواندن
ـ اختلال در ریاضیات
ـ اختلال در بیان نوشتاری
ـ اختلال یاد گیری
است راتوضیح می دهیم :
▪ ویژگی های تشخیصی :
اختلال های یاد گیری زمانی تشخیص داده می شوند که پیشرفت فرد درآزمونهای استاندارد شده ی فردی برای خواندن ، ریاضیات و بیان نوشتاری اساسا پایین تر از سطح سنی ، هوش و تحصیلی مورد انتظار باشد. در تعریف فوق منظور از اساسا پایینتر عبارت است از تفاوت بیش از ۲ انحراف معیار بین پیشرفت تحصیلی وهوشبهر است.البته گاهی تفاوت کمتر(یعنی بین ۱تا ۲ انحراف معیار) بین پیشرفت تحصیلی و هوشبهرهم به کاربرده می شود به ویژه در مواردی که عملکرد فرد در آزمون هوشی با اختلال مربوطه در پردازش شناختی و یا یک اختلال روانی توام ، بیماری جسمانی یا زمینه قومی یا فرهنگی فرد همخوانی داشته باشد . اگر یک نقیصه حسی وجود داشته باشد مشکلات یادگیری باید علاوه برآنهایی باشد که معمولا همراه با آن نقیصه دیده می شوند . اختلالهای یادگیری ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابند.
▪ ویژگی ها واختلالهای توام :
امکان دارد که اختلالهای یادگیری با روحیه ضعیف ٫ عزت نفس پایین و کمبودهایی درمهارتها ی اجتماعی همراه باشند . میزان ترک تحصیل کودکان یا نوجوانانی که اختلال یادگیری دارند تقریبا ۴۰ درصد گزارش شده است .
بزرگسالانی که اختلال یادگیری دارند ممکن است درزمینه های استخدامی یا سازگاری اجتماعی با مشکلات جدی روبرو شوند . بین ۱۰ تا ۲۵ درصد ازافرادی که اختلال سلوک ، اختلال لجبازی و نافرمانی ،اختلال کاستی توجه – بیش فعالی ،اختلال افسرگی عمده یا اختلال افسرده خویی دارند ، درعین حال اختلال یادگیری هم دیده می شود. شواهدی دردست است که نشان می دهد تاخیرهای دررشد زبان ممکن است با اختلال های یادگیری (به ویژه اختلال در خواندن ) همراه شوند هر چند احتمال دارد این تاخیرها آنچنان شدید نباشند که تشخیص جداگانه ای تحت عنوان اختلال ارتباطی را مطرح کنند . همچنین اختلال های یادگیری ممکن است با میزان بالایی از اختلال در هماهنگی حرکتی مربوط به رشد همراه باشند . امکان دارد در پردازش شناختی (مانند اختلال هایی درادراک بینایی فرآیندهای زبانی توجه یا حافظه و یا ترکیبی ازآنها) نا بهنجاری های اساسی وجود داشته باشند که اغلب مقدم براختلال های یادگیری و یا همراه باآنها هستند . هر چند زمینه ارثی آسیب زمان تولد و انواع گوناگون بیماریهای عصب شناختی و طبی ممکن است با گسترش اختلال های یادگیری رابطه داشته باشند ولی وجود چنین شرایطی به طورحتم نمی تواند اختلال یادگیری نهایی را پیش بینی کند و بسیاری ازافراد دچار اختلالهای یادگیری چنین سابقه ای ندارند . در هر حال اختلال های یادگیری غالبا همراه با انواعی از بیماریهای جسمانی دیده می شوند (مانند مسمومیت با سرب، نشانگان جنین الکلی یا نشانگان کروموزوم x شکسته )
▪ شیوع :
برآورد های شیوع اختلالهای یادگیری با درنظر گرفتن میزان قطعیت و تعاریف به کار رفته از ۲ تا ۱۰ درصد است.
▪ تشخیص افتراقی :
بینایی و شنوایی مختل ممکن است بر توانایی یا دگیری تاثیر بگذارند ، بنابراین باید به وسیله آزمون های بینایی سنجی و شنوایی سنجی مورد بررسی قرارگیرند . تشخیص اختلال یادگیری در شرایطی که چنین نقیصه های حسی وجود دارند تنها زمانی مطرح می شود که مشکلات یادگیری بیش از آن حدی باشد که معمولا با این نقیصه همراه است.
در عقب ماندگی ذهنی ،اختلال های یادگیری با اختلال عمومی درکارکرد ذهنی هماهنگی دارند . اما در بعضی از موارد عقب ماندگی ذهنی خفیف ، سطح پیشرفت در خواندن ، ریاضیات یا بیان نوشتاری با توجه به میزان تحصیلات و شدت عقب ماندگی ذهنی، به گونه معنا داری پایین تر از حد انتظار است . در چنین مواردی باید تشخیص اضافی متناسب با نوع اختلال یادگیری را مد نظرقرارداد.
● اختلال در خواندن
▪ ویژگی های تشخیصی :
مهمترین مشخصه اختلال در خواندن افت در پیشرفت خواندن است (یعنی دقت ، سرعت و درک در خواندن که با آزمون های استاندارد شده ی فردی اندازه گیری می شوند ) که با توجه به سن تقویمی ، هوش اندازه گیری شده و تحصیلات متناسب با سن فرد ، بسیار پایین تر از میزان مورد انتظار است
ـ (ملاک الف) . اشکال در خواندن در پیشرفت تحصیلی یا فعالیت هایی از زندگی روزمره که نیاز به مهارت های خواندن دارند به طورچشمگیری اختلال ایجاد می کند
ـ (ملاک ب). اگر یک نقیصه ی حسی وجود داشته باشد، مشکلات در خواندن بیش ازحدی است که معمولا در این اختلال دیده می شوند
ـ (ملاک ج). اگر یک بیماری عصبی یا سایر بیماری های جسمانی و یا نقیصه ی حسی وجود داشته باشند باید روی محور ۳ کدگذاری شوند . در افرادی که اختلال در خواندن دارند (که به آن خوانش پریشیdyslexia)) هم می گویند ) بلند خوانی با تحریف ، جانشین سازی یا حذف اصوات همراه است و خواندن ، چه با صدا وچه بدون صدا با کندی وخطاهای استنباطی مشخص می شود .
تقریبا ۶۰تا۸۰ درصد افرادی که تشخیص اختلال درخواندن درمورد آنان داده می شود مذکر هستند .
▪ شیوع :
تعیین میزان شیوع اختلال درخواندن دشوار است زیرا بسیاری از بررسیها بر شیوع اختلال های یادگیری بدون جداسازی دقیق اختلال های اختصاصی درخواندن ، ریاضیات یا بیان نوشتاری متمرکز هستند . به طور تقریب از هر ۵ مورد اختلال یادگیری علت ۴ مورد آن فقط اختلال در خواندن و یا ترکیب این اختلال با اختلال در ریاضیات یا اختلال در بیان نوشتاری است .
▪ دوره یا سیر:
هر چند نشانه های اشکال درخواندن (مانند ناتوانی درمتمایزکردن حروف معمولی یا ناتوانی در متمایزکردن حروف معمولی یا ناتوانی درتداعی واج های معمولی با نماد حروف ) ممکن است در کودکستان ظاهر شود ولی اختلال در خواندن به ندرت پیش ازکودکستان یا شروع کلاس اول دبستان قابل تشخیص است زیرا آموزش رسمی خواندن معمولا در بیشتر مدارس در این سطح شروع می شود . هر گاه اختلال درخواندن باهوشبهربالا همراه باشد کارکرد کودکان ممکن است نزدیک یا هم سطح کلاسهای اول باشد و احتمال دارد اختلال در خواندن تا رسیدن به کلاس چهارم یا بالاتر به طورکامل آشکار نشود . در صورت شناسایی و اقدام به موقع در میزان قابل ملاحظه ای ازموارد ، پیش آگاهی خوبی وجود دارد . اختلال در خواندن ممکن است تا بزرگسالی هم تداوم یابد.
● اختلال در ریاضیات
▪ ویژگی های تشخیصی :
مهمترین مشخصه ی اختلال در ریاضیات آن است که توانایی شخص درریاضیات با در نظر گرفتن سن تقویمی ، هوش اندازه گیری شده و تحصیلات متناسب با سن وی به میزان قابل ملاحظه ای پایین ترازحد انتظار است ( ملاک الف ) (لازم به ذکر است که توانایی مذکور باآزمون های استاندارد شده فردی برای محاسبه ی ریاضی یا استدلال اندازه گیری می شود ).
اشکال در ریاضیات بر پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های زندگی روزمره که به مهارت در ریاضیات نیاز دارند تاثیر می گذارد (ملاک ب ) . اگر یک نقیصه ی حسی وجودداشته باشد معمولا مشکلات مربوط به توانایی در ریاضیات برمشکلات مربوط به آن نقیصه افزوده می شود (ملاک ج) . اگر یک بیماری عصبی یا جسمانی دیگر یا نقیصه ی حسی وجود داشته باشد باید روی محور ۳ کدگذاری شود . در اختلال ریاضیات تعدادی از مهارتهای مختلف ممکن است دچار شوند که عبارتند از مهارت های زبانی (مانند درک یا نام گذاری اصطلاحات ریاضی ،عملیات ، مفاهیم ورمز گشایی یا حل مسایل نوشته شده با نمادهای ریاضی ) ،مهارت های ادراکی (مانند بازشناسی یا خواندن نمادهای عددی یا علایم حسابی و گروه بندی اشیاء ) ، مهارت های توجه (مانند رونویسی درست ازروی اعداد و شکلها ، به یاد سپردن عددی که به ستون بعد اضافه می شود و رعایت علایم عملیات ریاضی ) و مهارت های ریاضیاتی (مانند پیروی از توالی مراحل ریاضیاتی ، شمارش اشیاء و یادگیری جدول ضرب ) .
▪ دوره یا سیر :
اگر چه نشانه های دشواری در ریاضیات (مانند اشتباه در مفاهیم عددی یا ناتوانی در شمارش دقیق )ممکن است در کودکستان یا کلاس اول دبستان ظاهر شود ولی اختلال در ریاضیات به ندرت تا قبل از پایان کلاس اول دبستان قابل تشخیص است زیرا در اکثر مدارس آموزش رسمی ریاضی معمولا تا پایان کلاس اول به حد کفایت ارایه نمی شود . اختلال در ریاضیات معمولا در کلاس های دوم وسوم ظاهر می شود .هر گاه اختلال در ریاضیات باهوشبهر بالا یی هعمراه باشد کودک می تواند کارکردی نزدیک و یا در حد کلاس های ابتدایی داشته باشد و امکان دارد اختلال در ریاضیات تا کلاس پنجم و یا بالاتر آشکار نشود.
● اختلال دربیان نوشتاری
▪ ویژگی های تشخیصی :
مشخصه اصلی اختلال در بیان نوشتاری آن است که مهارتهای نوشتاری بادرنظر گرفتن سن تقویمی ، هوش اندازه گیری شده و تحصیلات متناسب با سن فرد به میزان قابل ملاحظه ای پایین ترازحد انتظار است (ملاک الف ) (توانایی مذکور با آزمون استاندارد شده فردی یا سنجش کارکردی مهارتهای نوشتاری اندازه گیری می شود ) . اشکال در بیان نوشتاری به طور چشمگیری بر پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های روزمره که نیاز به مهارتهای نوشتاری دارند تاثیر می گذارند ( ملاک ب ) . اگر یک نقیصه حسی وجود داشته باشد،اشکال در مهارتهای نوشتاری بر آن افزوده خواهد شد (ملاک ج ) .
اگر یک بیماری عصبی یا یک بیماری دیگر جسمانی و یا نقیصه حسی وجود داشته باشد باید روی محور ۳ کد گذاری شود . معمولا مجموعه ای از مشکلات در توانایی فرد برای انشای متن های نوشتاری دیده می شود که به صورت اشتباه های دستوری و نقطه گذاری در جمله ها ،جمله بندی ضعیف ، اشتباه های متعدد املایی و دستخط بسیار بد مشخص می شود . درصورتی که صرفا اشتباه های املایی یا دستخط ضعیف در غیاب اشکالات بیان نوشتاری وجود داشته باشد معمولا تشخیص اختلال بیان نوشتناری مطرح نمی شود .اصولا در مورد اختلال های بیان نوشتاری و درمان آنها در مقایسه با سایر انواع اختلال های یادگیری ،اطلاعات نسبتا اندکی وجود دارد ، به ویژه زمانی که با اختلال در خواندن همراه نیست . به استثنا ی املاء در بقیه ی مواردمربوط به این اختلال آزمون های استاندارد شده در مقایسه با آزمون های توانایی خواندن یا ریاضی ، چندان تکامل نیافته و ارزیابی اشکال در مهارتهای نوشتاری ممکن است مستلزم مقایسه ی بین نمونه های زیادی از تکالیف نوشتاری فرد در مدرسه و عملکرد مورد انتظار برای سن و هوشبهر وی باشد . این موضوع به ویژه در مورد کودکان کوچکتر کلاسهای مقدماتی در سطح ابتدایی بیشتر صدق می کند . احتمال دارد دادن تکالیفی مانند رونویسی ، دیکته وانشاء در تعیین وجود اختلال و میزان آن سودمند باشد .
▪ ویژگیها و اختلال های توام :
اختلال در بیان نوشتاری معمولا همراه با اختلال در خواندن یا اختلال در ریاضیات دیده می شود . شواهدی وجود دارند که نشان می دهند نقیصه های زبانی و ادراکی – حرکتی ممکن است با این اختلال رابطه داشته باشند
▪ دوره یا سیر :
هر چند اشکال در نوشتن (مانند دستخط یا رونویسی ضعیف یا ناتوانی در یاداوری توالی حروف در کلمات معمولی ) ممکن است در کلاس اول دبستان ظاهر شود . ولی معمولا در کلاس دوم دبستان ظاهر می شود . اختلال در در بیان نوشتاری به ندرت امکان دارد در کودکان بزرگتر یا بزرگسالان دیده می شود و اطلاع زیادی درمورد پیش آگاهی درازمدت آن دردست نیست .
● تشخیص افتراقی :
وجود اختلال تنها دراملا یا دستخط ، در صورتی که سایر اشکالات مربوط به بیان نوشتاری وجود نداشته باشند ،معمولا برای تشخیص اختلال در بیان نوشتاری کافی نیست . اگردستخط ضعیف به اختلال در هماهنگی حرکتی مربوط باشد باید تشخیص اختلال در هماهنگی حرکتی مربوط به رشد را مد نظرقرارداد.
http://www.psychology-student.blogfa.com/
نوشته شده توسط بکائیان


همچنین مشاهده کنید