شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


دایره زنگی اجاره نشینی


دایره زنگی اجاره نشینی
بعد از یک ساعت و اندی که فیلم تموم شد مثل اغلب تماشاچیها دچار یه جور آشفتگی بودم! فیلم یه ژانر اجتماعی داشت که به مسائل و دغدغه های روز شاره می کرد و محور اصلی اون طرز تفکر و نگاه افراد به ماهواره و نقش این دایره زنگی تو خانواده ها بود، بعد از اتمام فیلم به این فکر می کردم که ما هنوز اندر خم یه پس کوچه ایم!!
دنیای امروز در دریای بی کران علم و دانش با سرعت سرسام آوری در حال حرکت و پیشرفت است، ولی ما هنوز با گذشت نزدیک به دو دهه، چالش های عمده ای با ساختمانهای عمودی یا همان آپارتمان و نحوه همزیستی مسالمت آمیز در قالب این پدیده دنیای مدرن را داریم.
حدوداً دو دهه پیش هنرمندان عرصه سینمای آن روز جامعه ،که به تازگی شاهد معضلات زندگی های درهم تنیده شهری بودند یا به عبارتی دیگری شکل های جدیدی از مدنیت و پدیده های تبعی آن را تجربه می کردند، اقدام به تولید آثار سینمایی در این حوزه نمودند، که سمبل آن در فیلم آپارتمان نشینها ساخته داریوش مهرجویی متجلی گشت. فیلمی که ساختار فرهنگی و اجتماعی یک آپارتمان که در واقع آئینه جامعه خود بود را به تصویر می کشید.
با این مقدمه می توان بررسی دقیقتری از فیلم دایره زنگی یا به قولی آپارتمان نشین های دهه ۸۰ ارائه داد. دایره زنگی در گروه فیلم های است که در ظاهر یک جلوه عوامانه و همه نوع پسند دارد . اما اگر بیننده از مسائل روز جامعه، به صورت عمقی و با نوع تفکر تیم نرم افزاری فیلم مرکب از پریسا بخت آور و اصغر فرهادی، آشنا نباشد بعد از گذشت ۴۵ دقیقه از دیدن فیلم ممکن است خسته و دلزده گردد.
اما فیلم ذائقه مخاطب عام را به خوبی می شناسد چراکه هم از موسیقی نسبتا خوب و طنز گفتاری و رفتاری و ستاره گان نسبتا معروف سینما، مانند محمد رضا شریفی نیا ، باران کوثری، مهران مدیری، حامد بهداد، بهاره رهنما، امین حیایی و گوهر خیر اندیش و کاراکترهای به خوبی حلاجی شده دیگر، به نحو مقتضی استفاده شده و هم آلبوم نمکینی از مسائل روزمره جامعه ما که ترکیبی از اشکها و لبخندها، ارائه شده است.
بعضی از شخصیت ها مانند مهران مدیری ، باران کوثری ، در این فیلم به خوبی شخصیت پردازی شده اند و به قول معروف در نقش جا افتاده اند . مثلا در شخصیت مهران مدیری همان خونسردی و ساده گی نقش اش به بیننده القا می شد .
دراین فیلم ترس و شادی و امید و یاس در کنار هم قرار دارد، در حقیقت این فیلم توانسته به خوبی مسائلی را که برای ما فرم عادی و یکنواخت پیدا کرده است به تصویر کشد. از جمله این مسائل می توان به جا نیافتادن فرهنگ آپارتمان نشینی در جامعه ما حتی در نقاط بالای شهر یا تصور افراد مختلف، که داشتن ماهواره را رد یا تایید و گاهاً آنقدر زشت و قبیح می دانند که داشتن این وسیله را مقارن با داشتن عذاب آخرت می دانند، اشاره نمود.
از جمله نکات بسیار مهم دیگری که در این فیلم نمود دارد، عدم توان پاسخگویی والدین به فرزندانشان در خصوص برخی مسائل بزرگسالان است، که شکل کاملاً تابویی به خود می گیرد، مثلاً وقتی دخترک از مادرش در مورد اصطلاح "زن خراب" می پرسد مادر هیچ جواب درست و وقانع کننده ای برای فرزند خردسال خود ندارد، یا در صحنه ای که والدین این کودک رسیور ماهواره را به عنوان هدیه به یکی از اقوام میدهند دختر از مادرش می خواهد که این کار را انجام ندهند چراکه " ماهواره کارتون های قشنگی پخش می کند" لیکن مادر در جواب از بد بودن این وسیله خبر می دهد و دخترک پاسخ مادر را به خود وی بر می گرداند، با این مضمون که اگر ماهواره بد است چرا آن را کادو می دهید؟! و باز هم پدر و مادر بهت زده بدون اینکه جوابی داشته باشن فقط یکدیگر را نگاه می کنند.
همه گفتگوهای رد و بدل شده مذکور حاکی از تضاد و دوگانگی حاکم بر اعمال امروز افراد جامعه ماست، از یکسو خطوط قرمز عرفی یا ارزشی مرسوم و از سوی دیگر تنوع و تلذذ سمعی و بصری این دایره جادویی چالشی گسترده در وجود مردم ایجاد نموده است. با دیدن این فیلم باردیگر مخاطب به این فکر فرو می رود که آیا نگاه تدافعی و بازدارنده و گاهاً تخریبی می تواند راهگشای ما در مواجهه با پدیده های دنیای مدرن باشد.
در هر حال در این فیلم ذهن مخاطب مورد هجمه وسیعی از تعارضات اجتماعی قرار می گیرد به نحوی که دچار نوعی آشفتگی ذهنی گردیده و در ناخودآگاه ضمیر خود در آرزوی ترسیم وجوه بهتری از این تضادها می گردد، به نحوی که در اثنای فیلم روح تماشاگر ایرانی دوستار پایان خوب Happy end در تمنای ختم به خیر شدن امورات جاری است.
براستی چرا چرا دایره زنگی ماکتی از آشفتگی اجتماعی ما ایرانیان است؟ دراین فیلم ما با مفاهیم مختلفی از قبیل: زنان بزهکار،فرهنگ ریاکاری ، رابطه جنس مخالف ، ماهواره ، اعتیاد ، فقر ، تضاد نسلی و از همه مهمترعدم اعتماد اجتماعی مواجه هستیم.
این آسیب های که در فیلم بیان شد تماما آسیبهای اجتماعی هستند که فارغ از هرگونه شعار و تعارفات مرسوم متاسفانه دامن گیر بخشی زیادی از افراد جامعه ماست. اما در خصوص مفهوم عدم اعتماد اجتماعی، این فیلم با ظرافت خاصی آن را به تصویر کشیده است. مثلا در دقایق اولیه فیلم مردی که ماشینش را می دزدند و مرد در تکاپوی دستگیری سارق است و با امین حیایی مواجه می شود تا دزد را تعقیب نماید به وضوح .
همسرش با دید حیرت و اضطراب به مرد نگاه نموده و به دنبال بهانه ای برای خلاص شدن از این موضوع هستند و در میان راه مرد را پیاده می کنند، چون از مرد واهمه دارند که نکند دزد یا زور گیر باشد . جالب است که امین حیایی بهانه ای که نمی تواند با سرعت زیاد برای تعقیب دزد ماشین برود این است که "ماشین ام را تازه خریدم ، هنوز آب بندی نشده و نمی تونم تند برم" است ، حال انکه همین فرد در جایی که یک پسر به اصطلاح"سوسول" سربه سرش می گذارد چنان با شتاب به تعقیب او می پردازد که بیننده با پارادوکسی خنده دار مواجه می شود. یا در صحنه هایی از فیلم مشاهده می کنیم که همسایه دیوار به دیوار به همدیگر اعتماد ندارند که هیچ حتی نمی دانند چه کسی درهمسایگی و یا مجتمع آنها زندگی می کند .
مجتمع هایی که افراد ساکن در آن صرفاً بواسطه اجبار یکدیگر را تحمل می کنند و به مانند موزائیک های ناهمگون به هم چسبانیده شده اند .
آرزو آقایی
منبع : هفته نامه فصل نو


همچنین مشاهده کنید