شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


بیابانهای ایران


بیابانهای ایران
سپاس و ستایش خداوند توانا و بی همتا را سزاست که در سراسر آفرینش، آیات حکمت در آثار رحمت خود را جلوه گر ساخت وَفی کُلُ شَیءِ لَهُ آیهٌ تَدُل عَلی اَنهُ واحِدٌ
توجه به مناطق خشک برای تأمین نیازمندیهای جمعیت روزافزون دنیا از یک طرف، و مسایل و مشکلات ساکنان در رابطه با ویژگیهای اقلیمی، کمبود آب، حساسیت خاکها و غیره از طرف دیگر، سبب شده است که در سطح بین‌المللی، ملی و منطقه‌ای، اقداماتی در جهت شناخت مسایل مناطق خشک و راه‌های صحیح بهره‌برداری از منابع طبیعی آن در جهت بهبود وضع زندگی ساکنان این مناطق، بعمل آید.
سرزمین ایران که تقریبا بین عرض‌های جغرافیایی ۳۹ درجه و ۴۴ دقیقه و ۲۵ درجه و ۵ دقیقه شمالی در جنوب غربی آسیا واقع شده است، قسمت اعظم آن تحت تسلط سلول‌های پرفشار مجاور حاره‌ای قرار دارد. استقرار این سلول‌ها حاکمیت کم آبی این سرزمین را توجیه می‌کند.
حجم و ارتفاع کوهستان‌ها از جمله عواملی هستند که یکپارچگی کمربند پرفشار را از هم گسیخته و اغلب نفوذ توده‌های هوای مرطوب غربی و بسته به فصول مختلف نفوذ توده‌های سرد شمالی و یا گرم جنوبی را به داخل ایران میسر می‌سازند. در یک نگاه به نقشه پراکندگی نواحی کم آب دنیا و یکپارچگی سرزمین‌های خشک در آسیای مرکزی و عربستان و شمال آفریقا، نقش مثبت ناهمواری‌ها در تعدیل نسبی و گسیختگی اثر پرفشار مجاور حاره‌ای در ایران را درک خواهیم کرد. از طرف دیگر عوامل بری بودن و یا در پناه سدهای کوهستانی قرار گرفتن تعدادی از چاله‌های داخلی ایران، نقش پرفشارهای مجاور حاره‌ای را تشدید و تقویت نموده است. به طوری که در نامساعدترین شرایط در مشرق ایران، بیابان لوت را به عنوان یکی از خشن‌ترین چهره‌های بیابانی دنیا ظاهر ساخته است. بنابراین ناهمواری‌ها به دو صورت متضاد در تعدیل و یا تشدید کم آبی در ایران نقش دارند. عامل ارتفاع نقش مثبت و امتداد ناهمواری‌ها در زمینه خشکی هوا نقش منفی را به عهده دارند.
ایران مرکزی تحت تأثیر سیستم‌های چین خورده و تجدید حیات گسل‌های قدیمی و ایجاد گسل‌های جدید به صورت فرا زمین‌ها و فرو زمین‌های مجاور متعددی شکل گرفته است. وسعت و امتداد ساختمانی این فروزمین‌ها تابع فرایندهای درونی حاکم بر شکل زائی ایران مرکزی و شرقی بوده است.
سپس در طول کواترنر فرایندهای بیرونی در جهت تغییر شکل ظاهری و به ویژه توسعه این واحدهای ساختمانی نقش تعیین کننده‌ای به عهده داشته است.
شواهد زمین شناسی به ویژه از اواسط دوران سوم گویای تراکم رسوبات تبخیری فراوان در این حوضه‌ها می‌باشد . که گاهی ضخامت آنها به بیش از ۱۰۰۰ متر می‌رسد حضور این رسوبات و عکس‌العمل آنها در مقابل ویژگیهای عناصر اقلیمی در طول کواترنر در تشدید شرایط بیابانی به صورت قاطع مؤثر افتاده است. به طوری که می‌توان آن را به عنوان یکی از عوامل اصلی بیابان زائی حوضه‌های داخلی در نظر گرفت. هر جا که عامل زمین‌شناسی و عناصر اقلیمی مساعد کم آبی و عوامل جغرافیایی مشترکا دخالت داشته‌اند بیابانهای واقعی با چهره‌ای خشن و عوارضی مشخص و گاه استثنایی توسعه یافته اند.
ویژگی بیابانی این حوضه‌ها با نسبت دخالت عناصر و عوامل فوق رابطه مستقیم دارد.
مجموعه بیابان‌های ایران جزء بیابان‌های گرم مجاور حاره‌ای است. اما حضور و دخالت پاره‌ای از عوامل جغرافیایی از جمله حجم و امتداد ناهمواری‌ها – ارتفاع و عرض جغرافیائی و مجاورت با اقیانوس هند و بالاخره نفوذ شاخه‌ای از این اقیانوس (خلیج فارس) را به جنوب ایران؛ تغییراتی در شرایط اقلیمی حاکم بر آنها اعمال نموده و به طور محلی خصوصیات نسبتا ویژه‌ای در هر یک از حوضه‌های بزرگ بوجود آورده است. با توجه به نتایج این دخالت‌ها بیابانهای ایران را می‌توان به دو گروه اصلی تقسیم نمود :
۱) بیابان‌های ساحلی
۲) بیابان‌های داخلی
۱) بیابانهای ساحلی : به صورت نواری شرقی غربی با پهنای نابرابر از گواتر در مشرق تا خوزستان در مغرب ایران در سواحل شمالی دریای عمان و خلیج فارس گسترده شده است. بزرگترین مشخصه این بیابان‌ها که مهمترین عامل تفکیک آنها از بیابان‌های داخلی نیز می‌باشد وجود رطوبت نسبی بالا به ویژه در فصل گرم به علت مجاورت با اقیانوس هند و جهت بادهای مرطوب دریایی در فضای این بیابان‌ها است. حضور این پدیده تغییرات چشم‌گیری در نحوه دخالت فرایندهای حاکم بر نواحی کم آب به وجود می‌آورد. تراکم پوشش نباتی را افزایش داده و از قدرت دخالت فرسایش بادی می‌کاهد. میزان تغییر از خاک را به ویژه در فصل گرم کاهش می‌دهد و بالاخره در شرایط مناسب حتی هوازدگی شیمیایی را سبب می‌شود (پدیده‌ای که اصولا در بیابان‌های داخلی اتفاق نمی‌افتد) در بیابان‌های ساحلی بر اثر جذب رطوبت هوا بوسیله خاک قشر سطحی نسبتا سختی تشکیل می‌شود. اما در بیابان‌های داخلی چنین قشر سطحی سختی با ترکیب کانی‌شناسی متفاوت براثر پدیده تبخیر یعنی دقیقا در جهت عکس تحول پدیده بیابان‌های ساحلی به وجود می‌آید.
۲) بیابان‌های داخلی : تمام این چاله‌ها در اواخر دوران سوم به صورت حوضه‌های رسوب‌گدازی محلی یا منطقه‌ای محل تمرکز رسوبات تخریبی و اغلب تبخیری بوده‌اند.
بنابراین از طبیعت کانی‌شناسی یکسانی برخوردار نیستند. از طرف دیگر چون ساختمان زمین‌شناسی زیربنای چاله‌ها یکسان نیستند لذا رسوبات داخلی آنها در برابر حرکات زمین ساخت پلیو کواترنر به صور متفاوتی تغییر شکل یافته‌اند. بلوک نیمه سخت لوت که زیربنای بیابان‌های طبس، لوت و جازموریان را تشکیل می‌دهد مانع انعکاس این حرکات در رسوبات سطحی خود شده و دشت‌هائی هموار و ساختمانی بوجود آورده‌اند. در صورتی که رسوبات سایر چاله‌های بیابانی کم وبیش تحت تأثیر حرکات زمین ساخت قرار گرفت و اغلب به شدت چین خورده اند. دشت کویر نمونه مشخصی از بیابان‌های نوع دوم است. موقع جغرافیایی این چاله‌ها در ارتباط با خطوط اصلی پیکرشناسی فلات ایران و اختلاف شرایط اقلیمی حاکم برآنها چهره‌های متفاوت و متنوعی در طول کواترنر در این بیابان‌ها به وجود آورده است.
مطالعه محل این بیابان‌ها نقش فرایندهای متفاوت بیرونی در تحول آنها را به خوبی نشان می‌دهد. جدیدترین حرکات زمین ساخت کواترنر آخرین تغییرات پیکرشناسی را در این حوضه‌های بیابانی به وجود آورده و به طوری که واحدهای اولیه مورفوتکتونیک را به واحدهای کوچکتری تقسیم نموده و هر یک را به صورت حوضه آبگیر مستقلی درآورده (حوضه اصفهان-سیرجان) و یا وسعت و شکل حوضه‌های قبلی را تغییر داده است. (دشت کویر یک حوضه نیست بلکه ارتفاعات جزئی آن را به چند حوضه تقسیم می‌کند.)
توپوگرافی هموار و وسعت قابل توجه و بالاخره ارتفاع کم بعضی از این حوضه‌ها (دشت کویر – دشت لوت – جازموریان و …) در تشکیل و تقویت سلول‌های پرفشار مجاور حاره‌ای بسیار مؤثر بوده است.
از آنجا که منشأ جریان‌های مرطوب از شمال غربی و غرب فلات ایران است ناچار در حرکت به سمت مشرق و جنوب شرقی توده‌های هوای مرطوب قسمت اعظم رطوبت خود را از دست می‌دهند. به عبارت دیگر هر اندازه که به مشرق ایران نزدیک تر شویم درجه بری بودن هوا افزایش می‌یابد.
ارتفاعات شمالی-جنوبی کرمان در مشرق حوضه لوت و امتداد شرقی- غربی البرز در جنوب دریای خزر به صورت دیواره‌های عظیمی مانع ورود جریان‌های مرطوب به حوضه‌های مجاور خود می‌شوند.
در نتیجه جهت این کوهستان‌ها در برابر جریان‌های مرطوب به شکل عامل تشدید کننده دیگری نقش خود را به حوضه‌های مجاورش تحمیل می‌نماید.
بنابراین با در نظر گرفتن مسائل متنوع زمین ساختی و اقلیمی حاکم بر فلات ایران مجموعه حوضه‌های بیابانی داخلی را به دو گروه تقسیم می‌کنیم :
۱) بیابان‌های گرم با تابستان‌های بسیار گرم و زمستان‌های معتدل
۲) بیابان‌های نبستا گرم با تابستان‌های گرم و زمستانهای سرد
۱) بیابان‌های گرم : این بیابان‌ها علاوه بر دخالت شرایط اقلیمی تحت تأثیر عوامل جغرافیایی بیابان زائی نیز قرار دارند (در پناه سدهای کوهستانی قرار داشتن) مهمترین عامل تفکیک این بیابان‌ها ارتفاع آنها از سطح دریاهای آزاد است. به طوری که پست ترین آنها گرمترین بیابان‌ها نیز می‌باشد. لوت ۵۶ متر- جازموریان ۳۵۰ متر طبس و مرغاب کوه، در این قلمرو قرار دارند. هرچند در فصل سرد امکان چند روز یخ‌بندان در حاشیه آنها وجود دارد اما هرگز بارش‌های محدود جوی به صورت برف نازل نمی‌شود. قلل مرتفع حاشیه این بیابان‌ها را برای مدتی محدود تاجی از برف می‌پوشاند (سیرچ - شتری - فاش کوه) در بیابان‌های گرم سهم قابل توجهی از باران اندک آن به علت تشعشع قبل از رسیدن به زمین تبخیر می‌شود بویژه در دشت لوت . در صورتی که حجم باران اندکی بیشتر باشد قطراتی از ان به زمین رسیده و بلافاصله جذب خاک می‌گردد. در دق‌ها و زمین‌های رس خشکرودها آثار این قطرات به وضوح بر قطعات خشکیده این خاک‌ها قابل مشاهده است و تنها در شرایط ریزش‌های شدید اتفاقی ممکن است سیلابی در خشکرودها جاری شود.
از نظر پیکرشناسی زمین به علت ضعف پوشش نباتی خاک فقیر و کم ضخامت بیابان‌ها به سرعت از بین می روند. سنگ ها عریان در برابر عوامل تخریب قرار دارند. سیلاب های اتفاقی و مهیب نقش مسلط آب را در حاشیه بیابان‌ها به عهده دارند. بیابان واقعی قلمرو تسلط باد است و اشکال کاوشی و تراکمی ماسه عوارض اصلی را تشکیل می دهند. در حوضه های انتهایی یا هرجا که سطح آب‌های زیرزمینی بالا باشد، در صورت وجود محیط مناسب، عارضه کویر شکل می گیرد. در امتداد خشکرودها و یا در نواری از حاشیه بیابان یعنی در حد فاصل بیابان مطلق و کناره‌های محدوده بیابانی که زه آبه مسیل‌ها به سطح زمین نزدیک می شوند پدیده نبکا عارضه مسلط پیکرشناسی زمین است.
۲) بیابان‌های نسبتا گرم : سایر بیابان‌های مرکزی و شرقی ایران در این گروه قرار دارند. در این بیابان‌ها تابستان‌های گرم و خشک و زمستان‌های سرد و نیمه خشک حکمفرماست. چون محور ارتفاعات حاشیه این بیابان‌ها در امتداد جریان‌های مرطوب قرار دارند و همین محورها از ارتفاع چندانی برخورار نیستند ، بنابراین نفوذ توده‌های هوای نیمه مرطوب و سرد و خشک در فصل زمستان به داخل آنها شرایطی غیر از بیابان‌های گرم بوجود می‌آورد. عرض جغرافیایی و ارتفاع کف این بیابان‌ها در تشدید سرما در زمستان مؤثر است. زیرا هر اندازه که به شمال غرب نزدیک‌تر شویم از سرما و رطوبت بیشتری برخوردار خواهند بود. بدون استثناء در زمستان یخ‌بندان حتی در پست‌ترین نقاط بیابانی ولو برای مدتی نسبتا کوتاه اتفاق می‌افتد و اغلب سطح بیابان‌ها را قشر نازکی از برف می‌پوشاند. تخریب بر اثر یخ‌بندان و ذوب یخ چه در کوهستان‌های حاشیه‌ای و چه در داخل بیابان‌ها صورت می‌گیرد. بهترین نمونه این بیابان‌ها دشت کویر است که وسیع‌ترین بیابان‌های ایران نیز می‌باشد.
● مفهوم صحرا – بیابان – کویر
▪ صحرا:
صحرا اسم خاص سرزمین کم آب و نیمه کم آبی در شمال آفریقا است که از اقیانوس اطلس تا کشور مصر گسترش دارد. به استثنای قسمتی از سواحل مدیترانه و بعضی از محدوده‌های پراکنده کوهستانی در داخل صحرا شرایط متفاوت بیابانی بر همه‌جا مسلط است. بنابراین در نوشته اروپائیان گاهی کلمة صحرایی به عنوان معادل بیابانی به کار رفته اما در بیشتر نوشته ها وقتی از پدیده خاصی با صفت صحرایی یاد می شود، مقصود همان ویژگی در سرزمین صحراست. مفهوم صحرا برای آفریقاییان و پژوهشگران نواحی خشک مشابه مفهوم خاصی مانند جازموریان – لوت – بجستان – مسیله – و … برای ما ایرانیان است. حتی اصطلاح اقلیم صحرایی که به کرات در مورد ایران استفاده شده است کاملا غلط است. زیرا اولا در صحرا اقلیم‌های بسیار کم آب – کم آب و نیمه کم آب به طور پراکنده وجود دارد. لذا چنین کیفیات متفاوتی نمی تواند تحت یک عنوان بیان شود. ثانیا اصطلاح اقالیم صحرایی فقط ویژه صحرا در شمال آفریقاست. بنابراین برای آفرقاییان و اروپاییان مفهوم صحرا همان سرزمین شمال آفریقا با تمام ویژگی های آن است و اگر بخواهند از سایر نواحی کم آب و نیمه کم آب یا … دنیا صحبتی داشته باشند به هیچ وجه از اصطلاح صحرا یا صحرایی استفاده نمی کنند.
از طرف دیگر کلمه صحرا تقریبا در سراسر ایران بویژه بین روستاییان شاید یکی از پرمصرف ترین کلمات در مکالمات روزمره باشد. هنگامی که روستایی به صحرا می رود با مناظر و پدیده‌های مختلف جغرافیایی روبرو خواهد بود که در مناطق خاصی یکی از این منظره‌ها ممکن است بیابان باشد. بنابراین و با توجه به مفهوم خاص صحرا در ایران استعمال این کلمه به جای بیابان صحیح نیست. کلمه صحرا در ایران به تمام پدیده های جغرافیایی خارج از سکونت‌گاهها اطلاق می شود. صحرای روستایی، باغ و مزرعه و زمین های زیرکشت یا مراتعی است که حیات روستایی و اقتصاد کشاورزی مملکت به آن متکی است و خوب می دانیم که ویژگی چنین سرزمین هایی تفاوت فاحشی با بیابان دارد. سعی کنیم واژه بیابان را که در ایران مفهوم روشن و معینی دارد درست به کار گیریم و از اصطلاح صحرا به جای آن بپرهیزیم.
اشتباه دیگر عده ای از جغرافیدانان ایران و بنابراین دانشجویان استعمال کلمات بیابان و کویر به یک مفهوم است.
▪ کویر
کویر پدیده ای خاک شناسی است و در شرایط خاصی تشکیل و توسعه می یابد. از آنجا که شرایط حاکم بر بیابان ها اغلب مساعد پیدایش کویر است و این دو پدیده بیشتر باهم وجود دارند، احتمالا چنین توهمی بوجود آورده است. هرجا که بافت خاک ریزدانه و نمک به مفهوم عام وجود داشته باشد، با حضور آب به هرشکل (باران – جاری – زیرزمینی) کویر تشکیل می شود.هر تغییری در میزان و ترکیبی کانی شناسی نمک حاصل می شود با نوع جدیدی از کویر روبرو خواهیم بود. به همین دلیل کویرها اقسام متفاوتی دارند. عامل زمان نیز در تغییر و تحول کویر دخالت دارد. لذا از نظر پیکر شناسی زمین نیز کویرها مورد توجه می باشند. در واقع کویر عارضه ای در یک بیابان است نه خود بیابان. گاهی وسعت کمی از یک بیابان را شامل است (دشت لوت) و زمانی به خاطر گسترش فراوان حتی نام خود را به بیابان می دهد.(دشت کویر)
● بیابان‌های ایران :
۱) بیابان‌های ساحلی :
الف) بخش شرقی : جاسک ، چابهار
ب) بخش غربی : میناب،‌سواحل شمالی خلیج فارس – خوزستان
۲) بیابان‌های داخلی :
الف) بیابان‌های گرم با تابستان‌های بسیار گرم و زمستان‌های معتدل
(لوت-جازموریان- مرغاب کوه و طبس و …)
ب) بیابان‌های نسبتا گرم با تابستان‌های گرم و زمستان‌های سرد
(سیستان-تربت-بجستان-بی‌ارجمند-دامغان-دشت‌کویر-مسیله-دشت‌قزوین- اراک- عقدا-
دق سرخ- سیاه کوه – روین – بافق- رفسنجان – گاوخونی- ابرقو – مروست- سیرجان و…)
عزت نامنی
دبیرستان صیرفی
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید