پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


گردشگری در مثلث فرهنگ، اقتصاد و جامعه


گردشگری در مثلث فرهنگ، اقتصاد و جامعه
توسعه صنعت توریسم اگر از مهم‌ترین عناصر مورد توجه در سیاستگذاری‌های کشورمان در قرن حاضر نباشد، بی‌شک یکی از پراهمیت‌ترین آنها است.
این توسعه مستلزم مهیا شدن محیطی مناسب برای رشد و ایجاد است. ایجاد این محیط مناسب در گرو ایجاد فرهنگ گردشگری و به دنبال آن مناسب‌ترین نوع آن یعنی گردشگری فرهنگی است. اما لازمه ایجاد این فرهنگ، ایجاد ارتباطات اجتماعی است.
در این میان کشور ایران به عنوان سرزمینی که از هزاره سوم پیش از میلاد به‌طور مستقیم در ارتباط با تمدن‌ها و فرهنگ‌های همجوار مانند بین‌النهرین و هند و... بوده است می‌تواند الگوی مناسبی ‌جهت ارائه در این میان باشد. در این ارتباط وجود تاریخ و فرهنگ سرشار از جاذبه‌های متعدد، چهره‌ای زیبا و درخشان را برجای نهاده است و تمامی راه‌ها را برای توسعه گردشگری فرهنگی به عنوان یکی از مهم‌ترین و موثرترین انواع گردشگری در جهان گشوده است.
بررسی نظریات جهانگردی پس از دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی در زمینه‌های ارتباط صنعت گردشگری با مقوله‌های فرهنگ، جامعه و اقتصاد بیانگر این واقعیت است که در توسعه صنعت جهانگردی در هر منطقه و هر کشور، در نظر گرفتن حلقه‌های ارتباطی آن یعنی فرهنگ، اقتصاد و جامعه ضروری است، لذا ایجاد ارتباط و اینکه کدامیک از ۳ رأس مثلث فرهنگ، جامعه و اقتصاد در جهت دادن به پیشرفت گردشگری موثرند و یا بهتر بگوییم صنعت گردشگری به واسطه کمک رسانی کدامیک بهتر و وسیع‌تر می‌تواند پیشرفت کند ضروری به نظر می‌رسد.
وضعیت جوامع صنعتی و یا غیرصنعتی پس از جنگ دوم جهانی و دگرگونی اجتماعی و اقتصادی و در پی آن تغییر و تحولات نظام‌های سیاسی در این کشورها این واقعیت را در پی دارد که فرهنگ و اقتصاد را در جامعه نمی‌توان نادیده گرفت و در حقیقت جامعه با فرهنگ و اقتصاد ضعیف زمینه پیشرفت مناسبی‌ در صنعت گردشگری ندارد. همانطور که ناولز ودایانیتز والرجی یادآور می‌شوند ارتباط پیوسته‌ای بین تمایلات اجتماعی و پیشرفت کشورها وجود دارد.
از سوی دیگر این مطلب که جوامع تنها با پیشرفت‌های فرهنگی و تاریخی خود گام در جهت توسعه صنعت گردشگری برداشته و در این راه پیروز خواهند شد فرضیه‌ای کامل برای پیشرفت صنعت جهانگردی نیست.
صنعت جهانگردی دارای پیش‌زمینه‌ها و پیش‌فرض‌های متعددی است که یکی از این پیش‌فرض‌ها احساس نیاز فرهنگی به توسعه گردشگری است. این پیش نیاز فرهنگی در ارتباط فرهنگی با سایر جوامع به چشم می‌خورد در این بین شاید بهترین نظر تئوری پروفسور جعفری باشد که فرهنگ جهانگردی را پیش زمینه توسعه گردشگری می‌داند.
مطابق با این نظریه در اثر تعامل فرهنگی بین جامعه میزبان و مهمان و از ترکیب دو فرهنگ، فرهنگ جدیدی به وجود می‌آید که نام آن فرهنگ گردشگری است اما این نظریه خود می‌تواند پیش‌فرضی باشد مبنی بر اینکه چگونه جوامع می‌توانند فرهنگ‌های بومی را به یکدیگر نزدیک نمایند یا ارتباط و اثرگذاری جوامع چگونه انجام می‌شود.
در این باره دو ویژگی مهم بیان می‌شود:
۱) گرچه تعاریفی که در مورد صنعت گردشگری توسط سازمان‌های مرتبط و صاحب نظران ارائه شده است جهانگردی را صرفاً یک پدیده اقتصادی به شمار آورده و تمام ساز و کارهای مرتبط به آن را جهت رونق اقتصادی جوامعی است که جهانگردی در آنها رشد کرده است ولی می‌توان از دیدگاه فرهنگی گردشگری را مفهومی عام و فرضیه‌ای کلی دانست که قبل از به ثمر نشستن و تولد در کشورهای پیشرفته نیاز به ایجاد یک بستر فرهنگی مناسب دارد. به عبارت دیگر تا زمانی که تفکر حاکم بر جامعه مبنی بر توسعه گردشگری براساس ساز و کارهای فرهنگی موجود در آن جامعه باشد جهانگردی به راحتی می‌تواند جایگاه خود را بیابد. همانگونه که وودز (۱۹۸۴،۱۹۹۷) مدعی است فرآیندی پیشرو وجود دارد که روابط بین گردشگری و شناسه‌های فرهنگی را ایجاد می‌کند و این فرآیند توسط کشورها و مناطق در محدوده زمینه گسترده‌تر دهکده جهانی صورت می‌گیرد.
چشم‌اندازهای بدیع، آثار تاریخی میراث جوامع پیشین، رفتارهای فراموش‌نشدنی و صنایع‌دستی، نمادهای هویت فرهنگی و محصولات قابل عرضه در این بازارند. نشانه‌هایی که برنز و هلدن و دیگر نظریه‌پردازان به وضوح مطرح می‌کنند کشورهایی هستند که دارای جاذبه‌هایی فرهنگی هستند؛ مانند مردمی خندان، رنگارنگ و یا ساده‌ زیست. بنابراین از تایوان و سنگاپور و سایر کشورهای آسیایی که دارای حس تازگی و شادابی‌اند به عنوان کشورهای در حال توسعه در گردشگی نام می‌برند. آنچه بیش از همه توجه را به خوب جلب می‌کند برداشت این دو از وضعیت بازار گردشگری این کشورهاست و آنها را به عنوان کشورهایی که بیشترین تاثیر را از جاذبه‌های فرهنگی خود برده‌اند، مطرح می‌کنند.
اندیشه‌های اجتماعی در جوامع میزبان بر این باور است که بسیاری از قابلیت‌های فرهنگی و مدنی در پهنه گسترده تاریخ و فرهنگ کشور می‌تواند و یا باید به خارجیان و یا جهانگردان عرضه شود.
این عرضه به هدف توسعه فرهنگی و شناساندن فرهنگ و تمدن صورت می‌پذیرد در این باره موانع و مشکلات فراوانی نیز رویارویی این اندیشه وجود دارد. دیدگاه‌ها و نظرهایی که معتقدند که محصولات فرهنگی را به طور کلی نهادهای فرهنگی را باید حفظ نمود و به هیچ عنوان آنها را نباید در معرض دید و تماشای انسان‌های دیگر قرار داد.
در این میان تاثیر فکری و ذهنی دو جامعه روی یکدیگر جالب توجه است. دو جامعه فرستنده و دریافت کننده به نوعی فرهنگی و یا خرده فرهنگ‌ها دست می‌یابند که طرفین درک مشترکی از آن دارند. این فرهنگ و یا خرده فرهنگ در اصل بسته به محدوده جغرافیای سیاسی نیستند و لزوماً جنبه زبان‌شناختی و یا طبیعی ندارند.اما چگونه این اتفاق می‌افتد؟ اگر بخواهیم سوال خود را بهتر و دقیق‌تر مطرح نماییم باید بگوییم چگونه می‌توان راهکارهای مناسب را جهت نزدیک نمودن و تماس این دو جامعه ایجاد کرد؟ و یا راه‌های نزدیک کردن و تلاقی این دو جامعه چگونه می‌تواند باشد؟
اینگونه استنباط می‌شود که جهانگردی نیاز به یک زیرساخت فرهنگی دارد، زیرا که فرهنگ برخوردهای مردم از طریق روابط اجتماعی و دست‌سازهای قابل مشاهده‌اند و در این میان دو خصوصیت دیگر نیز قابل بررسی است.
یکی منابع تجاری به عنوان یک جاذبه و دیگری تاثیرات برداشت شده توسط بازدیدکنندگان. در این مورد نظریه‌های ارتباط فرهنگی جامعه‌های میزبان و مهمان که قبلا در مقدمه به آنها اشاره شد می‌تواند راهگشای این مفهوم باشد. مطمئناً از طریق تعاملات فرهنگی و گفتمان برخوردهای بیشتری بین ملت‌ها صورت گرفته و تمایل بیشتری به سمت ارتباطات بیشتر که در نهایت به گسترش گردشگری ختم می‌شود پدید می‌آید.
تا زمانی که تمامی آحاد جامعه مفهوم گردشگری را حس ننمایند و آن را در قالب تعاریف فرهنگی نگنجانند و یا به عبارت دیگر احساس نیاز فرهنگی ایجاد نگردد کاربرد اقتصادی نمی‌توان برای‌آن در نظر گرفت.
بر این اساس، فرهنگ هر جامعه بستر مناسبی‌جهت رشد و تکامل گردشگری است و گردشگری ایجاد شده می‌توان بر مبنای فرهنگ رایج در جامعه تعریف شود. برای مثال، فرهنگ رایج بین کشورهای حوزه مدیترانه شمالی و فرهنگ موجود در بین حوزه جنوبی‌مدیترانه آنقدر با هم متفاوت است که این امر تاثیر بسزایی در نحوه ورود گردشگران و ارائه خدمات به آنها شده است.
هنگامی که به برخی تئوری‌ها و اصول رایج در صنعت مهمان‌نوازی و هتلداری نگاه می‌کنیم در می‌یابیم که تاثیر این فرهنگ‌ها شکل‌گیری بسیاری از این اصول و قواعد مهمان‌نوازی چگونه است. به عبارتی دیگر
خرده فرهنگ تعیین کننده نوع و سطح گردشگری در کشور می‌باشند.
بنابر ادعاهای برنز و هلدن (۷۴ص.۱۹۹۵) روابط اقتصادی و سیاسی بین ملت‌ها و مناطق به طرز فزاینده‌ای محصول نوع روابط فرهنگی است که باعث می‌شود نحوه‌ای از هنجارها بین تعدادی از کشورها با جهت‌گیری به سمت همگونی فرهنگی گسترده شود.
اگرچه جهانگردی در قالب کلی در برگیرنده تمامی فعالیت‌ها و زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است و آن براساس تعاریفی که ارائه شده است دانش چندمنظوره می‌نامند، ولی می‌توان اصلی‌ترین رکن و راس هرم را فرهنگ دانست. این فرهنگ گذشته از آنکه هدف از توسعه گردشگری را تعیین می‌کند اقتصاد حاکم بر آن را نیز مشخص می‌نماید. در نتیجه نمی‌توان در توسعه گردشگری و یا ساز و کارهای آن فرهنگ را نادیده گرفت.
۲) عوامل اجتماعی:
عوامل اجتماعی به شرایطی اطلاق می‌شود که در یک جامعه باعث ایجاد انگیزه‌ برای ارتباطات اجتماعی و یا تعامل با جوامع دیگر می‌شود. این عوامل در ۳ سطح مشاهده می‌شود:
▪ سطح بنیادی و زیرین
▪ سطوح متوسط و میانی
▪ سطوح بالای جامعه
به عبارت دیگر عوامل اجتماعی را به گونه‌ای می‌توان انگیزه‌های اجتماعی یا محرک‌های اجتماعی دانست و در این عوامل باید به دنبال شرایطی گشت که باعث می‌گردد انسان‌ها از حالت سکون و انزوا بیرون آمده و سراغ دیگر جوامع بروند.
● عوامل موثر در ارتباط اجتماعی در صنعت گردشگری عبارت‌اند از:
۱) حکومت‌ها:
نقش حکومت‌ها در ایجاد برخوردهای اجتماعی متاثر از سیاست‌هایی است که حکومت‌ها و به دنبال آن دولت‌ها در برنامه‌های خود ترسیم می‌کنند. حکومت‌هایی که سعی در ایجاد ارتباطات اجتماعی بین دو جامعه و یا چند جامعه همگون و یا ناهمگن باشند مسلماً موفقیتی کامل در ایجاد توسعه اقتصادی و فرهنگی خواهند داشت.
۲) اطلاعات:
آنچه در وهله نخست باعث ایجاد ارتباط اجتماعی بین جوامع می‌شود اطلاعاتی است که در صورت نیاز به افراد دو جامعه ارائه می‌شود این اطلاعات آن دسته از اطلاعات جامعه مهمان و میزبان را در برمی‌گیرد که در تلاقی و برخورد به منظور ارائه تصویری شفاف و روشن از فرهنگ و آداب و رسوم مورد نیاز طرفین است.
۳) ‌آموزش:
تاثیرگذارترین و مهم‌ترین ابزار ارائه فرهنگ و رکن اساسی در توسعه پایدار گردشگری است.‌آموزش در گردشگری را می‌توان آسان‌ترین شیوه دسترسی به اطلاعات مورد نیاز جهت ارتباط بر قرار کردن دانست.
۴) سازمان‌های محلی:
منظور از این سازمان‌ها بنگاه‌های کوچک و بزرگی دولتی و خصوصی هستند که به‌طور مستقیم و یا غیرمستقیم به ایجاد سفر و یا بازدید به سایر جوامع کمک می‌کنند. تور اپراتورها، آژانس‌های مسافرتی و ایرلاین‌ها از آن جمله‌اند.
امید شیوا
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید