جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


تخم مرغ Yumurta


تخم مرغ  Yumurta
▪ کارگردان: سمیح کاپلان اوغلو.
▪ فیلمنامه: سمیح کاپلان اوغلو، اورچون کوکسال.
▪ مدیر فیلمبرداری: ئوزگور اکن.
▪ تدوین: آیهان ارگورسل، سوزات هانده گونری، سمیح کاپلان اوغلو.
▪ طراح صحنه: ناز ارایدا.
▪ بازیگران: نژات ایشلر[یوسف]، سعادت ایشیل آکسوی[آیلا]، ئوفوک بایراکتار[هالوک]، تولین ئوزن[زن داخل کتابفروشی]، گولچین سانتیرجی اوغلو[گول]، کاآن کاراباجاک[بچه]، سمرا کاپلان اوغلو[زهرا].
▪ ٩٧ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ ترکیه، یونان.
▪ نام دیگر: Avgo، Egg.
▪ برنده جایز بهترین کارگردانی از جشنواره بانکوک، برنده جایزه Eurimages از جشنواره سویل، برنده جایزه دوم از جشنواره فیلم های اروپایی استرویل، برنده جایزه نت پک از جشنواره آوراسیا، برنده جایزه بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن از جشنواره والادولید، برنده جایزه بهترین کارگردانی و جایزه موفقیت فنی و هنری از جشنواره فجر، برنده جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد از جشنواره نورمبرگ فیلم های ترکی-آلمانی،برنده جایزه پرتقال طلایی بهترین طراحی صحنه-بهترین فیلمبرداری-بهترین طراحی لباس-بهترین فیلم-بهترین بازیگر تازه کار/سعادت آکسوی و بهترین فیلمنامه از جشنواه آنتالیا، برنده جایزه بهترین بازیگر زن/سعادت آکسوی و جایزه قلب سارایووا از جشنواره سارایووا، برنده جایزه روزنامه رادیکال/انتخاب مردم از جشنواره استانبول.
▪ ژانر: درام.
یوسف شاعری جوان که در استانبول به کار کتابفروشی اشتغال دارد، خبر مرگ مادرش زهرا را دریافت کرده و به زادگاه خود تیره که سال هاست به آنجا سر نزده، بازمی گردد. خانه دوران کودکی به خاطر عدم رسیدگی در حال تخریب است و دختری جوان به نام آیلا نوه دایی اش انتظار او را می کشد. اما یوسف از اینکه در پنج سال گذشته آیلا نزد مادرش زندگی می کرده، بی خبر است.
آیلا از یوسف خواسته ای دارد. زهرا قبل از مرگش تقاضا کرده نذرش را پسرش یوسف ادا کرده و قوچی را سر ببرد. اما یوسف قادر نیست در برابر ریتم ساکن زندگی در شهرستان، محبوب قدیمی اش، دوستان و رویاها و احساس گناهی که عذابش می دهد، مقاومت کند.
یوسف مترصد اتمام تشریفات قانونی و خروج از تیره است، اما اتفاق هایی جزئی مانع از بازگشت وی به استانبول می شود. تا اینکه به همراه آیلا به طرف زیارتگاهی در خارج از شهر که قرار است مراسم قربانی کردن قوچ نذری را انجام بگیرد، راه می افتند. اما به خاطر نبودن گله در محل، مجبور می شوند شب را در هتلی اقامت کرده و فردای آن روز بعد از خرید قوچ به راه بیفتند. آن شب هر دو شاهد مراسم عروسی زوجی در هتل می شوند و حال و هوای مجلس آن دو را به هم نزدیک می کند. فردای آن روز، بعد از قربانی کردن قوچ به شهر بازمی گردند. یوسف شهر را به سوی استانبول ترک می کند. اما بعد از گذراندن شبی در میان راه به خانه بازمی گردد. گویا بارش اولین برف بر احساس گناه او پرده ای کشیده و قربانی کردن قوچ تقدیر او را نیز تغییر داده است.....
● چرا باید دید؟
سمیح کاپلان اوغلو متولد ١٩٦٣ ازمیر، در سال ١٩٨٤ در رشته سینما و تلویزیون از دانشگاه دوکوز ایلول[٩ سپتامبر] فارغ التحصیل شد. فیلمسازی را با ساختن فیلم های تبلیغاتی آغاز کرد. بعدها دستیار فیلمبرداری در فیلم های مستند را نیز تجربه کرد.
سپس سریال ٥٢ قسمتی مشهور و معتبر تانگوی شهناز را برای شبکه های Show TV و Inter Star کارگردانی کرد. اولین فیلم بلند سینمایی اش با نام هر کس در خانه خود موفق به کسب جوایز بسیاری در داخل و خارج ترکیه شد. دومین فیلمش سقوط فرشته/سقوط ملک با تحسین و ستایش منتقدان و تماشاگران در بسیاری از کشورهای جهان روبرو گشت.
تخم مرغ سومین فیلم بلند کاپلان اوغلوست که قرار است اولین بخش از یک سه گانه به نام یوسف باشد. فیلمبرداری دومین قسمت آن به نام شیر تمام شده و به زودی فیلمبرداری قسمت سوم به نام عسل نیز آغاز خواهد شد.
اگر سینمای ترکیه و موج تازه آن را دنبال می کنید با نام نوری بیلگه جیلان آشنا هستید. یک کیارستمی ترک و مینی مالیست که در خارج از کشور بیش از داخل آن شهرت دارد! نمی خواهم جسارت کرده و کاپلان اوغلو را با وی مقایسه کنم، اما برای معرفی وی به کسی که از دومی فیلمی ندیده باشد چاره دیگری ندارم.
این موج با قصبه بیلگه جیلان و ابرهای ماه مه وی آغاز شد و با پنج نوبت رها اردم ادامه یافت. فیلمی هایی فلسفی که در محیط روستا یا شهرستان های کوچک ترکیه می گذشت. تخم مرغ آخرین فیلم این موج است که همچون پیشینیان خود روایت قصه را در درجه دوم اهمیت قرار می دهد و لذت زندگی در لحظه و کشف آن را به بیننده عرضه می دارد. نوعی فیلم/ذن، یعنی بعد از دیدن فیلم آنچه به جا می ماند درک و احساس شما در برخی لحظات فیلم است. وقایعی که این احساسات را به هم ربط می دهند، اهمیت زیادی ندارند. این فیلم ها قرار است دیدگاه خاص کارگردان به زندگی و انسان را به تماشاگر عرضه کنند. نمونه کامل قدیمی این نوع نگاه آندری تارکوفسکی و نمونه متاخرش الکساندر سوکوروف است. این نگاه با خود زیبایی شناسی خاصی را نیز به دنبال می آورد که سخن گفتن درباره آن در حوصله راهنمای دیدن فیلم ها نیست. بنابر این به این بسنده می کنم که کاپلان اوغلو نیز به همین راه قدم گذاشته است.
کاپلان اوغلو قصه آشتی شاعری جوان با زادگاهش را دستمایه قرار داده تا دیدگاه خود را نسبت به انسان و جهان به ما عرضه کند. درباره این فیلم حتماً مفصل خواهم نوشت و در صدد گفت و گو با کارگردان آن نیز هستم. تا آن روز برای شما شانس دیدار این فیلم زیبا را آرزو می کنم.
قابل توجه دوستان همکار؛ کاپلان اوغلو به مدت دو دهه مقاله هایی درباره سینما و هنرها زیبا نوشته و از ١٩٩٦ تا ٢٠٠٠ نیز ستونی ثابت در روزنامه رادیکال داشته است.
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید