جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


چرخه تولید فقر در اقتصاد به زبان ساده فقر چیست؟


چرخه تولید فقر در اقتصاد به زبان ساده فقر چیست؟
فقر عبارت از ناتوانی انسان در فراهم آوردن نیازهای بنیادی خود جهت رسیدن به یک زندگی آبرومندانه و شایسته می باشد.
این تعریف به مفهوم عبارت «آبرومندانه و شایسته» بستگی دارد، زیرا این مفهوم را فقط می توان در قالب قضاوت های فردی و محیطی شناسائی کرد و تردیدی نیست که در هر اجتماع و از هر دیدگاه تعریف متفاوتی از آن را می توان ارائه داد. این تعریف برداشتی کلی از مفهوم فقر را به دست می دهد. لیکن فقر را می توان از دو دیدگاه مطلق و نسبی مورد ارزیابی قرار داد.
تحقیقات رونتری (Rowntree)، پایه اصلی بررسی های فقر مطلق را نشان می دهد. تعریف او از فقر مطلق عبارت است از: خانوارهای مبتلا به فقر اولیه آن قدر درآمد ندارند که بتوانند حداقل نیازهای تغذیه را بر حسب ارزانترین انواع مواد انرژی زا تامین نمایند.یکی از معروفترین محققین فقر نسبی، تاون سند (Townsenb) است. او به نقش افراد در درون اجتماع و به ارتباط بین آنها و سایرین اهمیت می داد. به گفته او، افراد در صورتی فقیر شمرده می شوند که نتواند در زندگی مشترک جامعه ای که در آن زندگی می کنند مشارکت داشته باشند. با این تعریف در هر جامعه با در نظر گرفتن معیارهای متفاوت می توان فقر را تعریف کرد و پائین بودن نسبی سطح زندگی مردم را در مقایسه با سطح زندگی متعارف جامعه برآورد و محاسبه نمود. در این حالت، درجه محرومیت نسبی جامعه مطرح می شود و از این طریق است که می توان فقرای هر جامعه را شناسائی کرد.
● خط فقر چیست؟
خط فقر ارتباطی با فقر و نابرابری نسبی دارد. این خط پائین ترین حد درآمد لا زم برای حفظ زندگی در حداقل معیشت را نشان می دهد.
در این تعریف، «حفظ زندگی»، به قضاوت های فردی و معیارهای اجتماعی بستگی می یابد با توجه به این که فقر مطلق یا فقر نسبی را مورد نظر قرار دهیم خطوط فقر متفاوتی خواهیم داشت.
با تعاریف متفاوتی که از فقر وجود دارد، برآوردهای مختلفی نیز از خط فقر می توان انجام داد. تعدادی از روش های موجود از این برآوردها عبارتند از:
▪ محاسبه خط فقر براساس حداقل معیشت.
▪ محاسبه خط فقر براساس تامین مواد غذائی در حد نرمال.
▪ محاسبه خط فقر براساس کالری مورد نیاز روزانه.
▪ برآورد خانوارهای آسیب پذیر بر اساس نماگرهای رفاه.
● چرا همه اقشار مردم نسبت به نرخ ارز حساس می باشند؟
نظر به این که، در محافل دوستانه، در جمع کارمندان ادارات دولتی، در سمینارها و گردهمائی های علمی و به ویژه اقتصادی و بازرگانی و حتی در محافل خانوادگی، صحبت از ارز، قیمت روزآن، کاهش یا افزایش آن، آینده معیشت، ارتباط ارز با گرانی و بالا خره ارتباط ارز با سرنوشت این تورم حاد است. به راستی، چرا همه اقشار مردم، اعم از ذی نفع و غیر ذی نفع نسبت به نرخ ارز حساس شده اند؟
وقتی نرخ برابری ارز رسما تغییر می کند (و افزایش می یابد) دارندگان ارز خوشحال می شوند ولی نمی دانند که خوشحالی آنان دیری نمی پاید و پی آمد فوری افزایش نرخ ارز، افزایش ارزش کلیه کالاهای وارداتی و مصنوعات داخلی وابسته است و ریشه این افزایش، در کاهش ارزش ذاتی پول ملی به دلیل ضعف تولید، از نظر کیفی و کمی با کاهش بهره وری و راندمان در صنایع، در افزایش هزینه ها، فرار از پرداخت مالیات، اجبار دولت به پرداخت بسیاری از هزینه های انتقالی، انجام برنامه های توسعه اقتصادی و هزاران نکته باریکتر از مو و در عین حال بسیار پراهمیت اقتصادی است.
● ارز یعنی چه؟
در فرهنگ «معین» ارز به ارزش، بها، قیمت و نرخ یا برابری پول داخلی و پول های بیگانه تعریف شده است. در مکالمات بازرگانی و اقتصادی امروز، ارز به معنی پول رایج خارجی استفاده می گردد. بدین ترتیب «ارز» ذاتا به معنی پول خارجی است و اضافه کردن صفت خارجی به دنبال لغت ارز صحیح نیست و از آنجا که پول یک کشور خارجی نه فقط به صورت اسکناس بلکه به صورت مسکوک، چک بانکی، حواله، سفته، چک مسافرتی و برات نیز یافت می شود. در نظام بانکی ایران، کلیه ارزها یعنی تمام پول های خارجی، قابل معامله یا تبدیل نیستند. بدین صورت که قسمتی از آنها قابل معامله و قسمتی غیرقابل معامله شناخته شده اند.
● بازار ارز کجاست؟
«ریمون بار» اقتصاددان فرانسوی، تعریف ساده ای از بازار به شرح زیر داده است: بازار به معنی تجمع گروهی از مصرف کنندگان است که دارای نیازهای مشترکی بوده و وسیله پرداخت معینی را نیز در اختیار داشته باشند. این تعریف هم در مورد بازار کالاها و هم در مورد بازار پول، سرمایه ارز صادق است.
بنابراین بازار ارز، محل فیزیکی مشخصی نیست، بلکه مکانیسمی است که خریداران و فروشندگان ارز را برای انجام معامله یا داد و ستد ارز با پول ملی به یکدیگر نزدیک می نماید. بدیهی است در این بازار، مصرف کنندگان ارز، یعنی خریداران ارز، شامل: واردکنندگان شرکت های حمل و نقل، بیماران، دانشجویان مقیم خارج، مسافرین به کشورهای خارجی، حجاج، جهانگردان و هر نوع متقاضی ای است که مایل است قسمتی از پول ملی را به هر دلیلی با پول خارجی تعویض نماید. در این بازار فروشندگان ارز را صادرکنندگان، شرکت های حمل و نقل دریایی، هوایی و زمینی، سفارتخانه ها کنسولگری ها، شرکت های خارجی، دانشجویان، شرکت های خدماتی و از همه مهم تر دولت به عنوان بزرگترین واردکننده و بزرگترین صادرکننده تشکیل می دهد.
از جانب دیگر، دلالان ارز نقش مهمی در این بازار دارند. دلالان، خریدار و فروشنده یا تقاضاکننده و عرضه کننده ارز را با یکدیگر نزدیک ساخته و در این بین حق العمل خود را دریافت می دارند. معمولا دلالان به علت محدودیت امکانات مالی، به ندرت مقادیر کلانی ارز را به حساب خودخریده و شخصا به فروش می رسانند، بلکه فقط برای مشتریان خود اقدام به انجام معامله می نمایند.
نقش و وظیفه بازار ارز، تبدیل ارزها به یکدیگر یا انتقال قدرت خرید از یک کشور به کشور دیگر می باشد. بنابراین بازار ارز یک بازار جهانی است، مکان مشخصی ندارد، دارای نظام های ارتباطی سریع و پیچیده است. به کمک آن می توان اقتصادی را تهدید کرد یا اقتصادی را نجات داد و بالاخره می توان در شئونات سیاسی و اقتصادی ملت ها دخالت نمود.
● نرخ ارز یعنی چه؟
نرخ ارز عددی است که ارزش پول کشوری را برحسب ارز یا پول کشور خارجی در زمان معین نشان می دهد. در بیان نرخ ارز، معمولا دو روش وجود دارد: یکی از روش ها این است که پول ملی به عنوان پایه و ارز به عنوان پول متغیر معرفی و محاسبه شود که این روش در بازارهای ارزی انگلیس و استرالیا مورد استفاده است و در روش دیگر، ارز یا پول خارجی به عنوان پایه و پول ملی به عنوان متغیر معرفی و محاسبه می شود. به علت تسلط دلا ر به عنوان ارز قوی، در اغلب بازارهای ارزی دنیا به غیر از انگلیس و استرالیا، از روش پایه دلا ر استفاده می شود.
● نرخ ارز چگونه تعیین می شود؟
دو روش تعیین نرخ ارز وجود دارد: در کشورهایی که ورود و خروج ارز آزاد است و دولت و بانک مرکزی نوعا در بازار ارز دخالتی ندارند، در حقیقت یک بازار جهانی ارز وجود دارد، ورود و خروج ارزهای مختلف در آن آزاد می باشد و نظام ارزی آن، نظام آزاد ارز نامیده می شود. در حالت دیگر، در کشورهایی که ورود و خروج ارز تحت کنترل دولت و بانک مرکزی است، بازار ارز یک بازار داخلی، محدود و تحت کنترل است و نظام ارزی، نظام کنترل ارز نامیده می شود. در نظام آزاد ارز، نرخ ارز شناور است، بدین معنی که نوسانات عرضه و تقاضای ارز، قیمت آن را تعیین می کند و این قیمت یا برابری، تابع تغییرات عرضه و تقاضا و اصطلا حا شناور است.
● رابطه نرخ ارز با صادرات و واردات چیست؟
صادرکنندگان کالا یکی از منابع بزرگ عرضه ارز به داخل کشور هستند و صادرات، فی الواقع به معنی تعویض کالای داخلی با ارز است. واردکنندگان نیز به نوبه خود از منابع بزرگ تقاضای ارز یا عامل خروج ارز از کشور محسوب می گردد و به دیگر سخن، واردات به معنی خرید یا تهیه کالای خارجی با ارز است.
● تعیین نرخ ارز با توجه به نظریه برابری قدرت خرید
نظریه برابری قدرت خرید توسط پروفسور کاسل، اقتصاددان معروف سوئدی درسال ۱۹۲۴ ابراز گردیده است. به موجب این نظریه، نرخ ارز، یعنی نرخ تبدیل پول دو کشور، در تجارت خارجی براساس مقایسه سطح عمومی قیمت ها در دو کشور یا مقایسه قدرت خرید داخلی پول ها تعیین می گردد، یعنی در صورتی که تجارت بین دو کشور آزاد باشد و دولت ها در امور ارزی دخالت ننمایند، نرخ ارز در سطحی تعیین می گردد که قدرت خرید پول ها در هنگام خرید یک سبد کالا و خدمات در کشور الف با همان سبد کالا و خدمات در کشور ب مساوی باشد.
● تورم یا افزایش مستمر در سطح عمومی قیمت ها
اگر علل و موجبات تورم شناخته شوند، می توان گفت همان علل و موجبات، باعث کاهش ارزش خارجی پول ملی نیز شده اند.
«تورم» لغت شناخته شده است، اما برای افراد غیراهل فن، چندان هم روشن نیست. یکی از بهترین و ملموس ترین تعابیر تورم این است که هرگاه مقدار پول منتشر شده ای که برای انجام معاملات در اختیار مردم است به مقدار پولی که منطقا افراد به آن نیاز دارند، فزونی یابد، مقدار پول در گردش افزایش می یابد، ولی تولید کالاها (و انجام خدمات) افزایش نمی یابد و بدین ترتیب تعادل بین پول و تولیدات به هم می خورد و هر واحد تولید، سهم بیشتری از پول در گردش را می طلبد، یعنی قیمت ها افزایش می یابند. تعریف ساده تر دیگری تورم را افزونی تقاضا بر عرضه عنوان می کند. ولی به هر حال هر وقت، جمیع وسایل پرداخت، اعم از پول نقد یا اعتبار بانکی، بیشتر از احتیاجات اقتصادی کشور باشد و به موازات افزایش وسایل پرداخت (یعنی پول)، تولیدات ملی افزایش نیابد، تورم گریبانگیر جامعه می شود.
نتیجه اینکه: اگر تورم در کشور ما بیش از تورم جهانی باشد، برای حفظ توان رقابتی و ایجاد تعادل در مبادلات خارجی کشور، باید به تناسب اضافه نرخ تورم داخلی نسبت به تورم جهانی، از ارزش پول ملی کاسته شود، یعنی نرخ ارز افزایش یابد.
● هزینه های سرمایه گذاری
در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، درآمدهای دولت محدود و هزینه ها در حال فزونی است، به ویژه آن که سرمایه گذاری های سنگین و زیربنایی از قبیل: ساختمان، راه ها، پلها، اسکله ها، کارخانجات ذوب فلزات، کارخانجات ساختن ماشین آلا ت و... در برنامه های دولت وجود داشته است انجام این برنامه ها نیازمند به وجوه منابع مالی است و این منابع در کشور در حال توسعه، معمولا به حد کافی وجود ندارد. بنابراین یا باید دولت این منابع را از کشورهای خارجی قرض نماید، یا این که از بانک مرکزی (که بعضا تحت امر اوست) وام بگیرد و در هر دو حال مقادیر زیادی پول به جامعه تزریق شده ولی تولیدی (به فوریت) صورت نگرفته و به ناچار تورم و افزایش قیمت ها ایجاد می گردد.
● کسر بودجه
کسر بودجه به معنی تفاوت درآمدها از هزینه های دولت است. یکی از علل اصلی کسر بودجه، کاهش درآمدهای داخلی از قبیل: انواع مالیات و فرار مردم و شرکت ها از پرداخت مالیات و عامل دیگر وجود یا افزایش هزینه های مربوط به برنامه های توسعه اقتصادی است و چون این گونه هزینه ها به کمک انتشار اسکناس یا به عبارت دیگر وام گرفتن دولت از بانک مرکزی تامین مالی می شود، تورم به وجود می آید.
● نقدینگی
گاهی اوقات، دولت ها به منظور پرداخت های عاجل خود، متوسل به نظام بانکی شده و موجب می شوند تا مقادیری اسکناس جدید منتشر گردد. بدین ترتیب به حجم نقدینگی جامعه افزوده می گردد، به تعبیر دیگر افزایش بدهی دولت به نظام بانکی، باعث افزایش نقدینگی می شود. گاهی اوقات نیز بخش خصوصی به کمبود نقدینگی دچار می گردد که برای تامین مالی برنامه های خود به نظام بانکی بدهکار می شود و در این حالت نیز نقدینگی کل جامعه افزایش می یابد.
به هر حال افزایش نقدینگی در جامعه می تواند باعث افزایش تقاضا و بروز تورم گردد و با توجه به این که افزایش نقدینگی لزوما با افزایش تولید ناخالص داخلی ملا زمه ندارد، این عدم تعادل، از ارزش داخلی پول خواهد کاست.
● پس اندازهای غیرپولی
در یک جامعه اقتصادی، در هر سال یا در هر دوره مالی، باید مقداری از ارزش تولیدات (یعنی درآمد) مصرف شده و مقداری نیز پس انداز گردد. این پس اندازها به صورت وام و اعتبار، مجددا به سوی تولید برگردد و موجبات سرمایه گذاری جدید را فراهم آورد. پس اندازهایی به صورت خرید فرش اضافی، خرید اتومبیل اضافی، خرید طلا و ارز و سایر انواع دارائی که ماهیت پولی قابل برگشت به تولید را ندارند، تورم زا هستند.
● ذخیره ارزی
هر قدر ذخایر ارزی یک کشور بیشتر باشد، نرخ ارز در بازار ارزی آن کشور، پائین تر است و هر قدر ذخایر ارزی یک کشور، کاهش یابد، نرخ ارز، افزایش پیدا می کند. البته رابطه عددی دقیقی در این مورد وجود ندارد، ولی معمولا چنین ارتباطی دیده می شود.
● فرار سرمایه ها
سرمایه به جائی می رود که سودآوری آن بیشتر باشد یاخطر کمتری آن را تهدید کند.
● جمع بندی
با عنایت به علل اقتصادی، مانند: تورم، کسری تراز بازرگانی، هزینه های دولت و بالا خره عامل روانی، می توان نتیجه گرفت که برای مقابله با تهدید دائمی کاهش ارزی پول ملی، یعنی افزایش نرخ ارز، باید نوعی بسیج ملی درجهت افزایش تولیدات، صرفه جوئی در مصرف، تزریق پس اندازها به تولید (یعنی سرمایه گذاری در واحدهای تولیدی)، جلوگیری از اسراف و تجمل گرائی، افزایش کیفیت تولیدات، کاهش ضایعات و پرداخت صادقانه مالیات به وجود میآید.
نویسنده : پیمان جنوبی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید