شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

خاتمی، اصولگرایان و صدور انقلاب


خاتمی، اصولگرایان و صدور انقلاب
در اینکه سخنان هفته گذشته سیدمحمد خاتمی می‌توانست و می‌تواند مستمسکی در دست مخالفان ما در غرب و جهان عرب قرار گیرد کمتر می‌توان تردیدی داشت. آنچه ایشان گفتند در حقیقت بیان همان اتهامی بود که مخالفان ما همواره به ما نسبت داده‌اند. اینکه ما از گروه‌های رادیکال (و به‌زعم غربی‌ها «تروریست») حمایت می‌کنیم. حمایت از رادیکال‌ها در عراق، لبنان و فلسطین. آقای خاتمی گفتند که صدور انقلاب از دید مرحوم امام خمینی این نبوده که ما با سلاح گرم و حمایت از گروه‌های رادیکال، انقلاب را صادر کنیم. صرف‌نظر از آنکه رهبر کبیر انقلاب مقصود و منظورشان از «صدور انقلاب» چه بوده و آیا خاتمی به منظور و مقصود ایشان پی برده‌اند یا اصولگرایان درون و برون از دولت نهم؛ معنی انتقاد رئیس‌جمهور سابق آن است که کسانی در ایران منظور امام را به درستی درک نکرده‌اند و با کمک کردن به گروه‌های رادیکال و انقلابی در کشورهای دیگر می‌خواهند تا انقلاب را به طرف مبارزه مسلحانه صادر نمایند. آقای خاتمی عمل آنان را درست ندانسته و آن را انحراف از صدور انقلاب از منظر امام خمینی می‌پندارند. واقعیت امر آن است که تمام کسانی که ایران را به حمایت از گروه‌های مسلح رادیکال متهم می‌کنند، از این به بعد وقتی مقامات رسمی ایران چنین اتهامی را انکار کردند، می‌توانند استناد به حرف آقای خاتمی نموده و بگویند که اگر به راستی گروه‌ها و جریاناتی درون ایران دست به چنین اعمالی نمی‌زنند پس چرا رئیس‌جمهور سابق خودتان این سیاست را مورد نکوهش قرار دادند؟ اگر به راستی چنین باشد که شما مسوولان رسمی حکومت ایران می‌گویید (که ما به هیچ روی از گروه‌های رادیکال و طرفدار خشونت چه در عراق یا کشورهای دیگر حمایت نمی‌کنیم)، در آن صورت چرا رئیس‌جمهور سابقتان این انتقاد را مطرح نمود؟
آقای خاتمی بعدا تلاش کردند که مطلب را طوری جمع‌وجور و درست کنند. اما واقعیت این است که ممکن است آقای خاتمی در بیان مطلب فوری ظرایف و جوانب دیپلماتیک را رعایت نکرده باشد، اما یک مطلب اساسی را نمی‌توان منکر شد و ای‌کاش آقای خاتمی به جای تلاش در جمع‌وجور کردن مطلب و ریختن آب سرد روی خشم اصولگرایان، روی این نکته می‌ایستادند که من ممکن است مطلب را خیلی صریح و بی‌پرده بیان کرده باشم اما آیا غیر از این است که از زمان روی کارآمدن اصولگرایان سیاست تنش‌زدایی در دیپلماسی ایران به کل و به جزء به اصل و به فرع کنار گذارده شد و به جای آن زبان تند و رادیکال جایگزین گردید؟ آیا زبان تند، خشن و رادیکالی که آقای احمدی‌نژاد، آمریکا و سایر مخالفان ایران را مورد خطاب قرار می‌دهد، هیچ تناسب و سنخیتی با زبان ملایم و احترام‌آمیز آقای خاتمی پیدا می‌کند؟ آیا لحن درشت، جملات زمخت و عبارات تمسخرآمیزی که آقای احمدی‌نژاد غربی‌ها و آمریکایی‌ها را توصیف می‌کند، سنخیتی و مشابهتی با کلام آرام و لحن محترمانه آقای خاتمی دارد؟
خاتمی که نه غرب و نه آمریکا و نه هیچ‌یک از دیگر مخالفان ایران را نه بزرگ می‌دانست و نه گرامی؛ اما در عین حال آنان را نادان، جاهل، مغرض، احمق و بیچاره هم نمی‌خواند. آقای خاتمی پرچم سفید تسلیم در برابر آمریکا و غرب در دست نگرفته بود، اما در عین حال دلیلی هم بر توهین، تحقیر و تحریک آنان نمی‌دید. در حالی‌که خلف او به چیزی کمتر از خوارشمردن، استهزا و تحقیر آمریکایی‌ها و غربی‌ها رضایت نداده و این را مترادف با انقلابی بودن و خط امامی بودن و صدور انقلاب می‌پندارد. آقای خاتمی فکر نمی‌کرد، یا اعتقاد نداشت، که با خوار شمردن و تحقیر دیگران از جمله آمریکا و غرب، ایران به بزرگی می‌رسد. در حالی‌که خلف او احساس می‌کند که یکی از راه‌های کسب عزت و بزرگی، تحقیر و کوچک شمردن دیگران از جمله و بالاخص آمریکا و غرب است. بحث اساسا بر سر آن نیست که صدور انقلاب چه هست و چه باید باشد. حتی بحث بر سر این هم نیست که بنیانگذار جمهوری اسلامی صدور انقلاب را در چه می‌دانسته و دیگران امروز آن را در چه می‌پندارند. مقدم‌تر و مهم‌تر از بحث صدور انقلاب این است که ما به دنیا و به مخالفانمان چگونه باید بنگریم و در تعامل با آنان چه زبانی را باید به کار گیریم.
صادق زیبا کلام
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید