پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

کارت خبرنگاری برای افسران پنتاگون


کارت خبرنگاری برای افسران پنتاگون
شکل سنتی تبلیغات در جنگ، همان سخنرانی های آتشین که در آن یکی از عناصر اصلی جنگ با عبارات ساده، اقدامات و اهداف عالی خود و همچنین نفرت انگیز بودن دشمنی که در حال نبرد با آن هستند را بیان می کند.
به این صورت در الگوی کلاسیک تبلیغات جنگ، طراحان این الگو ها همواره سعی کرده اند با ساختن یک پیام پیروزمندانه از یک سو و ممانعت از دسترسی مردم به اخبار و عقاید منتقدان جنگ زمینه تسخیر قلب و روح مردم را فراهم کنند.
اما یک ارتش مدرن دیگر به چنین شیوه های از مد افتاده که اخیراً مقاله مستندی در نیویورک تایمز به افشای آن پرداخت متوسل نمی شود. مقاله نیویورک تایمز اثبات کرد که شمار زیادی از به ظاهرکارشناسان مستقل که توسط شبکه های مختلف تلویزیونی آمریکا برای تفسیر اخبار نظامی بویژه درباره عراق دعوت می شدند توسط وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، دست چین شده بودند.
اکنون می توان پاسخ یکی از سؤالات مهم اهل رسانه را در این خصوص که چرا اعتبار مطبوعات آمریکا از ۱۱ سپتامبر به این سو آسیب دید پیدا کرد. تیمی که با عنوان نومحافظه کاران در کاخ سفید قدرت گرفتند از نگاهی متفاوت از همه زمامداران گذشته نسبت به نحوه تعامل با نهادهای مدنی و حاکمیتی برخوردار بودند. آنها با صراحت و جسارت این تفکر را که نهادهایی مانند قوه قضائیه باید با سیاست هایشان همراهی کنند در عمل پیاده کردند و تعامل با رسانه ها را نیز بر همین پایه طراحی کردند. پدیده «کارشناسان مأمور پنتاگون در مطبوعات» دقیقاً محصول این تفکر است. ماجرای کارشناسان مأموردر رسانه ها که نخستین بار نیویورک تایمز از آن پرده برداشت بدون شک به عنوان یک اتفاق بی نظیر در تاریخ رسانه ها ثبت خواهد شد.
اما این طرح که جزو دست پخت های پنتاگون است بیش از آن که یک طرح نو در دنیای مدرن باشد تکرار خام بخشی از همان الگوی سنتی تبلیغات است. این که کارشناسان نظامی شبکه های تلویزیونی در استودیوهای تلویزیونی آمریکا لانه کنند و به طور قطعی از اتفاقاتی که در گوشه دیگر جهان می افتد و همچنین عملیات هایی که بخش اعظم آنها بوسیله دولت مخفی باقی می ماند سخن گویند چندان طرح مشعشعی نیست بویژه از این نظر که دست آنها در جعل خبر خیلی زود رو می شود. خیلی زود مخاطبان می فهمند که این کارشناسان نظامی با محکوم کردن آنچه به نفعشان نیست و می خواهند همچنان در بایکوت خبری قرار داشته باشند توجه مردم را به سمت وقایع معناداری هدایت می کنند . گاهی اوقات نیز اتفاق می افتد که این کارشناسان با اشتباهات خود آشکارا موجبات خنده تماشاگران را فراهم می کنند .
نیویورک تایمز در تحقیقات گسترده ای به ۸۰۰۰ صفحه از پیام ها، نامه ها و صورت جلسه های مربوط به این کارشناسان دست یافت.
بر اساس یافته های این روزنامه دلایلی که پنتاگون را مطمئن کرد که این کارشناسان به خوبی خواهند توانست اذهان مردم را آنچنان که این وزارتخانه می خواهد شکل دهند این بود که نوعی همبستگی گروهی و ایدئولوژیکی بین این کارشناسان و نظامیان و همچنین پنتاگون وجود دارد.
این کارشناسان یا برخی از آنان با صنایع مرتبط با دفاع ملی قرارداد دارند یا این که به لابی این صنایع تبدیل شده اند و رفتار مناسب آنان در قبال طرف های قراردادشان مسلماً به نفع هر دو آنان تمام خواهد شد. تایمز موارد متعددی از این نوع کارشناسان نظامی ارائه داده است که برای ۱۵۰ واحد صنعتی صاحب قرارداد با وزارت دفاع آمریکا کار می کنند.
بر پایه گزارش تایمز در صورتی که این کارشناسان بتوانند نظر مثبت پنتاگون را جلب کنند این وزارتخانه برای بیشتر آنان تورهای ویژه از مکان های مورد بحث در برنامه ها تدارک می بیند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۵ برخی از این کارشناسان اجازه یافتند از زندان گوانتانامو بازدید کنند. این کارشناسان پس از بازدید از این زندان چنان از انتقاد از این زندان دوری کردند که مثال ژان پل سارتر و سایر روشنفکرانی که از سفر به شوروی سابق برگشته و شیفته آن شده بودند را در اذهان زنده می کرد.
همچنین بازدید کارشناسان از عراق در سپتامبر سال ۲۰۰۳ تنها به این خاطر نبود که این کارشناسان شاهد به اصطلاح دموکراتیک شدن عراق و دروغ های خبرنگاران صلح طلب باشند بلکه به این خاطر بود که بتوانند برخی قراردادهای تجهیزات نظامی برای صنایع آمریکایی را پیش ببرند.
این کارشناسان در کلاس هایی شرکت می کنند که برایشان توضیح داده می شود چگونه باید تحلیل های خود را به صورتی ارائه دهند تا مخاطبان به صداقت آنها شک نکنند. به این ترتیب دیدار ژنرال پترائوس در ژانویه سال ۲۰۰۷ با کارشناسان چندان تعجب برانگیز نخواهد بود. همچنین دیدارهایی که چندین نفر از این کارشناسان با دونالد رامسفلد نیز داشته اند. در این دیدار ها کارشناسان یاد می گیرند که چگونه در تحلیل های خود به روشنی از جنگ جهانی با ترور یا تشابه ایران وعراق با یکدیگر ، صحبت کنند.
این کارشناسان پیغام مهمی به صاحبان صنایع نظامی دارند و آن این که در نخستین گام این افراد که تخصصشان به فعالیتهای صنعتی نظامی مربوط می شود می توانند منافع این صنایع را به خوبی تأمین کنند. آنها این کار را با اشاره مستقیم به این صنایع یا فراهم کردن اطلاعات برای آنان یا ترکیبی از این دو عمل انجام دهند.
از سوی دیگر رسانه ها نیز نفع خود را از این کارشناسان برداشت می کنند یعنی به مخاطبان خود چنین القا می کنند که این شبکه ها همواره به دنبال کارشناسانی هستند که بتوانند بهترین تفاسیر را از مسائل پیچیده نظامی ارائه دهند.
این کارشناسان تا آن حد پیش رفته اند که برخی از آنان به استخدام شبکه هایی همچون فاکس نیوز که متعلق به نومحافظه کاران است و علناً طرفدار جنگ بودن آن ثابت شده است درآمده اند.
این شبکه های تلویزیونی دارای سرویس های تخصصی برای استخدام این نوع کارشناسان هستند. از سوی دیگر شماری از مدیران نیز برای همین منظور در وزارت دفاع آمریکا وجود دارند. به طوری که کلارک بار ها از استخدام مهره های قابل اعتماد که گذشته ای درخشان در خدمت رسانی به منافع آمریکا داشته اند و از نظر فکری به نومحافظه کاران نزدیکند سخن گفته است. در این راه ۷۵ نفر از نظامیان سابق آمریکا برای تفسیر مسائل نظامی به نفع آمریکا در شبکه های CBS، NBC، ABC، CNN Fox News، و ... استخدام شده اند. یک نمونه از این کارشناسان ژنرال پل والی است که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ به عنوان تحلیلگر مسائل نظامی مشغول به کار بوده و از بانیان مفهوم جنگ روانی است که هدف از آن تقویت اراده جنگ طلبی آمریکایی ها از طریق رسانه ها برای جلوگیری از اشتباهات جنگ ویتنام می باشد.
حال این امر که این کارشناسان نظامی و ژنرال های سابق از میدان های جنگی بازدید کنند چندان تعجب برانگیز نیست اما این که این شبکه های تلویزیونی آمریکایی هیچ گونه کنجکاوی درباره رؤسای این کارشناسان و منافع مادی آنان ندارند باعث تعجب می شود اما دلیل این امر نیز روشن است و آن مسکوت ماندن روابط ایدئولوژیکی این کارشناسان با شبکه نومحافظه کاری است.
حسین قنبری گرمی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید