جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا


پیامبر وحدت


پیامبر وحدت
کتاب پیامبر وحدت، با همه تلاش ها و کوشش هایش، ادعای تحلیل تمامی مسایل و ابعاد مربوط به سیره نبوی در موضوع «وحدت امت» را ندارد؛ به ویژه با توجه به موازین و معیارهای مطرح در بحث راهکارهای تحلیلی (فصل اول) یعنی نه چنان بود که به مقتضای وسعت فراگیر موضوعات پدید آورنده سیره حضرت رسول (ص)، توانایی طرح و بررسی همه جانبه را داشته باشیم و نه امکان بهره بری تمام و کامل، از کلیه اصول و قواعدی که در مجموعه آیین تحلیل سیره نبوی از آن سخن رفته است.
از این رو، چنین نوشتاری فقط گامی در مسیر تحلیل پاره ای رخدادهای همبسته با سیره پیامبر (ص) شناخته می شود که از نگاه های بایسته و توجه به اقدام های ضروری نیز غافل نبوده است.
در واقع این کتاب بخشی از یک طرح گسترده است که به دنبال تحلیل و بررسی رویدادها، روشنگر تاریخ زندگی پیامبر اسلام (ص) براساس سبک و سیاق ویژه ای می باشد؛ نهادگاه اصلی پیامبر وحدت، بررسی مساله «وحدت امت اسلامی» است و در واقع به تحلیل فشرده ای پیرامون موضوع مهم سیره حضرت رسول (ص) در جهت پی ریزی و پایداری آن می پردازد. ساختار شکلی این نوشتار بر شش محور، بنیاد شده است.
- مقدمه: بنیان وحدت
- فصل اول: مبادی و مبانی تحلیل
- فصل دوم: ضرورت ها و بایدها
- فصل سوم: مفاهیم و واژه ها
- فصل چهارم: نقش و کارکردها
- سخن پایانی؛ فلسفه وحدت امت
در «مقدمه» بحث پیرامون موضوع «وحدت» را با نظر به بنیان های قرآنی آن می گشاییم. زبان «مقدمه» در چارچوب ادبیات عرفانی با صبغه تفسیری است و لذا با مقولات و اشعاری توامان شده تا نقش درآمدی بر مباحث اصلی و تحلیلی را داشته باشد.
«فصل نخست» از بایسته ها و راهکارهای تحلیل سیره نبوی سخن دارد و در واقع پیش زمینه ای روشن برای محورهای سه گانه بعدی خواهد بود.
«فصل دوم» به دنبال ترسیم واژگانی است که از تاثیرگذاری بسزایی در پیکره تحلیل های بعدی برخوردارند. این بخش، به صورت مشخص نشان دهنده نحوه برداشت از مفهوم «وحدت امت» خواهد بود تا پیاپی به عنوان پیش فرض نگرش های پسینی قرار گیرد، و بدین سان از واژه «وحدت امت اسلامی» به سه مقوله همخوان دیگر دست می یابد یعنی: «جامعه اسلامی»، «امت واحده اسلامی» و نیز «وحدت اسلامی.»
در نهایت «فصل چهارم» نوشته به سیره پیامبر بزرگ اسلام (ص) در مسیر ایجاد وحدت امت پرداخته و این موضوع را در چارچوب تلاش و تاثیر آن حضرت در سه مقوله پیش، به تحلیل می گذارد.
«سخن پایانی» کتاب نیز در خاتمه به نتیجه گیری پیرامون رسالت امت اسلامی می پردازد.
میوه زندگانی برگزیدگان الهی، بازدهی و گشایش بالهای حیات ابدی است؛ هم می نوشانند و هم پرواز می دهند. و از این رو پیامبران، یک نشان با هزاران کهکشان در دست دارند؛ می نوشانند، چون ریشه در جوهره پایدار درخت پاک و پرورده حیات همیشگی دارند که «اصلها ثابت.»
پرواز می دهند، چون سر در آستان آسمان عروج و قرب کشیده اند که: «فرعها فی السماء» و محمد پیامبر (ص) یکتا کلمه طیبه ای است که سرآمد تمامی موجودات و مخلوقات و «کلمه الله الاعلی» هم اوست «... پس او خلیفه خدا و مجمع مظاهر اسما الهیه و کلمات تامات الهی است همان طور که فرمود: اوتیت جوامع الکلم»
چنانچه مخلوق خالق کل، همان حکم و اراده تام الهی بوده و از این رو «کلمه الله» است و نیز: «... کلمه الله هی العلیا...» پس نشان و تجلی الوهی در ساحت مهدی (عج) به اوج علو و برتری می نشیند. و بدین سال، نیازمندی به او در حلقه نیازمندی انسان به اصل حیات و وجود خود، پیوندی همیشگی خواهد داشت.
با نبود او، حیات انسانی انسان از طراوت و شکوه الهی، شادابی و سبزی قرب و وصل بی بهره است، همان قسم که حیات طبیعی عالم خاک، بی درختان زنده و سبز «... کلمه طیبه شجره طیبه»؛ چه این که سرمنشا درخت نبوی، هم اوست. «... درختی که بارش همه شادی، طعمش همه انس، بویش همه آزادی، درختی که بیخ آن در زمین وفا، شاخ آن بر هوای رضا، میوه آن معرفت و صفا، و حاصل آن دیدار و لقا...»
و نیز بی حضور او، «انسان» در گرداگرد گرداب آشفتگی تشتت و اضطراب، گرفتار آمده و محتاج «اصلها ثابت» است که از بی قراری و سکون راهی به پا بر جایی و حرکت فراروی خود ببیند.
و البته بی حضرتش، تقرب و توسل بی نشان و بی نمایان، چه این که «فرعها فی السما..»، آن جناب رابه ذات ربوبی متصل و دامنه تحرک انسان به قله تعالی روح است. پس وجود او بایسته است چرا که موجودیت انسان، پاکی و طراوت آدمی، ثبات و پایداری بشر، حرکت و تقرب نوع آدمیزاد، همه، حتمی و خواستنی است. یعنی هسته او بایسته است چون «انسان» بایستنی است.
با محمد (ص) حرکت آغاز می شود و دستگیری و سرپرستی او مبدا حرکت بشر به سمت و سوی سعادت است. بدون تردید از مهمترین دستاوردهای پیامبران الهی، هدایت انسان به سرمنزل مقصود، تکامل، تعبد و تقرب است.
آنان با پیک مژده و پیام هشدار، همگان را به ندایی حیات بخش دعوت می کنند و محمد خاتم (ص) نیز رسول خداست و خاتم رسولان، پس در این رسالت با رسولان پیشین شریک بوده و سنگینی بار رسالت او بیشتر نمایان است چه این که می بایست به تکمیل دستاوردهای انبیای سابق پرداخته و پیکره دین توحیدی را از پیرایه های آن نیز بزداید. از این رو، رنج او بیشتر و هواخواهی او در جهت انجام رسالتش فزونتر و البته جلوه رحمت الهی است.
بنابراین، پیامبر خاتم (ص) نیز در انجام سرپرستی الهی انسان، از آخرین الگوی نمادین، و سرمشق نیکوی حرکت و تقرب الهی است که می تواند انسانیت را به ذات ابدیت تمایل دهد.
اما این حرکت بایستی از ناحیه انسان نیز آغاز گردد و بی شک بدون اراده و همت او، از آن کارآمدی بهینه «اسوه حسنه» بی بهره خواهد ماند. خواست و کوشش انسان ازسویی و توان حتمی آن الگوی زیبا در امکان بالندگی انسان تا افق های خجستگی، از سویی دیگر می تواند آدمی را در گذرگاه دلپذیر شکوهمندی تقرب، استوار سازد و از آن جا که بی هیچ گمان، پیامبر عزیز (ص) به عنوان «اسوه حسنه» برای بشریت بسنده است، پس در پاره نخست، تنها باید اراده حرکت داشت و بس.
حال، آنچه می تواند یارای این اراده و خواست انسان باشد، آگاهی و شناخت آن «اسوه حسنه» در پیکره «سیره نبوی» است. اندیشیدن پیرامون حالات، افکار و اعمال انبیا (ع) (در حد توان نگاه بشری) و پژوهیدن جوانب حیات فردی و اجتماعی آنان راهی فراروی افزونی و کامیابی اراده انسانی است و نیز، بالندگی آن از کژ راهه های سستی و کاهلی.
این بینش (چنانچه براساس موازین راستین بنا شده باشد) می تواند بهترین دارو واقع نما و نشانه نیک، برای عملکرد اراده انسان قرار بگیرد. بدین ترتیب اندیشه، تحلیل و بررسی درباره سیره نبوی، امری ضروری می نمایاند.
نویسنده: سید حسین حسینی
ناشر: انتشارات اطلاعات
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید