چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

سانسور جنگ ها در رسانه های آمریکا


سانسور جنگ ها در رسانه های آمریکا
اولین خبرها در مورد بزرگترین فاجعه رخ داده در جنگ ویتنام، در رسانه ها انتشار یافت. در روزنامه «نیویورک تایمز» هم تنها عنوان شده بود که در روستای «مای لای» نیروهای آمریکایی به پیروزی درخشانی دست یافته اند؛ چرا که آنان در یک نبرد یک روزه، توانسته بودند ۱۲۸ نیروی دشمن را از پای درآورند و با درهم شکستن ویت کنگ ها، تونل های اختفای آنان را از بین ببرند.
اما این همه ماجرا نبود، در نبردی که بدون حضور خبرنگاران انجام شد، یک سال طول کشید تا یکی ازپرسنل سابق ارتش به نام «رونالدو ریدنسور» و یکی از خبرنگاران آسوشیتدپرس به نام «سیمورهرش» برنده جایزه پولیتزر به خاطر افشای این ماجرا با بررسی های لازم دریافتند که «بیش از ۴۰۰پیرمرد و زن و کو دک، در آن نبرد یک روزه توسط نیروهای «چارلی ارتش آمریکا» قتل عام شده بودند.»
اما حقایق مربوط به اتفاقات این روزها با سرعت بیشتری منتشر می شود، چرا که در آن روزها، روستاییان ویتنامی و مقامات محلی به تلفن های همراه برای اعلام حقایق این فاجعه به جهانیان دسترسی نداشتند. امروز از جانب نیروهای نظامی آمریکا همان اتفاقات در حال تکرارشدن است. در افغانستان و یا عراق هم، سخنگویان ارتش و یا مقامات شرکت کننده در کنفرانس های مطبوعاتی، از موفقیت هایی چشمگیر صحبت به میان می آورند. اگر اخبار و گزارش های جنگ را دنبال کنید، بارها با این مطلب روبه رو شده اید که ۱۷ یا ۳۰ یا ۶۵ شورشی عضو طالبان و یا نیروهای شبه نظامی تحت تعقیب ویا نیروهای مسلح متعلق به القاعده، در نبردی که با حمله ای هوایی نیز همراه بوده، به قتل رسیده اند. این گزارش ها به یک بخش روزمره و عادی جنگ با یک دشمن جان سخت تبدیل شده است.
در اکثر اوقات ما در ابتدا و انتهای چنین نبردهایی، با یک نبرد هوایی روبه رو هستیم که با قتل عام دشمن یک روز مرگبار دیگر را به پایان می برد. البته ما در جنگ عراق کمتر گزارشی از چنین جنگ های هوایی مرگبار می شنویم، چرا که بیش از هرچیز، صحبت از عملیات انتحاری، خودروهای بمب گذاری شده و تله های انفجاری به میان می آید.
باید دانست که بسیاری از حملات هوایی روی داده در مناطق روستایی افغانستان و یا شهرهای پرجمعیت عراق، در رسانه های آمریکا سانسور می شوند. چرا که دراین حملات، بسیاری از غیرنظامیان جان می بازند؛ به ویژه اینکه معمولا این نبردها در مجاورت محل سکونت غیرنظامیان روی می دهد. البته به دلیل حضور نیافتن خبرنگاران دراین نبردها، اخبار منتشرشده ازسوی رسانه های مستقل، به سادگی قابل انکار خواهدبود. هرچند استفاده از عباراتی نظیر حمله اشتباهی و یا به کارگیری شهروندان به عنوان سپر انسانی، از دیگر توجیهات نیروهای نظامی آمریکا است.
همچنین هرگاه سخن از بررسی اتفاقات روی داده به میان می آید، این حرف ها بدین معناست که ما شاهد هیچ اقدامی نخواهیم بود. اگرچه در مواردی محدود، با اعلام پرداخت هزینه های جبرانی و یا عذرخواهی روبه رو بوده ایم. البته در فجایعی نظیر واقعه منطقه «حدیثه» تعدادی از سربازان «جزء» به میز محاکمه کشانده شده اند. اتفاقی که در مورد حمله اشتباهی به نیروهای ائتلافی مستقر در افغانستان به گونه ای مشابه روی داد و خلبان آمریکایی به پرداخت ۵۶۰۰ دلار جریمه! محکوم گردید.
رهبران آمریکایی (و ناتو) معمولا به ویژگی های وحشیگرایانه و بربریت دشمنانشان اشاره می کنند (اتفاقی که در مورد استفاده از کودکی ۶ساله به عنوان بمب گذار انتحاری روی داد). اما کشتار غیرنظامیان از سوی آنها، اتفاقی سهوی و یا اجتناب ناپذیر در نبردهای مدرن تلقی می گردد.
اخیراً در افغانستان، ما شاهد حملات هوایی متعددی بوده ایم و اعتراضات گسترده نسبت به نتایج این حملات، به یک بخش عادی اخبار رسانه های ما تبدیل شده است. البته «کرزای» رئیس جمهور افغانستان، شهردار کابل را به دلیل اعتراضات مداوم نسبت به بمباران های گسترده در این کشور، چندی پیش برکنار کرد!
مؤسسه ACBAR که یکی از مؤسسات فعال در حوزه حقوق بشر است، در سال جاری اعلام کرد که تعداد کشته شدگان افغان به دست نیروهای غربی، از تعداد تلفات به وجود آمده توسط نیروهای طالبان، فراتر رفته است. همچنین بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد نیز اخیراً از نیروهای حاضر در افغانستان خواست که در حملات خود از آسیب رساندن به غیرنظامیان بپرهیزند.
● مرگ غیرنظامیان؛ لکه ننگ اشغالگران
با نگاهی به اخبار انتشار یافته در مورد حملات هوایی صورت گرفته و نتایج آن، می توان به نتایج سودمندی دست یافت. به تعدادی از این گزارش ها (که مربوط به سال گذشته میلادی است) اشاره می کنیم.
▪ ۱۸ ژوئن: حمله به یکی از نقاط مشکوک به حضور نیروهای طالبان در استان پکیتا. اخبار بعدی از کشته شدن چند کودک حکایت می کند. گزارش های بعدی از مرگ ۱۰۰ غیرنظامی خبر می دهد. مسئولان نظامی آمریکا هم از اشتباه در هدف گیری صحبت به میان می آورند.
۲۱ ژوئن: حمله هوایی به یک خانه مشکوک در بعقوبه عراق که اشتباه در هدف گیری، به مرگ ۱۱ شهروند غیرنظامی انجامید. براساس اعلام مقامات آمریکایی، حادثه در دست بررسی است. بی بی سی هم گزارش می دهد که در این حمله ۱۲ غیرنظامی و از جمله ۳ زن کشته شده اند. (یکی از احزاب سنی عراق هم ادعا می کند که تاکنون ۳۵۰ غیرنظامی در حملات هوایی هلی کوپترهای آمریکایی، جان باخته اند.)
▪ ۲۱ ژوئن: ۲۵ غیرنظامی و از جمله ۹ زن و ۲ کودک و یک روحانی مسن، در حمله ای هوایی در استان «هلمند» جان باختند.
▪ ۲۲ ژوئن: مسئولان ارتش آمریکا اعلام کردند که ۱۷ شبه نظامی، در یکی از روستاهای شمال بعقوبه به قتل رسیدند. اما براساس یکی از گزارش های شبکه بی بی سی، مشخص شد که ۱۱ روستایی که بدن هایشان در این حملات تکه تکه شده بود، در میان قربانیان این حمله بوده اند.
▪ ۲۲ ژوئن: در حمله مشترک نیروهای آمریکایی و ناتو، ۶۰ جنگجوی افغان در نزدیکی مرز پاکستان، به قتل رسیدند. اما سخنگوی ارتش پاکستان از قتل عام ۶ مرد، ۳ زن و یک کودک در این حمله، سخن به میان آورد. تعداد این کشته شدگان بعدها به ۱۲ تن افزایش یافت. در این حمله که از هواپیماهای غول پیکر بی۵۲ و هلی کوپترهای آپاچی بهره برده شده بود، براساس گزارش روزنامه مصری الاهرام، در مجموع ۳۱ غیرنظامی پاکستانی به قتل رسیدند که بسیاری از آنها، زن و کودک بودند.
▪ ۲ ژوئیه: در حمله نظامی به یکی از مناطق شهر شیعه نشین دیوانیه، که توسط دو هواپیمای اف۱۶ صورت گرفت، ۱۰ شبه نظامی کشته شدند. اما بعدها مشخص شد که ۶ کودک کمتر از ۱۲سال، در میان قربانیان بوده اند. در همین روز نیز خبرها از کشته شدن ۱۰۸ غیرنظامی در استان «فاراح» حکایت می کند. هرچند آمریکایی ها این گزارشات را تبلیغات نادرست نیروهای طالبان می خوانند.
● جنگ هوایی در افغانستان
حتی از این لیست گزینشی نبردهای هوایی که معمولا حملات انجام شده در خاک عراق ناگفته مانده است، می توان به الگویی دست یافت. اما در فراسوی قتل عام غیرنظامی، چرا باید چنین اتفاقاتی روی دهد؟
اجازه دهید که بحث خود را این چنین شروع کنیم: با تغییر دامنه نبرد در عراق و افغانستان، آینده این دو جنگ در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. چرا که با افزایش ۲۳۰ درصدی حملات انتحاری در افغانستان و بالا رفتن آمار مشابه در خاک عراق، تهدیدات ناشی از این حملات، بالاتر رفته است. نیروهای ناتو هم، در مجموع از ۵۰هزار نفر نیروی نظامی تشکیل شده اند که ۲۰هزار نفر از آنان کانادایی و اروپایی هستند. هرچند برای تأمین امنیت کامل در این کشور، این تعداد نیرو، ناکافی به نظر می رسد و تلفات این نیروها هم همچنان رو به افزایش است.
در این کشور، نیروهای نظامی با سرزمینی گسترده و با ویژگی های خاص طبیعی روبه رو هستند که همواره از لحاظ تاریخی، به قتلگاه نیروهای خارجی اشغالگر شهرت داشته است. اما در این کشور، دیگر گزینه افزایش نیروها، طرفداری ندارد. نیروهای آمریکایی نیز به دلیل حضور در خاک عراق، توان این کار را ندارند.
اروپایی ها معتقدند، استفاده از حملات هوایی گزینه مناسب آنان در این جنگ پیچیده است. در چنین شرایطی یکی از مقامات انگلیسی بازدید کننده از خاک افغانستان معتقد است که قتل هر غیرنظامی، به پیدایش ۵ نیروی جدید طالبان منجر می شود.
اما همان طور که «رویتر» گزارش می دهد، نیروهای آمریکایی حاضر در خاک افغانستان، در حلقه حملات هوایی، محصور شده اند. در حقیقت از سال های جنگ جهانی دوم به بعد نیروهای آمریکایی تنها به قدرت هوایی خویش، اتکا داشته اند.
جنگ سال ۲۰۰۱ میلادی آمریکایی ها در خاک افغانستان هم عمدتاً از طریق هوا انجام گردید، هرچند آنان با حمایت مالی گسترده از نیروهای اتحاد شمال توسط سازمان سیا، در این جنگ از حمایت های آنان هم بهره مند شده بودند. (جنگ عراق هم با همین حملات هوایی گسترده، آغاز شد.)
حتی با حضور نیروهای زمینی کشورهای غربی در خاک افغانستان، این حملات هوایی متوقف نشده است. بمب افکن های بی یک (B۱) دراین نبردها نقشی اساسی دارند که با استفاده از بمب های ۲۰۰۰ پوندی و ۵۰۰ پوندی خود، هدف های موردنظر را تخریب می کنند.
درحالی که آمار کشته شدگان غیرنظامی همچنان روبه افزایش است، دولت ناکارآمد و ضعیف کرزای، علی رغم تقویت نیروهای طالبان در مناطق جنوبی هم مرز این کشور با پاکستان، فاقد عملکرد مناسب است. دراین شرایط، به کارگیری حملات هوایی به رویکرد نیروهای ناتو دراین جنگ تبدیل شده است.
بدین ترتیب، آینده جنگ افغانستان کاملا روشن خواهد بود. چرا که با افزایش حملات طالبان، حملات هوایی بیشتری صورت خواهد گرفت و آمار کشته شدگان غیرنظامی هم همچنان افزایش خواهد یافت و افغانستان خشمگین و متحدتر شده و این وضعیت، پایانی نخواهد داشت.
● جنگ هوایی در عراق
درخاک عراق، همان طور که همگان کم و بیش می دانند، نیروی زمینی به بن بست رسیده است. هم اینک در کنار ۱۵۶ هزار و هشتصد نیروی نظامی، ده ها هزار نیروی امنیتی شرکت های پیمانکاری هم حضور دارند که تعداد مجموع این نیروها را به حداکثر خود رسانده است. اما سیاست کاهش نیروها و نه خروج، راه حل مناسب فراروی نیروهای نظامی ائتلاف است. همان طور که کنگره نیز خواهان چنین اقدامی شده است.البته بوش هم دیگر به هموطنانش قول پیروزی نمی دهد و صحبت از پایان دادن به کار ناتمامش، به میان می آورد.
لذا دراین شرایط، افزایش دامنه حملات هوایی از استراتژی های موردنظر آمریکایی ها در سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ میلادی عنوان شده است. چرا که حجم بمب های استفاده شده در خاک عراق درسال ۲۰۰۷ میلادی، دو برابر میزان به کارگیری این تسلیحات درسال پیشین بوده است.
این همان اتفاقی است که در جنگ ویتنام نیز روی داد. در آن سال ها رئیس جمهور نیکسون، تصمیم گرفت که با خارج کردن کلیه نیروهای نظامی زمینی به آموزش نیروهای ویتنام جنوبی و محافظت از پایگاه های خود بپردازد.لذا حجم حملات هوایی ارتش آمریکا رشدی دو چندان یافت. امروزه و در خاک عراق نیز، ما شاهد این واقعیت هستیم که قدرت انسانی جای خود را به قدرت هوایی داده است. لذا از هم اینک تا مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، ما همچنان شاهد افزایش حملات هوایی متحدین خواهیم بود. حملاتی که شهروندان این کشور را به خاک و خون خواهد کشید.
بدین ترتیب، ما شاهد افزایش حملات اشتباهی و ناخواسته دیگری خواهیم بود که به مرگ غیرنظامیان خواهد انجامید.
● قدرت هوایی= مرگ شهروندان غیرنظامی
اجازه دهید که به طبیعت جنگ های مدرن، بپردازیم. ما در سال های قرن بیستم، شاهد این واقعیت بوده ایم که جنگ ها بیش از هر زمان دیگری، غیرنظامیان را هدف قرار می دهند. در دوره بین جنگ جهانی اول تا دهه نود میلادی، براساس مطالعات دو کارشناس امور نظامی، درصد مرگ غیرنظامیان در جنگ ها از ۱۴درصد به ۹۰ درصد افزایش یافته است. پس قتل عام زنان و کودکان را باید نقطه اتکای جنگ های مدرن دانست.
اگرچه ما در جنگ های مدرن، به صورتی فزاینده با جنگ علیه غیرنظامیان روبه رو هستیم، اما هواپیماها که در گستره ای فزاینده تر از توپخانه به نبردهای دور می پردازند، یک سلاح بی نهایت تروریستی به شمار می روند. اختراع بمب اتمی و استفاده از نبرد هوایی به عنوان سلاح نهایی پایان دهنده جنگ ها را باید یک حقیقت فراموش نشدنی قرن بیستم به شمار آورد.
امروزه دیگر تفاوتی ندارد که بمب های شما تا چه حد هوشمند هستند، چرا که غیرنظامیان، قربانیان ناخواسته حملات هوایی خواهند بود. هر چند رئیس جمهور افغانستان در موضع گیری هایش اعلام کرد که علی رغم سپاس از کمک سایر دولت ها به کشورش، باید برای جان مردم افغان، ارزش بیشتری قایل شد. این، اشاره ای بود به همان تعبیری که فرمانده نظامیان آمریکایی حاضر در ویتنام، در مورد کم ارزش بودن جان ویتنامی ها در سال ۱۹۷۴ میلادی مطرح کرده بود.
حداقل در نیم قرن اخیر، قدرت هوایی به عنوان یک سلاح نژادپرستانه مورد استفاده قرار گرفته است. چرا که هرچه جان افراد ارزش کمتری داشته باشد، استفاده از حملات هوایی، ساده تر خواهد بود. به علاوه، از فراز آسمان، انسان ها حشراتی حقیر دیده می شوند و نژادپرستی، جزء لاینفک این حملات است.
اما نکته دیگر حائز اهمیت این است که طراحان عملیات نظامی آمریکا به دنبال برنامه ریزی جنگ با دشمنانمان در محیط های پرجمعیت شهری هستند. هر چند با تداوم وضعیت فعلی در عراق و افغانستان، شرایط نیروهای غربی روز به روز بدتر هم خواهد شد و افکار عمومی نیز با نگاهی بدبینانه تر به این حوادث می نگرد.
ما در حالی استفاده از عملیات انتحاری و بریدن سر گروگان ها و یاتله های انفجاری را محکوم می کنیم که استفاده کورکورانه از قدرت هوایی را تنها راه مقابله با این شورشیان به حساب می آوریم. این قدرت بلامنازع هوایی در شش قرن اخیر، تلفات گسترده ای را در سراسر دنیا به ویژه در ویتنام و عراق و بوسنی و افغانستان به وجود آورده است، هر چند ما آمریکایی ها از پذیرفتن این اقدامات به عنوان بربریت و وحشیگری مدرن، رویگردان هستیم، اما زمان آن فرا رسیده است که به گونه ای مسئولانه تر در مورد این وقایع بیندیشیم.
منبع: سیاحت غرب، شماره ۵۴
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید