جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

جنگل ابر را به خاطر بسپار


جنگل ابر را به خاطر بسپار
موافقت پرسش‌برانگیز کمیسیون زیربنایی دولت با تخریب جنگل ابر شاهرود به منظور احداث چهارمین جاده ارتباطی بین علی‌آباد کتول و شاهرود، در نخستین روزهای هفته جاری، بار دیگر نگرانی گروه‌های زیست‌محیطی را برانگیخت. موضوع احداث جاده در داخل جنگل ابر که یکی از مصوبات استانی دولت در گلستان بود، اکنون بیش از ۲ سال است که به یک مناقشه جدی بین وزرات راه و گروه‌های زیست‌محیطی تبدیل شده است. هرچند تاکنون بارها مدیران دو سازمان جنگل‌ها و مراتع و آبخیزداری و نیز سازمان محیط‌زیست با ارائه مستندات کافی دلایل مخالفت خود را با احداث این جاده اعلام کرده‌اند اما سرانجام در پی اصرار برخی گروه‌های ذی‌نفع، بعد از اینکه مصوبه استانی دولت سه بار دستکاری و اصلاح شد، این بار کمیسیون زیربنایی دولت حجت را بر جنگل ابر تمام کرد! جنگلی که به گواه شواهد موجود و به اذعان بسیاری از متخصصان و پژوهشگران علوم طبیعی یکی از ارزشمندترین ذخیره‌گاه‌های ژنی کشور محسوب می‌شود و حق این بود تا امروز پرونده این جنگل منحصر به فرد به منظور ثبت در فهرست میراث طبیعی جهانی به یونسکو ارائه می‌شد. موافقت دولت با تخریب جنگل ابر را می‌توان از ابعاد حقوقی، اقتصادی، علمی و زیست‌محیطی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار داد. نخست اینکه چون دادستان کل کشور ۳ ماه قبل دستور پیگیری جریان ساخت جاده در داخل جنگل ابر و بررسی موارد نقض قانون در این پروژه را صادر کرده بود، انتظار می‌رفت دولت نیز با سعه صدر منتظر اظهار نظر دادستان محترم می‌شد و بعد موافقت بی‌چون و چرای خود را با این جاده اعلام می‌کرد! نکته مهم دیگر اینکه مصوبه اخیر کمیسیون زیربنایی دولت کاملا با اصل ۵۰ قانون اساسی، ماده ۲ آیین‌نامه لایحه قانونی واگذاری اراضی در جمهوری اسلامی و ماده ۶ «طرح قانونی صیانت از جنگل‌های شمال کشور» در تناقض است لذا قابلیت پیگیری در محاکم قضایی را دارد.
از سوی دیگر ده‌ها پرسش اینچنینی مطرح است که چطور بسیاری از آبادبوم‌ها و شهرهای کشور هنوز هم از دسترسی به یک راه مناسب و ایمن محروم هستند اما حدفاصل دو شهر علی‌آباد و شاهرود می‌بایست چهارمین جاده ارتباطی هم با صرف بودجه‌های کلان احداث شود حال آنکه اگر قرار به اولویت‌بندی بود، احداث جاده در محور شمالی استان گلستان می‌بایست در اولویت نخست طرح‌های جاده‌سازی در استان و در ردیف طرح‌های ملی قرار می‌گرفت؛ چرا که تنها محور ارتباطی و ترانزیت استان گلستان و خراسان موسوم به جاده پارک ملی گلستان، از سال ۱۳۸۰ تاکنون ۳ بار در اثر سیل‌های ویرانگر از بین رفته و ده‌ها نفر از مردم را به کشتن داده است ضمن اینکه بازسازی مجدد آن نیز هر بار ضربات جبران‌ناپذیری به پارک ملی گلستان وارد ساخته و در عین حال میلیاردها تومان بودجه بیت‌المال را نیز هدر داده است. جاده کنونی نه‌تنها به لحاظ فنی و کارشناسی ایمن نیست (چون در بستر رودخانه احداث شده) بلکه هر ساله ده‌ها و صدها جانور وحشی از گونه‌های کمیاب پارک ملی گلستان را به کشتن می‌دهد. از سوی دیگر در سفر هیات دولت به استان گلستان نه‌تنها گروه‌های زیست‌محیطی خواستار خروج این جاده از داخل پارک شده بودند بلکه اهالی بیش از ۳۰ روستای بزرگ که هیچ‌کدام به جاده مناسب دسترسی ندارند از رئیس جمهور خواستند تا با احداث جاده جدید در محور شمالی گلستان که بیرون از جنگل نیز هست، علاوه بر اینکه امکان اتصال دو استان را فراهم می‌کند، آرزوی دستیابی مردم این روستاها به جاده را نیز جامه عمل بپوشاند.
اما این خواسته برآورده نشد و به جای آن با احداث جاده‌ای موافقت شد که چهارمین محور ارتباطی بین دو شهر علی‌آباد کتول و شاهرود است! سیل در کمین منطقه
بررسی تمام این موارد پیش گفته در این نوشتار نمی‌گنجد و صرف‌نظر از اینکه چه منافعی در جریان احداث این جاده به جیب جنگل‌خواران و زمین‌خواران و بورس‌بازان زمین می‌رود، نکته اساسی و مهم دیگر این است که حوزه آبخیز زرین‌گل در علی‌آباد کتول بنا به گزارش‌های متعدد کارشناسان و حتی مسوولان استانی بیش از این ظرفیت بارگزاری‌های بیشتر را ندارد و هر آن بیم آن می‌رود تا در اثر این همه تخریب‌های صورت‌گرفته، سیل ویرانگر دیگری در ابعاد سیل گلستان مردم علی‌آباد کتول را به خاک سیاه بنشاند.
در آخرین اظهار نظر صورت‌گرفته، رئیس اداره ارزیابی و اطلاعات جغرافیایی آبخیزداری گلستان اعلام کرده است: اطلاعات ثبت شده در بانک اطلاعاتی زمین لغزش، نشان‌دهنده وضعیت بحرانی حوزه‌های آبخیز استان بوده و با توجه به ارزیابی صورت‌گرفته بیانگر آن است که حوزه آبخیز به سمت ناپایداری در حرکت است و سیر قهقهرایی را طی می‌کند. کامبیز علیپور هفته گذشته اظهار داشت: زمانی که تشکیلات زمین‌شناسی، خاک‌شناسی و ویژگی‌های توپوگرافی منطقه از حساسیت بالایی برخوردار باشد، در صورت دخالت خارج از اصول علمی و حفاظتی دستگاه‌های اجرایی، نقاط لغزشی در حوزه‌های آبخیز فعال می‌شوند. وی افزود: این پدیده‌ها زنگ خطری برای استان است چرا که در صورت وقوع یک بارش رگباری شدید و توزیع نامناسب در ارتفاعات، بسیاری از لغزش‌های فعال حرکت کرده و حرکت سنگ‌ها و قلوه‌سنگ‌ها و توده‌ای از خاک را باعث می‌شود. علیپور ادامه داد: لزوم انجام مطالعات تفصیلی اجرایی آبخیزداری در حفاظت خاک، پیشگیری و کنترل جریان‌های واریزه‌ای و سیل، به‌خصوص در شهرستان‌های گرگان و علی‌آبادکتول با در نظر گرفتن اعتبارات خاص ضروری بوده زیرا که این مناطق در خروجی مخروط‌افکنه واقع شده و تحت تاثیر جریان‌های سیلابی و واریزه‌ای قرار دارد. حوزه آبخیز جنگلی زرین‌گل با همه جذابیت‌ها و تنوع زیستی ارزشمندی که دارد هم اکنون در سر لیست بلایای طبیعی کشور جای گرفته و هر ساله شاهد کاهش کیفی و کمی بخشی از جنگل‌های بی‌نظیر هیرکانی بوده است. از سوی دیگر تا چند ماه آینده عملیات اجرایی این جاده حد فاصل روستای شیرین‌آباد تا روستای ابر شاهرود بار دیگر از سر گرفته می‌شود که در این صورت باید فاتحه جنگل باستانی و رویایی ابر را برای همیشه بخوانیم. این در حالی است که جنگل ابر به دلیل واقع‌شدن در حد میانی جنگل‌های شمال و ناحیه ایرانو تورانی از تنوع گیاهی منحصر به فردی برخوردار است که از آن به عنوان اکوتون یاد می‌شود. شوکا، مرال، پلنگ و قرقاول مهم‌ترین پستانداران و پرندگانی هستند که در این منطقه زیست می‌کنند و هر گونه تخریب جنگل می‌تواند با از بین بردن زیستگاه آنها نسل‌شان را برای همیشه در منطقه نابود کند.
استقرار جوامع گیاهی و منحصر به فرد درختان کمیاب و در خطر انقراض سرخدار در ارتفاعات این منطقه و جنگل زرین طبیعی در پیرامون آن به عنوان سنگواره‌های گیاهی زنده و بازمانده از دوران‌های سرد یخچالی گذشته‌های دور و تیپ‌های جنگلی انجیلی ـ ممرز، بلوط ـ آزاد، بلوط ـ ممرز، بلوط ـ انجیلی و خاس ـ نمدار از ناحیه رویشی بزرگ هیرکانی تنها بخشی از ارزش‌های این منطقه است. از سوی دیگر قله مرتفع و پهن قلعه ماران با ارزش باستانی و تاریخی به عنوان مامن پارت‌ها و اشکانیان در شمال شرق فلات ایران، به عنوان تنها رخساره سنگی دوره کرتاسه از مزوزوئیک البرز شرقی ارزش‌های این منطقه را به لحاظ زمین‌شناسی و میراث فرهنگی دو چندان کرده است. اما متاسفانه بارگذاری‌های بیش از حد ظرفیت بار اکولوژیک، حوزه آبخیز زرین‌گل را در منطقه علی‌آباد کتول با تهدیدات جدی مواجه ساخته است. ساختار صخره‌ای و سنگلاخی، خاک کم‌عمق و واریزه‌ای به همراه دانه‌های مستعد به رانش و لغزش حوزه از حساسیت و ناپایداری‌های زمین‌شناسی منطقه است که از مهم‌ترین موانع سد راه توسعه در منطقه به شمار می‌آید و هربار دستکاری و دخالت در حوزه آبخیز، جابه‌جایی توده خاک به همراه تخریب گسترده جنگل را در پی داشته است.
از سوی دیگر عبور دوخط ارتباطی برق فشار قوی از جنگل‌های شیرین‌آباد به شاهرود در مجموع با قطع جنگل به عرض ۳۰ متر و طول ۱۵ کیلومتر، عبور دو خط ارتباطی گاز و نفت از جنگل‌های شیرین‌آباد به شاهرود در مجموع با قطع جنگل‌های مسیر لوله‌ها به عرض ۵۰ متر و طول تقریبی ۱۸ کیلومتر، احداث جاده تدارکات و نگهداری خطوط لوله گاز و نفت از جنگل‌های شیرین‌آباد به طول تقریبی ۱۳ کیلومتر از شیرین‌آباد تا یال زینی ابر و عرض تقریبی ۳۰ متر که با رانش‌های رخ داده در مسیر به میزان قابل توجهی به جنگل‌های پیرامون خود آسیب وارد ساخته است.
در کنار این همه تخریب‌های صورت‌گرفته، طرح انتقال آب شیرین ۱۲ چشمه در قالب پروژه انتقال آب قطری واقع در جنگل‌های پون آرام و سرخدار جهت آبرسانی به شهر شاهرود در مجموع با طراحی آبدهی ۲۰۰ لیتر در ثانیه که در حال حاضر به مراتب آبدهی آن کمتر از مقادیر طراحی بوده، به‌طوری‌که خط انتقال آب با عبور از ارتفاعات حساس به فرسایش حوزه و جنگل‌های انبوه به طول ۱۷ کیلومتر به همراه ساخت جاده سرویس و نگهداری به عرض ۷ متر به شکل مکانیزه منجر به تخریب گسترده خواهد شد، طرح انتقال و حذف آب چشمه‌های شیرین جنگل‌های سرخدار در قالب پروژه انتقال آب قطری و تاثیر منفی آن بر اکوسیستم‌های گیاهی پیرامون و پایین دست حوزه به خصوص توده جنگلی سرخدار و پیش‌بینی انتقال خط برق فشار برق قوی نیروگاه در دست ساخت علی‌آباد کتول از جنگل‌های زرین‌گل به شیرین‌آباد به استان سمنان به عرض تقریبی ۳۰ تا ۵۰ متر با قطع درختان جنگلی به طول تقریبی ۲۰ کیلومتر از دیگر بارگذاری‌های جدیدی است که قرار است در این منطقه صورت گیرد.
از این رو تکمیل جاده علی‌آباد ـ شاهرود با عرض ۱۲ متر و طول ۲۰ کیلومتر با تخریب ۵۰ هکتار از جنگل‌های مسیر، باعث جابه‌جایی حجم عظیمی از سنگ و خاک به جنگل‌های پایین‌دست و تخریب گستره همین جاده در آینده‌ای نزدیک می‌شود که می‌تواند ده‌ها نفر دیگر را هم به کشتن دهد.
همه اینها در حالی است که هرساله وقوع جریان‌های سیلابی در حوزه‌های جنگلی آسیب‌های جدی به اراضی زراعی، استخرهای پرورش ماهی و حتی خطوط انتقال انرژی، پوشش گیاهی پیرامون آبراهه وارد می‌کند. بنابراین در یک حوزه آبخیز جنگلی ۲ هزار هکتاری، با وجود فشار فزاینده‌ای که پروژه‌های خطی نظیر جاده، خطوط انتقال آب، برق، گاز، نفت و حتی معادن به حوزه وارد می‌کنند، آیا جای دیگری برای احداث جاده چهارم باقی می‌ماند؟ مگر یک حوزه آبخیز تا چه حد تحمل این همه بارگذاری را دارد؟ به راستی قرار است از این جاده جدید در دست ساخت که به قیمت ویرانی و نابودی غیر قابل جبران جنگل ابر تمام می‌شود، چند نفر در سال تردد کنند؟
همه این تخریب‌ها در شرایطی است که تقریبا همه آگاهند که جنگل‌های شمال کشور امروز در مرز حساسیت بوم شناختی به سر برده و همه روزه به دلایل گوناگون و به گواه شواهد موجود به سمت قهقرا و پسرفت پیش می‌رود؛ آنقدر که دیگر حتی با اجرای طرح صیانت از جنگل‌های شمال هم به حفاظت از آخرین بازمانده‌های جنگلی ایران که متعلق به دوران سوم زمین‌شناسی است نمی‌توان دل‌خوش کرد.
از این رو به نظر می‌رسد مدیریت بر جنگل‌های شمال و ذخیره‌گاه‌های ارزشمند ژنی نگاه و روش دیگری را می‌طلبد و تا زمانی که مجریان عملگرای توسعه در کشور در این خواب و خیال‌اند که هر جاده غیر ضروری را در جنگل احداث کنند و هر سد و کارخانه و معدن و شهرک صنعتی و پتروشیمی و پالایشگاه و شهرک مسکونی عمومی و خصوصی را در جنگل کلنگ‌زنی کنند نه نتها اهداف شعارگونه برنامه چهارم توسعه در بخش حفظ منابع طبیعی و سند چشم انداز ۲۰ ساله محقق نخواهدشد بلکه همین میراث کهن باقیمانده نیز از دست خواهد رفت. جنگل ابر یک میراث مشترک ملی و جهانی است پس منافع ملی را قربانی مطامع شخصی نکنیم و بگذاریم فرزندان فردای این سرزمین هم از این میراث سهمی داشته باشند.
مژگان جمشیدی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید