جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ابریشم Silk


ابریشم Silk
▪ کارگردان: فرانسوا ژیرار.
▪ فیلمنامه: فرانسوا ژیرار، مایکل گولدینگ بر اساس رمانی از آلساندرو باریکو.
▪ موسیقی: ریوایچی ساکاموتو.
▪ مدیر فیلمبرداری: آلن دوستیه.
▪ تدوین: پیا دی چیاولا.
▪ طراح صحنه: فرانسوا سگوین.
▪ بازیگران: مایکل پیت[هروه ژونکور]، کایرا نایتلی[هلنه ژونکور]، کوجی یاکوشو[هارا جوبی]، آلفرد مولینا[بالدابیو]، میکی ناکاتانی[مادام بلانش]، مارک رندال[لودویچ]، سئی اشینا[دختر]، کنت ولش[شهردار ژونکور]، جون کونیمورا[اومون].
▪ ١٠٧ و ١١٢ دقیقه.
▪ محصول ٢٠٠٧ کانادا، فرانسه، ایتالیا، انگلستان، ژاپن.
▪ نام دیگر: Seta، Soie.
▪ برنده جایزه بهترین طراحی لباس و نامزد جوایز بهترین فیلمبرداری-موسیقی-صدابرداری و طراحی صحنه از مراسم جتی، برنده جایزه بهترین فیلمبرداری-طراحی صحنه-طراحی لباس و صدابرداری از مراسم Jutra.
▪ ژانر: درام، عاشقانه.
قرن نوزدهم، فرانسه. هروه ژونکور پس از بازگشت به شهر کوچک زادگاه خود از سوی بالدابیو برای آوردن کرم ابریشم از کشورهای دیگر اجیر می شود. هدف بالدابیو تولید ابریشم مرغوب و دستیابی به ثروت و رونق دادن شهر است. سفر اول هروه به آفریقا با توفیقی چندانی همراه نیست. از این رو بالدابیو وی را برای سفری طولانی و سخت روانه می کند.
این بار مقصد ژاپن و محل اصلی پرورش کرم ابریشم است که راه یافتن به آنجا کاری پر مخاطره است. هروه بعد از طی مسیری سخت و دراز وارد دهکده ای می شود که محل اصلی پرورش کرم ابریشم است. در آنجا با دختری زیبا آشنا می شود که محبوب ارباب محلی است و کم کم شیفته او می گردد. آن دو بدون این که قادر به تکلم به زبان یکدیگر باشند، سعی می کند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این در حالی است که همسر جوان و زیبای هروه که به تازگی با وی ازدواج کرده، در شهر زادگاهش انتظار او را می کشد. هروه با باری پر ارزش به شهر خود بازمی گردد و بالدابیو را خشنود می کند. اما خود در صدد بازگشت به دهکده ژاپنی و یافتن محبوبی است که بیم مرگ او می رود...
● چرا باید دید؟
فرانسوا ژیرار متولد ١٩٦٣ سن فلیسین، کبک کانادا است. با ساختن ویدیو آرت از دهه ١٩٨٠ شروع به کار کرد و بعد از تاسیس شرکت زون پروداکشنز تعدادی فیلم کوتاه تجربی نیز ساخت.از ١٩٨٩ تمام نیروی خود را برای ساخت فیلم بلند متمرکز کرد.
ابتدا فیلم محموله و در سال ١٩٩٣ فیلم ٣٢ فیلم کوتاه درباره گلن گولد را ساخت که هفت جایزه بین المللی از جمله جوایز اصلی جشنواره های تورنتو و سائوپولو را به دست آورد. در فاصله سال های ١٩٩٣ تا ١٩٩٨ فقط سه فیلم مستند تلویزیونی با محوریت موسیقی ساخت.
در ١٩٩٨ با فیلم ویولن قرمز جایزه اسکار بهترین موسیقی و ١٩ جایزه بین المللی معتبر را به دست آورد و شهرتی جهانی کسب کرد. ابریشم سومین فیلم بلند اوست که با فاصله ای نزدیک به یک دهه فترت آن را کارگردانی کرده و در طول این مدت هیچ ردی از او در منابع مکتوب یا اینترنتی به چشم نمی خورد.
آلساندرو باریکو متولد ١٩٥٨ تورینو، داستان‌نویس مشهور ایتالیایی است که خواننده فارسی زبان نیز او را از ورای ترجمه مشهورترین کتابش-ابریشم- و نمایشنامه نووچنتو که بر اساس آن جوزپه تورناتوره فیلم افسانهٔ ١٩٠٠ را ساخته می شناسند. باریکو داستان ابریشم را بر اساس زندگی واقعی فیلیپ کارلسن قاچاقچی فرانسوی کرم ابریشم نوشته که همسری در زادگاه و محبوبی در انتهای دنیا داشته است. تا اینکه همسرش به او شک می کند و ارباب محبوبه نیز...
بدیهی است پایان چنین قصه ای درباره عشق، حسادت و خیانت باید تلخ باشد که در اینجا به مرگ همسر ناکام و شاید محبوبه؟ منتهی می شود. هروه نیز با پرداختن به باغ همسر متوفایش روزگار را سر می کند. انتخاب چنین داستانی از سوی ژیرار پس از توقفی چند ساله چه علتی می تواند باشد؟ به او که همه فیلم هایش به دنیای موسیقی و مردان و زنان این دنیا می پرداخت، چه ارتباطی دارد. کجا رفته است آن شور و حرارتی که از هر فریم ویولن قرمز ساطع بود؟
ابریشمی که او از کتاب باریکو با صرف ٢٠میلیون دلار بافته، فقط به درد چرت زدن می خورد. اقتباسی فاقد انرژی و بداعت، بی روح و کسل کننده که جز درخشش کوتاه آلفرد مولینا هیچ ندارد. از این روست که تماشاگر آشنا با او و باریکو پاسخی دندان شکن در گیشه به تهیه کننده داده و با ریختن تنها یک میلیون دلار به پای این فیلم، جایگاه و ارزش نقادانه آن را نیز به زبان بی زبانی اعلام کرده اند.
کتاب باریکو که شهرت و ارزشی همپای جاناتان لیونگستن مرغ دریایی برای دوستداران ادبیات دارد، تبدیل به فیلمی پیش پا افتاده شده که فوج هنرپیشگان بی المللی و خوش سیمایش نیز قادر به افزودن اندکی جذابیت به آن نیستند. راست گفته اند: هنر را باید در اوج رها کرد. شاید بهتر بود ژیرار هرگز از لاک خود خارج نمی شد!
امیر عزتی
منبع : موج نو


همچنین مشاهده کنید