پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


بازارگردانها و نقش آنها در روند معاملات


بازارگردانها و نقش آنها در روند معاملات
به عنوان مثال زمانی که انبوه سفارشات فروش وجود دارد متخصصان بازار متعهد به خرید سهام جهت تثبیت قیمت هاست.) اما از آنجایی که مبالغ قابل توجهی سرمایه مورد نیاز است تا متخصصان بازار یا بازارگردان های انفرادی به انجام وظایف خود بپردازند، در اغلب موارد آنها تحت پوشش شرکت ها سازماندهی می شوند. به طور نمونه در بورس نیویورک شرکت های بازارگردان در اندازه های ۲ عضو تا بیش از ۲۰ نفر رتبه بندی شده اند. نکته قابل توجه اینکه شرکت های بازارگردان یا بازارگردان تخصصی می توانند برای بازارگردانی بیش از یک سهم در نظر گرفته شوند ولی یک متخصص بازار یا بازارگردان منفرد فقط برای هر سهم روی تابلو بورس درنظر گرفته شده است.
● شیوه های بازارگردانی
بازارگردانی به دو شیوه انجام می گیرد. در یک شکل که با عنوان معاملات وکالتی می توان از آن نام برد، بازارگردان از طریق یک مشتری خود سهمی را به قیمت پایین تر خریده و به مشتری دیگری با قیمت بالاتر می فروشد. در این شیوه بازارگردان تنها یک واسطه معامله است و مالکیتی روی سهم مذکور ندارد. در حالت دوم که اصطلاحاً می توان معامله مالکیتی عنوان کرد بازارگردان از طریق در اختیار گرفتن سهم و مالکیت آن در مدتی که خود مناسب می داند و سپس فروش آن در قیمت مورد نظر، سود متعارف را کسب می کند.
ماهیت عملیاتی بازارگردان ها به گونه ای است که آنان نیاز به دانش و آگاهی گسترده از مسائل بازار سرمایه و اقتصاد دارند. به عبارتی در اختیار داشتن تحلیلگران مالی از جمله پیش شرط های اساسی در شکل گیری و فعالیت بازارگردان ها است. در زیر با توجه به اهمیت موضوع و استناد به مفاهیم تکنیکی، بررسی دقیق تری در شیوه عملیاتی و نحوه کار بازارگردان ها ارائه می شود.
بازارگردانی در بازارهای در حال توسعه و کم ثبات به لحاظ مسائل سیاسی، اقتصادی و سیاستگذاری نیز با مفهوم آن در بازارهای توسعه یافته مغایرت بنیادین دارد. بررسی ها نشان می دهد که پهنا و عمق بازارهای توسعه یافته با درحال ظهور تفاوت معنی دار دارد و ضمناً منحنی های عرضه و تقاضای بازارهای در حال ظهور نیز پیوستگی ندارد.
ارزش بازار سهام براساس عرضه و تقاضا در هر لحظه تعیین می شود و به این ترتیب مجموعه در تعادل قرار می گیرد. نکته قابل توجه در تعادل بازار دارایی مالی آن است که همواره شاهد تعامل دو بازار برای هر دارایی مالی هستیم: بازار گردشی، بازار غیرگردشی. در بازار گردشی عرضه ها و تقاضاها در زمان های مختلف موجب شکل گیری قیمت تعادلی می شوند، در صورتی که در بازار غیرگردشی عرضه و تقاضای موجودی سهام منتشره مد نظر قرار می گیرد.
از آنجا که تمامی دارندگان سهام یک شرکت در یک لحظه به معامله مبادرت نمی کنند بنابراین کشش پذیری عرضه در بازار غیرگردشی اندک بوده و تغییرات قیمت بر میزان عرضه موجودی دارایی مالی اثرات چندانی نخواهد داشت. به این ترتیب حصول تعادل ماندگار در بازار منوط به تعادل در هر دو بازار است. دارایی های مالی با بازارهایی به ویژگی های فوق است که مورد توجه موسسات مالی بازارگردانی واقع می شوند. بازارگردان ها ضمن تعیین گسترده ای از نوسانات قیمت حول ارزش ذاتی که نقطه تعادل است، اقدام به خرید و فروش سهام می کنند و به این ترتیب از نوسانات نامناسب قیمت دارایی مالی ممانعت به عمل می آورند. آنان همواره تعداد مشخصی از هر دارایی مالی را برای ایجاد نظم و توازن در بازار نگهداری می کنند و در ازای چنین اقداماتی منافعی حاصل می آورند.
● عوامل تاثیرگذار بر فعالیت بازار گردان ها
▪ عرض بازار: وجود جریان مستمر دوسویه سفارشات خرید و فروش سهام و به عبارتی حضور تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان در قیمت تعادلی (ارزش ذاتی) مبین میزان عرض بازار سرمایه است. به این ترتیب بازار اوراق بهاداری که دارای ویژگی فوق باشد را «نقد شونده» نیز می نامند. بازارگردان ها در چنین بازاری با تفاضل (سود) اندک نیز حاضر به فعالیت هستند.
▪ عمق بازار: وجود جریان پیوسته سفارشات خرید و فروش در قیمت های بالاتر و پایین تر از قیمت تعادلی را عمق بازار می نامند. به این معنی که منحنی عرضه و تقاضا حول ارزش بازار دارایی مالی، کاملاً کشش پذیر و پیوسته است. در چنین شرایطی با بروز عدم تعادل ناگهانی میان سفارشات عرضه و تقاضا، قیمت دارایی مالی اندکی تغییر یافته و مجدداً وضعیت تعادل حاصل خواهد شد. به این ترتیب حتی منحنی تغییرات قیمت نیز در بازار با ژرفای کافی، پیوسته خواهد بود. بازارگردان ها در بازارهای با ژرفای زیاد با کمترین تفاضل قیمت خرید و فروش نیز به فعالیت خود ادامه خواهند داد. در صورتی که در بازار کم عرض و کم عمق که منحنی عرضه و تقاضا اوراق بهادار گسسته و کم کشش است همواره میزان تفاضل چشمگیر خواهد بود. در چنین بازاری فعالیت بازارگردان ها در مقایسه با هزینه هایی که بر بازار وارد می آورند به گونه ای است که از جذابیت حضور آنان به شدت کاسته می شود.
▪ نسبت سرمایه گذاران اطلاعات مدار به نقدینه مدار: سرمایه گذارانی که در بازار مشارکت دارند در دو طبقه جای می گیرند. گروهی از آنان مازاد منابع مالی داشته و درپی سرمایه گذاری این منابع هستند. گروه دیگر شامل سرمایه گذارانی هستند که اعتقاد دارند بیش از سایرین نسبت به اوراق بهادار یک شرکت خاص، اطلاعات در اختیار دارند. به این ترتیب آنان با اتکا به اطلاعات خود به ارزیابی قیمت اوراق بهادار می پردازند و نسبت به خرید یا فروش اوراق اقدام می کنند.
سودآوری فعالیت بازارگردان ها به طور میانگین از سرمایه گذاران نقدینه مدار حاصل می شود. به همین نحو، سرمایه گذاران اطلاعات مدار که اطلاعات نادرست در اختیار داشته باشند نیز بر منافع بازارگردان ها می افزایند. از سوی دیگر همواره اطلاعات مدارهایی که اطلاعات درست را کسب کرده اند موجب زیان فعالیت بازارگردان ها می شوند. به این ترتیب در بازارهایی که سرمایه گذاران اطلاعات مدار نسبت به نقدینه مدار فزونی یابند، احتمال زیان در فعالیت بازارگردانی را افزایش می دهند و مسلماً بازارگردان ها متقاضی تفاضل (Spread) بیشتری خواهند بود.
شایان ذکر است که افزایش «تفاضل» موجب می شود تا منافع حاصل از عملیات بازارگردان در بازار سرمایه کمتر از هزینه های عملیات آنان شود. بنابراین ماهیت عملیاتی بازارگردان ها به گونه ای است که آنان نیاز به دانش و آگاهی گسترده از مسائل بازار سرمایه و اقتصاد دارند. به عبارتی در اختیار داشتن تحلیلگران مالی از جمله پیش شرط های اساسی در شکل گیری و فعالیت بازارگردان ها است. از سوی دیگر دستیابی به منافع مالی گسترده نیز در زمره ضروریات اقدامات اثر بخش آنان است. لیکن سطح کارآیی بازار سهام را نمی توان به فراموشی سپرد. شکل گیری و آغاز فعالیت نهادهای بازارگردان در بازارهای در حال ظهور که عموماً از سطح کارایی ضعیف برخوردارند، همواره آنان را با مخاطرات: عدم دسترسی به اطلاعات صحیح و معتبر، نابسامانی ها و تشتت سیاستگذاری در بازار مالی، آثار تحولات سیاسی و اقتصادی روبه رو می سازد.
منبع : پایگاه اطلاع ‌رسانی مدیران ایران


همچنین مشاهده کنید