پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

پاداش «درایتIT»


پاداش «درایتIT»
«هنگامیکه هوا گرم است، فروشگاه های شرکت «سون الون جپن» در شهر «توکیو»، مقدار زیادی غذای ژاپنی سرد آماده فروش دارند. در روزهای سرد نیز غذای گرم فراوان برای فروش حاضر است. گویا کارکنان فروشگاه های این شرکت از آنچه مشتریان خود می خواهند، فراوان دارند.
در حقیقت آنها سه بار در روز غذای تازه سفارش می دهند و دریافت می کنند. تصادفی نیست که این شرکت، سودآورترین خرده فروش در کشور ژاپن است! سود ناخالص آن در سال۲۰۰۴ بالغ بر ۳۰درصد یعنی ۶برابر سود ناخالص در سال۱۹۷۷ شد.
شرکت ژاپنی مذکور در واقع یک سازمان با درایت در بکارگیریIT است. در نتیجه هماهنگ کردن ترجیحات، اولویت ها و فعالیت های محلی با سرمایه گذاری ها، مغازه ها دائما در ارائه محصولات جدید، موفق ظاهر می شوند.
هر فروشگاه نوعی در هر سال ۷۰درصد محصولات خود را جدید می کند. مدیران فروشگاه ها بطور مرتب داده های گرافیکی را از فروش، شرایط آب و هوایی و اطلاعات محصول دریافت می کنند; از اینرو دقیقا می دانند چه تعداد بسته غذا سفارش دهند.
این شرکت، سرمایه گذاریIT خود را بصورت اثربخش انجام می دهد و بشکلی «سبد دارایی»IT را مدیریت می کند که دائما با استراتژی کسب و کار خود هماهنگ باشد. کارکنان فروشگاه ها ی شرکت، مهارت های خود را برای ایجاد شفافیت در یک زیرساخت اطلاعاتی تقویت می کنند و این زیرساخت ۷۰هزار کامپیوتر را در فروشگاه ها، مراکز کنترل و سایت های تامین کنندگان بهم مرتبط می کند.» اولین هدف این یادداشت اینست که نشان دهد سرمایه گذاری هایIT به تنهایی قادر نخواهند بود نسبت به رسیدن به تمام اهداف کسب و کار اطمینان بدهند، هرچند که ترکیب مناسبی از سبد داراییIT ایجاد کرده باشند. تحقیقات نشان می دهد که شرکت ها بواسطه یک سری توانایی ها و اقدامات که متقابلا همدیگر را تقویت می کنند، قادر خواهند بود، مقادیر قابل توجهی از ارزش افزوده به ازای هر دلار سرمایه گذاری درIT کسب کنند. در مطالعه ای که طی ۵سال روی ۱۴۷شرکت انجام شد، مشخص شد که درایتIT بسیار موثر است. شرکت هایی که درایت بالایی درIT داشتند، به ازای هر دلار سرمایه گذاری، سود خالص بالاتری نسبت به متوسط صنعت در سال بعد کسب کردند و برعکس شرکت های با درایت پایین درIT در سال بعد با کنترل بقیه عوامل، سود خالص کمتری حاصل کردند. مفهوم «درایتIT» به معنای کاربرد پیوسته و برنامه ریزی شده ای از یک سری صلاحیت ها و رویه های مرتبط است که روی هم رفته منشا» ایجاد ارزش بیشتر از سرمایه گذاری هایIT می شوند.
● تجدید نظر در ارزش دارایی هایIT
فنون سرمایه گذاری موفق در سبد سهامIT، حوزه بحث را از مسائل فنی به مسائل راهبردی تغییر می دهد و این تغییر بواسطه بکارگیری یک نگرش تجاری به سرمایه گذاری هایIT می باشد و نتیجه آن عبارت است از تخصیص دارایی هایIT به شکلی که مناسب شرایط شرکت باشد. در تحقیقات در این باره ۴طبقه گسترده از سرمایه گذاری هایIT شناسایی شدند: «مبادله ای»، «اطلاعاتی»، «راهبردی» و «زیرساختی.» سرمایه گذاری های مبادله ای عمدتا جهت کاهش هزینه ها یا افزایش بازده ناشی از همان هزینه بکار گرفته می شوند. سرمایه گذاری های اطلاعاتی برای اهدافی همچون حسابداری، گزارش، ارتباطات، تحلیل و متابعت اطلاعات فراهم می کنند. سرمایه گذاری راهبردی در جهت کسب مزیت رقابتی بوسیله پشتیبانی از ورود به بازارهای جدید یا توسعه محصولات و خدمات جدید یا فراگردهای کسب و کار بکار می رود.
سرمایه گذاری های زیرساختی، خدمات مشترکIT هستند که با کاربردهای چندگانه بکار گرفته می شوند. بسته به نوع خدمت، سرمایه گذاری های زیرساختی نوعا ایجاد پایگاه منعطفی در مسیر ابتکارات آینده کسب و کار یا کاهش هزینه های بلندمدتIT را از طریق مستحکم کردن آن هدف می گیرند. هر نوعی از سرمایه گذاری نمایانگر طبقه متفاوتی از داراییIT با ریسک و بازده منحصربفرد خود است. شرکت هایی که در سال۲۰۰۵ مطالعه شدند، بطور متوسط ۴۶درصد از کل سرمایه گذاریIT خود را برای زیرساخت ها تخصیص دادند.
سیستم های مبادلاتی که استفاده کننده از زیرساخت هستند، ۲۶درصد از هزینه های متوسطIT را تشکیل می دهند. به لحاظ مفهومی سیستم های راهبردی و اطلاعاتی در بالا قرار می گیرند و از سیستم های مبادلاتی و زیرساختی بهره می گیرند. سیستم های اطلاعاتی، ۱۷درصد و سیستم های راهبردی ۱۱درصد متوسط سرمایه گذاریIT را تشکیل می دهند. البته سرمایه گذاری در هر پروژه ای می تواند در یک یا چند طبقه از این طبقات جای گیرد. مدیریت سبد داراییIT در حال تبدیل به یک روش متداول برای کمک به تیم های مدیریت است تا سرمایه گذاری هایIT خود را با اهداف راهبردی کسب و کار همسوکنند. تفکر«سبد دارایی» به ما کمک می کند که بفهمیم سازمان ما از چه نوع است و میزان ریسک و خصوصا حوزه فعالیت های راهبردی کسب و کار ما را تعیین می کند.
● پاداش درایتIT
روشن است که شرکت هایی که سرمایه گذاری هایIT را با راهبرد کسب و کار خود همسو می کنند، نسبت به رقبای خود در بعد عملکرد مطلوب پیشی می گیرند. اما صرف سرمایه گذاری با مقادیر درست در طبقات مناسب کافی نیست، بلکه قابلیت های مدیریتی نیز لازم است تا بازده بالاتر از متوسط صنعت حاصل از سرمایه گذاریIT بدست آید. در حقیقت درایتIT، یک پاداش و اضافه ارزش مالی بالایی را نتیجه می دهد. بازده ناشی از زیرساخت ها که بزرگ ترین طبقه داراییIT را تشکیل می دهند، بطور برجسته ای تاثیر درایتIT را می نمایاند.
زیرساختIT، شالوده تمام سرمایه گذاری هایIT شامل شبکه ارتباطات، اطلاعات تقسیم شده مشتری، لپ تاپ، مراکز داده و سرورها می شود و نزدیک به نیمی از کل سرمایه گذاری هایIT را شامل می شود. شرکت های با درایتIT بالا، بخاطر سرمایه گذاری های مبادلاتی خود که به جهت خودکارکردن تبادلات تکراری، کاهش هزینه و افزایش بازدهی بکار می رود، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند. در سازمان های با ادراک و درایتIT بالا، دیجیتال کردن فرآیندها منجر به خلق محصولات و خدمات ابتکاری جدید می شود.
این موفقیت حاصل آزاد شدن ذهن مدیران و در نتیجه فراهم شدن امکان نوآوری آنان روی پایگاه این فراگردهای دیجیتال است. ITراهبردی بخاطر اهداف خود که خلق ارزش جدید کسب وکارو یا رشد است، همیشه یک طبقه دارایی با بازده و ریسک بالاست. اما شرکت های با خلاقیتIT بالا ریسک های ذاتی سرمایه گذاری راهبردی را کاهش می دهند و سودآوری و نوآوری بالاتری دارند.
در چنین شرکت هایی مشارکت مدیریت و فرهنگ بکارگیریIT در کسب و کار، ضرورتا در جهت سرمایه گذاری راهبردی موفقیت آمیز درIT است. سازمان هایی که درایتIT چشمگیری دارند، در طبقه اطلاعاتی نیز توان سودآوری ویژه ای را به نمایش می گذارند که این امر نتیجه ضوابط و قواعد لازم برای استفاده اثربخش از مجموعه مشترک از اطلاعات است.
در مقابل، سازمان های با درایتIT پایین، تداعی کننده بازده پایین از تمام طبقات سرمایه گذاری در سبد سهامIT هستند. هزینه های صرف شده موجب هرز می رود و بهتر است چنین سازمان هایی سرمایه گذاری هایIT خود را به حوزه های ضروری محدود کنند و سبد سهام خود را متناسب با انواع با ریسک پایین تنظیم کنند تا هنگامی که ادراکIT خود را بهبود بخشند. مدیریت سبد داراییIT، در حال تبدیل به یک روش متداول برای کمک به تیم های مدیریتی است تا سرمایه گذاری هایIT خود را با اهداف راهبردی کسب و کار همسو کنند.
● سود ناشی از طبقات دارایی هایIT
رویکرد تخصیص سبد سهام از آن جهت موثر است که بجای آنکه تمرکز آن بر خود فناوری باشد، بر اهمیت چگونگی استفاده از فناوری تاکید می کند. لازمه تخصیص معقول دارایی اینست که مدیر نسبت به اهداف خود و مسئولیت ها کاملا شفاف سازی کرده باشد. هر طبقه ای از دارایی، به انواع مختلفی از ارزش کسب و کار مرتبط است. برای مثال; سرمایه گذاری در طبقه مبادلاتی منجر به کاهش هزینه ها می شود; چنانکهIT امکان دستیابی به اطلاعات ردگیری مجانی بسته را روی وب سایت فراهم می آورد.
ویژگی هایی برای ایجاد درایتIT
شرکت های با درایت زیاد درIT، پنج عامل را در خود تقویت کرده اند که این عوامل متقابلا همدیگر را تقویت می کنند. سه ویژگی اول اقداماتی هستند که بکاربرد مرتبط هستند و دو خصوصیت آخر، شایستگی هایی هستند که برای درایت بالا درIT لازم هستند. همه این ویژگی ها برای ادراک بالایIT لازم هستند اما دربرگیرنده تمام شایستگی های شرکت های با درایت بالا درIT نمی شوند.
۱)IT برای ارتباطات:
شامل کاربرد وسیع کانال های الکترونیک، مانند پست الکترونیک، اینترانت و ابزارهای بی سیم برای ارتباطات درونی و بیرونی و شیوه های کاری می شود.
۲) کاربرد اینترنت:
عبارت است از بکارگیری ساختارهای اینترنت در فراگردهای کلیدی مانند مدیریت نیروی فروش، سنجش عملکرد کارکنان، آموزش و حمایت از مشتری پس از فروش.
۳) مبادلات دیجیتال:
عبارت است از درجه بالای دیجیتال شدن مبادلات تکراری شرکت بویژه فروش، تعامل با مشتری و خرید.
۴) مهارت هایIT در سراسر سازمان:
یعنی توانایی تقریبا تمام کارکنان در استفاده اثربخش از.IT همینطور مهارت های زیاد فنی و مرتبط با کسب و کار در نیروی کارIT، مهارت های قویIT در نیروی کسب و کار و نیز تامین کافی نیروی کار با تخصص بالا از بازار.
۵) مشارکت و درگیری ثابت مدیریت:
یعنی تعهد مدیریت ارشد برای استفاده اثر بخش از.IT مدیران واحدها کاملا درگیر تصمیماتIT و نیز تقویت مشارکت بین نیروی کارIT و واحدهای کسب و کار هستند تا زمینه خلق ارزش توسط سرمایه گذاری هایIT را فراهم کنند. تعهد بالای مدیریت موجب می شود تا مدیران رده های پایین تر بیشتر درگیر تصمیماتIT بشوند. در عوض این رویکرد موجب ایجاد مهارت های گستردهIT از طریق برنامه های آموزشی رسمی و غیررسمی خواهد شد.
● ۷ راه برای استخراج ارزش بیشتر از سبد سهامIT
در تحقیقات انجام شده، بازده ناشی از انواع مختلف سرمایه گذاریIT در شرکت ها شناسایی شدند و نتایج نشان داد که بازده بالاتر بوسیله جورکردن شیوه ها و صلاحیت های درایتIT با سبد داراییIT قابل تحصیل است. در ادامه هفت پیشنهاد برای همسو کردن درایتIT با ترکیب داراییIT ارائه می شود:
۱) شناسایی سبد دارایی کنونی و سال های گذشته مربوط بهIT
۲) عملکرد سطوح داراییIT و معیارهای کسب و کار خود را شناسایی کنید.
۳) شناخت و پیگیری درایت سازمان شما درIT
۴) سبد دارایی را متوازن کنید.
۵) سبدهای دارایی را سالانه و بهنگام وقوع تغییرات عمده مجددا وزن گذاری کنید.
۶) نگرش سبد داراییIT را وارد چارچوب مدیریتIT کنید.
۷) سرمایه گذاری کافی آموزش و یادگیری از مرورهای پس از اجرا و آموزش رسمی.
● مخلص کلام
شرکت های با درایت متوسط یا پایینIT قادر خواهند بود بدون هیچ سرمایه گذاری جدید در فناوری، بازده خود را افزایش دهند و ریسکIT خود را کم کنند. این دلیل به تنهایی برای رهبران کسب و کار کافی است تا این موضوع را مورد توجه قرار دهند.
مهم تر از این، داستان درایتIT حکایت یک پتانسیل بالفعل نشده و حکایت پول دست نخورده ای است که می تواند رقبا را با یک مزیت رقابتی قدرتمند مواجه کند. در زمان رقابت بی رحمانه در سراسر جهان، مدیران باید نتایج عدم غنی سازی درایتIT خود را درک کنند. آنها باید پاسخ هایی را برای بهترین بهره بردای از فناوری در سازمان های خود بیابند و به این سوال بسیار جدی پاسخ دهند که: «آیا ما برای سال۲۰۱۰ و بعد از آن به اندازه کافی درIT با درایت خواهیم بود؟»
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید