شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مطبوعات محدود، قدرت نامحدود


مطبوعات محدود، قدرت نامحدود
بحث بر سر آزادی مطبوعات، بحثی قدیمی‌در راستای رسیدن به اهداف عالیه جامعه مدنی است. آیا مطبوعات برای نشر آرا و عقاید پیرامون مسائل مربوط به جامعه باید از منع برخوردار باشد؟ آیا منع می‌تواند بر روند انتشار اندیشه تاثیر بگذارد یا نه و چه نهادی و با چه مکانیسمی‌می‌تواند این منع را ایجاد کند؟ اینها از جمله پرسش‌هایی هستند که نظریات مختلفی در پاسخ به آنها آمده است.
در میان این پاسخ‌های نظری، تحلیل مقایسه‌ای جامعه آمریکا و فرانسه از آلکسی دو توکویل، سیاستمدار و نویسنده برجسته فرانسوی که در کتاب دموکراسی در آمریکا به آن پرداخته شده است، از اهمیت به سزایی برخوردار است ؛ هرچند توکویل چند سال بعد در کتابی به نام نامه‌ها تغییراتی به تحلیل‌های دموکراسی در آمریکا داد اما این تغییرات شامل حال تحلیل مطبوعات نمی‌شود. با اینکه تحلیل توکویل متعلق به نیمه اول قرن نوزده است اما نگاه او به مردم، حقوق اجتماعی و مطبوعات آمریکا و فرانسه چنان دقیق و موشکافانه است که هنوز هم به عنوان تحلیل منبع در مطالعات آمریکا شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ‌
● از استقلا‌ل کامل تا اسارت کامل فکر
آیا بین آزادی کامل اندیشه تا اسارت کامل اندیشه حد متوسطی وجود دارد؟ این سوالی است که توکویل در ابتدای بحث مطبوعات مطرح می‌کند و در پاسخ آن مروری دارد بر چگونگی ایجاد نظم در مناسبات اجتماعی. در این راستا توکویل حالتی را در نظر می‌گیرد که آزادی کامل در نشر عقاید به مطبوعات داده شود و بعد برای جلوگیری از سوء استفاده‌های سیاسی و زیاده روی‌های گروهی، از هیات منصفه‌ای خواسته شود تا نوشته‌های انتشار یافته را بررسی کند.
به این ترتیب نوشته‌های مورد تایید این هیات، عقاید عمومی‌را تشکیل دهند و اگر نوشته‌ها تایید نشوند نویسنده به محکمه معرفی شود. اما اشکالی که وجود دارد این است که آیا می‌توان به استناد نوشته، مقاصد نویسنده را محکوم کرد؟ توکویل با اشاره به این نکته که <بیان و نوشته آثار خارجی فکر و عقیده‌اند و قائم به ذات نیستند> کارکرد محاکم را زیر سوال می‌برد که اگر قالب و صورت کار را محدود کنند، با <جوهره> و <عصاره> کار چه می‌توانند بکنند؟
جامعه فرانسه در اوایل قرن نوزده نیز شرایط ویژه‌ای از آزادی تا کنترل مطبوعات را طی کرد؛ بعد از بسط و گسترش تریبون‌های مطبوعاتی دستگاه حاکمه، سازوکاری را برای محاکمه نویسندگان تدارک دید. مدتی طول نکشید که اثر ندادن محاکمه به دلیل بی‌تاثیر بودن در پویایی افکار منتقد در جامعه جای خود را به سیستم سانسور داد. این اوضاع به زعم توکویل نه تنها در کنترل افکار موثر واقع نشد بلکه بی ثباتی را تشدید کرد و این حقیقت آشکار شد که قدرت انتشار فکر را نمی‌توان با ابزار فیزیکی گرفت؛ خصوصا در جامعه‌ای مثل جامعه فرانسه که مباحثات عمومی‌در باب سیاست و اجتماع در نیمه اول قرن نوزده به شدت داغ بود و به قول توکویل اگر <سخنی در یک محل عمومی‌زده می‌شد به سرعت در دهستان‌های اطراف می‌پیچید> و سلب آزادی مطبوعات نمی‌توانست منجر به سلب آزادی کلا‌م شود مگر اینکه مکانیسمی‌برای حذف آزادی کلا‌م اندیشیده می‌شد.
‌ از آزادی کامل مطبوعات تا محو آزادی اگر چه منازلی برای کنترل سوء استفاده‌های ممکنه وجود دارد اما پایگاه ثابتی نیست. مرحله اعمال سانسور در فرانسه نه تنها عملی مخاطره‌آمیز بلکه نامعقولا‌نه محسوب می‌شد. چطور حکومتی می‌توانست حق مساوی برای همه در حکومت قائل باشد و به بیانی دیگر دم از حاکمیت ملت بزند و بعد آزادی مطبوعات را با ابزار سانسور محدود کند؟ و مگر نه اینکه در جامعه‌ای که همه حق برابر در برابر قانون دارند، عرض اندام عقاید متکثر نیز باید تحمل شود! پس در این میان سانسور چه معنایی می‌توانست داشته باشد.
توکویل این مساله را در مقایسه با جامعه آمریکا موشکافی می‌کند و ریشه بروز این تناقض را در اعمال حاکمیت ملت می‌داند؛ اینکه طرز اعمال حاکمیت مردمی ‌در آمریکا به نحوی است که کسی جرات طرح مساله تحدید مطبوعات را ندارد.
● مطبوعات و عدم ثبات اجتماعی
مساله مهمی‌که تا به امروز هم در باب آزادی مطبوعات مطرح است این است که آیا آزادی نشر باعث بی‌ثباتی اوضاع اجتماعی نمی‌شود؟ آیا ایجاد ثبات، مطبوعات را آرام نمی‌کند؟ پاسخ توکویل به این سوال منفی است. تبیین اوضاع اجتماعی آمریکا و فرانسه در قرن نوزده موید این پاسخ است. اگر لحن تند مطبوعات زاییده جامعه متشنج فرانسه در آستانه انقلا‌ب بود پس چرا در همان زمان آمریکا، که در اعتدال و ثبات کامل از لحاظ بروز انقلا‌ب بود، مطبوعاتی پرخاشگر و تندرو داشت؟
البته نمی‌توان گفت که اوضاع اجتماعی در محتوای افکار و بحث‌های مطبوعاتی فرانسه و آمریکا تاثیری نداشته‌اند اما باید قدرت زیاد مطبوعات را به متغیر‌هایی بیش از این نسبت داد، قدرتی که بدون آن <آزادی حیات نمی‌یافت و استقرار نظم میسر نمی‌گشت.> ‌
● آیا می‌توان بیان نویسنده را قضاوت کرد؟
نحوه قضاوت متهمان در هر کشور به قانون اساسی آن بر می‌گردد. در جامعه آمریکا مطبوعات به دو دلیل از راه قضایی تعقیب نمی‌شوند. اول آنکه همان طور که گفته شد به لحاظ حاکمیت ملت و قانون اساسی، محلی برای شناسایی این جرم وجود ندارد؛ توضیح توکویل در این‌باره این است: <در آمریکا مادام که حمله و انتقاد از وضع موجود به منظور فرار از انجام تکالیف قانونی و گردنکشی نباشد، جرم شناخته نمی‌شود.> ‌ دوم اینکه در آمریکا محاکم عاجز از تعدیل روش مطبوعات هستند.
به این دلیل که بیان انسان قابلیت انعطاف دارد، قاضی نمی‌تواند جرائم مربوط به بیان را تجزیه و تحلیل کند به این معنی که از بیان نمی‌توان به منظور رسید: <آمریکایی‌ها معتقدند برای آنکه محکمه بتواند به طور موثر و قاطع بر مطبوعات اثر بگذارند باید محکمه‌ای یافت که نه تنها به نظم موجود و معاصر وفادار باشد بلکه بتواند خود را در سطحی بالا‌تر از افکار عمومی‌دوران معاصر قرار دهد ‌ت و بدون جهت‌گیری قضاوت کند‌.> چنین دادگاهی به نظر توکویل وجود ندارد اگر هم وجود داشته باشد حاکمیت مطلقه ایجاد می‌کند و چنان قدرتی ایجاد می‌کند که یکباره خود را از شر نوشته و نویسنده خلا‌ص می‌کند. به این ترتیب تفاوت چندانی بین سانسور و به اسارت گرفتن نویسنده نیست. دادن حق آزادی به مطبوعات برای انتقال افکار و دیدگاه‌های مختلف به مردم، مسلما مزایا و محاسنی دارد که ترکیب خواست اولی و اجتناب از دومی‌آرزویی خام و دور از دسترس است.
● ضعف قدرت مطبوعات آمریکا نسبت به فرانسه
دادن آزادی مقوله پر خطری است خصوصا در مورد نوشتن و پخش عقاید. توکویل معتقد است <ملتی که معتاد به بحث درباره مسائل نیست (مثل فرانسه قرن نوزده)، اولین سخنانی را که می‌شنود، می‌پذیرد.> توکویل در دیدار خود از آمریکا زندگی سیاسی را در آن آمیخته با نوعی هیجان می‌بیند اما نه از نوع عمیق که جامعه را آشفته کند. به این ترتیب هیجان در جامعه آمریکایی تا منافع افراد را مستقیم در معرض خطر قرار ندهد حرکت ریشه داری را سبب نمی‌شود.
نظریه پراگماتیسم جیمز ویلیامز این خوی منفعت‌طلبی آمریکایی‌ها را در دوره کنونی تبیین می‌کند، به این ترتیب آمریکایی‌ها تا منافعشان را در خطر نبینند، هیجان آنها را ملزم به حرکت جدی ای نمی‌کند. آماری که توکویل درباره محتوای رسانه‌ای مطبوعات دو کشور می‌دهد، نوع این منافع را هم تعریف می‌کند به این صورت که بیشتر محتوای روزنامه‌های فرانسوی، مباحث سیاسی است اما سه چهارم محتوای رسانه‌ای روزنامه‌های آمریکایی را تبلیغات تجاری تشکیل می‌دهد و یک سوم باقی هم از قصص و داستان‌های ساده تشکیل شده و در خلا‌ل آنها مباحث سیاسی به چشم می‌خورد. ‌
● تمرکز قدرت: آزادی یا محدودیت مطبوعات
اگر چه تصور عام این است که اعمال محدودیت سلا‌حی مفید برای کم کردن تاثیر مطبوعات است، توکویل تحلیل جالبی دارد که خلا‌فش را ثابت می‌کند. جامعه محدود شده مطبوعاتی فرانسه در قرن نوزده مثال بارز این بحث است؛ محدود کردن مطبوعات به یک محل خاص از یک طرف و به افرادی خاص از طرف دیگر نه تنها باعث ضعف مطبوعات فرانسه در برابر قدرت حاکمه نشد بلکه به تمرکز قدرت آن هم افزود.
آمریکای قرن نوزده با نداشتن این دو محدودیت، در واقع این دو تمرکز را ندارد. هر چند تشکیل نهادهایی مثل روزنامه‌های زنجیره‌ای، مالکیت‌های چند رسانه‌ای و کلا‌ن مجموعه‌های رسانه‌ای (سوروین و تانکارد، ۱۳۸۱) تحلیل آمریکای قرن بیست را با تغییراتی از نظر تمرکز مواجه می‌کند چون این بنگاه‌ها هم در پی تمرکز سرمایه و منافع به محدود کردن مدیریت‌ها دست زده‌اند.
● پایان عصر شوالیه‌گری
<به نظر من رفتار حکومت‌ها ی اروپایی درباره مطبوعات، شبیه رفتار شوالیه‌های قدیم در مقابله با دشمنان است. آنها (این حکومت‌ها) چون بر قدرت خود که نتیجه تمرکز است آگاه هستند برای تحصیل افتخار و رعایت اصول شوالیه‌گری با ایجاد تمرکز در مطبوعات سلا‌حی مشابه با سلا‌ح خود در اختیار حریفان قرار داده‌اند تا مبارزه برابری انجام دهند.> این بیان توکویل در واقع گویای این مطلب است که محدود کردن مطبوعات در جو حاکم بر فرانسه قرن نوزده کلید تاثیرگذاری بالا‌ی آن بوده چرا که با تمرکز قدرت در جناح مقابل آن را به حریفی قابل تبدیل کرده و پراکندگی مطبوعات در جامعه آمریکای قرن نوزده که هر دهستان آن یک روزنامه‌محلی داشته، شرایط اخذ مجوز روزنامه بسیار سهل بوده و روزنامه‌نگاری کار سختی هم نبوده، باعث شده تا تاثیر عمیق آن برافکار عمومی‌کم باشد.
تکثر مطبوعاتی باعث می‌شود تا همان قدر که مطبوعات می‌توانند منتقد دستگاه حاکمه باشند، بتوانند مدافع آن هم باشند. صحبت از تاثیرات تکثر مطبوعات، محدود به کمرنگ شدن آرای سیاسی در آمریکا نیست. مطبوعات متکثر در آمریکا قادر به شکل دادن به احزاب، تبادل افکار و مشخص شدن سیاق‌های فکری و پیوستن پیروان آنها به هم شده است و این مساله همان قدرتی را شکل داده که به زعم توکویل مفید به حال بسط دموکراسی است. ‌
● مردم، مخاطبان اجتماعی مطبوعات
بحث بر سر آزادی مطبوعات در دوره‌ای که پیشرفت تکنولوژی اطلا‌عات، اختیارات زیادی را به انسان داد تا از اطلا‌عات و جدیدترین اخبار اطلا‌ع پیدا کند، کمی‌عجیب به نظر می‌رسد.
امروزه چنان شبکه‌های پیشرفته اینترنتی و ماهواره‌ای دامنه وسیعی برای انتقال اطلا‌عات گشوده‌اند، چنان فیلتر‌شکن‌ها عرصه را بر کد کردن سایت‌ها از سوی حکومت‌ها گرفته‌اند، و چنان جهانی شدن با جلوه‌های فرصت‌ساز و تهدیدکننده‌اش رخ می‌نماید که دیگر مجالی برای وضع قوانین تندروانه حکومتی به خیال نظم‌دهی به افکار نیست. اگر فرصت تکثر‌گرایی به مطبوعات داده نشود، ذهن پویای مردمی‌راه‌های دیگری برای تامین افکار عمومی‌خواهد یافت.
ظهور شب‌نامه‌ها در دوره مبارزات مشروطه و وب‌لا‌گ‌ها در دوران معاصر مثال آشکاری از مجراهای غیررسمی‌اند. اینکه مساله مطبوعات در جامعه فرانسه با واکنش دولتی مواجه شده اما به عکس در آمریکا نگرانی‌ای به همراه نیاورده است، در نگاه توکویل به بدیع بودن آزادی در فرانسه باز می‌گردد. در آمریکا از آغاز آزادی وجود داشت و به عکس فرانسه چالش‌های کمتری به دنبال آورد. مطبوعات متکثر این شانس را می‌دهد که مردم در فضایی که در آن امنیت اطلا‌عاتی حس می‌کنند در برابر اطلا‌عات قرار گیرند. مردم، مخاطبان اجتماعی رسانه‌ها هستند به این معنی که بر اساس فرهنگ، جامعه، پیشینه تاریخی، دغدغه‌های سیاسی و اقتصادی خود به تحلیل رویداد‌ها می‌پردازند. اعمال محدودیت، شاید در کوتاه مدت تاثیر گذار باشد اما عنصر پایداری برای مسدود کردن جریان سیال افکار نیست.
فاطمه کمالی چیرانی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید