پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا


زن زیادی


زن زیادی
سیروس الوند سال‌هاست که به عنوان فیلمسازی متعلق به «سینمای بدنه» موقعیتی تثبیت شده دارد.
او همواره می‌کوشد قصه‌های عامه‌پسند را با رنگ و لعابی بهتر از همتایانش روایت کند.
گرچه آخرین فیلم الوند که پسند نخبگان و رضایت علاقه‌مندان جدی سینما را تامین کرد و در عین حال در جدول فروش نیز مکان قابل توجهی را به خود اختصاص داد فیلم ستایش شده «یک بار برای همیشه» بود. گویی این توفیق یک بار برای همیشه به دست آمد و دیگر هم تکرار نشد.
هر چند در تمامی این سال‌ها الوند از ثباتی حرفه‌ای برخوردار بوده و به طور متوسط هر دو سال یک فیلم ساخته است که فیلم‌هایش فروشی منطقی را تجربه کردند.
مشخصات آشنای سینمای الوند عبارتند از داستانی سرراست و روشن، روایت بی‌سکته و منظم، فضاسازی و تصاویر خوش آب و رنگ، ساختار به نسبت منسجم و ... اما به رغم تمام این محسنات هیچ‌یک از آثار فیلمساز پس از آن توفیق منحصر به فرد، آتشی در دل‌ها نیفروخته و در خاطر‌ه‌ها ثبت نشده‌اند. کدام یک از فیلم‌های پانزده سال اخیر او را (که هیچ‌یک بد هم نبوده‌اند) به خاطر سپرده و گهگاه با لحظه یا لحظه‌هایی از آن تجدید خاطره و تداعی معانی کرده‌ایم؟
«زن دوم» اندکی از آن ویژگی‌های یاد شده درباره آثار الوند فاصله می‌گیرد. به ویژه در بخش تداوم روایت که می‌توان علت آن را اصرار فرشته طائرپور (نویسنده کتاب و فیلمنامه) به فیلمبرداری کامل تمام قصه که زمان زیادی را در بر می‌گیرد دانست.
سیروس الوند نیز در گفت‌وگویی مطبوعاتی با اشاره به محدودیت‌های زمانی نمایش فیلم در سینماهای ایران، زمان اولیه فیلم را
۱۷۰ دقیقه عنوان کرده که با تدوین مجدد به حدود ۱۲۰ دقیقه رسیده است. همین امر به تشتت و از هم گسیختگی ریتم فیلم انجامیده است. چطور می‌توان انتظار داشت با حذف حدود یک سوم از کل زمان یک فیلم، ریتم کلی حفظ شود و پرسش‌های متعددی در باب چرایی رخدادهای قصه به وجود نیاید؟
به همین دلیل است که در سیر گسترش پیرنگ روایی ناگهان دوازده سال (که اتفاقا به لحاظ روایتی سال‌های مهم و پرحادثه‌ای هم بوده‌اند) به جلو پرتاب می‌شویم و منطق وعلت برخی حوادث را در نمی‌یابیم.
«زن دوم» داستان مردی است که همسرش سال‌هاست او را ترک کرده و با فرزند خردسالش به خارج از کشور مهاجرت کرده است. مرد که از دوری همسر به
تجدید فراش روی آورده، با بازگشت ناگهانی همسر اول، زندگی جدیدش را از هم پاشیده می‌بیند. بعد مشخص می‌شود که زن دوم هنگام جدایی باردار بوده و ناگهان با جامپ‌کاتی اساسی، دوازده سال به جلو می‌رویم و زمانی که فرزند این دو بزرگ شده را می‌بینیم. این وسط پسر عموی بزرگوار و بامرام زن دوم را داریم که قبلا همسر او بوده، بعد به دلایلی کاملا ایثارگرانه او را طلاق داده، سال‌ها بعد او را می‌یابد و با دانستن راز فرزندی که زن در شکم دارد، دوباره با او ازدواج می‌کند. تا باز هم با فداکاری هر چه بیشتر فرزند او را به بهترین شکل ممکن بزرگ کند.
عنصر ازلی و ابدی ملودرام یعنی «تصادف» هم در این فیلم حضوری ویژه دارد که بار دراماتیک فیلم را به دوش می‌کشد.
هیچگاه در طول فیلم علت مهاجرت ناگهانی زن اول را درنمی‌یابیم. همین طور علت رسمی نشدن جدایی این دو را نمی‌فهمیم. اگر اختلافی نداشته‌اند پس این جدایی خود خواسته و طولانی چه دلیلی می‌توانسته داشته باشد؟
علت بازگشت ناگهانی زن اول هم هیچ‌گاه به روشنی مشخص نمی‌شود. او هم هرگز علت این همه بی‌توجهی و پریشانی همسرش را درنمی‌یابد و همچون تفکر سنتی مادرشوهرش، همه چیز را به‌دست زمان می‌سپارد تا اینکه به‌طور کاملا تصادفی با «زن دوم» همسرش مواجه می‌شود.
همان‌گونه که وقتی «زن دوم» مرد را ترک گفته و به شهری دیگر رفته، باز هم به‌طور کاملا تصادفی با پسرعمو و همسر سابقش برخورد می‌کند. پسرعمو هم که پیش‌تر بی‌هیچ توجیه منطقی او را طلاق داده، باز هم بی‌هیچ پیش‌زمینه قانع‌کننده‌ای دوباره او را به عقد خود درمی‌آورد.
توالی این رخدادهای تصادفی در طول فیلمنامه آنچنان زیاد و فشرده است که کیفیت منطق روایی داستان را پایین می‌آورد و «زن دوم» را تا حد یک فیلم معمولی تنزل می‌دهد.
نکته قابل ذکر دیگر، حضور مولفه عشق و خاطرات عاشقانه است. بهرام (محمدرضا فروتن) تمام نیمه دوم فیلم را در حسرت عشق از کف رفته‌اش می‌سوزد. حتی با خریدن خانه همسر دوم، لحظات خود را با تجدید خاطره‌های گذشته در آن خانه می‌گذراند. آیا روزگار معاصر و شیوه زندگی جدید چنین شیوه‌ای را می‌پذیرد؟
آیا امروزه کسی را می‌شناسید که ۱۲ سال فراغ و جدایی را چون روز نخست در تب و تاب، تنهایی و حسرت بگذراند؟ بله، خاطره‌ها هیچ‌گاه محو نمی‌شوند اما ۱۲ سال نشستن و یکدم غصه خوردن را دیگر با شیوه زندگی معاصر نمی‌توان پذیرفت.
نکته آخر آنکه ملودرام احساسی ساختن آن هم از نوع خوب آن کار آسان و بی‌ارزشی نیست اما آیا حق نداریم از کارگردانی با بیش از ۳ دهه فعالیت سینمایی و کارنامه‌ای که بالاتر از خط متوسط قرار می‌گیرد، انتظار بیشتری داشته باشیم؟
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید