پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


چراغ مطالعه در خانواده


چراغ مطالعه در خانواده
● اثربخشی مطالعه بر خانواده
کوچکترین واحد آموزشی خانواده است که همچون مربیان مدارس از معلمان دست اول فرزندان محاسبه می شود که در صورت گرایش آن به مطالعه صحیح و کتابخوانی به عوامل مهم تربیتی که قبل از تولد و حین انعقاد نطفه و پروراندن کودک در دل مادر تا ۹ ماهگی توجه و عنایت خاص خواهند نمود . در این ایام است که توجه به تغذیه مناسب کودک و آرام بودن محیط خانواده و حضور در محافل و مجامع و شنیدن و یا عمل نمودن به وظایف مناسب اجتماعی و... تاثیر بسزایی در مراحل رشد نطفه تا شکل گیری جوارح او دارد. به همان میزان که گیاهی از جمله کاکتوس با سرخ کردن میگوی زنده بر روی اجاق گاز می لرزد و یا گیاه شمعدانی در صورت در معرض نور قرار نگرفتن رشد طبیعی خود را از دست می دهد و یا... نطفه انسان علاوه بر شعور (میل به ادامه بقاء) سلسله اعصاب و تعقل و تفکر و تامل و... او درحال تکوین است که در صورت عدم آشنایی خانواده ها با وظایف خود فرزندان از لحظه تولد به بعد آثار سوء عدم آشنایی خانواده ها را با اصول تربیتی با خود به دنیا همراه می آورند .
حتی اگر خانواده ها نسبت به نوع وضع حمل فرزندان اعم از سزارین یا طبیعی آشنایی نداشته باشند فرزندان خود را دستخوش ندانم کاری های پرستاران غیرمسئول قرار داده که حتی حین تولد نیز چه بسا آسیب های جسمی به فرزندان آنها عارض شود و گذشته از موارد فوق از لحظه تولد به بعد است که وظایف خانواده نسبت به تکوین شخصیت علمی و فرهنگی و اجتماعی و مذهبی و عملی فرزندان چند برابر می شود لذا علم و آگاهی است که به کمک تعلیم و تربیت خانواده آمده و آنها را در مسیر پرورش جسم و روح فرزندان یاری می دهد. نقش خانواده به قدری مهم است که در احادیث و روایات حتی اسم مناسب گذاشتن روی فرزند، تادیب نمودن، انتخاب محل مناسب جهت تربیت و... اهمیت داده شده است. پس می طلبد خانواده ها با کتاب و کتابخوانی مانوس بوده تا فرزندان و نهایتاً خانواده ای متعادل داشته باشند و باور کنند که این امانات (فرزندان) الهی هستند و خداوند آنها را اهل امانت داری دانسته و این فرزندان را به آنها عطا فرموده است. پس باید امانت دار خوبی باشند و به درگاه خداوند سبحان شاکر باشند تا خداوند هم نعمت را بر آنها افزون کند نه اینکه با عدم آگاهی در تربیت فرزندان سهل انگاری نمایند و به تعبیری از نعمت خدای عزوجل کفر بورزند که قدر مسلم خداوند آنها را به عذاب گرفتار می کند، چه عذابی بالاتر از فرزند طالح به جای فرزند صالح. درعین حال به محسنات کتاب و کتابخوانی خانواده علاوه بر موارد فوق موارد دیگری فهرست وار اشاره می شود.
۱) باور می کنند که هدف از خلقت آنها تعبد در برابر خداوند و رفع نقص نمودن و کمال یابی است.
۲) درمی یابند که خداوند سبحان به هیچ بنده ای ظلم نکرده و اگر مصیبتی بر بندگان وارد شود خدا را متهم نمی کنند.
۳) هرگز خود را غنی از کتابخوانی و یادگیری نمی پندارند پیامبر اکرم(ص): (اطلب العلم من المهد الی اللحد) یعنی باید علم و حکمت آموخت از تولد تا مرگ. به قول بوعلی سینا :
تا به آنجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم
۴) نیاز فرزندان خود را فقط فیزیولوژیک نمی دانند بلکه مهر و محبت و عاطفه و امنیت و میل به تعلق و کسب موفقیت را نیز نیاز آنها می پندارند.
۵) باور می کنند که کودکان خود را باید تا هفت سالگی آزاد بگذارند تا تخلیه هیجان نمایند و از هفت سالگی تا ۱۴ سالگی به مرور زمان فرزندان را عادت به تبعیت از خانواده نمایند و از ۱۴ سالگی به بعد وزیر و مشاور شوند.
۶) می آموزند که دوران کودکی فرزندان دوران تفکر عینی آنهاست و غذای مناسب (روح) به آنها می دهند و دوران نوجوانی دوران تفکر انتزاعی است یعنی بدون تحلیل و دلیل تابع خانواده نمی شوند.
۷) یقین پیدا می کنند که اوایل کودکی دوران سرپایی است (یعنی سر بیشتر از سایر اندام رشد می کند) و دوران نوجوانی و جوانی بالعکس دوران پاسری است (یعنی تنه و پاها و دستها رشد طولی و عرضی بیشتر از سر دارند) لذا بهانه جویی های والدین نسبت به فرزندان کمتر می شود.
۸) می آموزند که دوران کودکی دوران کمون جنسی است ولی به محض بروز عوامل بلوغ غرائز جنسی بیدار شده و از فرزندان خود مراقبت بیشتری می کنند.
۹) می آموزند که از ۲ یا ۳ سالگی است که باید روحیه استقلال طلبی را در فرزندان تقویت کنند تا در بحران بلوغ وابسته یا دلبسته به خانواده نشوند.
۱۰) باور می کنند که محصور کردن و یا محدود نمودن فرزندان عامل مهم حریص نمودن به مواردی است که محدود شده اند (الانسان حریص علی ما منع) یعنی انسان حریص است به چیزی که منعش می کنند لذا با درایت و دوراندیشی فرزندان خود را نسبت به انتخاب چاه و راه هدایت می کنند.
۱۱) می آموزند که اندیشه های خود را به فرزندان خود تحمیل نکنند بلکه اجازه می دهند فرزندان خود بیندیشند.
۱۲) در دوران کودکی کودکان چون خود آشنایی به مطالب درسی و علمی دارند مستقیما به فرزندان درس یاد نمی دهند که اعتماد به نفس آنها را سلب کنند بلکه یادگیری آموزی، نحوه تداعی کردن، تجسم نمودن و مثال زدن را جهت یادگیری فرزندان می آموزند.
۱۳) می آموزند که همه انسانها را خداوند متفاوت خلق نموده لذا هرگز هیچ کدام را با دیگری قیاس نمی کنند.
۱۴) می آموزند نحوه ارتباط با فرزندان ( دختر و پسر) کاملا متفاوت است. لذا با آنها یکسان برخورد نمی کنند.
۱۵) از مذمت کردن در جمع یا نصیحت کردن در جمع اجتناب می کنند چون حقارت و زبونی القا می کنند.
۱۶) تعامل بین پدر و مادر به عنوان زن و شوهر و آشنایی با وظایف خود نسبت به طرف مقابل بیشتر شده و کمتر نسبت به هم بهانه جویی نموده و درگیری ایجاد می کنند که در تربیت فرزندان موثر است.
۱۷) لطف معاشرت و مدنی الطبع بودن اعضای خانواده تقویت شده و با جامعه وفاق و سازگاری بیشتر می یابند.
۱۸) باور می کنند که دنیا مزرعه آخرت است و به زرق و برقهای دنیا کمتر توجه می کنند تا به گناه و خطا آلوده نشوند.
۱۹) به عنوان معلمان دست اول نسبت به ظهور فضائل نوجوانی و جوانی فرزندان خود از جمله دوستیابی، باندبازی، تنوع طلبی، جلب توجه نمودن، جرات آزمایی، تفوق جویی، زرق و برق طلبی، سورچرانی، پرخاشگری، استفاده از مکانیزم های دفاعی (دروغ- انکار- فرافکنی- برون نکنی- همانندسازی و...) مذهب گرایی و... آگاهی داشته و با برخوردهای مناسب خود و حمل بر صحت و برائت نمودن، عامل ایجاد تعادل در فرزندان می شوند.
۲۰) به جای نصیحت کردن یا مذمت کردن فرزندان، با سکوت و یا ایجاد ارتباط منطقی را پیشه می کنند چون برای فرزندان خود الگو هستند و رفتار آنها همچون برجستگیهای مهر بر روی موم حک می شود.علی(ع): (رب السکوت ابلغ من الکلام) یعنی سکوت فصیح تر و بلیغ تر از کلام است .
۲۱) به جای آموزش دین و شعار دین باوری، خود عمل به دین می کنند قدر مسلم فرزندان الگوپذیرند.
۲۲) مهمترین عامل ممانعت فرزندان به فسق و فجور و به طور کلی بشر گرایش او به دین و مذهب و معنویت است در صورت کتابخوانی خانواده ها این باورها را عملا در فرزندان و حتی خود آنها ایجاد می کنند تا از طریق تقویت حس مذهب گرایی تعدیل غرائز و ضبط نفس شود.
۲۳) می آموزند که پرجنب و جوشی و پرهیجانی و فعال بودن فرزندان طبیعت سنی آنها است و مانع از تخلیه هیجان و ورزش کردن و... نمی شوند.
۲۴) باور می کنند که ارتباط فرزندان با همسالان یعنی هم سخنان آنها عامل رشد فکری و اجتماعی و حتی استقلال فردی آنها در قالب گرایش به گروههای سنی (صالح) می شود و مانع از ایجاد ارتباط با دوستان فرزندان خود نمی شوند.
۲۵) هم خود می آموزند و هم به فرزندان می آموزند که عبادت و بندگی خداوند به خاطر شایستگی اوست نه به خاطر ترس از جهنم یا طمع به بهشت. علی(ع) می فرماید: الهی ما عبدتک خوف من نارک و لاطمع فی جنتک بل وجدتک اهلا لعبادتک فعبدتک) یعنی خدایا ترا عبادت نمی کنم به خاطر ترس از جهنم یا طمع به بهشت بلکه تو شایسته عبادتی و من هم بندگی می کنم. با همین مطلب به فرزندان می آموزند که درس خواندن را به خاطر ترس از خانواده یا معلم پیشه نکنند و یا به خاطر پاداش و جایزه، بلکه باور کنند که وظیفه آنها است که درس بخوانند و مزدور یا برده نشوند.
۲۶) کتاب خوانی خانواده ها به عنوان الگو عامل ایجاد انگیزه و احساس نیاز فرزندان به کتابخوانی می شود.
۲۷) فرزندان خود را در دوران تبلور شخصیت و مکاشفه پیرامون انتخاب صحیح رشته تحصیلی و شغل و همسر بهتر هدایت می کنند.
۲۸) اعضای خانواده در اوقات فراغت با کتابخوانی ضمن اینکه از سرگرمیهای کاذب اجتناب می ورزند کتابخوانی را بهترین سرگرمی و عامل ارتقا و رشد عقلی خود می پندارند.
۲۹) خانواده ها باور می کنند که به تعبیر سقراط:
به جای ثروت اندوزی ثروت نگهدار تربیت کنند یعنی فرزندان عالم و صالح تربیت نمایند.
۳۰) خانواده ها با کتابخوانی به فرزندان خود عملا می آموزند که عاقل کسی است که فرصت خوب را به بخت خوب تبدیل کند و چه فرصتی بهتر از استفاده از کودکی و نوجوانی و جوانی و...
طاهر محمد زاده
منابع مطالعاتی:
۱- قرآن
۲- نهج البلاغه
۳- کتاب و کتابخوانی در آئینه رهنمودهای مقام معظم رهبری
۴- گامی فراسوی روانشناسی اسلامی دکتر محمدباقر حجتی
۵- سیری در تربیت اسلامی دکتر دلشاد تهرانی
۶- اصول روانشناسی دکتر محمود ساعتچی
۷- احتمالات و آمار کاربردی در روانشناسی و علوم تربیتی دکتر علی دلاور
۸- نظام حیات خانواده دکتر علی قائمی
۹- خانواده متعادل دکتر محمدرضا شریفی
۱۰- مهارتهای آموزشی و پرورشی حسن شعبانی
۱۱- رهنمون غلامحسین ذوالفقاری
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید