جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

قصص قرآنی درس عبرتی برای امروز بشریت


قصص قرآنی درس عبرتی برای امروز بشریت
«وکلا نقص علیک من انباء الرسل ما نبثت به فوادک و جاءک فی هذه الحق و موعظة و ذکری للمومنین» (۱۲۰/هود)
«ای برادر قصه چون پیمانه ای است‎/ معنی اندر وی به سان دانه ای است»
«دانه معنی بگیرد مرد عقل‎/ ننگرد پیمانه را چون گشت نقل»
مولوی در این جا قصه را چون پیمانه ای می داند که معانی و افکار در آن مانند دانه هایی است که پیمانه را پر می کند و همان طور که ظرف و پیمانه بی دانه و خالی اهمیت ندارد قصه بی محتوا و بی معنی نیز فاقد ارزش است. قصه های قرآن بسیار عمیق، پرمحتوا، پر مغز و دارای اهداف و مقاصد والا و انسان ساز است. اهداف داستان های قرآن بسیار زیاد است و در این جا تنها به اهم آن ها اشاره می شود.
● اثبات وحی و رسالت
نقل داستان های پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، یوسف، موسی و عیسی (ع) برای اثبات وحی بودن قرآن است هرچند وحی بودن قرآن از راه های دیگر نیز اثبات پذیر است. «سوره یوسف‎/۳»- «سوره هود‎/۴۹»
آیات متعدد دیگری نیز بر وحی بودن داستان های قرآن اشاره دارد که تحلیل آن ها از حوصله و وظیفه این بحث خارج است.
● اثبات وحدت ادیان و اصول مشترک آن ها
تمام ادیان الهی در اصولی مانند توحید، نبوت و معاد مشترکند. در قرآن می خوانیم که خداوند به پیامبران ماموریت داده است و پایه دعوت و ماموریت همه آن ها توجه دادن خلق به مبدا معاد، نبوت و رسالت است. در سوره اعراف آیه ۱۹ در آغاز هر کدام از داستان های نوح، هود، صالح و شعیب (ع) عبارت مشترک «یا قوم اعبدوالله مالکم من اله غیره» (اعراف‎/۵۹)از زبان این پیامبران در مواجهه با اقوامشان تکرار شده است. در قصص قرآن دعوت پیامبران به اصول سه گانه توحید، نبوت و معاد و نیز مقابله و تکذیب مشرکان، طاغوتیان و اشراف هر عصر به صورت جریانی تاریخی مطرح شده است.
● بیان روش مشترک انبیا در دعوت به اصول
همه پیامبران تقریبا شیوه های هدایتی یکسانی داشتند. سه اصل انذار، تبشیر و اتمام حجت در دعوت اکثر انبیاء وجود دارد. (هود‎/۲۵)، (نوح /۱۰ و ۱۲)، (یونس/۷۱)
● اثبات پیروزی نهایی انبیا بر مخالفان
براساس قصه های قرآن بشر برای رسیدن به سعادت ابدی چاره ای جز پذیرفتن دعوت حق پیامبران ندارد. نزول عذاب های گوناگونی چون توفان سهمناک و طغیان آب های آسمان و زمین برای نابودی قوم نوح «علیه السلام»، توفان شن برای نابودی قوم عاد (ع)، صاعقه وحشتناک برای نابودی قوم صالح (ع)، غرق شدن فرعون و فرعونیان در قعر دریا و ... نمونه های آشکاری از تحقق این سنت دیر پای الهی است. (مجادله /۲۱)، (غافر/۵۱) که در داستان های قرآن به شکلی بدیع و بی بدیل به تصویر کشیده شده است. بر پیروزی انبیاء و شکست دشمنان آن ها در آیات پایانی داستان ها تصریح شده است.
● نقش ابلیس در منحرف کردن انسان ها
دشمنی ابلیس و آدم مطلب مهمی است که در داستان های قرآن به اشکال مختلف مطرح شده است تا فرزندان آدم آگاه شوند و به دام ابلیس نیفتند. قرآن در داستان آفرینش آدم (ع) به صراحت و روشنی ریشه گمراهی ها و انحراف ها را پیروی از شیطان بیان می کند. در این داستان به نیروی سرکش و متکبری به نام ابلیس برمی خوریم که در برابر فرمان الهی مبنی بر سجده کردن بر آدم (ع) سرکش می کند و به جای اظهار ندامت و پشیمانی از عمل زشت خود سوگند یاد می کند برای به انحراف و تباهی کشاندن نسل آدم (ع) از هیچ کوششی دریغ نکند. بنابراین در داستان حضرت آدم (ع) این نیروی خطرناک و دشمن آشکار معرفی می شود.
● دعوت بر عبرت و تفکر در انسان ها
از نظر قرآن، توجه به سرنوشت و سرگذشت امت های پیشین و عبرت گرفتن از آنان کار خردمندان و عمل خردمندانه تر است. در آیه ۱۱۱ سوره یوسف آمده است (لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب...)
در معنی واژه عبرت گفته اند، عبرت به معنی عبور از حالتی و رسیدن به حالتی دیگر است. بنابراین، نگاه تفکرآمیز به سرگذشت گذشتگان ما را منقلب و از حالتی به حالت دیگر منتقل می کند. و این جاست که عبرت حاصل می شود. با توجه به نقش و تاثیر سازنده تاریخ واقعی اقوام گذشته در زندگی آیندگان قرآن انسان ها را به مطالعه و سیر در آفاق مختلف دعوت می کند تا بانگاهی دقیق و تحلیل گرانه از سرنوشت امت های پیشین عبرت گیرند. (نحل/۳۶)، (اعراف/۱۷۶)
● پرده برداری از برخی حقایق نهفته تاریخ
قبل از ظهور اسلام امت های زیادی در تاریخ وجود داشته اند، اما برخی از آن هابه کلی از صفحه روزگار محو شده و هیچ اثری از آنان برجای نمانده است. در قصه های قرآن منابع ارزشمندی از حقایق نهفته تاریخ وجود دارد (هود/۴۹)و در جای دیگر، می خوانیم (هود/۱۰۰) تعبیر «ابناءالغیب» و «منها خاتم و حصید» بر این امر تاکید دارد که در داستان های قرآن پرده از برخی حقایق نهفته تاریخی برداشته می شود. بیان سرگذشت اعراب با عده ای چون اقوام ثمود، عاد و غیره علاوه بر سازنده بودن سرگذشت و سرنوشت فراموش شده آن ها، ارزش تاریخی فوق العاده ای نیز دارد.
● ایجاد طمانینه و آرامش برای پیامبر اسلام (ص) و امیدآفرینی در مومنان
یکی از اهداف اساسی نقل قصص گذشتگان در قرآن این است که پیامبر اکرم (ص) با دلی استوار و قلبی مطمئن و مسلمانان مومن نیز با روحیه ای قوی و دل گرمی به راه راستین خود ادامه دهند. (هود/۱۲۰) در این آیه چهار هدف از اهداف قصه های قرآن گنجانده شده است:
الف) قوت قلب بخشیدن به پیامبر اکرم (ص)
ب) روشن شدن راه حق
ج) پند و موعظه
د) تذکر و یادآوری برای مومنان
در این محور اهدافی که در قصص پیگیری شد به دو امر باز می گردد. نخست آرامش خاطر و اطمینان قلبی پیامبر و دیگرامید بخشیدن به مومنان و مسلمانان. در توضیح این دو باید گفت که در قصص قرآن تاکید بسیاری بر پیروزی نهایی حق و حق جویان بر سپاه شیطان و مفسدان وجود دارد. برای همین همواره در نقل داستان اقوام گذشته می بینیم که سرانجام پیامبران و پیروان آن ها در مصاف با ستمگران پیروزی را به دست می آورند و این هدفی جزء تقویت روحی پیامبر(ص) و اطمینان بخشیدن به او و پیروانش برای دست یابی پیروزی نزدیک نداشته است چنان که در داستان حضرت نوح (ع) آمده چگونگی موفقیت او و اصحابش را ملاحظه می کنیم. (عنکبوت‎/،۱۵ ،۲۴ ۴۰)
در قصه های مربوط به عصر نزول وحی نیز این هدف قرآنی دیده می شود چنان که در مورد جنگ بدر آمده است (آل عمران/۱۲۳) و همچنین درباره جنگ احد فرموده است. (آل عمران‎/۱۲۶) خداوند در نقل قصص به طور ویژه به این هدف پرداخته است تا مسلمانان بتوانند با روحیه بالاتر و دلگرمی بیشتر به دفاع از دین خود برخیزند. پیامبر نیز با دلی استوار و قلبی مطمئن آن ها را در این راه برانگیزد و بشوراند. (هود/۱۲۰)
امیر میرابی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید