جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


نوروز و سنت های تاریخی آن در آثار معتبر


نوروز و سنت های تاریخی آن در آثار معتبر
نوروز، جشن بزرگ ایرانیان، با بهار آغاز می شود و براساس گاه شماری اخترشناسان، شروع فصل بهار سال نو ایرانیان را نویدمی دهد.
زمزمه استقبال از نوروز در ایران و پاره ای از کشورهای جهان که از سنت های ایرانی پیروی می کنند، معمولاً اوایل اسفندماه هرسال شروع می شود و اینک پس از قرنها، نوروز از چنان اهمیتی برخوردار شده که براساس مصوبات سازمان فرهنگی یونسکو وابسته به سازمان ملل اولین روز نوروز، روز طبیعت نام نهاده شده و اهمیتی بین المللی یافته است.
هرسال در آغاز سال نو و فصل بهار، رسم براین است که جشن ها و سنت های نوروزی دستمایه مقاله ها و نوشته های گوناگون در مطبوعات می شود. این روش علاوه برتوضیح و تشریح فلسفه نوروز و سنت های آن، موجب می شود تا نسل جوان معاصر از اندوخته های فرهنگی و سنتی پیشینیان خویش آگاه شوند و با فرهنگ ایرانی آشنایی بیشتری حاصل کنند. در گزارش نوروزی امسال، کتابهای متعددی را که طی چند دهه اخیر درباره نوروز تألیف شده ورق زدیم و یکی از آنها را که جامع تر بنظر می رسید، انتخاب کردیم.
آنچه در این گزارش ملاحظه می کنید، نکات بسیار خلاصه شده ای از کتاب»تاریخ نوروز جمشید« است که در بیش از۳۸۰صفحه تألیف شده و نکته مهم اینکه برای تدوین کتاب، مؤلف از۲۷۹ مرجع، اعم از کتابهای معتبر تاریخی تا مقاله ها و نوشته های مستند مورخان، نویسندگان، شاعران و ایران شناسان سود جسته است.
که می داند از فیلسوفان حی که جمشید کِیْ بود و کاووس کِیْ
چو سوی عدم گام برداشتند درین بقعه جز نام نگذاشتند
(همای و همایون، خواجوی کرمانی ص۱۶)
ایران در دوران باستانی، یکی از کشورهای باشکوه و برتر آن روزگاران بود. و فروردین به سبب باورها و آیین های ویژه ای که از دیرگاهان در آن وجود داشته، یکی از ماههای مقدس و محترم دوران باستانی ایران به شمار می رفته است، یکی از این حرمتها از آن سبب است که ایرانیان باور داشتند نخستین روز فروردین هم زمان با حرکت و جنبش گیتی و پای گرفتن زندگی و هستی است.
آغاز هستی و حیات کیهان در کتاب بند هشن، در ماه فروردین و روز هرمزد به هنگام نیمروز دانسته شده و آن زمانی است که شب و روز با هم برابر است.
آثار دیگری در ادبیات و زبان فارسی هست که آغاز آفرینش گیتی را در روز اول فروردین تأیید می کند:
»... نخستین روز است از فروردین ماه و زین جهت »نوروز« نام کردند، زیرا که پیشانی سال نوست. آنچه از پس اوست از این پنج روز همه جشن هاست و ششم فروردین ماه نوروز بزرگ دارند. زیرا که خسروان بدان پنج روز حق های حشم و گروهان بگزاردندی و حاجتها روا کردندی. آنگاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصگان را، و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین آن است که اول روزی است از زمانه و بدو فلک آغازید گشتن«. (التفهیم ص۲۵۳)
»روز ششم این ماه نوروز بزرگ است که نزد ایرانیان عید بزرگی است و گویند که خداوند در این روز از آفرینش جهان آسوده شد...« » فروردین ماه نخستین روز آن »نوروزست« که اولین روز سال نو است و نام پارسی آن بیان کننده این معنی است و این روز با دخول آفتاب به برج سرطان طبق زیج های آنان هنگامی که سال ها را کبیسه می کردند، مطابق بود.«
(ترجمه آثار الباقیه ص۵۵۶،۲۸۲ )
● نوروز جمشیدی
بل شش هزار سال زمان داشت رنگ عید
تا رنگ یافت گوهر ذات مطهرش
(دیوان خاقانی ص۲۲۴)
یکی از نهادهای احتمالاً شش هزار ساله ایران باستان که تا این زمان برجای مانده و همچنان مورد توجه خاص و عام قرار دارد جشن نوروز است.
به استناد آثار زبان و ادبیات فارسی پس از اسلام که بدین موضوع اشاره دارند، تقریباً پذیرفتنی است که » جشن نوروز« یکی از نهادهای جمشید است. اطلاعاتی که در این مورد به ما رسیده بیشتر از کتابهای تاریخ فرهنگ ایران استخراج شده است. این آثار تقریباً از صراحت بیشتری برخوردارند: »... سپس فرمان داد ارابه از عاج و چوب ساج بسازند و گستردنی دیبا برآن بیفکنند. بر آن سوار شد و به اهریمنان فرمان داد که آنان به دوش کشند و میان آسمان و زمین برند، تا او را از دماوند در هوا یک روزه به بابل رسانند. این به روز اورمزد بود از فروردین ماه که نخستین روز بهار است و نخستین روز سال که زمانه جوان شود و زمین پس از آن که فرو مرده بود، جان گیرد. مردم گفتند: این روزی نو و عیدی سعید و نیرومندیی چشمگیر و پادشاهیی شگرف است. این روز را عید بزرگ شمردند و نوروزش نام نهادند ...« ترجمه تاریخ ثعالبی ص۱۵)
● تخت جمشید و اعتدال بهاری
»برتخت جم« پدید نیاید شب دراز من دانم این حدیث که در چاه بیژنم
(کلیات سعدی ص۶۴۲)
آنگونه که از آثار زبان و ادبیات فارسی پیداست در چند جای ایران باستان، نشان از ساختن کاخ هایی داده شده است که همه آنها مانند
تخت جمشید در ارتباط با آیین مهریسنی و ستاره شمری و یافتن اعتدال بهاری و برگزاری مراسم و آیین های پرشکوه جشن نوروز بوده است.
از مجموعه توضیحاتی که درباره تخت جمشید در کتابهای تاریخ و فرهنگ سنتی ایران داده شده و کاوش های باستان شناسی که به عمل آمده است چنین می توان برداشت کرد که در این کاخ ها، اتاق ویژه ای در نظر گرفته و در سقف آن روزنی ساخته بودند و در میان کف آن اتاق »سنگ نشانی«(۱) تعبیه شده بود که هنگام طلوع آفتاب در نخستین ساعات اولین روز فروردین همین که پرتو خورشید از آن روزن برروی آن سنگ نشان می تابید، نشانه تحویل سال بود. بلافاصله کوس و دهل و دیگر ابزار موسیقی نواخته می شد و جشن نوروز را با قربانی گاو و شتر و اسب آغاز
می کردند. احتمالاً بعدها به تقلید از تخت جمشید کاخ های شاهان و
خانه های معمولی را مردم به گونه ای می ساختند که روزنی برسقف بعضی اتاق های آنها به همین منظور تعبیه می شد و آن به نام » روزن بام« معروف بود. (این روزن بام ها در آثار تاریخی موجود ایران، همچنان وجود دارد)
● سنت های مردمی و مراسم نوروزی
» مشغول عید« هرکس و ما از وفات تو
فارغ شده زوحشت هجر و وصال عید
(دیوان سیف اسفرنگی ص۷۱۱)
جشن نوروز، جشن پیروزی و شادمانی ملی بود، جشن آزادی و برابری مردمان ستمدیده ای بود که سالیان دراز سر برفرمان دیوان ستمگر داشتند. مردمان طبقه پایین جامعه مزدوران کم مزد یا کارگران بی مزد و دیوان بودند. آنها هیچگاه پایه و پایگاهی نداشتند. از این رو هنگامی که جمشید با دیوان در جنگ شد، یاری ها کردند تا جمشید به پیروزی رسید. جمشید پیروزی خود را جشن گرفت و آن روز خجسته را روز اول فروردین انتخاب کرد. در این روز، طبیعت نیز در اعتدال بود. جمشید نیز حکومت عدل را به مردم نوید داد.
عدل بهار و عدل جمشید در هم آمیخت و از این آمیختگی روزی بزرگ در تاریخ ایران بنیاد شد و آیین تازه جمشید، آیین برابری و برادری را برای مردم به ارمغان آورد. زندگی نو همراه با آزادی و عدالت آغاز شد. مردم این روز نو را جشن گرفتند و آن را»نوروز« گفتند و سپس مراسم و آداب و رسومی برای ایام نوروز برگزیدند.
یکی از بازیها و سرگرمی های ایام جشن نوروز اسب دوانی و چوگان بازی بوده است. »... در آنجا اسب دوانی هایی برگزار می شود در پایتخت و در شهرهای عمده کشور نیز همین گونه است، مسافت برای اسب دوانی برحسب سن است. ازهفت تا بیست و یک میل تغییر می کند. هدف از این اسب دوانی ها بیشتر این است که قدرت اسبها را تشخیص دهند تا سرعت آنها را و اسبانی را که بتوانند تحمل تاخت طولانی و سریع داشته باشند بشناسند. این اسبها را معمولاً کودکان دوازده تا چهارده ساله سوار
می شوند... شاه به سوارکارانی که اسبهایشان پیشی گرفته اند جایزه می دهد.«
(نخستین انسان و نخستین شهریار ص۴۹۳)
● کشتی گرفتن
یکی دیگر از سرگرمی های ایام نوروز کشتی گرفتن پهلوانان در میدان بوده.
»در نوروزها که پهلوانان با هم آزمایش کنند
در میدان من و قطران باهم کوشیده ایم.«
(سمک عیار جلد اول، ص۱۷۵)
● جامه عید
نوروز که روز جشن پیروزی و شادی همگانی بود بسیار با شکوه برگزار می شد، مردم لباسهای نو و زیبای خود را پوشیده و کلاه نوروزی را بر سر می نهادند و سرمه عیدی را به چشم کشیده و زینت و زیور عید برخود
می بستند. بازتاب این تصور را در آثار بازمانده زبان و ادبیات فارسی می توان مشاهده کرد: »در نوروز خوب شستشو کنید و خود را پاک نگهدارید و بهترین»جامه ها« را بپوشید و بوی خوش بکار برید و سپاس خدای را به جای آورید.« (المساء و العالم- نوروز و تاریخچه آن، ص۱۹)
جهانگردان خارجی نیز در سفرهایی که به ایران کرده اند اطلاعات در خور توجهی در این باره بدست داده اند: » ایرانیان برای نوروز نام های مختلفی دارند. از آن جمله آن را » عید لباس نو« می خوانند. چون هرکس هر اندازه ای نادار باشد در این جشن یک دست لباس نو به تن می کند و افراد متمکن در ایام عید هرروزی ملبوس دیگری در بر می نمایند.«
(سیاحت نامه شاردن جلد۲ ص۳۶۴)
»برنامه ایام عید عبارت است از »لباس عید« پوشیدن، هدیه به هم دادن، تبریک و تهنیت به هم گفتن، شاد بودن و نشاط کردن.«
(سفرنامه جکسن ص۱۱۸)
»همه زیباترین لباس خود و اکثر مردم »رخت نو« پوشیده بودند. چون مردم عقیده دارند که در نوروز لباس نو پوشیدن خوشبختی می آورد. تعداد زیادی از جمعیت کلاه هایی برسر گذاشته بودند که برای این منظور خریداری شده بود.« (آدم ها و آیین ها ص۲۱۳)
● نوروز خوانی
»یکی از مراسم جشن نوروز »نوروز خوانی« است. اگر بپذیریم که ایرانیان این سنت باستانی را همچنان نگاهبانی کرده اند باید گفته شود: نوروز خوانی هایی که در این روزگار در پاره ای از نقاط کشورمان به ویژه در محلات شمال ایران معمول است یادگاری است از ترانه های متداول در روزگاران پیش از اسلام.
رسم چنین است که چند روز پیش از فرا رسیدن نوروز سه یا چهار تن خواننده و نوازنده در خانه ها می روند و اشعاری متضمن فرا رسیدن بهار و استقبال از نوروز و دعای خیر برای ساکنان خانه همراه بانواهایی ساده و بی پیرایه می خوانند. ترانه های نوروز خوانی اغلب به گونه ترجیع بند است. خواننده اصلی متناسب با شأن صاحبخانه ابیاتی بدیهه
می سراید و چون به ترجیع می رسد، دسته جمعی می خوانند. گاه نیز تمام ترانه بطور گروهی خوانده می شود. شعر یکی از این ترانه ها چنین است:
گل در گلستان آمد بلبل به بستان آمد
ای امت محمد نوروز سلطان آمد
(حسینعلی ملاح- مجله دنیای سخن اسفند۱۳۶۹)
هدیه های نوروزی
بهل تا دست و پایت را ببوسم بده »عیدانه« کامروزست عیدم
(دیوان مولانا جلد۲، ص۵۶)
پیش از اسلام و نیز پس از اسلام در ایران هنگام عید، داد و ستدهای نوروزی در میان شاهان و مردم معمولی رواج داشته و تا همین
سال ها این سنت انجام می شده است. در ایام نوروز معمول ترین و
عمومی ترین»عیدانه« ای که داد و ستد می شد، هدیه و بخششی بود که از طرف بزرگترها به زیر دستان و کوچکترها داده می شد.
در زبان و ادبیات فارسی آثاری وجود دارد که دادن نوروزی یا عیدانه را از طرف بزرگترها به کوچکترها و زیر دستان تایید می کند.
● هفت سین نوروزی
یکی دیگر از آیین های نوروزی که از دیر گاهان پیشینه داشته و هم امروز تقریباً در همه شهرهای ایران روایی دارد چیدن سفره »هفت سین« است. عدد هفت یکی از اعداد مورد احترام و مذهبی ایرانیان باستان بوده است. احتمال می رود هفت سین را به مناسبت هفت امشاسپند برگزیده باشند، همچنین محتمل است سفره هفت سین دگرگون شده سفره ای باشد که در ایام فروردگان برای پذیرایی از فروهرهای درگذشتگان در اتاق مرده و یا بالای بام خانه ها می گذاشتند. بعضی هم معتقدند که به جای هفت سین، هفت شین هم می تواند باشد. به هر روی علت انتخاب شین هم معلوم نیست. »هنوز هم در ایران در اوقات این جشن(نوروز) خانه را پاک
می کنند، رخت نو می پوشند، بوی خوش بخور می دهند، نقل و شیرینی و شربت می نهند، دعا می کنند و نماز می گزارند، در خوانچه ای هفت چیز که اسمشان با سین شروع شده باشد مثل سیم و سیب و سنجد و غیره می گذارند«. (یشت ها، جلد۲، ص۵۹۶)
● سبزی کاری
یکی دیگر از مراسمی که از دیرگاهان بوده و هم اکنون در میان ایرانیان رواج دارد کشت سبزی عید است. برای مراسم عید نوروز در ظرفهای کوچکی گندم وجو و عدس و امثال اینها را سبز می کنند و این سبزه ها را در سفره عید گذاشته و تا سیزده نوروز آنها را نگاهداری می کنند. »مردم از اوایل اسفندماه به سبز کردن سبزه در کاسه ها و بشقاب ها می پردازند. به این ترتیب که گندم، عدس، جو و دیگر بقولات را به آب می ریزند تاجوانه زند. بعد دانه ها را در کاسه ها و بشقاب های جداگانه ای می ریزند و روی آن پارچه نازکی می اندازند با این اعتقادات که اگر چشم ناپاک بر سبزه بیفتد، یا که بچه آن را جابجا کند سبزه قهر می کند و سبز نمی شود.
سلیقه ایرانی زیبایی بسیاری به این سنت می بخشد، چنانکه زنهای خانه دار پارچه نازکی را خیس می کنند و روی کوزه های گوناگون
می اندازند و روی آن تخم گیاهانی مثل تره تیزک و کنجد می پاشند و کوزه را پر از آب می کنند و این است که سبزه را به شکل های مختلف برسرسفره نوروزی می بینیم.« (آیین های نوروزی ص۵۲-۵۱)
● میرنوروزی
سخن در پرده می گیرم چوگل از پرده بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم »میر نوروزی« (حافظ)
»میر نوروزی« شخصی است که برای مدت چند روز - منحصراً در ایام نوروز- به فرمانروایی برگزیده می شود. در این مدت کوتاه به کارهای مردمی و دادگستری می پردازد. سرانجام پس از گذشت فرمانروایی چند روزه به خانه یکی از بزرگان پناهنده می شود.
در کردستان نخستین چهارشنبه سال برای برگزاری جشن میرنوروز، یکی را از میان خود به نام »میر« برای فرمانروای چند روزه نوروز
بر می گزینند و برای برگزاری »میرنوروز« بزرگان شهر و یا روستا جامه های نو و کمربند و بازو بند واسب و چکمه و مهمیز و شمشیر و خنجر و چیزهای گران بهای خود را در دسترس گروه میرنوروزی به نام سپرده می گذارند.
پس از برگزیدن میرنوروز، میر تاجی برسر می نهد و یک پرطاووس هم برسر می زند و درفشی در بالای سرخود افراشته می کند و برتخت فرمانروایی چند روزه خود می نشیند و دسته دسته مردم از خرد و کلان برای شاد باش به پیشگاهش می روند.
دستگاه فرمانروایی »میر نوروزی« بدین سان است: »میر نوروز، کهن وزیر، وزیر دست راست، وزیر دست چپ، میرزا مرد کوپال سیمین، دسته نوازندگان، سرایندگان، گروه خنجر زنان، دژ خیمان و »دلقک« هرکدام از آنها در دستگاه میر نوروز کار ویژه ای دارند.
پس از برگزیدن میر نوروز، میر با نگهبانان خود که همگی شمشیر به دستند به نام کاروان شادی در خیابانها و کوچه ها و بازارها می گردند و پس از گشت و گذار، میر نوروز پرچم فیروزی فرمانروایی را برافراشته و برتخت می نشیند و به دادخواهی مردم می پردازد.
● پایگاه نوروز در فرهنگ ایرانی
روز نوروز ماه فروردین آمدند ای عجب ز خلد برین
تاج ها ساخت گلبنان را آن حله ها بافت باغ را این
(دیوان مسعود سعد ص۴۶۶)
با توجه به آنچه گذشت، نوروز جشن مردمی و مردم گرایی، همچنین جشن پیروزی جمشید بر دیوان و آزادی مردمان ستمدیده بود، از این روی از همان آغاز مردم با جان و دل در بزرگداشت آن می کوشیدند و آنچه درتوان داشتند، برای باشکوه جلوه دادن این جشن مردمی بکار می گرفتند و نوعی تقدس برای آن قایل بودند.
بازتاب این تصور را در آثار زبان و ادبیات فارسی می توان بازشناسی کرد: »... از حضرت موسی بن جعفر (ع) آمده است که: این روز بسیار کهن است. در نوروز خداوند از بندگان پیمان گرفت تا او را پرستش کنند و برای او شریک قایل نشوند و به آیین فرستادگانش در آیند و دستورشان بپذیرند و آن را اجرا نمایند و آن نخستین روزی است که آفتاب بدمید و بادهای بارنده بوزید و گل های روی زمین پدید آمد و هم جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و نیز روزی است که ابراهیم بت ها را بشکست و هم پیامبر(ص) ، علی(ع) را بردوش خود گرفت تا بت های قریش را از خانه کعبه بینداخت.»
منبع : ماهنامه نفت پارس


همچنین مشاهده کنید