پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

پایه های اجتماعی اقتصادی فتوحات امپراتوری اسلا‌می - عربی


پایه های اجتماعی اقتصادی فتوحات امپراتوری اسلا‌می - عربی
قلمرو عرب های مسلمان برای مدت زیادی به شبه جزیره عربستان محدود نماند و آنان در طول چند دهه توانستند اکثر نقاط خاورمیانه را به تصرف خود درآوردند و تمدن اسلامی بدین وسیله در مناطق خاورمیانه پایه ریزی شد. با پیروزی های اعراب مرحله تاریخی تازه ای آغاز شد که طی آن امپراتوری ساسانیان در ایران و امپراتوری بیزانس در اروپا وارد قلمرو امپراتوری اسلامی گشت ، و اکثر یهودیان و مسیحیان و زردتشتیان این مناطق به اسلام گرویدند.
ساکن شدن اعراب در خاورمیانه به تحقق تحولات اجتماعی ، یکپارچگی تدریجی اما جزئی گروه های عرب و غیر عرب در نتیجه تشکیل جوامع جهانی جدید کمک کرد.
توسعه شهر نشینی ، تحولات اقتصادی و تشکیل جوامع جدید به نوبه خود راه را برای تشکیل یک امپراتوری قدرتمند هموار کردند. نخبگان این امپراتوری اشکال تازه ای از فرهنگ اسلامی را به وجود آوردند. اساسا تمدن اسلامی تقریر فرهنگی نخبگانی بود که در اثر تحولات اجتماعی و اقتصادی حاصل از فتوحات نیرو های عرب به این سطح رسیده بودند.
پیروزی اعراب ، عموما به علت وجود میل زیاد آن ها به گسترش اسلام در سطح جهان و کسب غنایم جنگی حاصل می شد. این پیروزی ها تا حدودی نتیجه سیاست حساب شده حکومت بود.
بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) بسیاری از قبایل شبه جزیره عربستان در پی کسب استقلال برآمدند. بعضی از آنان برای خود پیامبران و ادیان جدیدی را علم کردند.
مسلمانان در جنگ العقربه یک اتحاد قبیله ای را شکست دادند و حوزه نفوذ خود در بخش شرقی شبه جزیره را گسترش دادند.
مسلمانان پس از آرام کردن اوضاع داخلی شبه جزیره متوجه نقاط مرزی شدند. آنها با جلب حمایت قبیله بکر که در سال ۶۰۶ گروهی از نظامیان ایرانی را شکست داده بود حمله ای را علیه ابله و الحیره آغاز نمودند. جریان مشابهی نیز در مرزهای سوریه رخ داد. ابوبکر این حرکات را مورد تشویق قرار داد و به جذب نیروهایی از بادیه نشینان برای انجام جنگ هایی در شمال پرداخت. حملات آن ها به امپراتوری بیزانس ، این امپراتوری را مجبور کرد که نیرو های زیادی را به فلسطین جنوبی ارسال کند. عرب های مهاجم در شرق غزه تجمع کردند و از آن جا تحت رهبری خالد بن ولید در جنگ جنادین نیرو های بیزانس را شکست دادند. با این پیروزی مسلمانان عرب آرزوهای بزرگی را در سر پروراندند ، آن ها دیگر مهاجمانی نبودند که برای کسب غنایم به خاک سوریه حمله می کردند ، بلکه در فکر تصرف دو امپراتوری همسایه خود و گسترش دین اسلام بودند. خلاصه این که درگیری های داخلی عرب ها جای خود را به جنگی تمام عیار علیه این دو امپراتوری داد.
مسلمانان عرب پس از جنگ اجنادین به سمت سوریه ، یکی از ایالات متعلق به امپراتوری بیزانس ، حرکت کردند. تصرف کامل سوریه مدت زیادی طول کشید زیرا پیروزی اعراب بر ارتش بیزانس لزوما به معنای فتح شهر های مختلف این امپراتوری که دارای استحکامات نظامی بودند نبود. بلکه ابتدای تصرفات مسلمانان از این امپراطوری بود.
ایالت دومی که به تصرف مسلمانان در آمد مصر بود. این ایالت به دلیل این که انبار غله قسطنطنیه به شمار می آمد ، به دلیل نزدیکی به حجاز ، و به دلیل این که برای انجام فتوحات بیش تر در آفریقا اهمیتی استراتژیک داشت مورد توجه مسلمانان عرب واقع شد.
مصر به دلیل این که دارای نظام سیاسی متمرکزی بود و شهر نشینی در آن به میزان کمی توسعه یافته بود و در مدت کوتاهی به تصرف مسلمانان درآمد. هدف بعدی مسلمانان شمال آفریقا بود. آن ها در سال ۶۴۳ هجری قمری تریپولی را به تصرف خود در آوردند اما فتح کامل آفریقا ۷۵ سال به طول انجامید.
پر جمعیت ترین و غنی ترین ایالات امپراتوری بیزانس یعنی آناتولی و بالکان در دست امپراتوری بیزانس باقی ماندند. این امپراتوری به طور مداوم از طریق مرزهای دریایی و زمینی مسلمانان را مورد هجوم قرار می داد تا سرزمین های از دست رفته ای که به مدت ۶۰۰ سال تحت تصرف روم بود و مدت ۳۰۰ سال جزئی از جهان مسیحیت به حساب می آمدند را دوباره متصرف شود. پیروزی مسلمانان بر امپراتوری بیزانس آن ها را با مرزی پر خطر و سدی دائمی در برابر پیشروی مواجه ساخت. آن ها نتوانستند کل این امپرتوری را به تصرف خود درآوردند و در نقطه ای متوقف شدند.
در مقابل ، امپراتوری ساسانیان به طور کامل به تصرف قوای اسلام در آمد. مسلمانان قوای ایران را در جنگ قادسیه شکست دادند و پایتخت این کشور ، تیسفون را محاصره نمودند. لذا یزگرد سوم ، آخرین امپراتور ایران به سمت مناطق تحت تسلط شاهزاده های ترک ، واقع در آسیای میانه ، فرار کرد. با سقوط امپراتوری ساسانیان مسلمانان با تعدادی امیر نشین های کوچک و ضعیف که در حفاظ کوه ها و بیابان ها قرار داشتند مواجه گردیدند. مشکلی که مسلمانان در فتح ایران با آن مواجه بودند وجود یک حکومت قوی در این کشور نبود بلکه مشکل وجود مناطق دور دست متعددی بود که باید متصرف می شدند . فتح کامل مناطق فارس توسط مسلمانان ۹ سال یعنی تا سال ۶۴۹ قمری طول کشید. تنها بعد از تصرف منطقه فارس بود که فتح مناطق دور دست از جمله ارمنستان و خراسان آغاز شد. خراسان در سال ۶۵۴ هجری قمری به تصرف نیرو های اسلام در آمد.
مسلمانان برای اولین بار در طول تاریخ توانستند کل خاورمیانه را تصرف کنند و شمال آفریقا ، اسپانیا و ماوراءالنهر را تحت حاکمیت خود درآورند. آنها بدین ترتیب سرزمین های زیادی را تحت سلطه خود درآوردند و لذا عرصه جغرافیایی لازم را برای ایجاد فرهنگ و هویت اجتماعی - سیاسی مشترکی به دست آوردند.
مهاجرت گسترده مسلمانان عرب به داخل مناطق فتح شده باعث تحکیم هر چه بیش تر سلطه حکومت اسلامی بر این مناطق شد. مهاجرت های اولیه مسلمانان عرب به داخل مناطق فتح شده نقطه اوج روند چند قرنی مهاجرت به این مناطق بود. بادیه نشینانی که به خاورمیانه مهاجرت می کردند یا به تدریج جذب محیط جدید می گردیدند و با آن هماهنگ می شدند و با این که در کنار مرزها برای خود حکومت های پادشاهی تشکیل می دادند.
رهبران حکومت اسلامی از همان آغاز سعی کردند مهاجرت بادیه نشینان را در جهت منافع خود هدایت کنند. آن ها دو کار را سرلوحه کار خود قرار دادند. یکی این که به جامعه کشاورزی آسیبی نرسانند و دیگر این که حکام تعیین شده برای مناطق فتح شده با روسا و اشراف این مناطق همکاری داشته باشند. در زمان عمر با هدف جلوگیری از تهاجم های بی هدف و کور ، جدا کردن فاتحان از مردم سرزمین های فتح شده ، شهر هایی ساخته شد و نظامیان عرب در آن استقرار یافتند. این شهر های پادگانی را “میسر” می نامیدند.
از محل مالیات هایی که از کشاورزان دریافت می شد و خراج هایی که از مردم شهر ها گرفته می شد مبلغی به عنوان حقوق در اختیار نظامی یان عرب قرار می گرفت. هیچ یک از سربازان یا طوایف حق نداشتند که زمینی را به عنوان غنیمت جزو اموال خود به حساب بیاورند. زمین های فتح شده (فی) متعلق به کل جامعه محسوب می شدند اما تقسیم عایدی های این زمین بیت فاتحان اشکالی نداشت.
مسلمانان همچنان که مایل به تغییر وضعیت دینی مناطق فتح شده نبودند تمایلی به تغییر نظام اجتماعی و اداری آنها نیز نداشتند.
رابطه بین مسلمانان و نخبگان محلی از منطقه ای به منطقه ای دیگر متفاوت بود. این امر به چگونگی تصرف آن منطقه و نوع نظام اجتماعی و اداری آن بستگی داشت. مسلمانان برای جلب رضایت مناطقی که سرسختانه در برابرشان مقاومت کرده بودند امتیاز های خوبی به این مناطق دادند و پیمان های زیادی را با اشراف مناطق مذکور منعقد کردند. اکثر مناطق خراسان ، مناطق شهری بین النهرین و سوریه و بعضی قسمت های دیگر بدین گونه اداره می شدند.
آنها در بین النهرین و سوریه ابتدا مذاکره در خصوص خراج را رد کردند و سپس حکومت یکپارچه و واحدی را جانشین پیمان های ویژه کردند. در این مناطق اداره شهر ها از اداره روستا ها جدا گردید. در زمان باستان شهر های بین النهرین همه خود مختار و خود گردان بودند. مسلمانان بین النهرین و سوریه را تحت اداره یک بورو کراسی منظم منطقه ای قرار دادند.
مسلمانان در هر منطقه سیستم مالیاتی مرسوم در آن منطقه را پیاده می کردند. آنها در عراق سیستم مالیاتی ساسانیان را که شامل مالیات بر زمین (خراج) و مالیات سرانه (جزیه) بود اختیار نمودند.
● تحولات اقتصادی و جوامع شهری جدید
پیروزی های مسلمانان اثرات چشمگیری در توسعه منطقه ای و رشد کشاورزی داشتند. عراق تا قبل از ورود مسلمانان به این منطقه از بی توجهی به سیستم آبیاری ، دریافت مالیات های سنگین ، و جنگ های سخت ساسانیان با امپراتوری بیزانس رنج می برد.
مسلمانان حکومت با ثباتی را در عراق به وجود آوردند و احیای مجدد کشاورزی را در این منطقه مورد تشویق قرار دادند. آنان در هر جایی از عراق که دست به احداث پایتخت های اداری و شهر های پادگانی زدند تلاش هایی نیز انجام دادند تا تولیدات کشاورزی آن مناطق افزایش یابد و منابع غذایی جدیدی برای شهر های جدیدا احداث شده فراهم گردند.
تصرف ایران توسط مسلمانان و مهاجرت آنها به این منطقه توسعه شهری و کشاورزی آن را به دنبال داشت. برقراری امنیت و توسعه فعالیت های تجاری در این منطقه ، به علاوه سیاست گذاری های مسلمانان در خصوص اسکان ، شهر سازی و آبیاری باعث رشد اقتصادی ایران گردیدند. مسلمانان در ایران ، شهر های جدیدی به وجود نیاوردند بلکه در مناطق مسکونی که وجود داشتند سکنی گزیدند. مناطق مهمی از جمله همدان ، اصفهان ، قزوین ، نیشابور و ری محل سکونت سربازان مسلمانان عرب بودند. این سربازان معمولا در محله های شهری جدید و یا در روستا های اطراف شهر ها ساکن شدند. قرار گرفتن مقر خلافت در دمشق ، برای مدتی باعث رونق سوریه شد .
در اکثر ایالات فتح شده مهاجران مسلمانان به زندگی در شهر ها و یا روستاها می پرداختند اما در سوریه شمالی و بین النهرین بادیه نشینان اجازه یافتند زمین های استپی بلا صاحب را به تصرف خود درآوردند و در آنجا ساکن شدند. رونق اقتصادی ایران ، تعدیل الگوی توسعه در عراق ، ، سوریه و مصر از نتایج تصرف این مناطق توسط مسلمانان بود.
در ایران مسلمانان همچنان که مشاغل و حرفه های ایرانیان را فراگرفتند از نظر اجتماعی نیز خود را با آن هماهنگ کردند. در حالی که بعضی از ایرانی ها به اسلام می گرویدند مسلمانان سعی می کردند خود را با محیط فرهنگی و اجتماعی ایران سازگار و همساز نمایند. آن ها به زبان فارسی صحبت می کردند ، همانند ایرانی ها لباس می پوشیدند ، روزهای مقدس ایرانی ها را جشن می گرفتند ، و با زنان ایرانی ازدواج می کردند.
سربازان و بادیه نشینان با اسکان در مناطق اشغالی به مشاغل جدیدی روی آورده ، از طریق آنها به امرار معاش پرداختند. برای مثال در زمانی که شهر بصره به عنوان یک پایتخت مهم اداری و مرکز تولید پارچه شناخته می شد و به شهری تجاری تبدیل شده بود ساکنان مسلمان آن در زمینه های بازرگانی ، تجارت ، صنعتگری و یا کارگری فعالیت داشتند و بدین ترتیب کمی مقرری های نظامی خود را جبران می کردند. با کناره گیری سربازان مسلمانان از فعالیت های نظامی در اواخر قرن هفتم جمعیت کارگر و تاجر شهر های پادگانی افزایش یافت. همچنین دین جدید اسلام فرصت هایی را برای راهیابی به طبقات بالاتر از طریق مشاغل آموزشی ، دانش پژوهی و قضاوت فراهم آورد. بردگان ، کارگران سیار ساختمانی و کشاورزان نیز با هدف جستجوی کار و رهایی از سختی زندگی به شهر بصره هجوم آوردند.
طوایف عرب با جذب مهاجران عجم و قرار دادن آنها به عنوان موالی خود به تدریج از حالت واحد های خویشاوندی خارج شده و به گروه های سیاسی و اقتصادی قشر بندی شده تبدیل شدند. جذب موالی همچنین باعث عمیق تر شدن فاصله بین طوایف اشرافی و طوایف غیر اشرافی شد. این بدان علت بود که طوایف اشرافی آنهایی را که منفعت بیش تری داشتند به عنوان موالی خود در می آوردند.
عجم ها به عنوان تازه مسلمان و همکار وارد طبقه نظامیان عرب شدند و عرب ها نیز به سرزمین های فتح شده مهاجرت کرده ، به مشاغل زمین داری و یا بازرگانی روی آوردند. گسترش یکجا نشینی و شهر نشینی ، تعالیم اسلام و تماس عرب ها با دیگر مردمان خاورمیانه از جمله عواملی بودند که باعث تضعیف جامعه قبیله ای ، ترویج و گسترش ساختارهای گروهی جدید ، تشدید ماهیت طبقاتی جامعه ، گسترش تقسیم کار در جامعه و بالاخره تشکیل جوامع مختلط عرب و عجم گردیدند.
سیاست مسلمانان باقی گذاردن مسئولان قدیمی بر قدرت بود. لذا اسلام در بین نخبگان حاکم گسترش یافت؛ به دنبال پیوستن گروه های مختلف به اسلام برخی از زبان ها در خاورمیانه جنبه عمومی و همگانی پیدا کردند. به طور کلی زبان عربی به زبان نوشتاری حکومت ، ادبیات و دین تبدیل شد. زبان گفتاری غالب در بخش های غربی خاورمیانه - مصر ، سوریه ، بین النهرین و عراق - یعنی جاهایی که زبان هایی نزدیک به زبان عربی داشتند نیز عربی گردید. گسترش زبان عربی از توسعه و گسترش اسلام سریعتر بود اما به این معنا نیست که روند گسترش این زبان سریع و کامل بود. برای مثال در قرن هشتم زبان قبطی هنوز در فسطاط تکلم می شد و در سوریه و عراق نیز مردمانی همچنان به زبان آرامی تکلم می کردند.
در ایران وضعیت فرق می کرد. در غرب ایران عرب های مهاجر در جوامع محلی مستحیل شدند و زبان فارسی را به خوبی زبان عربی فرا گرفتند و آن را به عنوان زبان اصلی خود برگزیدند. در خراسان نیز عرب های مهاجر رفتار ایرانی ها را به خود گرفتند ، خود را با آداب و رسوم و طرز لباس پوشیدن آن ها هماهنگ کردند و لهجه های فارسی محلی را به عنوان زبان تکلمی خود انتخاب کردند. نه تنها عرب ها زبان فارسی را فرا گرفتند بلکه پیروزی های آنها وسیله ای شد برای تبدیل به زبان میانجی مردمان شرق رود جیحون. در ماوراءالنهر زبان فارسی که زبان گفتاری عرب های ساکن شرق ایران بود جایگزین زبان سغدی شد و بدین گونه اعراب، ایرانیان و سغدیان تبدیل شد.
در جریان اولین قرن اسلامی عرب های مسلمان از مردمان طایفه ای و قبیله ای به مردمانی شهر نشین تبدیل شدند، با مردمان غیر عرب درهم آمیختند ،از فعالیت در بخش نظامی دست کشیدند و به مشاغل غیر نظامی روی آوردند. به همین نسبت مردمان غیر عرب به خدمت حکومت و ارتش درآمدند ، اسلام آوردند ، زبان عربی را به عنوان زبان تکلمی خود برگزیدند ،و خواستار داشتن جایگاهی در حکومت امپراتوری شدند. بنابراین وقوع تحولات اقتصادی و اجتماعی در مراکز پادگانی ، روی آوردن غیر مسلمانان به اسلام ، و به وجود آمدن زبان های مشترک راه را برای تشکیل جوامع جدید و سپس تشکیل جامعه ای واحد هموار نمودند. البته لازم به ذکر است که یکپارچگی بین مردمان عرب و عجم و ظهور جوامع اسلامی خاورمیانه فقط در تعداد معدودی از مراکز پادگانی محقق نشد بلکه دیگر مردمان خاورمیانه ای در بیرون از دایره این جوامع جدید نیز به آنان پیوستند.
محمد ولایت مدار
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید