پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


نظریاتی در رابطه با فرهنگ عمومی


نظریاتی در رابطه با فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی به مجموعه ای از شیوه های زندگی، آئین، سنت، عادات، عقاید، ارزش ها و رفتارهایی اطلاق می شود که یک جامعه یا یک واحد از اجتماع بزرگ بشری به آن پای بند است. مفهوم فرهنگ عمومی یا فرهنگ عام همیشه در تاریخ تمدن بشری از دوران باستان گرفته تا قرون وسطی و عصر جدید وجود داشته است.
نهادهای فرهنگ عمومی در جوامع اسلامی شامل خانواده قوم، طایفه و حوزه های اقتصادی و فرهنگی مانند بازار، اماکن عمومی، صنایع و هنرهای دستی همراه با زندگی شهری و کشاورزی بوده ولی بالاتر از همه آئین و فرایض دینی ومذهبی از جمله مساجد و مراکز علمی و اطلاعاتی و ارتباطی مرکزیت و ثقل آن را تشکیل می دادند.
با انقلاب صنعتی و گسترش نظام سرمایه داری در اروپا و سایر مناطق غرب مانند آمریکا، معنا و ماهیت فرهنگ عمومی در سرزمین های اسلامی دگرگونی های بنیادین به خود دید.
گسترش اندیشه ها و الگوهای سیاسی و فرهنگی نیز که همزمان با استعداد و سلطه گرایی دول اروپایی و آمریکایی شروع گردید، افق فرهنگ عمومی را در کشورهای اسلامی تحت تاثیر قرار داد. نهادینه شدن اقتصاد ملی و تاسیس سازمان های دولتی و شکل گیری جدید تعلیم و تربیت در سطوح مختلف، فرهنگ عمومی را به مرزهای جدیدی سوق داد.
زیرساخت های جدید ارتباطی همراه با رشد صنایع فرهنگی و رسانه ها فرهنگ عامه را مورد توجه جامعه شناسان و کارشناسان علوم انسانی و اجتماعی قرار داد.
با تشکیل سازمان های جدید اجتماعی مساله هویت و هویت شناسی در موضوع فرهنگ عمومی جایگاه ویژه ای به خود گرفت.
در فرهنگ عمومی هویت یک طرف سکه و ارزش های عامه طرف دیگر آن است در ادبیات جامعه شناسی و ارتباطات غرب سه نوع نظریه درباره فرهنگ عمومی به وجود آمده است که هر یک از آنها کم و بیش حاکم بر فرهنگ های عمومی امروز بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی است.
یکی از سه مکتب فکری که در جهان غرب بیشتر مورد بحث قرار گرفته و در بین نخبگان و دولت مردان غرب زده ممالک اسلا می نیز معمول است فرهنگ عمومی «جامعه توده وار» یا انبوه است.
جامعه توده وار، وسایل ارتباطی توده وار یا جمعی و فرهنگ توده وار یا عامه اجزای این نظریه است. جامعه توده وار به نوعی از جامعه اشاره می کند که در آن روابط میان افراد به علت صنعتی بودن و مدرن شدن شکل توده ای به خود گرفته و ازدیاد جمعیت به ویژه در شهرهای بزرگ عامل اصلی آن است. طبق نظریات طرفداران این مکتب، خاستگاه فرهنگ توده وار یا فرهنگ عامه، یکی از نتایج این فرآیند است.
فرهنگ در این نظریه سه گانه یعنی جامعه توده وار، ارتباطات و رسانه های توده وار و فرهنگ توده وار فرهنگ جامعه به مقولا ت مشخصی چون فرهنگ عالی و فرهنگ عامه روشنفکرانه و کوته فکرانه، پیشرو و عامیانه تقسیم می شود.
اصطلا ح فرهنگ توده وار غالبا برای ایجاد تمایز میان هنر معتبر پایدار و فرهنگ کالا یی برخاسته از توده ها نظیر موسیقی پاپ و نمایش های طولا نی تلویزیون; تیراژ روزنامه ها و کمیت آنها، بازاریابی، روش های آماری، آگهی های شهری و تابلویی در بزرگراه و کنار پارک ها و استادیوم های ورزش سنجش افکار عمومی، دومین مجموعه گزاره ها یا نظریه ها در موضوع فرهنگ عمومی در جامعه به جبر فنآوری اطلا عات مربوط می شود.
این دیدگاه مدت هاست که یکی از رایج ترین دیدگاه هایی است که در زمینه ماهیت دگرگونی های فرهنگی و اجتماعی به بحث می پردازد و مانند مکتب فرهنگ توده وار نفوذ بسیاری در میان سیاست گذاران به جای گذاشته است.
طبق این مکتب تمدن مدرن، تاریخ اختراعات مدرن است ماشین بخار، تلویزیون، اتومبیل، کامپیوتر و ماهواره این وضع تازه را برای انسان نوین فراهم آورده اند توسعه ای که زمینه را برای فنآوری نوین و در نتیجه برای دگرگونی اجتماعی و فرهنگی مناسب کرده است.
مقوله ای خودزاست. مکتب معتقد به جبر فن آوری در نیم قرن پیش در بحث های مربوط به فرهنگ و ارشاد جامعه و وسایل ارتباط جمعی خود را در تعبیر معروف «دهکده جهانی» نشان داد.
این مکتب ابتدا در آمریکای شمالی (کانادا و آمریکا) و سپس در اروپای غربی و بعدها به تقلید روز در میان دولتمردان و دست اندرکاران دنیای شرق از جمله ممالک اسلا می مطرح شد.
نظریه اقتصاد سیاسی، سومین مکتب مطرح در قبال فرهنگ عمومی است، مارکسیست ها نومارکسیست ها و کسانی که به جامعه دیدگاه سوسیالیستی دارند، حامیان این نظریه را تشکیل می دهند.
نویسندگان این قلمرو نیز مانند پژوهشگران نظریه فرهنگ توده وار و پیروان مکتب جبر فنآوری و فرهنگ، افراد و گروه های گوناگونی هستند و آثار آنها در موارد بسیار زیادی سرمشق کار سیاستگذاران «روشنفکران» و دست اندرکاران غرب و شرق و همچنین برخی در ممالک اسلا می بوده است.
نظریه اقتصاد سیاسی دایره بسته شده در مکتب توده وار را مورد سوال قرار می دهد و این پنداشت را مطرح می سازد که رسانه های ارتباط جمعی و وضع فعلی زندگی مدرن آن قدرها هم باعث فرهنگ توده وار و ابزار شکل دادن به آن نیستند. بلکه آنها مجاری انتقال محتوای فرهنگی هستند.
محتوایی که مستقل از آن رسانه ها شکل توده را به خود گرفته اند. تصویری که نظریه پردازان فرهنگ و جامعه توده وار ارائه می کنند، اغلب از نگرش مسیحیت پروتستانی به جامعه و حداقل از دکترین اقتصادی «اقتصاد آزاد» گرفته شده است.
نظریه اقتصاد سیاسی بر عکس نظریه فرهنگ توده وار، از پائین و نه از بالا به این فرآیند می نگرد تا توده ها بتوانند در ماشین سیاسی و اقتصادی و در تولید و توزیع پیام های فرهنگی مشارکت جویند.
اکثر هواداران این مکتب فکری به این باورند که انسان اساسا خوب است و این نیروهای اجتماعی است که او را به فساد می کشاند.
نویسنده : زهره نراقی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید