پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


عوامل مؤثّر در مدیریت منابع انسانی


عوامل مؤثّر در مدیریت منابع انسانی
با توجه به اینکه انسان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گرفته و نسبت به شدت و ضعف آنها رفتار فردی و اجتماعی‌اش تغییر خواهد کرد و رفتار او در یک مجموعه‌ی اداری و سازمانی متأثر از این عوامل‌اند لذا در مدیریت منابع انسانی ناگزیر باید این عوامل را مد نظر قرار داده و در برنامه‌ریزیها و تصمیم‌گیریهای سازمانی لحاظ شوند. در یک مجموعه انسانی مدیری موفق است که عوامل مؤثر بر رفتار انسانها را شناخته و با بهره‌گیری از فنون علم مدیریت و همکاری مجموعه تحت اختیارش در پی رفع آنها باشد. در این مقاله سعی می‌شود به عواملی که به نحوی در مدیریت منابع انسانی و تصمیم گیریها نقش اساسی دارند به صورت خیلی خلاصه اشاره گردد.
● مقدمه:
انسان با توجه به برخورداری از نعمت عقل و خرد و تشکیل خانواده و زندگی اجتماعی نسبت به سایر مخلوقات از امتیازات ویژه‌ای برخوردار است و از آغاز پیدایش تا حال دچار تحولات زیادی در مسیر زندگی شده و دورانهای زیادی را پشت سر گذاشته و تجارب گرانبهائی را کسب نموده است. یکی از مهمترین دستاوردهای بشر در طول تاریخ تشکیل نظام و سازمان اداری بوده است که از این طریق زندگی انسانها دچار تحولات زیادی شده است و هر گروه و دسته‌ای از آغاز پیدایش طبق برنامه و نظم خاصی رفتار و عمل کرده‌اند و بتدریج زندگی از حالت قبیله و عشیره‌ای درآمده و کشورها و سازمانهای بین‌المللی شکل گرفته‌اند و سبکهای زیادی در مدیریت و برنامه‌ریزی بوجود آمده است. مدیریت و برنامه‌ریزی کم کم به شکل علمی مستقل در آمده و مکاتب و فلسفه‌های متعددی در آن شکل گرفته و اندیشمندانی در بررسی خصوصیات سازمانها و نقش عوامل مختلف در ارتقاء یا تضعیف آنها تلاشهای وافری کرده‌اند و امروزه نقاط کور و ناپیدای مدیریت منابع انسانی نمایان شده‌اند و مدیران و برنامه ریزان هر مجموعه‌ای طبق آنها عمل می‌کنند. اما گاهی این عوامل چنان در لابلای بررسیهای مختلف گم شده‌اند که یافتن آنها کار ساده‌ای نیست و برخی از مدیران در توجه به آنها ناتوان بوده و در دراز مدت در اداره امور دچار مشکل می‌گردند لذا بهتر است اقداماتی در جهت تذکر و یادآوری این عوامل و برجسته نمودن نقش آنها در کیفیت مدیریت منابع انسانی صورت بگیرد و مدیران کم تجربه را در اجرای بهتر امور یاری داد. در این مقاله سعی شده تعدادی از عوامل مؤثر در مدیریت منابع انسانی به صورت خلاصه ارائه شود.
● خصوصیات فردی
خصوصیات فردی و ذاتی افراد اساس رفتار و برخورد آنها در اجتماع است. هر کس بنابه خصوصیات ذاتی که به همراه دارد با دیگران برخورد خواهد کرد مگر اینکه تحت شرایطی خاص قرار گرفته و قادر به ظهور خصوصیات فردی خویش نباشد. لذا یک مدیر، باید قبل از هر چیز خصوصیات رفتاری و روانی تک تک افراد زیر مجموعه خود را بشناسد و بر اساس آن رفتار و برنامه‌ریزی نماید.
● ژنتیک و وراثت
رفتار و خصوصیات فردی به میزان بسیار زیادی تحت تأثیر عوامل ژنتیکی و وراثتی بوده و با توجه به تفاوتهای ژنتیکی رفتار انسانها در اجتماع با هم متفاوت است و این تفاوتها در نژادها و ملیتهای مختلف بیشتر نمایان می‌شوند بطوریکه برخی از خصوصیات رفتاری در برخی از نژادها بسیار بارز و در نژادهای دیگر اصلاً وجود ندارند. پس یک مدیر در برنامه‌ریزی و اجرای دستورات باید به تفاوتهای موجود در ژنتیک رفتار و خصوصیات فردی افراد زیر مجموعه‌اش توجه خاصی مبذول نموده و درک این نکته را داشته باشد که در چه جامعه‌ای از انسانها مدیریت می‌کند.
● شرایط اقلیمی و جغرافیائی
ثابت شده است که شرایط جغرافیائی و اقلیمی تأثیر زیادی روی خصوصیات فردی و اجتماعی انسانها دارند و با توجه به نقش رفتار انسانها در برنامه‌ریزیهای لازمه باید به این نکته توجه خاصی شود که در هر منطقه‌ایی باید طبق شرایط حاکم بر آنجا اقدام شود و گرنه یک نوع برنامه و مدیریت برای مناطق مختلف از کارائی یکسان و بالائی برخوردار نخواهد بود. بطوریکه مردمان مناطق بیابانی وگرم و خشک با مردمان مناطق کوهستانی و مرطوب و معتدل تفاوتهائی داشته که باید در مدیریت منابع انسانی مدنظر قرار گیرند.
● فرهنگ اجتماعی
فرهنگ هر اجتماعی ناشی از عوامل متعددی است که بسیاری از آنها ریشه‌های تاریخی داشته و در طول دورانهای مختلف با مردمان آن اجتماع همراه شده و نقش تعیین‌کننده‌ای در جهت‌گیریهای اجتماعی، سیاسی‌، اداری و اقتصادی آنها ایفا می‌کند. در نتیجه یک مدیر در هر سطحی که باشد ناگزیر است که فرهنگ اجتماعی مجموعه انسانی همکارش را شناخته و بر مبنای آن برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری نماید.
● تاریخ و پیشینه تمدن
مردمان هر منطقه اهمیت زیادی به تاریخ و تمدن خود داده و در بسیاری از موضع گیریها و برخوردهای اجتماعی به آن تکیه کرده و از پیشینه تاریخی خود به بزرگی یاد می‌کنند و در مقابل کسانی که تاریخ و تمدن آنان را نادیده گیرند واکنش نشان داده و از آن دفاع می‌کنند. لذا در یک مجموعه نیروی انسانی که ترکیبی از ملیتها و نژادهای مختلف است ناچاراً باید تاریخ و فرهنگ وتمدن آنان را در نظر گرفته و در موضعگیریهای مختلف به آن توجه داشت و در صورتیکه به پیشینه تاریخی یک قوم یا ملت بی‌توجهی صورت گیرد قطعاً در نحوه برخورد با مدیر مافوق و سیاستهای او موضع گیری و چه بسا واکنش تند اتخاذ خواهد شد. از سوی دیگر با شناختن تاریخ ملتها می‌توان به رفتارهای آنها در طول تاریخ واقف شد و از نقاط قوت و ضعف آن در نحوه مدیریت و اداره امور استفاده نمود.
● اعتقادات و باورهای مردم
شاید مهمترین مسئله در جهت‌گیریهای اجتماعی ملتها اعتقادات و باورهای آنان باشد چرا که در اکثر موارد اعتقادات و آئینهای مذهبی مردم از هر موضوع دیگری مهمتر بوده و مردم یک منطقه یا کشور در حفظ و حراست از باورهای خود حاضر به جان فشانی و مبارزه خواهند بود و هر گونه بی‌حرمتی به مقدسات و باورهای خود را از هیچ کسی قبول ننموده و با تندترین شیوه در مقابل هتاکان خواهند ایستاد. لذا در مدیریت یک مجموعه انسانی قبل از هر چیز باید به مقدسات و باورهای آنان توجه داشته و از بی‌توجهی و بی‌حرمتی به مقدسات افراد به شدت جلوگیری کرده و با هر وسیله‌ای که شده شرایط لازم را برای برخورداری از امکانات مساوی در اجرای مراسم و آئینهای مذهبی افراد آن مجموعه فراهم نمود. در غیر اینصورت باید انتظار برخوردهای غیر منتظره و ناخواسته‌ی آنان را داشت.
● نظام آموزشی و جهت‌گیریهای آن
نظام آموزشی هر کشور تعیین کننده مسیر حال و آینده رفتارهای اجتماعی، سیاسی، اداری و اقتصادی مردمان آن جامعه خواهد بود. با شناخت سیستم آموزشی هر کشور می‌توان نحوه‌ی برخورد اداری و اجتماعی مردمان آن کشور را شناخت چرا که در کشوری که نظام آموزشی بر مبنای شکوفائی خلاقیت و رشد استعدادهای افراد بنا شده و معنویت‌گرائی و کمال خواهی از اهمیت ویژه‌ای برخورد باشد افراد آن جامعه در سیستمهای اداری و اجتماعی این ارزشها را مد نظر قرار داده و معیارهای کوچک و بی‌اهمیت را نادیده گرفته و خود را درگیر قضایای ناچیز نخواهند کرد. ولی در یک سیستم آموزشی که بر مبنای ارزشهای مادی و نمره و تشویقات کوتاه مدت استوار شده است حاصل آن تحصیل کردگانی خواهد بود که همواره در مقابل انجام کارها چشمداشت تشویقات مادی را داشته و بدون مواجب و مقرری کاری را انجام نخواهند داد، لذا در اداره امور و مدیریت منابع انسانی باید این نکته را در نظر داشت که افراد همکار تحت چه نوع سیستم آموزشی تربیت شده‌اند. کودکی که در قبال انجام تکالیف مربوط به ارتقاء علمی و معنوی خود انتظار تشویق و جایزه را دارد در بزرگسالی هم در یک سیستم اداری وظایف شغلی خود را در قبال اخذ تشویق و تشکر بی‌حد و حصر انجام خواهد داد و اگر بداند که از او تقدیر مادی صورت نمی‌گیرد به هر نحوی از زیر کار درخواهد رفت.
● خانواده و مدیریت آن
خانواده اولین نظام اجتماعی و اداری هر انسانی است و انسانها در خانواده با اصول اولیه رفتار اجتماعی، حقوق دیگران، سلسله مراتب، ارشدیت، احترام به مافوق، تکریم بزرگان، همکاری و همیاری و معاونت در امور و در نهایت نظام مدیریتی آشنا می‌شوند. در هر خانواده‌ای که به این نکات توجه شده باشد اعضای آن خانواده در سیستم‌های اداری و سازمانی موفقتر خواهند بود و مدیریت آنان به سهولت انجام خواهد گرفت. مدیران واحدهای انسانی باید در شناختن نظام خانوادگی افراد زیر مجموعه‌ی خود دقت کرده و به تمام جوانب حاکم بر خانواده همکارانشان آگاهی نسبی پیدا کنند و الا در اداره مجموعه‌ای ناشناخته هرگز موفق نخواهند بود.
● نظام سیاسی کشور
نظام سیاسی هر کشوری نشأت گرفته از فرهنگ و رفتار اجتماعی مردمان آن کشور است که در نهایت بصورت دسته‌جمعی از نظامی که برگرفته از آراء و نظرات آنان است تبعیت خواهند کرد و نظام سیاسی می‌تواند تعیین کننده نحوه برخورد انسانها با هم باشد. در یک نظام سیاسی بسته و پلیسی که با مردم به عنوان متهم برخورد می‌شود و هر کس خود را در مظان اتهام می‌بیند مردم هیچ اعتمادی به همدیگر نداشته و همواره به فکر مراقبت از زبان و رفتار خود بوده و خود واقعی خویش را نشان نخواهند داد و هیچ کس دیگری را بخوبی نخواهد شناخت و در نهایت هیچ مدیری نخواهد توانست آنگونه که شایسته است مدیریت نماید. چرا که زیردستانش را به خوبی نشناخته و از نهان درون آنان بی‌خبر بوده و با آنان هیچ گونه رابطه‌ی دوستانه و صمیمانه‌ای بر قرار نخواهد کرد و آنان نیز مدیر را به عنوان کسی که دائم مراقب و مواظب آنان بوده و با آنان به عنوان متهمانی برخورد می‌کند در نظر داشته و هیچ امری از او را با طیب خاطر قبول نکرده و همواره در انجام تکالیف کوتاهی می‌کنند. اما در یک نظام سیاسی باز که مردم خود را شریک دولت دانسته و در تمام موارد تصمیم گیری و اجرائی مملکت سهیم هستند و از طرف دیگر به آراء و عقاید آنان اهمیت داده می‌شود و به راحتی نظرات انتقادی خود را ابراز داشته و نظراتشان مورد توجه و عمل قرار می‌گیرد به راحتی ابراز نظر و انتقاد کرده و در مدیریت سازمان خود فعالانه شرکت خواهند کرد. در نتیجه مدیریت منابع انسانی در چنین محیطهای با مدیریت در محیط اول بسیار متفاوت بوده و مدیر باید دیگران را در اجرای امور سهیم بداند.
● تنشهای اجتماعی و سیاسی
در جامعه‌ای که مملو از تنش و تضاد است و مردم همواره خود را در معرض تهدیدات بیشمار می‌بینند سازماندهی و مدیریت منابع انسانی بسیار مشکل و چه بسا غیر ممکن است. در صورت عدم ثبات اجتماعی و وجود خطرات و تهدیدات روزافزون، انسانها همواره به فکر نجات خود بوده و از تبعیت از سیستمی که کمتر به فکر آنان است سر باز خواهند زد. لذا در مدیریت یک مجموعه‌ی انسانی توجه به وضعیت اجتماع و تنشهای موجود در آن از اولویت ویژه‌ای برخوردار است.
● اقتصاد و امور مالی
انسانها وقتی که از نظر مالی تأمین باشند حاضر به شرکت در فعالیتهای اجتماعی بوده و خود را در سیستمهای اجتماعی صاحب سهم دانسته و فعالانه شرکت خواهند کرد. در یک مجموعه اداری که کارمندان از نظر حقوق و مزایا دچار دغدغه بوده و دنبال راههای دیگری برای جبران کمبودهای مالی خویش می‌باشند مدیر هر گز نخواهد توانست آنگونه که شایسته است مدیریت نماید. لذا توجه به مشکلات مالی پرسنل زیر مجموعه خود از اولویت ویژه‌ای برخوردار است.
● علم و دانش مدیریت
مدیریت در عصر حاضر یکی از شاخه‌های علوم انسانی بوده و بصورت یک رشته تحصیلی خاص در مقاطع مختلف تدریس می‌شود و از طریق فراگیری این علم تحولات عصر جدید شکل گرفته است. لذا کسی که فاقد این علم است هر گز قادر به مدیریت یک مجموعه انسانی در دراز مدت نبوده و دچار مشکل خواهد شد. اما متأسفانه در بسیاری از موارد این نکته نادیده گرفته شده و بدون توجه به عواقب ناگوار چنین مدیریتهائی، از افرادی که دارای کمترین مدرک علمی در زمینه مدیریت بوده‌اند استفاده شده و مشکلات بی‌شماری در سیستمها بوجود آمده است. از سوی دیگر به علت عدم برخورداری مدیران از علم مدیریت و لحاظ نکردن خصوصیات و ویژگیهای حاکم بر سیستمهای تحت رهبری،در رهبری افراد زیر مجموعه خود دچار مشکلات زیادی بوده و پرسنل همکار هم دچار سردرگمی و در نهایت عدم تمایل به ادامه کار و در نهایت کاهش میزان بهره‌وری سیستمها گشته است.
● امنیت شغلی و سازمانی
داشتن امنیت در هر مجموعه‌ای از اولویت ویژه‌ای برخوردار است چرا که در صورت عدم امنیت هیچگونه تضمینی برای ماندن افراد در آن مجموعه وجود نخواهد داشت و مدیر هر برنامه‌ای را تدوین کند در نهایت منجر به شکست خواهد شد. عدم امنیت شغلی در سیستمهای اداری می‌تواند به دو شکل تأثیرگذار باشد: بدین معنی که از یک سو مدیر هیچ امنیتی برای ماندن در پست فعلی خود نداشته و هر آن انتظار عزل یا تعویض را دارد و از سوی دیگر کارمندان اگر احساس کنند که هیچ تضمینی برای ماندن مدیرشان وجود ندارد به هر نحوی که شده خود را با نظرات او هماهنگ و همسو ننموده و هر آن انتظار تعویض رئیس و به هم خوردن برنامه‌های او را دارند. البته اگر برای افراد یک مجموعه برنامه مشخصی تدوین نشده باشد و در موقعیت شغلی خود احساس امنیت و آرامش نکنند و هر لحظه انتظار عذل از موقعیت یا تنزل درجه را داشته باشند همواره به فکر ماندن مقطعی خود بوده و با برنامه‌های دراز مدت هیچگونه همکاری نخواهند کرد و خود را با هیچیک از برنامه‌های مدیر وفق نداده و به فکر یافتن موقعیتی بهتر و رفتن از آنجا هستند که این نوع تزلزل و عدم امنیت اثرات بسیار ناگواری بر سیستمهای اداری هر جامعه‌ای دارد که از آن جمله می‌توان به رکود دراز مدت و چه بسا سقوط آن سازمان اشاره کرد.
● تجهیزات و امکانات موجود
مدیریت در یک مجموعه نیازمند امکانات و تجهیزات لازم است و بدون آنها مدیریت نقش چندانی نداشته و بیشتر جنبه سمبلیک و تشریفاتی خواهد داشت. برای اجرای برنامه‌ها و استراتژیهای سازمان نیاز به بودجه و امکانات خاص است و در صورت عدم وجود آنها هیچ برنامه‌ای اجرا نخواهد شد. مدیری که بدون پشتوانه مالی و امکانات لازم اقدام به برنامه‌ریزی کرده و انتظار اجرای آنرا دارد در نظر همکارانش بیشتر اهل حرف جلوه می‌کند تا اهل عمل. لذا یک مدیر هر برنامه‌ای را تدوین می‌کند باید ابتدا منابع مالی و امکانات لازم آنرا در نظر گرفته و برمبنای موجودیت آنها برنامه‌ریزی نماید و الا برنامه‌های ریخته شده هیچ کارائی نخواهند داشت و از سوی دیگر وجاهت قانونی و اداری مدیر در نظر همکارانش پائین خواهد آمد و به معنای ساده‌تر به حرف او گوش نخواهند داد.
● ثبات سیاسی و اقتصادی
سیستمهای اداری هر کشوری بطور مستقیم تحت تأثیر نظام سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن کشور است و در صورت بروز هر گونه تغییری درآنها سیستم اداری نیز دچار تغییر و تحول خواهد شد. در جامعه‌ای که ثبات سیاسی و اقتصادی وجود نداشته و هر از چند گاهی تحولات بنیادی زیادی در سیاست و اقتصاد ایجاد خواهد شد هر گز نمیتوان در سیستمهای اداری برنامه‌ریزی کوتاه مدت و بلند مدت نمود. وقتی که نظام اقتصادی یک کشور در هر سال تغییر می‌یابد و سیاستهای مالی و پولی دچار تحول می‌شوند چگونه می‌توان پروژه‌ها و طرحهای طولانی مدت را تدوین و لازم‌الاجرا نمود. لذا ثبات سیاسی و اقتصادی و حتی اجتماعی هر جامعه‌ای جزو بایسته‌های اولیه‌ی مدیریت یک سازمان و حتی یک اداره کوچک آن جامعه خواهد بود.
● نتیجه‌گیری
در این مقاله تعدادی از عوامل مؤثر بر مدیریت منابع انسانی هر جامعه‌ای مورد بحث قرار گرفتند و تا حدودی مشخص گردید که مدیریت یک مجموعه‌ی انسانی با چالشها و موانع زیادی روبروست. لذا مدیران و برنامه ریزان یک سازمان باید قبل از هر چیز نیروی انسانی و خصوصیات اخلاقی و رفتاری آنها و جامعه و خانواده‌ای که در آن زندگی می‌کنند را بشناسند و طبق نیازهای آنان برنامه‌ریزی کلان و خرد بنمایند. یک مدیر قبل از تدوین و اجرای برنامه‌هایش باید تک تک این عوامل را بشناسد و در حد توان به فکر یافتن راه حلی برای آنها باشد. بطور کلی باید گفت که مدیریت نه تنها کار ساده‌ای نیست بلکه از امورات بسیار سخت و پیچیده است. هر مدیر علاوه بر علم مدیریت باید بر تعدادی از شاخه‌های دیگر علوم انسانی احاطه نسبی داشته باشد بطوریکه یک مدیر باید تا حدودی با علم روانشناسی، جامعه‌شناسی، سیاست، اقتصاد، آمار، عمران و امور مالی و پولی آشنائی داشته باشد و در حد امکان در هر یک از این علوم مشاورینی برای خود در نظر بگیرد تا در برنامه‌ریزی و اجرای امور به او یاری رسانند.
دکتر مصطفی مرادی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی اصلاح


همچنین مشاهده کنید