پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


نفت همچنان عامل تعیین کننده در سال های آینده نقطه اوج تولید و مصرف


نفت همچنان عامل تعیین کننده در سال های آینده نقطه اوج تولید و مصرف
اطمینان نداشتن در مورد عرضه آینده نفت لزوم ایجاد یک استراتژی مناسب جهت تعیین نقطه اوج تولید پیش بینی آینده را اجتناب ناپذیر ساخته اس
مطالعات جهانی در مورد ذخایر نفتی کشورها نقطه اوج را از امروز تا سال ۲۰۲۰ امتداد داده است علت این امر نداشتن آمار و پیش بینی های صحیح از تولیدات جهانی است چه سرعت مصرف این امر را غیرممکن بسازد با رسیدن به نقطه اوج کاهش سریع تولید آغاز خواهد شد که به دنبال خود رکود اقتصاد جهانی را موجب خواهد شد.
از این رو تهیه یک برنامه مناسب برای غافلگیر نشدن در این رکود را استراتژی آینده انرژی کشور باید نامید.
از آنجا که هماهنگی های لازم برای تهیه این استراتژی بین دستگاه های مختلف به حد کافی موجود نیست لذا این گزارش در جهت تهیه این مطلب به قلم رفته است تا وزارت نفت با تعیین پرسنل حرفه ای و مناسب خود کمیته ویژه ای جهت تعیین و ارزیابی نقطه پیک در نفت ایران به وجود آورد.
اعم این مطالعات توسط اکثر ممالک و یا ارگانهای بین المللی به صورت گزارش های هشداردهنده در دسترس است اما آنچه مهم است تهیه چهارچوبی مناسب با در نظر گرفتن مصالح ملی است با وجودیکه تعیین سن مخازن بزرگ جهانی و مقادیر باقی مانده در آنها بدون استفاده از تکنولوژی مناسب در جهت بازسازی آنها به آسانی مقدور اکثر تولیدکنندگان نفت نمی باشد گرچه به آمارهای فروش نفت این کشورها در بازارهای جهانی می توان مراجعه و میزان تولید را استخراج نمود اما نمی توان مقادیر مانده نفت در مخازن قدیمی را به دست آورد.
رشد سریع مصرف در این ممالک ناچارا آنها را به سرمایه گذاری اعم از داخلی و یا خارجی مجبور کرده است تا بتوانند میزان تولید خود را در بازارهای جهانی ثابت و یا افزایش دهند افزایش تولید اتومبیل در اکثر کشورها به دنبال خود، مصرف مواد نفتی را به شدت بالا برده است.
تنها در آمریکا از ۶۶ درصد نفت وارداتی حدود ۶۵ درصد آن در صنعت حمل و نقل مصرف میشود و با وجودیکه تلاش می شود انرژی های جایگزین در این صنعت بوجود آید اما تاکنون موفقیتی به دست نیامده است.
مؤسسات مطالعاتی آمریکا تا سال ۲۰۱۵ فقط ۴ درصد از تولید انرژی در این کشور را از سایر منابع تخمین زده اند باید توجه داشت که در صورت کاهش تولید نفت بزرگترین مصرف کنندگان جهانی که آمریکا، چین، ژاپن، اروپا و هند از جمله آنها هستند با رکود اقتصادی وسیعی مواجه خواهند شد.
از این رو دولت آمریکا برنامه استفاده از انرژی های جایگزین به مقدار ۳۴ درصد بین سال های ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۰ را اولین اولویت خود می داند که باید با سرمایه گذاری های میلیاردی بدان دست یابد از اینجاست که مؤسسات بین المللی مانند سازمان بین المللی انرژی و دهها مؤسسه دیگر در امر پیش بینی نقطه اوج تولید به کار گرفته شده اند.
در سال ۲۰۰۶ که مصرف نفت جهانی از ۸۴ میلیون بشکه به حرکت درآمد میزان این عرضه به بازارهای جهانی تا سال۲۰۳۰ را حدود ۱۱۸ میلیون بشکه در روز رقم زدند و این نگرانی بوجود آمد که ۴۳ درصد این تولید در کشورهای در حال توسعه و چین و هند بمصرف خواهد رسید از اینرو رسیدن به قیمت نفت بالای یکصد دلار کمترین میزان قیمت گذاری خواهد بود از این روست که سؤال اصلی دوباره مطرح می شود که آیا تولیدکنندگان قادر به افزایش تولید بوده و کی به بیشترین مقدار تولید خواهند رسید.
در آمریکا اوج تولید در سال ۱۹۷۰ و ۱۰ میلیون بشکه در روز بود که به آهستگی شروع به کاهش نهاد در سال ۲۰۰۵ این رقم به ۵ میلیون بشکه در روز تنزل کرد البته کشفیات جدید امکان افزایش دوباره را نشان می دهد.
ولی تا چه مقدار معلوم نمی باشد.
برای تهیه یک برنامه عملی در ایران باید مؤسسات متعددی در داخل دست به دست هم بدهند تا بتوان استراتژی مناسب برای حفظ کشور در شرایط کاهش نفت را تدوین نمود.
۱) در حال حاضر به خاطر قابلیت استخراج ارزان نفت و قابل تبدیل شدن به دیگر فرآورده ها و حمل و نقل مناسب جانشینی برای آن متصور نیست.
اما به دو نکته باید اشاره کرد که آیا تولید می تواند همگام با مصرف سریع فعلی حرکت نماید و دیگر اینکه زمان رسیدن به اوج در طی چه سال هایی اتفاق خواهد افتاد تا بتوان اثرات ناشی از کاهش تولید را جبران نمود.
از آنجا که استخراج از منابع غیرمتعارف مانند ماسه های نفتی و یا ذغال سنگ ها در حال حاضر به خاطر هزینه زیاد فقط در حد ۱.۶ میلیون بشکه در کانادا و ۶۰۰ هزار بشکه در ونزوئلا بیشتر به دست نیامده است لذا در آمارهای تولید جهانی در حال حاضر از آنها صرف نظر می شود.
تولید آمریکا در حال حاضر بطرف کاهش حرکت کرده است و علی رغم اکتشافات جدید پیش بینی می شود از سال ۲۰۱۶ کاهش تولید شروع گردد درحالیکه تا سال مزبور مصرف از رشد بی سابقه ای برخوردار خواهدشد این مصرف از ۲۰.۶ میلیون بشکه روزانه در ۲۰۰۵ بطرف ۲۷.۶ میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۳۰ ادامه خواهد داشت همچنین افزایش مصرف در سایر کشورهای جهان هم تکرار خواهدشد.
برای تکمیل مطالعات باید به مسائل ذیل توجه کرد:
الف) میزان نفت در بازارهای جهانی
ب) تکنولوژیهای در دسترس در کنار مسائل زیست محیطی
ج) میزان سرمایه لازم در کنار فاکتورهای سیاسی
د) تقاضای آینده نفت در بازارهای جهانی
در مورد موجودی در بازار اطلاعات کامل دردست است و همه روزه براساس آن معاملات نفتی صورت می گردد و سازمانهای متعددی بخاطر حساسیت و درست بودن این اقلام آنرا منتشر می کند.
انجمن زمین شناسی آمریکا مقادیر نفت موجود در مخازن جهانی را درسال ۲۰۰۶ برابر با ۱.۱ تریلیون بشکه برآورد نموده که ۸۰ درصد آن ذخایر را در کشورهای عضو اوپک تعریف کرده است.
۲) از مشکلات نقطه پیک (اوج مصرف) باید به مناطق صعب العبور که استخراج را پرهزینه میسازد و یا اعماق دریاها اشاره کرد هزینه های استخراج از اعماق خلیج مکزیک و یا اعماق آبهای آفریقا تا سال ۲۰۱۱می تواند قابل برگشت شود البته به شرطی که روزانه ۲.۲ میلیون بشکه بتوان از این مخازن استخراج نمود و تا سال ۲۰۱۶ ظرفیت این مخازن به اندازه کافی باشد.
گرچه هزینه این عملیات ۲.۵ تا ۴.۵ برابر بیشتر است ولی به خاطر ابهام در مقدار نفت متخصصان نفتی هنوز در مورد این مطلب متفق القول نیستند ولی سازمان بین المللی انرژی هزینه های استخراج از این منابع را تا سالهای ۲۰۳۰ قابل برگشت میداند.
۳) نفت موجود در سنگهای ماسه ای شکل قیر فشرده شده درماسه را دارد لذا باید گرم شود تا بتوان مواد نفتی را از ماسه سنگها جدا کرد.
استخراج از منابع کانادا که حدود ۸۵ درصد دخایر جهانی در آن کشور واقع است درسال ۲۰۰۵ به میزان ۱.۶ میلیون بشکه در روز رسید و برنامه توسعه تا سال ۲۰۳۰ برای ۳.۵ میلیون بشکه در روز تهیه شده است.
البته مصرف آب زیاد در درجه حرارت بالا و ایجاد گازهای گلخانه ای که جزو لاینفک این پروژه ها است باعث ایجاد محدودیت خواهدشد.
ریسک های سرمایه ای که اغلب با مسائل سیاسی آغشته است فاکتور مهمی در توسعه آینده صنعت نفت بوده و یکی از دلایل عدم توسعه اکتشاف و استخراج در کشورهای مختلف است که عرضه نفت به بازارهای جهانی را مختل می سازد اختلال در تولید در کشورهای آفریقایی (حتی طوفان کاترینا) که باعث خسارت به مسائل نفتی آمریکا درخلیج مکزیک گردیده و با مشکلات اشغال عراق که تولید را از ۳ میلیون بشکه به ۲۰میلیون رساند و حتی اعتصابات کارگران ونزوئلا که حدود ۱.۲ میلیون بشکه از تولید روزانه را از بازار خارج نمود. همه و همه در تعیین میزان عرضه نفت به بازارهای جهانی موثر بوده اند. از این رو به خاطر کاهش سرمایه گذاری در کشورهای عراق- ایران- نیجریه- ونزوئلا که دارای ذخایر معادل ۱۰ درصد نفت جهانند بخاطر این که جزو ممالک با ریسک بالا از نظر سرمایه گذاری قرار گرفته اند در آینده دچار کاهش درآمد خواهندشد.
درشرایط عادی این کشورها ذخایری معادل ۴۱۳ بیلیون بشکه دارند که در صورت از دست دادن اعتبار جهانی این ذخایر به۳۸۹ بیلیون بشکه تنزل خواهد کرد (رقم مبانی این ذخایر۳۱۴ بیلیون بشکه است) و اکتشاف و استخراج از این مخازن را دچار مشکل خواهد ساخت.
نقشی که سرمایه گذاری در صنعت نفت ایفا می نماید از مهمترین فاکتورهای تولید درسالهای بعدی است چه با سرمایه گذاری است که مخارج اکتشاف و استخراج از منابع جدید فراهم می شود.
با وجودی که سرمایه گذاری در بخش انرژی و عرضه نفت به بازارهای بین المللی حائز بیشترین اهمیت برای کشورهاست ولی بعضی از کشورها از آوردن سرمایه گذار خارجی اکراه داشته وحتی محدودیت های زیادی را در این مورد اعمال می نمایند که درنتیجه باعث زود رسیدن به نقطه پیک در سایر کشورها خواهدشد.
نبود سرمایه گذاری و نداشتن تکنولوژی باعث تشدید فشار بر بازار جهانی خواهد گردید. این مطلب بین سالهای ۲۰۰۱تا۲۰۰۴ که قیمت نفت پایین بود شرکتهای نفتی ترجیح دادند از روشهای ارزان تری برای استخراج استفاده نمایند که نتیجه آن کمبود نفت در این ممالک بوده است.
چشم انداز سرمایه گذاری جهانی در کشورهای ایران- عراق- نیجریه- چین و ونزوئلا از آنجا که روشن بنظر نمی رسیده است لذا کمترین مقدار سرمایه گذاری خارجی را جذب کرده اند حتی ونزوئلا و شوروی که قبلا محدودیتی در مورد سرمایه گذاری خارجی نداشتند امروز مقررات مشکلی برای سرمایه گذاری ایجاد نموده است.
باید توجه داشت برخی از کشورهای تولیدکننده بخاطر طرحهای عمرانی خود فقط نفت تولید می کنند و کاری به عرضه و تقاضا در بازار انرژی ندارند.
از ۱۰کشور دارنده ذخایر بزرگ جهانی ۸کشور جزو گروه اوپک می باشند و تصمیمات آنها در تعیین قیمت نفت در آینده بسیار حیاتی خواهد بود اگر چه اوج تولید را سال ۲۰۱۰ بدانیم سایر کشورهای دارنده نفت با کاهش تولید مواجه خواهند شد در حالیکه کشورهای گروه اوپک تا سال۲۰۳۰ افزایش تولید خواهند داشت.
از آنجا که مقدار مصرف در سال ۲۰۳۰ با برآورده هایی که شده است ۱۱۸ میلیون بشکه در روز خواهد بود این اوپک است که قیمت را تعیین خواهد کرد.
علی رغم تمام برآورد های فعلی در مورد یافتن سوخت های جایگزین نهایتا باید گفت عامل انرژی است که توسعه اقتصاد جهانی و سیاست های آینده کشورها را تعیین خواهد کرد.
توسعه اقتصاد جهانی که در سال ۲۰۰۳ حدود ۲درصد بوده است در سال ۲۰۰۴ به ۳.۶ درصد بالغ گردید که مصرف نفت از ۷۹.۸ میلیون بشکه در روز با ۸۲.۶ میلیون بشکه رسید باید توجه داشت که ۳۰درصد این افزایش در اثر رشد اقتصادی چین جذب آن کشور شده است که رشدی معادل۱۰درصد داشته است.
لذا تقاضای نفت و نگرانی در مورد محیط زیست و افزایش دمای کره زمین (در اثر استفاده از فرآورده های نفتی) در آینده ممکن است باعث کاهش تولید نفت گردد، اما باعث کاهش استفاده از سایر منابع انرژی نخواهد شد گرچه این عدم اطمینان باعث تغییر تقاضای نفت خواهد شد، ولی مهمترین مسئله اینست که اگر کاهش بین صفر تا ۳% انفاق افتد نقطه پیک را ۷۵سال جلو خواهد برد.
دکتر توفیق بجانپور
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید