سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به عید باستانی نوروز در گستره ی تاریخ


نگاهی به عید باستانی نوروز در گستره ی تاریخ
در فرهنگ عمید آمده است عید یعنی جشن و واژه ی جشن که به فارسی امروز به معنای عید و روز شادمانی (عمومی و ملی ) به کار می رود ار واژه ی « یسن yasn گرفته شده است ، این واژه در زبان پهلوی به صورت یزشن yazan به مفهوم ستایش و پرستش بوده است . زیرا اساسا تمام اعیاد ایرانیان باستانی دینی بوده است .
در مورد نوروز یا نیمروز از دیرزمان بحثهای فراوانی نشده و مقالات و رساله ه۸ای گوناگونی به رشته ی تحریر در آمده است
اصولا هر روزی که در آن یادبودی از خوشی و شادمانی برای گروهی از مردم باشد جشن نامیده شده است . نوروز که از ریشه ی پهلوی نوک روچ یا نوک روز nok roc گرفته شده به مفهوم روز نو می باشد . زیرا نوک در زبان پهلوی به معنی تازه و ضد کهنه بوده و روز یا روچ نیز به معنی وقت و زمان از طلوع تا غروب آفتاب که هوا روشن است می باشد . در هر حال این کلمه ی مرکب نوروز که به مفهوم روز نو می باشد روز اول فروردین نخستین ماه سال خورشیدی است که بزرگترین جشن ملی و قومی ایرانیان کهن می باشد . در همین راستا دانشمندان ، مورخین و محققین بزرگ ایرانی و خارجی در مورد پیدایش و شکل گیری این جشن مطالبی عنوان کرده اند که در این تحقیق مختصر ، به طور اجمال بدانها اشاره می گردد .
حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه سرای بزرگ کشورمان که به راستی در تجدید و یادآوری آداب و سنن و تمدن قوم کهنسال ایرانی خدمات شایان تقدیری معمول داشته است منشا عید نوروز را به جمشید سر سلسله ی پادشاهان پیشدادی نسبت داده و در اثر گرانقدرش «شاهنامه» اینگونه بیان می دارد که جمشید هفتصد سال حکومت کرد و دویست سال نخست دوران پادشاهی خود را به چهار دوره تقسیم نمود : در پنجاه سال نخست ذوب فلزات و ساختن آلات جنگی را به مردم آموزش داد ، در پنجاه سال دوم هنر دوخت و دوز و روش بافتن پارچه های مختلف و اسلوب تهیه ی تن پوش را به مردم آموخت ، در پنجاه سال سوم جامعه را چهار طبقه روحانی ، نظامی ، کشاورز و پیشه ور تقسیم نمود که ضمن واداشتن به تلاش و کوشش این طبقات حقوق هر یک را مشخص نمود و بالاخره در پنجاه سال چهارم آبادانی و ترویج علم و دانش را در کشور بنا نهاد و ساختن اماکن عمومی و نحوه ی استفاده از انواع عطر را به شهروندان آموخت و جوانان را به فراگیری علوم متداول زمان بویژه علوم پزشکی تشویق نمود و پس از اتمام مراحل فوق در دوره نخست حکومت خود تاج گذاری نموده و بر تخت نشست و دستور داد که این روز را با عنوان روز نو جشن بگیرند .
جهان انجمن شد بر تخت اوی
از آن بر شده فره بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر این روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فروردین
بر آسوده از رنج روی زمین
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
برخی کتب تاریخی نیز عید نوروز را از ابتکارات جمشید دانسته و او را واضع جشن نوروز نامیده اند . از جمله در تاریخ بلعمی آمده است . «..... و نخستین روز که جمشید دانسته و او را واضع جشن نوروز نامیده اند . از جمله در تاریخ بلعمی آمده است . «.... و نخستین روز که جمشید به مظالم نشست روز هرمز بود از ماه فروردین ، پس آن روز را نوروز نام کرد که تا اکنون سنت گشت .
مسعودی نیز در کتاب « مروج الذهب » می نویسد : « پس از «تهمورث» برادرش جمشید به پادشاهی رسید و او مقطم فارس بود گویند به دوران او توفانی شد .
بسیاری از کسان بر این رفته اند که نوروز به ترتیبی که بعد ها در این کتاب بیاوریم به روزگار او جمشید پدید آمد و به دوران او رسم شد . ابوریحان بیرونی هم در کتاب «آثار الباقیه » اینگونه بیان می دارد که : « برخی از دانشمندان ایرانی می گویند سبب اینکه این روز را نوروز می نامند این است که چون جمشید به پادشاهی رسید دین را تجدید کرد . و این کار بسیار بزرگ به نظر آمد و آن روز را که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت . اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود .
باز عید بودن نوروز را چنین گفته اند که چون جمشید برای خود تخت ساخت ، در این روز بر آن سوار شد و جن و شیاطینی آن را حمل کردند و به یک روز از کوه دماوند به بابل رسید و مردم برای دیدن این امر در شگفت شدند و این روز عید گرفتند . دسته ای دیگر از ایرانیان می گویند که جمشید زیاد در شهر ها گردش می نمود و چون خواست به آذربایجان داخل شود بر سیری از زر بنشست و مردم به دوش خود آن تخت را می بردند و چون پرتو آفتاب بر آن تخت بتابید و مردم آن را دیدند ، این روز را عید گرفتند . این دانشمند محقق که تبعات نسبتا وسیعی در مورد نوروز انجام داده است در جای دیگری از همین کتاب ادامه می دهد که : « دانشمندان ایران می گویند که در اطن روز ساعتی است که فرشته ی فیروز ارواح را برای انشای خلق می راند و فرخنده ترین ساعات آن ساعت آفتاب است که در صبح نوروز فجر سپید به منتهای نزدیکی خود به زمین می رسد و مردم به نظر کردن بر آن تبریک می جویند و این روز « روز مختاری » است زیرا نام روز هرمزد است که اسم خداوند تعالی می باشد و آفریدگار و صانع و پرورنده ی دنیا و اهل آن است و او کسی است که واصفان ، توانا نیستند و جزئی از جزای نعمت های او را توصیف کنند . » حکیم عمر خیام نیشابوری شاعر ، ریاضی دان و منجم بزرگ کشورمان که در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی (۴۶۷) با کمک چند تن از دانشمندان اهل فن تقویم جلالی را با دقیق ترین قواعد نجومی معین نمود در کتاب نوروز نامه می نویسد : چون کیومرث اول از ملوک عجم به پادشاهی بنشست خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ بسازد تا مردمان آن را بدانند . بنگریست که آن روز بامداد آفتاب به اول دقیقه حمل آمد .
موبدان را گرد کرد و بفرمود که تاریخ از اینجا آغاز کنند و موبدان جمع آمدند و تاریخ نهادند . » و در همین کتاب در مورد ایجاد نوروز اضافه می کند « اما سبب نهادن نوروز آن بوده است که چون بدانستند که آفتاب را دو دور بود : یکی آنگه هر سیصد و شصت و پنج روز و ربعی ازط شبانه روز به اول دقیقه ی حمل باز آید . (لیک) به همان وقت و روز که رفته بود ، بدین دقیقه نتواند آمدن چه هر سال از مدت همی کم شود و چون جمشید آن روز را دریافت نوروز نام نهاد و جشن و آیین آورد و پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند . »
همچنین در کتب فارسنامه ی ابن بلخی و تاریخ معجم مطالبی در مورد نوروز باستانی آمده است که به لحاظ عدم تطویل مطالب و اطناب سخن از آنها چشم پوشی کرده و نظر خوانندگان محترم را به مطلبی از برهان قاطع معطوف می دارم که در ذیل نام جمشید آمده است : « وی در اول جم نام داشت یعنی سلطان و پادشاه بزرگ و سبب جمشید گفتن آن شد که سیر عالم می کرد ، چون به آذربایجان رسید روزی بود که آفتاب به نقطه ی اول حمل آمده بود ، فرمود که تخت مرصعی را در جای بلندی گذاشتند و تاج مرصع بر سر نهاد ، بر آن تخت نشست .
چون آفتاب طلوع کرد شعاع و پرتو آفتاب بر آن تاج و تخت افتاد ، شعاعی در غایب روشنی پدید امد و چون به زبان پهلوی شعاع را شید می گویند اطن لفظ را بر جم افزودند و جمشید گفتند یعنی پادشاه روشن و آن روز جشنی عظیم کردند و آن روز را نوروز نام نهادند . »
در هرحال در خصوص چگونگی پیدایش عید نوروز اسناد و اقوال مختلفی در دست است و جملگی حاکی از آنند که ایرانیان با تمدنی بسیار کهن و درخشان از قدیمترین ایام این روز فرخنده و زیبا را حیات دوباره ی طبیعت (روز اهورامزدا خداوند روح و حیات و یکتا پرستی ) آغاز می گردد جشن می گرفته اند « طبق اسناد و مدارکی که از مورخین یونانی ، مصری و رومی به جای مانده است حاکی از این است که داریوش کبیر در حدود پانصد سال قبل از میلاد با محاسبات دقیق این روز راتعیین کرده و آن را مبدا سال جدید و روز جشن ملی انتخاب نموده است »
در همین راستا در تاریخ یعقوبی آمده است « روز اول سال ایرانیان ، روز نوروز یعنی روز اول فروردین است که در نیسان و آذار می باشد هنگامی که خورشید به برج حمل در آمده است و این روز عید بزرگ ایرانیان است
آری آنگونه که از اسناد و مدارک تاریخی بر می آید نوروز یک عید کهنسال و جشن بسیار قدیمی ایرانیان است که عقیده داشته اند زمین و سیارت پس از افرینش و خلق جهان چندین هزار سال به حالت سکون و بی حرکت ایستاده بودند و به فرمان اهورامزدا در بامداد نخستین روز ماه فروردین آغاز به حرکت نمودند . و چون خورشید یک دور کامل در برجها گشت و دوباره پس از ۳۶۵ روز و ۶ ساعت و اندی به همان نقطه ی آغاز حرکت خود رسید کیومرث نخستین پادشاه روی زمین آن لحظه در ساعت را آغاز تاریخ نهاد و اما به خاطر ۶ ساعت و چند دقیقه ی اضافی پس از سالها لحظه ی تحویل سال در برجها می گردید .
که این گردش ادامه داشت تا اینکه پس ۱۴۶۱ سال پس از آغاز تاریخ کیومرثی و همچنین پس از ۴۲۱ سال از سلطنت جمشید خورشید به نقطه ی اعتدال ربیعی و یا همان نقطه ی آغاز حرکت خود رسید که این دور بزرگ به نام « نوروز حقیقت » روزی بزرگ پر اهمیت و مقدس بوده است که بنا بر مفاد افسانه ها و داستانها کیومرث و جمشید نطز همین نوروز ها را رد کرده و تاریخ و آیین نهاده اند . (۱۱) در دور دوم سال ۴۷۸ ق. م دو سال قبل از پایان پادشاهی داریوش تحویل سال در روز ۲۸ مارس به افق گر ینویچ ساعت ۲ و ۲۹ دقیقه از نیمه شب گذشته و به افق تخت جمشید که سه ساعت و ۲۱ دقیقه با آن فرق دارد راس ساعت ۶ با مداد نخستین روز ماه « ادوکینش » هخامنشی یا همان روز هرمزد فروردین اوستایی بوده است .
لذا مغان و دستاره شماران دربار هخامنشی پس از حدود سی سال با محاسبات دقیق توانستند در همین روزگار با معول کردن کبیسه های ۱۲۰ ساله (پس از گذشتن ۱۲۰ سال ، یک ماه کبیسه می کردند . ) نوروز را هماره در نقطه ی اعتدال ربیعی یا نزدیک به آن ثابت نگهدارند که تا زمان انقراض سلسه ساسانی این وضعیت ادامه داشت .
بعد از حمله ی اعراب و شکست قوای ایران در نهاوند و بالاخره انقراض حکومت ساسانی برگزاری این جشن ملی و باستانی « با قتل و شکنجه و نابودی خاندانها توام بود ولی ایرانیان زبان ، موسیقی ، رسوم و آداب و سنن خود را محفوظ نگاه می داشتند و مخصوصا جشن نوروز را در زیر زمینها و سردابه ها بر پا می داشتند . » تا اینکه بالاخره اعراب در زمان خلافت بنی عباس تحت تاثیر ایرانیان قرار گرفتند و ضمن قبول بسیاری ازسنن و آداب ایران ، جشن نوروز را نیز پذیرفتند .
خوشبختانه اعراب چنان تحت تاثیر تمدن و کهن ایرانیان قرار گرقتند که جشن نوروز یکی از اعیاد فرخنده اسلامی گردید و بدین ترتیب بعد از اسلام نیز این جشن قومی در سراسر کشور ایران با تشریفات با شکوهی برگزار شد . باید اذعان داشت پس از به هم خوردن نظم ماههای عصر ساسانی و شاید هم تلاقی سال قمری یا شمسی و محاسبه ی هر سال ۳۶۰ روز (هر ماه ۳۰ روز ) دیگر بار اختلافی میان سال رسمی با سال واقعی به وجود آمد و این اختلاف باعث گردید که نوروز با فصول مختلف سال همچون دیگر مراسم اسلامی زیاد تغییر نماید .
طبعا مردم از این گردش راضی نبودند و میل داشتند این جشن ملی و طبیعی را در یک روز ثابت نگهدارند . این وضع همچنان ادامه داشت تا در زمان سلطان ملکشاه سلجوقی از تنی چند از دانشمندان اهل فن مثل حکیم عمر خیام نیشابوری خواست که ترتیب تقویمی با محاسبه ی سال و ماه موافق قواعد نجومی معین کنند تا نوروز هماره ثابت باشد . لذا با تلاش و همت این دانشمندان درست ترین محاسبه ی سال شماری معروف به تقویم جلالی » تعیین گردید و از آن پس نوروز چون گذشته در اول فروردین همزمان با تولد طبیعت پا به عرصه ی هستی گذارد . این روز بزرگ و خجسته ، روز مخصوص و غیر قابل تغییری است که ضمن نمایش قدرت و نظم هر ساله ما را به نظاره ی تولید و تجدید حیات طبیعت فرا می خواند .
علیرضا جنتی سراب
منابع و ماخذ :
۱- شاهنامه فرد و سی چاپ مسکو
۲- تاریخ بلعمی تصحیح بهار
۳- ترجمه مروج الذهب ج۱
۴- آثار الباقیه : دانا سرشت
۵- نوروز نامه
۶- برهان قاطع
۷- تاریخ یعقوبی
۸- مجله هنر و مردم شماره ۱۸۶
۹- مجله خواندنی ها شماره ۵۲
این مقاله در پنجم فروردین ۱۳۷۷ در روزنامه خراسان شماره ۱۴۰۸۸ چاپ شده و درتاریخ ۱۲/۱۲/۸۵ توسط صاحب اثر آقای علیرضا جنتی سراب جهت نصب در صفحه اختصاصی قوچان در اختیار اینجانب محمد معین فر قرار گرفت . از ایشان سپاسگزارم .
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید