پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


برگزاری جشن چهارشنبه سوری در مناطق گوناگون


برگزاری جشن چهارشنبه سوری در مناطق گوناگون
جشن چهارشنبه سوری درنقاط مختلف کشور به شکل های تقریبا متفاوتی برگزار می شود. ضمن این که همگی در پریدن از روی آتش مشترک هستند و بیشتر هنگام پریدن از روی آتش، عبارت «سرخی تو از من، زردی من از تو» را می خوانند.
یکی از مراسمی که در چهارشنبه سوری در تهران برگزار می شد عبور زنان و دختران از زیر «توپ مروارید» بود. (توپ مروارید یا توپ مرواری، توسط سربازان شاه عباس در جزیره هرمز از پرتغالی ها به غنیمت گرفته شد. این توپ به غیر از بخت گشایی زن ها در روز چهارشنبه سوری، محل بستن جنایتکاران نیز بود.)
زن های شوهردار اعتقاد داشتند که با این کار خواسته های آنها برآورده خواهد شد و دختران نیز بر این باور بودند که با انجام این کار بخت شان باز می شود و برخی از آنها به توپ مروارید بند می بستند. همچنین در این روز مراسم «فالگوش» انجام می گرفت. به این صورت که نخست شخص نیت می کرد، سپس یک کلید دو دندانه را روی زمین می گذارد بعد به دیوار اتاق مجاور تکیه می زند و حرف های آنها را گوش می دهد. اگر حرف های آنها با خواسته هایش مطابقت داشته باشد، آن نیتی که کرده است برآورده می شود و برعکس. همچنین در این روز در تهران، برخی سرچهارراهی می ایستادند و قفلی زیر پا گذاشته و نیت می کردند و منتظر می ماندند، نخستین کسی که رد می شد اگر حرف های خوب می زد پس علا مت خوبی محسوب می شد و اگر آن شخص حرف های ناسازگار با نیت او می گفت، نشانه بدی بود.
در آخرین شب چهارشنبه سال، مردم کرمان فالی می گرفتند که به «فال چهارشمبو» شهرت داشت. در عصر آن روز تعدادی زن انگشتر خود را درون ظرف آبی می انداختند و آن را زیر درخت سبزی قرار می دادند. شب هنگام دختری نابالغ، ظرف را زیر لباس خود می گذاشت و زن های صاحب انگشتر دور او جمع می شدند. دختر همزمان با درآوردن هر انگشتر، بیتی می خواند. آن انگشتر متعلق به هر کس بود آن بیت فالش محسوب می شد. همچنین مردم کرمان در این شب آش می پزند که به «آش چهارشنبه سوری» معروف است به این صورت که نخود را می گیرند و بر هر نخود یک «قل هوالله احد» می خوانند و فوت می کنند. آن نخود را باعدس مخلوط کرده و صبح روز چهارشنبه با آن آش رشته می پزند و از خمیر آدمک درست می کنند و توی آش می اندازند که بپزد. همه از آن آش می خورند و برای همسایه ها کاسه همسایگی می فرستند، بعد می روند روی بام قدری از آش را از ناودان رو به قبله می ریزند پایین. زیرناودان یک جاروی نو می گذارند تا آش ها از توی ناودان بریزد روی جارو. آن وقت هر کدام یک رشته از جارو برمی دارند و برای سلا متی جانشان می خورند.»
مردم خراسان پس از پریدن از روی آتش، مقداری زغال که نماد سیاه بختی است و مقداری نمک که نشانه شور چشمی است و کمترین پول رایج کشور که نماد تنگدستی است را درون کوزه ای قرار می دهند و افراد خانواده برای دفع قضا و بلا دور سر خود می چرخانند و بعد کوزه را از پشت بام به درون کوچه می اندازند و به لهجه خراسانی می گویند «درد و بلا ی خنه ره رختم به توی کوچه» یعنی درد و بلا ی خانه را توی کوچه ریختم. در پایان افراد خانواده به شادی می پردازند و آجیل ویژه شب چهارشنبه سوری را می خورند.
چهارشنبه سوری در شیراز هم همراه با اجرای مراسم گوناگون است. مثلا برخی از زنان کاسه ای به دست می گیرند و درون کاسه پول یا فلزی قرار می دهند و درب خانه ها می روند و شی» درون کاسه را به صدا درمی آورند تا صاحبخانه باخبر شود. اگر صاحبخانه به آنها شیرینی و آجیل داد نشان خیر وبرکت است واگر چیزی نمی داد نماد بد شگونی و بد یمنی بود. همچنین در شب چهارشنبه سوری، زن های شیرازی به سعدیه می رفتند و در آب آنجا شنا می کردند و با جام دعا که جامی ویژه است که دور آن دعا نوشته شده است بر روی سر خود آب می ریختند و معتقد بودند که بخت دختران را می گشاید و برای زن های شوهردار نیز باعث می شد که علا قه شوهرشان نسبت به آنها بیشتر شود و سحر و جادوهایی که دیگران برای آنها کرده اند، همگی خنثی می شود.
یکی از مراسم رایج چهارشنبه سوری، «قاشق زنی» است که علا وه بر تهران در برخی از شهرها، از جمله شیراز نیز رایج است.
آیین «قاشق زنی»، نوعی فدیه به فروهر درگذشتگان است. قاشق و ظرف مسی نماد غذا و غذاخوری است و چون فروهر نیاکان به صورت نامرئی و ناشناخته به پایین میآیند تمثیل آنها نیز باید به همین شکل باشند و پسرها و دخترها با چادر سر کردن و پوشاندن روی خود، سعی می کنند که کسی آنها را نشناسد. آن گاه بر ظروف با قاشق می زنند به منظور این که خواستار غذا و فدیه هستند و سپس خانواده ها غذاهایی را درون ظرف هایشان می ریزند.
در کرمانشاه زن های آبستن چوب های خشکی را درون آتش می اندازند و اعتقاد دارند با آتش گرفتن هر چوب، درد و بلا یی از فرزندشان دور می شود.
مردم ایل های آذربایجان در بامداد چهارشنبه سوری به کنار رودخانه می روند و پس از نوشیدن مقداری آب، کوزه های خود را پر از آب می کنند و آن را برای نوروز در خانه خود نگه می دارند، در نظر آنها این آب متبرک است.
در روستاهای استان مرکزی در روز چهارشنبه سوری مراسم «شال اندازی» برگزار می شود به این شکل که جوانانی که نامزد دارند به پشت بام خود می روند و شال خود را به پایین که دختر هست می اندازند و او در شال نامزدش مقداری شیرینی و آجیل می پیچاند و پسر آن را به بالا می کشد.
جالب است که برخی از شهرهای غربی چین، تحت تاثیر آیین های ایرانی قرار گرفته اند نظیر شهرهای «یار کند»، «تاشغورقان» و «کاشغر» که مردم مراسم چهارشنبه سوری را در کنار درخت کهنسالی برگزار می کنند به اعتقاد آنها این همان درختی است که تیر آرش کمانگیر جهت مشخص شدن مرز ایران و توران بر آن فرود آمد و دور آن به آتش افروزی و شادی می پردازند.
در برخی از شهرهایی همچون ارومیه، زنجان، اردبیل و ... هر یک از چهار چهارشنبه ماه اسفند، نقش و نام معینی داشتند که از آن جمله درمنطقه زنجان بدین شرح بود:
- نخستین چهار شنبه را «موله» می گفتند و اختصاص به تمیز کردن فرش ها و «خانه تکانی» داشت.
- دومین چهارشنبه را «سوله» می گفتند، در این روز به خرید نیازمندی های سال نو و «خرید عید» می رفتند.
- سومین چهارشنبه را «گوله» می گفتند و به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس برای سبزه های نوروز می پرداختند.
- چهارمین چهارشنبه (چهارشنبه سوری) را «کوله» می گفتند، که به معنی کهنه و فرسوده است، که یکی از وسایل فرسوده را در این مراسم به آتش می انداختند.
در بیشتر نقاط آذربایجان، در آخرین چهارشنبه سال (چهارشنبه سوری) بر بام خانه ها آتش می افروزند و حتما برنج سفید پخته، به همراه آجیل و شیرینی بر سفره می گذارند، در اکثر نقاط آذربایجان، آیین چهارشنبه سوری به روش های گوناگونی برگزار می شود مثل رسم شال اندازی، به این صورت که پسران بر بالای بام خانه ها می روند و شالی را از سوراخ پشت بام، که برای تهویه هوا یا خارج شدن دود تعبیه شده، آویزان می کنند. صاحب خانه نیز مقداری آجیل و شیرینی یا تخم مرغ درون شال قرار می دهند تا پسر آنها را بالا بکشد. چنانچه پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمی کشد، اگر خانواده دختر به این وصلت راضی باشند، نشانه ای از این دختر را درون شال قرار می دهند البته این شال دارای علامتی هست که خانواده دختر تشخیص می دهند، متعلق به چه کسی هست.
همچنین صبح چهارشنبه در آبادی ها و روستاهای آذربایجان، زنان به کنار رود یا چشمه می روند و بر روی آب می پرند. برخی مواقع، دام ها را نیز از آب عبور می دهند و در پایان، زنان، کوزه ها را پر از آب می کنند و از آن برای خمیر کردن نان و پختن غذا استفاده می کنند.
از جمله رسم هایی که روز چهارشنبه سوری در مناطق آذربایجان، رایج است، فرستادن سفره ای از میوه و شیرینی برای عروس خانواده است.
همچنین خوردنی ها در این روز، شامل هفت نوع شیرینی و دانه روغنی است که به آن «گورگا» می گویند و عبارتند از گندم، سنجد، خرما، سیب، زردآلو خشک، گردو و بادام. همچنین درست کردن و خوردن هفت نوع خوراکی شیرین که آن را «هفت لون» می خوانند.
اما دو رسم جالب که روز چهارشنبه سوری در آذربایجان شرقی برگزار می شود، یکی در روستای قوریجان دیده شده است. در این روز، زنان شمعی روشن کرده و آن را درون پوست گردو قرار می دهند و سپس در آب جاری رها می کنند. همان هنگام پسرانی که نیت کرده اند، صبح زود در آب شنا می کنند. رسم دوم، بین عشایر کلیبر رایج است، آنها در این روز دو آتش بزرگ در دو نقطه مقابل هم می افروزند و دام ها را از بین آن عبور می دهند و در آخر، آبی که از رود آورده اند به دام ها می دهند.
ساکنین بنادر حاشیه خلیج فارس، مانند بندر بوشهر، بندر گناوه، بندر دیلم و... چهارشنبه سوری را در کنار دریا با افروختن آتش، همراه با شادی فراوان برپا می کنند.
نظایر این آداب و رسوم با تفاوت هایی اندک در اغلب روستاها و آبادی های کشور برگزار می شود.
نویسنده : مسعود آریا
کارشناس باستان شناسی کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید