پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

استبداد را رها کن مدنیت را بچسب...


استبداد را رها کن مدنیت را بچسب...
روشنفکر ایرانی سال آینده را چگونه می‌بیند؟ آیا می‌توان از دغدغه‌های مشترک روشنفکران ایرانی در آستانه سال نو سخن گفت؟ برای وارد شدن به این بحث لا‌زم است که در وهله نخست مشخص شود منظورمان از سال آتی چیست.
آیا منظور سال ۱۳۸۷ است؟ یا اینکه آینده‌ای دورتر و افقی گسترده‌تر را در نظر داریم؟ سپس باید روشن شود که سال ۱۳۸۷ با سال‌های قبل چه تفاوت‌هایی دارد. آیا در ایران سال‌ها با یکدیگر متفاوتند؟ اصلا‌ تفاوت‌آنها در چیست؟ در تعداد جمعیت کشور، طرح‌های اقتصادی و اجتماعی، نهادها، سازمان‌های اجتماعی یا در نگاه و اندیشه مسوولا‌ن سیاسی کشور؟ بعد هم باید به این پرسش پاسخ دهیم، مگر قرار است در آینده چه اتفاقی بیفتد که در سال‌های قبل امکان بروز آن وجود نداشته است؟ و در نهایت به مساله روشنفکران و نقش روشنفکری می‌رسیم. آیا روشنفکران ایرانی باید تلا‌ش کنند تا سال آتی متفاوت از سال‌های گذشته باشد؟ آیا روشنفکران ایرانی چنین توانایی‌ای دارند که منشاء تغییرات بنیادی در آینده باشند؟ و مگر در سال‌های گذشته روشنفکران ایرانی توانسته‌اند منشاء اثرات عمده و اساسی باشند که اکنون از آنها چنین انتظاری داریم؟ اصلا‌ کدام روشنفکر تحت چه شرایطی منشاء اثرات عمده در کشور شده است؟ ‌
به مجموعه این سوالا‌ت زمانی می‌توانیم پاسخ دهیم که نقش روشنفکران ایرانی در ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور را ارزیابی کنیم. وقتی جمعی مدعی‌اند که روشنفکری در ایران مرده است یا اینکه روشنفکران در رویداد‌های بزرگ ایران کوچک‌ترین نقشی نداشته‌اند و...، از روشنفکران و نقش آنان گفتن کمی دشوار می‌شود، چرا که قرار است روشنفکری در ایران بمیرد و اگر قرار است این جریان فکری و اجتماعی که ریشه در تاریخ معاصر ایران دارد، بمیرد یا به عبارتی وارد قبر شود، آن وقت چگونه می‌توان از سهم و نقش آن سخن گفت؟ اما می‌توان نمونه‌هایی نقیض این ادعا ارائه کرد؛ فرض ما بر این است، البته فرض صادق که نیازی به جست‌وجو و تحقیق و اثبات ندارد، که تاریخ معاصر ایران را بدون بازخوانی جریان روشنفکری دینی نمی‌توان مورد ارزیابی قرار داد. شاید هنوز هم بتوان از نقش دانشگاهیان و روحانیون مدافع انقلا‌ب اسلا‌می در مقابل برخی گروه‌ها که باوری به انقلا‌ب اسلا‌می و امام راحل و شهادت و نظام اسلا‌می نداشتند، یادی کرد. شاید هنوز بتوانیم به یاد بیاوریم که انقلا‌ب اسلا‌می به خودی خود اتفاق نیفتاده است. شاید بتوانیم با مراجعه به اسناد و مدارک ببینیم که برای تحقق این انقلا‌ب چه بسیار روشنفکران مسلمان به زندان افتاده و شهید شده‌اند. اگر قصد نداشته باشیم علیه خاطره‌هایمان کودتا کنیم، به نقش روشنفکران مسلمان در حوادث ایران معاصر اعتراف خواهیم کرد. پس می‌توان ادعا کرد، روشنفکران مسلمان ایرانی در گذشته منشاء اثرات بزرگ اجتماعی، فرهنگی و فکری بوده‌اند و در آینده هم توانایی این نقش‌آفرینی را خواهند داشت. امر مهم تعیین دامنه تاثیرات آنها در جامعه ایرانی است. ‌
اما وظیفه روشنفکران ایرانی در سال آینده چیست؟ به گمانم، روشنفکران ایرانی باید از برخی گفته‌ها که به آنان نسبت داده می‌شود، اعلا‌م برائت کنند. اینگونه گفته می‌شود که روشنفکران ایرانی مدعی طرح تز استبداد آسیایی هستند؛ آنها سعی می‌کنند تا نشان دهند تاریخ ایران مشحون از استبداد و استبدادستیزی است و برای اثبات گفته خود بیشتر از آنکه به نقش مردم و گروه‌های اجتماعی در تحولا‌ت اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و جابه‌جایی دولت‌ها توجه کنند، به نقش شاهان مستبد و نظام استبدادی می‌پردازند. شاید به همین دلیل باشد که استبداد در کانون اصلی بسیاری از متون تاریخی ما قرار می‌گیرد و راه رهایی نیز در مرگ مستبدان خلا‌صه می‌شود. چنین رویکردی به تاریخ را می‌توان به دو گونه متفاوت در آثار مکتوب ایرانی تشخیص داد. ‌
۱) در تاریخ ایران به چندین مقطع طلا‌یی اشاره شده است که نهادهای مدنی توانسته‌اند نفسی به راحتی بکشند. بخشی از این مقاطع، دوره‌های زمانی میان دو سلسله است؛ به عنوان مثال، دوران سقوط سلسله صفویه تا تشکیل حکومت زندیه و یا سقوط سلسله قاجاریه تا تشکیل حکومت پهلوی. از دوران انقلا‌ب اسلا‌می نیز که بیانگر سرنگونی رژیم پهلوی و تاسیس نظام جمهوری اسلا‌می است، به عنوان دوره طلا‌یی همراه با آزادی و رهایی یاد می‌شود. ‌
۲) مقاطع طلا‌یی دیگر فاصله‌های زمانی میان مرگ یک مستبد یا برکناری او از قدرت تا ظهور و قوام مستبد بعدی است. به عنوان نمونه می‌توان به دهه ۱۳۲۰ اشاره کرد، دوره‌ای که رضاشاه از قدرت خلع شد و فرزندش محمدرضا شاه نیز قدرت و توانایی سلطه نداشت. ‌ اگر این دو نوع شکاف، رهایی از استبداد تا ظهور استبداد جدید را از تاریخ ایران حذف کنیم، دیگر هیچ زمانی را نمی‌توان سراغ گرفت که در آن جایی برای آزادی و دموکراسی‌خواهی وجود داشته باشد. همه لحظات دیگر مشحون از استبداد است و همه کسانی که در این دوره‌ها زیسته‌اند، تابع استبداد بوده‌اند.
آیا این روایت از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایرانی حقیقت دارد یا اینکه تاریخ را تحریف کرده‌اند؟ ‌
به گمان من، اینگونه داوری نسبت به تاریخ ایران از روی بدفهمی و پذیرش نظام مفهومی <استبداد آسیایی> است. پس وظیفه روشنفکران ایرانی نقد همه‌جانبه این نظام مفهومی و دفاع از مدنیت ایرانی است. آنان باید از سیطره یک نگاه ایدئولوژیک به تاریخ و تفسیر همه ادوار تاریخی ایران بر اساس آن جلوگیری کنند. اما برای دفاع از مدنیت ایرانی چه لوازمی وجود دارد؟ دفاع بدون معنی و منطق فایده ندارد، زیرا اینگونه دفاع به سرعت تبدیل به ایدئولوژی می‌شود و مورد استفاده صاحبان قدرت قرار می‌گیرد. دفاع باید بر اساس درک معنی و مستندات تاریخی و اجتماعی و فرهنگی باشد. اگر معلوم شود که ایرانیان در گذشته تاریخ اجتماعی داشته‌اند و همه رفتارشان متاثر از استبداد شاهان نبوده است، آن وقت می‌توانیم از فرآیند مدنیت ایرانی سخن بگوییم. در این صورت جامعه نیز امکان کنش صحیح در حوزه فرهنگ، اجتماع و سیاست می‌یابد و در نهایت، همه دست‌اندرکاران اجتماعی و سیاسی رفتاری معقول در پیش خواهند گرفت. به عبارت دیگر، این نوع نگاه دربردارنده الزام‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است و همه را به عملی متفاوت از گذشته وامی‌دارد. روایت مکرر استبداد آسیایی و تلقین آن به یک جامعه حاصلی جز پذیرش استبداد از سوی مردم ندارد، اما در نقطه مقابل آن، تاکید بر مدنیت ایرانی باعث گرایش مردم به رفتارهای مدرن و مدنی می‌شود. در این صورت دیگر جایی برای استبداد باقی نخواهد ماند. روشنفکر هم به عنوان کنشگر در حوزه سیاست و فرهنگ، دیگر سخن‌های ناروا را نخواهد پذیرفت و به توسعه فضای فکری، دموکراتیک و اخلا‌قی اقدام می‌کند. در این فضا دیگر جایی برای رشد روشنفکر تخیلی، روشنفکر برج عاج‌نشین، روشنفکر ضدمردم، روشنفکر تبیین‌کننده استبداد و ظلم و روشنفکر وابسته وجود نخواهد داشت. در مقابل، روشنفکری قدم به عرصه جامعه خواهد گذاشت که مدافع حقوق جمعی است و در این راه تلا‌ش می‌کند، دست از محافظه‌کاری کشیده و نسبت به زندگی پیرامون خود و جامعه هوشیار است. این رفتار به دیگر سطوح جامعه نیز سرایت می‌کند و در نهایت، جامعه‌ای فعال و خوشبین شکل خواهد گرفت.
تقی آزادارمکی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید