پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا
واکاوی ناکارآمدی بورس
برای بررسی ناکارآیی بورس در سال ۸۶ در وهله اول باید به تعریف بازار و شرایط کارآیی آن پرداخت و در ادامه راهکارهایی برای حل این مشکل ارایه کرد. به زبان عامیانه بازار جایی است که نیروهای عرضه و تقاضا در آن به تعادل می رسند و اهمیت آن در اقتصاد این است که ارزش افزوده تولید می کند. در عین حال معامله در بازار مبنی بر کشف قیمت عادله می شود. بازاری که در آن قیمت عادله وجود دارد چند ویژگی دارد.
۱) در این بازار حجم زیادی از عرضه و تقاضا وجود دارد و این دو نیرو با یکدیگر رقابت می کنند تا قیمت نزدیک به قیمت واقعی و منصفانه پیدا شود.
۲) اطلاعات مربوط به کالای مورد معامله در این بازار در اختیار همگان قرار گیرد و این اطلاعات شفاف، بدون وقفه زمانی و بدون شبهه باشد. به این معنا که دو طرف معامله بازار بتوانند اطلاعات را دقیق و به موقع دریافت و بر مبنای داده های یکسان به پردازش و تحلیل بپردازند.
۳) باید قوانین و مقرراتی که امکان نظارت بر عملیات بازار را به سازمان ذی ربط می دهد وجود داشته باشد.
وجود نهاد ناظر در بازار امکان تبانی و همدستی بین گروه های خریدار یا فروشنده را کمرنگ می کند و در نهایت عملیات بازار منجر به پدید آمدن عدالت در آن می شود.
۴) نهادهای واسطه گری در بازار از جمله الزامات رسیدن به قیمت عادله هستند. این نهادها متشکل از افراد حرفه ای هستند که طبق استانداردهای خاص خود تعریف می شوند. این نهادها در بازار می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین نتیجه را از سرمایه گذاری خود کسب کنند.
با کنار هم قرار دادن این عوامل به بازاری کارا می رسیم. بازار کار، بازاری است که قیمت در آن هیچ وابستگی به قیمت قبلی خود نداشته و شوک اطلاعاتی هر لحظه بر قیمت آن تاثیرگذار باشد. به عبارت دیگر هر چه حافظه در تعیین قیمت پررنگ تر باشد کارآیی بازار کم تر می شود و بالعکس. بورس تهران طی ۲۰ سال گذشته با تست های انجام شده کارآیی به شدت پایینی دارد. این مساله وقتی حادتر می شود که این مشکل شناسایی شده اما تحلیل یا راهکار خاصی برای حل و درمان آن ارایه نشده است.
اگر بخواهیم با معیارهای فوق که به عنوان عامل های کارآیی بازار مطرح کردیم، بازار تهران را بسنجیم به دلایل عدم کارآیی آن پی می بریم.
در بورس تهران عرضه کننده یک عضو است و خصوصی سازی به عنوان تنها عرضه کننده سهام در بازار به کشف قیمت سهم می پردازد با چنین روش عرضه ای کشف قیمت واقعی رخ نخواهد داد.
زمانی که بازار از عدم رقابت و نبودن عرضه و تقاضای عمیق رنج می برد رسیدن به قیمت عادله و کارآیی در بازار امکانپذیر نخواهد بود. برای حل این مشکل باید سهام شناور آزاد در بازار به میزان کافی وجود داشته باشد.
نبود رانت اطلاعاتی در بازار و ارایه اطلاعات به همگان در یک لحظه از تدابیری است که بورس های بزرگ دنیا برای افزایش کارآیی از آن استفاده می کنند، به گونه ای که شرکت موظف ا ست همزمان با سازمان بورس اطلاعات را در اختیار همه بگذارد تا افشای اطلاعات و مشکلات ناشی از آن کم شود.
در کنار این مساله عدم مطابقت کامل استانداردهای حسابرسی با استانداردهای حسابرسی بین المللی باعث استفاده از رانت های اطلاعاتی می شود. در اینجاست که نقش واسطه های مالی پررنگ تر می شود؛ چرا که این گروه ها با توجه به قدرت تحلیلی که دارند می توانند اطلاعات منتشر شده را فراتر از استانداردهای موجود بررسی کنند و نتیجه یافته های خود را در اختیار بازار قرار دهند.
وجود مقرراتی که نظارت بازار را بر عهده دارد الزامی است اما مشکل اینجاست که در شرایط فعلی این مقررات از نظارت دخالت تبدیل شده اند در حالی که ماهیت عملکرد متولیان بورس باید بر پایه نظارت استوار باشد. ساختار فعلی بورس به شدت دولت زده است و دولت سیاست های خود را از کانال سازمان بورس در بازار پیاده می کند و بازار نقش بی طرفانه ای در این بین ندارد. دخالت نهاد ناظر بازار را منحرف می کند و بازاری که تحت تاثیر سیاست قرار گیرد طبق مکانیزم های حرفه ای قابل شناسایی نیست.
اگر بازار مبتنی بر نیروهای درون خود باشد می توان آن را تحلیل کرد و با شناسایی روند حرکت آن تصمیم گیری مناسبی انجام داد اما از آن جا که بسیاری از سیستم های فعلی تحت سلیقه و دستورالعمل های دولت است نمی توان آن را پیش بینی و تحلیل کرد.
عدم حضور واسطه های مالی لازم در بازار از دیگر معضلات بورس تهران است. کارگزاران این بازار بیش تر از آنکه طبیعت واسطه گری مالی داشته باشند، ماهیت حسابداری و محافظه کارانه دارند. به عبارت دیگر بازار نیاز به افرادی دارد که بدون محافظه کاری و رفتارهای شدید میانه رو باشند و در خدمات رسانی ضعیف عمل نکنند. گروه های تحلیل گر در این بین مفید هستند در صورتی که مجوز کارگزاری داشته باشند. چنین به نظر می رسد بانک های سرمایه گذاری فعلی صرفا یک پوسته حقوقی بدون تخصص دارند و کارآیی لازم هستند.
اگر بخواهیم ریشه مشکلات امروز بازار را پیدا کنیم، در ابتدای امر به اقتصاد بسته دولتی می رسیم. ۹۰ درصد اقتصاد در شرایط فعلی دولت است و بورس نیز از این قاعده کلی کشور مستثنی نیست و حدود ۹۰ درصد آن توسط نهادهای دولتی اداره می شود. مسوولان دولت تعیین کننده اکثر تصمیمات بورس هستند. طی سال گذشته دخالت نهاد ناظر باعث فرار و رفتن سرمایه گذاران بازار شد و جذابیت در بازار از بین رفت؛ چرا که بورس براساس مکانیزم های طبیعی خود عمل نمی کند و رفتارهایی مبتنی بر عدم کاهش شاخص و قیمت از سوی نهادهای بازار قدرت تحلیل را از بین می برد.
باید قانون اوراق بهادار و نقش شورای بورس را بازنگری کنیم تا از میزان دولت زدگی آن کم شود و با اصلاح این موارد حاکمیت بر بازار سرمایه را به مولفه های آن بسپاریم. در عین حال برای رونق بازار باید نهادهای واسطه گری مالی بین المللی را وارد بازار کنیم در این شرایط حق انتخاب برای سهام دار به وجود می آید، همچنین و نیروهای درونی می توانند از تجارب آن ها در معاملات و خدمات استفاده کنند.
بهاره نوری
منبع : روزنامه سرمایه
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران توماج صالحی پاکستان سریلانکا حجاب مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب دولت رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور
کنکور هواشناسی سازمان سنجش سیل تهران زنان شهرداری تهران پلیس سلامت قتل فراجا سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت دلار قیمت طلا خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو ارز قیمت سکه ایران خودرو سایپا تورم
تلویزیون ترانه علیدوستی فیلم سینمای ایران مهران مدیری سحر دولتشاهی کتاب سینما شعر تئاتر صدا و سیما رادیو
کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا روسیه جنگ غزه اوکراین طوفان الاقصی اتحادیه اروپا حماس ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال باشگاه پرسپولیس تراکتور فوتسال تیم ملی فوتسال ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی همراه اول تیک تاک ناسا مریخ فیلترینگ فناوری اپل تبلیغات ایلان ماسک سامسونگ
سلامت روان استرس افسردگی داروخانه پیری دوش گرفتن