جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


فضای جریانها در ...زمان بی زمانی


فضای جریانها در ...زمان بی زمانی
در تعاریف فیزیکی مکان را بدون حرکت ماده نمیتوان درک کرد.مکان محصولی مادی است که با سایر محصولات مادی (از جمله مردم)ارتباط دارد واین محصولات با یکدیگر در روابط اجتماعی که محصول تاریخ است, وارد میشوند وشکل ,کارکرد ومعنایی اجتماعی به مکان می بخشند.از آنجا که جوامع دستخوش دگر گونی های ساختاری هستند وشکل ها وفرآیند های فضایی جدیدی نیز در حال پدیدار شدن است,این شکل وفرآیند فضایی جدید در عصر اطلاعات"فضای جریانها"نامیده میشود.
جامعه اطلاعاتی پیرامون جریانها تشکیل شده است.جریانهای سرمایه, جریانهای اطلاعات, جریانهای تکنولوژی, جریانهای تصاویر, صدا ونماها و...به عبارت دیگر با تاثیرات واقعی تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی فضا(در شکل نوین خود) به تکیه گاه فرآیند ها وعملکردهای مسلط جامعه اطلاعاتی(جریانهای اطلاعات تکنولوژی, نمادها ونشانه ها و.. )تبدیل شده است.اولویت مکان در محیط های پس از مدرن با فاصله گیری زمانی-مکانی تقریبا از بین رفته است.مکان خصلتی توهمی یافته است به سخن دیگر موقعیت های محلی وجهانی به گونه ای جدایی ناپذیری در همبافته شده اند.
"اجتماع محلی, محیطی اشباع شده از معانی آشنا وجا افتاده نیست بلکه بیشتر بیانگر روابط فاصله دار در یک موقعیت محلی است.ادراک بنیادی و یکپارچه از مکان بصورت اجزای پیچیده, متناقض و سردرگم کننده ای چند پاره شده است"(گیدنز)
امروزه آشنایی ومکان بسیار کمتر از گذشته پیوند تنگاتنگ دارند. این قضیه کمتر به پدیده ی غریبگی از مکان وبیشتر به پدیده ادغام در"اجتماعهای جهانی شده"مبتنی بر تجربه مشترک ارتباط دارد.پیدایش رسانه های الکترونیک این جنبه های جابجایی را بی گمان تشدید کرده اند زیرا به سرعت و از راه دور"حضور "را تحت شعاع قرار میدهند.
"هرگز در طول تاریخ فاصله ها ومسافتها تا بدین اندازه بی اهمیت نبوده است.هرگز روابط انسان یا مکان تا به این حد وسیع وشکننده وموقت نبوده است جابجایی بسیار زیاد انسان بر روی زمین(وگاه در زیر زمین)یکی از ویژگی های بارز جامعه فرا صنعتی است. برعکس کشور هایی که هنوز صنعتی نشده اند گویی منجمد شده و یخ بسته اند, جمعیتشان کاملا به یک مکان واحد گره خورده است.خانه به دوشان امروزی ساختمان وخانه ای را که در آن زندگی میکنند در پشت سر میگذارند.خانه نیز به صورت یکی از اقلام جدولهایی در می آید که نرخ جابجایی وگردش چیزها را در زندگی آنان نشان میدهد."(تافلر)
" تحرک مردم را چنان در هم آمیخته است که تفاوتهای بین مردم دیگر به مکان ربط وبستگی شدید ندارد.به این ترتیب می توان گفت که تعهد از ساختار های اجتماعی وابسته به مکان(مثل شهر, ایالت, کشور یا همسایگی)به سمت ساختارهایی(مثل شرکت, حرفه و دوستان)منتقل میشود که متحرک وسیال وعملا غیر مکانی هستند."(تافلر)
"بدین ترتیب تعامل میان تکنولوژی های نوین اطلاعاتی وفرآیندهای کنونی تغییر اجتماعی تاثیر شگرفی بر مفهوم مکان داشته وجنبه های فضایی زندگی روز مره را به نحو چشمگیری تغییر داده است.این تغییرات تصاویر مشابهی از پراکندگی وتمرکز مکانی همزمان را از طریق تکنولوژی های اطلاعات ارائه میکنند.از این رهگذر تعامل میان مکانها, الگوی مکانی رفتار را به شبکه ای سیال از مبادلاتی تبدیل میکند که بنیان ظهور نوع جدیدی از فضاست که فضای جریانها نام دارد."(کاستلز)
""گپ اینترنتی" نه تنها اجازه گذراز حد و مرزها را میدهد بلکه "عدم سکونت" را نیز تشویق میکند چرا که اصولا گپ اینترنتی مرزهایی که عموما با رفتارهای پذیرفته شده وغیر قابل تغییراز یکدیگر مجزا شده اند را مبهم میسازد...عدم سکونت در محلی خاص ونبود ضمانت اجرایی در خود نظمی ,به برزو رفتارهای حاد در گپ اینترنتی منجر میشود."(اسلوین)
● زمان...بی زمان...
درابتدا باید این پرسش را مطرح کنیم که زمان این مفهوم گریز پا که سنت اگوستین را گیج کرده بود, نیوتن را گمراه ساخت, الهام بخش انیشتاین بوده و ذهن های دیگری را به خود مشغول داشت چیست؟! وچگونه در جامعه ما دگرگون میشود؟!
به نظر می رسد که استفاده از اندیشه های کسانی چون لایبنیتس که زمان را نظام توالی چیزها می دانست و میگفت برون چیزها زمانی وجود نخواهد د اشت,به ما کمک نخواهد کرد.به نظر نمیرسد که این مفهوم پردازی روشن و ترکیبی تباینی با دانش کنونی ما درباره مفهوم زمان در فیزیک ,زیست شناسی ,تاریخ و جامعه شناسی داشته باشد. مفهوم زمان در طول تاریخ دستخوش تغییرات شگرفی بوده است وجایگاه آن از طالع بینی نزد بابلیان که سرنوشت انسان را رقم میزد تا انقلاب نیوتنی که در آن زمان مطلق, اصل سامان بخش طبیعت است,تغییر کرده است.در جوامع سنتی محاسبه وگستره زمان بسیار محدود بود زیرا زمان با مکان پیوند داشت اما روند تجدد انقلاب اطلاعات و ارتباطات جامعه شبکه ای وفرآیند مجازی سازی به دو شیوه مختلف به دگرگونی مفهوم زمان پرداخته اند.
● همزمانی- بی زمانی...
"در جامعه شبکه ای از سویی اطلاعات جدید به همراه گزارش های زنده ای که از اقصی نقاط جهان ارسال می شود رخداد های اجتماعی وجلوه های فرهنگی را قرابت زمانی بی سابقه ای بخشیده وارتباط رایانه ای, گفتگو در زمان واقعی را امکان پذیر ساخته ومردم را براساس علایق مشترکی که دارند در گفتگوی نوشتاری تعاملی وچند جانبه گرد هم آورده است. از سوی دیگر آمیختن زمان ها در رسانه ها در یک کانال ارتباطی وبه انتخاب بیننده با طرف ارتباط به ایجاد امتزاج زمانی می انجامد که در آن نه تنها ژانرها با یکدیگر در میآمیزند بلکه از نظر زمانی نیز در افقی مسطح همزمان می شوند که آنرا نه ابتدایی است نه انتهایی و نه ترتیبی."(کاستلز)
"در عصر پست مدرن شکل زمان به سمت خط قائم میل میکند. زیرا وقایع جهان در واکنشی زنجیری بر هم تاثیر می گذارند.چون به نظر می رسد که نسل ها بسیار سریع تر از بیست سال معمول می آیند و می روند.از آنجا که به نظر می آید تمامی نظام های فرهنگی به مهجوریت زود هنگام می رسند و اینکه اطلاعاتی بیشتر در زمانی کوتاهتر پردازش میگردد.
اندی وارهول با این پیش بینی که "در آینده هر کس برای پانزده دقیقه در جهان مشهور خواهد بود"شتاب و دموکراسی حاصل از رسانه های جدید را بیش از حد بزرگ کرد.اما این شعار تا حدودی صحت دارد, هر نسل جدید در دنیای هنر اکنون تقریبا دو سال دوام می آورد.سال اول برای اینکه کشف شود وسال بعد برای اینکه توسعه یابد.جنبش ها وگرایش ها قبل از اینکه بتوانند به بلوغ برسند "سهام ورشکسته "اعلام می شوند.اهمیتی ندارد هنرمند چقدر خوب یا بد باشد وچقدر سریع یا کند بخواهد پیشرفت کند, باید حضور نظام جهانی رسانه ها ومد بودن آنها را به رسمیت بشناسد."(جنکز)
در عصر الکترونیک همه آنچه که به درستی جریان می یابد صرفا اخبارو اطلاعات است .لایه حجیم صنایع وفنون گذشته و موجود در عصر الکترونیک دارای ویژگی شگفت انگیز "همزمانی "می شود. تمام صنایع وفنون همزمان یکدیگر می شوند ومسئله تازه به جای قبول مسئولیت در قبال یکی از آنها مسئله فشار و انتخاب آنها می شود.(مک لوهان)
"تکنولوژیهای جدید ارتباطی " حس حضور" را ایجاد میکنند که مرزهای زمان را در می نوردد وبه طرفهای ارتباط امکان می دهد اطلاعات جدید را وارد بحث کنند یا محدوده ی ارتباط را گسترش دهند.این فشردگی وتحول پدیدار شناسانه زمان را از مقوله ای خطی وتاریخی(کرونولوژیک)به حال بی پایان تبدیل کرده است ومنجر به پیدایش مفهومی جدید از زمان شده که مانوئل کاستلز از آن به عنوان"زمان بی زمان"یاد میکند.بدین ترتیب"انقلاب اطلاعات وارتباطات از طریق فن آوری های جدید موجب شده است که حضور همه جایی (سیالیت)آنی بودن وبی واسطگی, صفات ذاتی زمان شوند"(شایگان)
زهرا غیور


همچنین مشاهده کنید