شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


منتظر بهانه نباشید


منتظر بهانه نباشید
شما والدین وقت زیادی را به تجزیه و تحلیل، ارزیابی، دقت و ‌نگرانی در‌خصوص فرزندتان و رفتارهای او اختصاص می‌دهید.
‌بسیار حساسیت به خرج می‌دهید تا از راحتی و آرامش وی اطمینان خاطر ‌حاصل کنید و از زمان خستگی، گرسنگی و ترس وی آگاه شوید. ‌
اما تاکنون به این نکته توجه کرده‌اید که فرزندتان نیز تمامی حالات و ‌حرکات شما را درک می‌کند؟ آیا می‌دانید که فرزندتان نیز از کردار و گفتار ‌شما تفسیر خاص خود را دارد؟ آیا تا به حال با عصبانیت بر سر یکی از ‌اعضای خانواده فریاد کشیده‌اید که «فریاد نزن»؟
کارشناسان معتقدند برای ارتباط با افراد، بویژه فرزندان در سنین کم نباید ‌منتظر بهانه خاصی باشیم. بدترین حالت این است که آنها فکر کنند دیده نمی‌‌شوند، شنیده نمی‌شوند یا این که از آنها پرسشی نشود. به عبارت دیگر جدا ‌از زندگی والدین و بزرگترها هستند. ‌
آنچه باید با دقت نظر بیشتری مورد توجه قرار گیرد، این است که شما در هر ‌لحظه با هر کلمه‌ای که بر زبان می‌آورید با لحن صدا و حرکات بدن - ‌مشغول برقراری ارتباط با کودکتان و دیگر اعضای خانواده هستید، بدون این که ‌آگاه باشید.‌ما در این بخش قصد داریم به چگونگی ارتباط شما با کودک بپردازیم:‌
شما با هر کلمه‌ای که می‌گویید و به طور حتم با تن صدا و لحنی که به ‌آن می‌دهید، مشغول ابراز فکر و احساسات خود هستید. وقتی با آرامش ‌سخن می‌گویید، یا شتابزده و مضطرب هستید، عصبانی یا ‌خوشحال هستید، به شیوه‌های گوناگون با کودک و اطرافیان ارتباط ‌برقرار می‌کنید.‌
تماس چشمی یا به عبارتی تلاقی نگاه شما بسیار موثر است. وقتی با ‌کودک صحبت می‌کنید، سعی کنید به چشمانش نگاه کنید. حتی اگر در آن ‌هنگام مشغول تماشای تلویزیون هستید. ‌
به این نکته توجه کنید که آیا حالات صورت شما با آنچه بر زبان می‌‌آورید، هماهنگ است یا خیر.‌
جالب است بدانید کودک شما از حالت صورت شما براحتی تشخیص ‌می دهد که با اشتیاق با او صحبت می‌کنید یا در آن لحظه بخصوص ‌حوصله گفتگو با او را ندارید. ‌
حرکات بدن شما نیز زبان خاص خود را ادا می‌کنند. وقتی شما به طرف ‌جلو خم می‌شوید، به این معنی است که میل به ادامه صحبت دارید. و طرز ‌نشستن شما به وقتی که دست به سینه به صندلی تکیه داد‌ه‌اید یا در هنگام ‌صرف غذا مشغول خواندن روزنامه هستید، گویای حالات متفاوت روحی ‌شماست.‌
چه نوع ارتباطی برقرار می‌کنید؟
از چه نوع کلماتی استفاده می‌کنید؟ آیا از کلماتی که حاکی از اقتدار، غرور و محبت است استفاده می‌کنید یا از کلماتی که بیانگر شرم، ‌افسوس و نارضایتی است؟
آیا فرزندتان می‌داند به چه علاقه دارید یا چه چیزی برایتان حائزاهمیت ‌است؟
آیا یک چیز می‌گویید و کار دیگری می‌کنید؟ به عنوان مثال، می‌گویید «تا ‌چند دقیقه دیگر برایت داستان می‌گویم» اما به گونه‌ای رفتار می‌کنید که ‌انگار فراموش کرده‌اید یا خودتان را با کار دیگری مشغول می‌کنید؟
آیا ممکن است قولی بدهید و به آن عمل نکنید؟ یا تهدیدی کنید و متعهد به ‌آن نباشید؟
هرچند وقت یک بار احساس علاقه و عشق، رنجیدگی، سرگردانی، خشم، هیجان، ناامیدی، غرور، لذت و تعجب خود را ابراز می‌کنید و فرزندتان ‌شاهد آن است؟
● چه زمانی ارتباط برقرار می‌کنید؟
باید بدانید ما همیشه و در هر حالی مشغول برقراری ارتباط با ‌اطرافیان هستیم! حتی وقتی مشغول انجام کارهای روزانه هستیم.‌
- صبح: از خواب بیدار می‌شوید، لباس عوض می‌کنید، ‌صبحانه می‌خورید و آماده خروج از منزل می‌شوید.‌
- عصر: استراحت می‌کنید، چیزی می‌خورید، وقت آزاد دارید و خسته و بی‌حوصله هستید.‌
- شب: پدر به خانه می‌آید، وقت صرف شام، وقتی آماده خواب ‌می‌شوید و به رختخواب می‌روید تا وقتی می‌خوابید.‌
● کجا ارتباط برقرار می‌کنید؟
شما هر جایی که با هم هستید به نوعی با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنید. ‌اما نکته اینجاست که فرزند شما دقت می‌کند و متوجه می‌شود که چه ‌مکان‌هایی موجب آرامش ، عصبانیت، تنش یا خوشحالی شما می‌شود. ‌
برای مثال وقتی در منزل خودتان هستید، وقتی به مهمانی رفته‌اید، وقتی ‌در اتومبیل نشسته‌اید، به سوپرمارکت رفته‌اید، به پارک رفته‌اید یا ‌وارد مطب پزشک شده‌اید. حالات خاص روحی برای شما و فرزندتان ‌ایجاد می‌شود و فرزندتان از این تغییرات بخوبی آگاه است و در ‌مواردی قادر به پیش‌بینی و تشخیص آنهاست. ‌
● کودک شما را می‌بیند؟
تصور کنید در حال صحبت تلفنی با فردی هستید. باید توجه داشته ‌باشید که حتی زمانی که کودک تمام لغاتی را که شما مورد استفاده قرار ‌می‌دهید درک نمی‌کند؛ اما از لحن، تن و شیوه صحبت شما احساستان ‌را در آن لحظه درک می‌کند و می‌فهمد که آیا از صحبت کردن با شخص ‌موردنظر خوشحال هستید یا ناراحت یا حتی هیجان‌زده و عصبی.‌
کودک شما بخوبی متوجه احساسات میان شما و همسرتان، دوستانتان، ‌بستگان و پزشکتان است.
حتی به نحوه رفتار و گفتار شما با کودکان دیگر نیز توجه خاصی دارد. ‌
چنانچه به موارد فوق توجه کنید، شاید فکر کنید همیشه باید در موضع ‌دفاعی باشید. در صورتی که این طور نیست.‌
اما سعی خود را بکنید تا دقت بیشتری به امور خود داشته باشید و حتی‌‌الامکان شاداب و خوشحال و مثبت باشید.‌
شاید هم نگران آنچه تاکنون کرده‌اید و تاثیر آن بر فرزندتان باشید. ‌بهتر است آرام باشید و بدانید
هیچ‌کس کامل نیست و شما هم احتمالا تا‌کنون دچار اشتباه‌هایی شده‌اید. زیرا حالات و احساسات گوناگونی را ‌تجربه کرده‌اید.‌
● نگرانی والدین از ارتباطات فرزندان‌
بسیاری از والدین درخصوص مهارت‌های اجتماعی و فعالیت فرزندانشان در جمع ‌نگران هستند. بسیاری از کودکان حتی از جمع‌های کودکانه نیز طرد می‌شوند؛ ‌زیرا از نظر ظاهر، گفتار، رفتار و حرکات با دیگران تفاوت دارند و به ‌عبارتی هماهنگی لازم را ندارند. ‌در بیشتر موارد این ناکامی کودکان در شرکت در اجتماع به ایجاد نوعی ‌استرس و فشار روحی منجر و باعث نگرانی والدین می‌شود.‌
به دلیل اهمیت موضوع در زندگی روزمره و آینده کودک، در این گونه موارد ‌نکاتی را به شما ارائه می‌کنیم:‌
وقتی مردم در کنار فردی احساس ناراحتی می‌کنند که او تفاوتی با ‌دیگران داشته باشد. چنانچه فرزند شما براحتی نتواند با دیگران ارتباط ‌برقرار کند یا در اجتماعات اختلال ایجاد کند، از طرف دیگران پذیرفته ‌نمی‌شود. شاید هم چالش‌هایی ایجاد می‌کند که موجب پذیرفته نشدن از سوی ‌دیگران می‌شود. می‌دانیم ممکن است شما بگویید این طور نیست، ‌اما بپذیرید که این موضوع حقیقت دارد. ‌
در جامعه برای هر فردی اتفاق می‌افتد که گاهی در جمعی پذیرفته نشود ‌یا مورد بی‌مهری واقع شود. در چنین صورتی اول از همه خود فرد ‌احساس راحتی نمی‌کند.‌
در بسیاری از شرایط نیز خود ما تمایلی به برقراری ارتباط با دیگران را ‌نداریم. شاید این اتفاق در مهدکودک، دبیرستان، دانشگاه یا حتی محل ‌کار ما و هر جای دیگری رخ دهد. ‌
بسیاری افراد صرف‌نظر از سن و سال وقتی با افرادی روبه‌رو می‌شوند ‌که از نظر ظاهری، مادی، تحصیلی و فرهنگی با آنها متفاوت هستند، ‌احساس خوبی ندارند و مایل به برقراری رابطه با آنها نیستند. در مواردی ‌نیز این تمایل نداشتن به نادیده گرفتن عدم دعوت در بازی و ‌فعالیت‌های گروهی منجر می‌شود.
مساله اصلی در این قسمت واکنش به تفاوت‌هاست، اما نحوه برخورد با ‌این تفاوت‌ها مساله دیگری است که به طرق و شیوه‌های گوناگونی ابراز ‌می‌شود و نقش شما به عنوان والدین در این میان بسیار قابل ملاحظه ‌است.‌
● به قابلیت‌ها و تمایلات فرزندتان بها دهید
باید مهارت‌های اجتماعی کودکان را بتدریج پایه‌ریزی کرد. شاید کودک ‌شما در رشته‌هایی مانند هنر، موسیقی، بازی یا پیاده‌روی استعداد و ‌قابلیت‌هایی داشته باشد. ‌
گاهی اوقات والدین به اشتباه تصور می‌کنند که برای این که جمع ‌فرزندشان را بپذیرد، باید او را مانند دیگران بار بیاورند. در صورتی که ‌شما باید آنچه در کودکتان وجود دارد و زمینه رشد دارد را یافته و ‌پرورش دهید. اگر از فوتبال بدش نمی‌آید؛ اما قابلیت‌های فعالیت‌های تیمی و ‌گروهی را ندارد، به پرورش آنچه واقعا در وجود اوست بپردازید، نه ‌این که اور ا وادار به فوتبال کنید. ‌
● موفقیت‌ها بتدریج حاصل شود
وقتی با توافق فرزندتان هدفی را در نظر می‌گیرید، نخواهید او را وادار ‌کنید تا بسرعت به هدف برسد؛ زیرا در چنین مواردی اصولا ناکامی ‌ایجاد می‌شود. رسیدن به هر هدفی با گام‌های کوتاه اما استوار دائمی و ‌پایدارتر است. ‌
سعی کنید اهداف کوتاه‌مدت و دست‌یافتنی را برای فرزندتان تعیین کنید ‌تا بارسیدن به آنها انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر پیدا کند. در این راه ‌نیز نیازهای او را همواره به یاد داشته باشید و توقع بیش از توان او ‌نداشته باشید.‌
وقتی وارد جمعی می‌شود، انتظار نداشته باشید با همه ارتباط برقرار کند. ‌در گام اول همین که سلام کند یا حتی بتواند با یک نفر صحبت کند، کافی ‌است بتدریج می‌آموزد که با دیگران چگونه رفتار کند. ‌
● همه نیاز به یادگیری و آموزش دارند
ممکن است شما بخواهید با والدین دیگر، معلمان، مدیر و ناظم مدرسه ‌نیز درباره فرزندانتان صحبت کنید. بسیاری افراد در این زمینه آگاهی ‌لازم را ندارند. شاید هم نگران هستند که گفتار یا رفتار اشتباهی از آنان ‌سر زند. شاید نمی‌دانند فرزند شما قادر به انجام چه کارهایی است و ‌از عهده چه کارهایی برنمی‌آید. ‌
نحوه صحیح ارتباط نیاز به تمرین، تکرار و خوش‌بینی دارد. در ضمن ‌نیاز به صرف زمان بسیار دارد. پس خود شما نیز که الگوی فرزندان ‌هستید، با کمترین بی‌مهری یا اشتباهی از صحنه خارج نشوید. ‌
با هر مشکلی به عنوان یک مانع رفتار نکنید، بلکه به عنوان یک چالش ‌قابل حل رفتار کنید. بپذیرید که برخی افراد گرم و صمیمی و آگاه از ‌مهارت‌های اجتماعی هستند و برخی دیگر این گونه نیستند و هرگز ‌هم نخواهند بود و قابل تغییر هم نیستند. پس جهان و زندگی را همین ‌گونه که هست بپذیرید و این موضوع را به فرزندان نیز آموزش دهید.
● آموزش ارتباطات اجتماعی از سنین کم
برخی والدین تصور می‌کنند فرزندشان در کودکی مشکلاتی در زندگی و ‌برقراری ارتباطات اجتماعی دارد که با گذشت زمان به خودی خود برطرف می‌شود. در صورتی که این طور نیست و اگر هم باشد، این ‌مسائل مستلزم پرداخت بهای سنگین و ضربات روحی بسیار است. پس بکوشید کودکان را از سنین پایین وارد دنیای اجتماعی کنید. مهد کودک ‌نیز یکی از این نمونه‌های گروه‌های اجتماعی است.‌
● از نکات منفی فاصله بگیرید
بر ناتوانی‌های فرزندتان تاکید نداشته باشید. این کار به اعتماد به نفس و ‌عزت نفس او خدشه وارد می‌کند. ‌بدانید که هر کودکی نقاط قوت و نقاط ضعفی دارد. شاید فرزند شما برخی ‌از کارهای دیگران را نتواند انجام دهد، اما استعدادهایی نیز دارد که ‌دیگران از آن بی‌نصیبند.
سعی کنید بر آنچه می‌خواهد و می‌تواند انجام دهد، تمرکز و تاکید داشته ‌باشید. ممکن است این موارد برای زندگی او کافی نباشند. اما بقیه موارد ‌را نیز بتدریج خواهد آموخت. ‌
مترجم : سحر کمالی نفر
منبع: child.com
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید