پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

چرا باید آینده‎ی دور دست را شبیه‌سازی ‌کنیم؟


چرا باید آینده‎ی دور دست را شبیه‌سازی ‌کنیم؟
در دوران کودکی هر گاه کاری را که باید انجام می دادیم، بر اثر غفلت یا بازی گوشی فراموش می کردیم و انجام نمی دادیم و به پیامدهای آن دچار می شدیم، بزرگترها عبارتی قدیمی اما آشنا را به ما می گفتند:”علاج واقعه را پیش از وقوع باید کرد!“ و امروز دریافته‎ایم که یکی از مهمترین پرسش‎های انسان معاصر این است که آیا نسل‌های کنونی می‌توانند با در نظر گرفتن منافع خودشان، برای زنده ماندن در آینده اقدامی جدی کنند؟
برخی از دانش‌پژوهان می‌گویند که ما در درون خودمان یک انگیزه ناآگاهانه برای از بین بردن خودمان داریم که نهایتاً موفق می‌شود و سبب نابودی نسل بشر می شود. جالبتر این که حتا برحی معتقدند لحظه‎ی نابودی جهان، درست همان زمانی است که ما به اوج تکامل رسیده‎ایم! برخی از مردم نیز معتقدند که قدرت‌هایی نامرئی از ما محافظت می‎کنند و این قدرت‎ها به ما کمک می کنند تا موفق شویم و بر دنیا تسلط یابیم. بنا براین باز هم زنده خواهیم ماند و بر روی این کره خاکی دوام خواهیم آورد. اما بقیه از این هراس دارند که اگر ما خانه خود یعنی این دنیا را تغییر دهیم یا آلوده کنیم به گونه‎ای که دیگر جایی برایمان قابل سکونت نباشد، یا این که یک بیماری ویروسی یا یک برخورد فاجعه‌آمیز با یک جسم آسمانی برای کره زمین در پیش باشد؛ آن وقت مهار واقعیتی که با آن رو به رو خواهیم شد، چندان ساده نخواهد بود و باید از هم اینک کاری انجام دهیم.
اکثر مردم فرض می‌کنند (یا حداقل امیدوارند) که ما بینش، توانایی، انگیزه و میل آن را داریم که برای موفق شدن و ادامه حیات؛ هرچه را که لازم است انجام دهیم. اما چه این کار را انجام دهیم و چه ندهیم، انسان‌ها می‌توانند در هر کدام از این سناریوها نتایج آن را در ذهن خود تصور کنند.
اگرچه این شبیه‌سازی‌ها نمی‌توانند تمام عناصر آنچه را که مطرح می‌‌کنند، یکپارچه سازند؛ ولی برای مدلسازی از رخدادهای آینده به‎کار گرفته می‌شوند و یا برای مدلسازی اوضاع، و انواع سناریوها کاربرد دارند. هدف اصلی آن‌ها پیوسته تحت تأثیر پیشرفت‌های آینده که پیش‌بینی نشده‌اند، قرار دارد.
اگر نسل بشر قرار است زنده بماند، باید فجایع را شبیه‌سازی کند تا بتواند جلوی آن را بگیرد. اگر به خودمان اجازه دهیم که سیاره خود را آلوده کنیم؛ شرایط لازم برای پراکنده شدن یا نابودن شدن خود را مهیا کرده‌ایم. اگر جو زمین آلودگی رادیواکتیوی حاصل از یک جنگ یا حادثه‌ی هسته‌ای را در دنیا بخش کند، این امر رخ خواهد داد. اما امکان عدم انتشار هوا وجود ندارد زیرا به طور کلی نمی توان هوا را قرنطینه نمود زیرا تغییرات جوی، باد، حمل و انتقال انسان‌ها، کالاها و خدمات در نقاط مختلف دنیا استمرار دارد.
قطعاً‌ به شبیه‌سازی‌های تجربی نیاز خواهیم داشت تا ارگانیسم‌های مرگبار را مشخص کنیم، جدا کنیم و خنثی کنیم. برای جلوگیری یا کاهش آثار برخورد یک سیاره کوچک با منظومه خورشیدی یا زمین چه کارهایی می‌توان انجام داد؟ ما می‌توانیم مسیر فعلی یا پیش‌بینی شده‌ی یک جسم آسمانی خطرناک را ضمن استفاده از مشاهدات فضایی و یا محاسات ریاضی، شبیه‌سازی کنیم. یکی از پیشنهادها حاکی از این است که یک موشک هدایت‌شونده با یک کلاهک هسته‌ای با چاشنی پرتاب شود تا جسم آسمانی در حال نزدیک شدن را منهدم کند یا مسیر آن را عوض کند که زمین در خطر نباشد. این کار نیز نیازمند شبیه‌سازی است مردم ممکن است به این نتیجه برسند که نمی‌توانند برخورد را باز دارند و صرفاً‌ می‌توانند از نابود شدن نسل بشر جلوگیری کنند. این کار نیازمند شبیه‌سازی آثار ممکن تخریب‌کننده این برخورد می‌باشد. تنها چاره کار این است که تا حد ممکن از زندگی انسان حمایت شود؛‌ شاید با صدها هزار پناهگاه برای حمله‌های هوایی در تمام زمین یا دیگر روش‌های حمایتی؛ و یا متمرکز شدن بر اینکه افراد کافی زنده بمانند تا نسل بشر منقرض نشود. شاید به اندازه کافی؛ مواد ژنتیکی حفظ شود تا ربوت‌های سالم و از پیش برنامه‌ریزی شده نسل ما را مجدداً‌ به‌وجود بیاورند ـ یک سناریوی نه چندان امیدبخش که مستلزم انواع شبیه‌سازی است؛ و تمام این سناریوپردازی‎ها درست زمانی دارد روی می دهد که فاصله‎ی ما با خطر از هر زمان دیگری کمتر شده است. خود نمی دانیم که در حال برنامه‌ریزی و انتظار برای یک واقعه‌ی مرگبار هستیم.
آن‌هایی که معتقدند آینده انسان تحت سلطه‌ی یک نیروی ماوراء طبیعت یا به دست خدا می‌باشد؛ ممکن است بگویند که این برنامه‌ریزی‌ها فایده‌ای ندارد؛ چرا که مردم سعی دارند چیزی را عوض کنند که اجتناب‌ناپذیر است. اما این برنامه‌ریزی را نمی‌توان انجام نداد؛ زیرا لازمه‎ی وجود انسان بر روی این کره‎ی خاکی همین برنامه ریزی است، در غیر این صورت چه تفاوتی میان انسان و دیگر جانورانی که بر روی این زمین زندگی می کنند، وجود دارد؟ و یک بعد مهمتر در رفتار بشری می‌باشد. برای آن‌هایی که هم معتقدند آینده از پیش تعیین شده است و هم معتقدند انسان‌ها محکوم به نابودی هستند؛ هر چه که بقیه در این گیر و دار انجام می‌دهند پوچ و بی‌معناست.
و بالاخره به آن‌هایی می‌رسیم که می‌گویند می‌توانیم موفقیت‌هایمان را توسعه ندهیم ولی نه از راه اینکه هر چیز را به حال خود رها کنیم، تصادفی بدانیم و ... بلکه به بهترین نحو عاقلانه‌ای که ممکن است، برنامه‌ریزی را انجام دهیم. شاید به آن اندازه‌ای که دوست داریم موفق شویم و یا شاید نشویم. شاید قادر به ادامه حیات با وجود وقایع غیرمنتظره یا فجایعی که در دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم رخ می‌دهد، باشیم یا شاید هم نباشیم. اما همانند موجوداتی که خودآگاه هستند یا آگاهی‌های زیادی کسب کرده‌اند، می‌توانیم آنچه را که به نفعمان است و باعث زنده‌ ماندن ما در آینده است انجام دهیم. این جهان نیازمند تفکر سازمان یافته، برنامه‌ریزی و اقدام جمعی است که هنوز در اکثر کشورها حاصل نشده است ـ اما کم و بیش در سطح جهانی دیده می‌شود. شبیه‌سازی بخش ضروری این برنامه‌ریزی است، البته اگر هدف، رسیدن به همکاری جهانی جهت رفع اختلاف‌های جهانی باشد؛ آن وقت این برنامه‎ریزی معنا و مفهوم خواهد یافت. همکاری و تفاهم قطعاً لازم خواهد بود، به ویژه اگر مردم می‌خواهند شانس زنده ماندن خود را با وجود بیماری‌های جهانی، حوادث تروریستی و یا برخورد اجسام آسمانی؛ افزایش دهند.
http://ictarticle.blogfa.com/


همچنین مشاهده کنید