شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


پول ملی همچنان در دست مطالعه و بررسی صفرهای دردسرساز


پول ملی همچنان در دست مطالعه و بررسی صفرهای دردسرساز
مدتی قبل برادر عزیزی پیشنهاد کرد، به تقلید از کشور ترکیه ۳صفر از واحد پول ایران حذف شود با این توصیف ۱۰.۰۰۰ریال می شود ۱۰ریال.
صرف نظر از اینکه تا چه حد پیشنهاددهنده این طرح از مسائل علم اقتصاد آگاه است بیان این مطلب حکایت از یک نوع جو زدگی دارد که گوینده آن بدون درنظر گرفتن ضرورت کار و بدون درنظر گرفتن تبعات آن، اقدام به بیان این پیشنهاد عجولانه به تقلید از دولت ترکیه کرده است.
شما تصور کنید از فردا ساختمانی که ۱۰۰.۰۰۰.۰۰۰تومان قیمت داشته است را بگویند: ۱۰۰.۰۰۰تومان قیمت دارد.
فردی که در بانک ۲۰.۰۰۰.۰۰۰تومان پس انداز داشته بگویند ۲۰.۰۰۰تومان پول دارد.
تراز مالی حساب شرکتها ادارات و وزارتخانه ها که مثلاً ده میلیارد ریال می شده است را بگویند ده میلیون ریال شده است و یک اسکناس هزار تومانی را بگویند یک تومان و یا ۱۰ریال.
چنین طرح عجولانه ای که به حدی نابجاست که هیچ مسئولی و متخصصی حتی رغبت به نقادی آن هم نکرده است.
اگر طبق اظهارات برخی مسئولان، هزار تومان را بگوئیم یک تومان، ولی مقصودمان همان هزار تومان باشد، که امریست متناقض و نشدنی ضمن آنکه این طرح هزاران میلیارد تومان هزینه و میلیاردها تومان عواقب ناگوار دارد که اهل فن بهتر می دانند! ولی بهرحال ما با ارزش بسیار کم ریال و صفرهای زیاد و دست و پاگیر آن مواجه هستیم و در آینده نیز این معضل بزرگتر خواهدشد.
راه حل چیست؟ ما از هم اکنون باید به فکر حل این مشکل باشیم تا حسابداران دولتی و بانکها بتوانند نفسی بکشند و در آینده مجبور نباشیم ۳تا۶صفر را برداریم. اگر ما به تاریخچه پول نگاهی بیاندازیم می بینیم بسیاری از راه حلهای عامیانه از طرحها و اظهارنظرهای متخصصان و یا مدعیان تخصص، کارگشاتر بوده و بسیاری از معضلات را با گذشت زمان مرتفع کرده است.
از آن جمله است واحد پول شاهی که مساوی (۵۰ دینار) و کلمه ده شاهی که مساوی پانصد دینار بوده است و مردم در محاورات خود استفاده می کردند. سکه (۲۰۰ دیناری) یا شاه عباسی که معروف شده بود به یک عباسی و براساس آن هزار دینار می شد (۵ عباسی)، (۵۰۰۰ دینار= ۲۵ عباسی). از سال ۱۳۱۰ که واحد پول ایران همین ریال فعلی گردید، مردم به یک ریال یک قران هم می گفتند. (۵ قران یا ۵ زار)، (۲ ریال یا ۲ ذار). هر (۱۰ ریال) در سال ۱۳۱۰ (ه.ش) معادل یک تومان قرار گرفت و واحد تومان، واحد غیررسمی کشور شد و تاکنون نیز باقیست. یعنی عملا واحدهایی مثل صنار و دینار و شاهی و قرآن و غیره خود به خود ولی به مرور زمان به بوته فراموشی سپرده شدند و ریال فعلی و تومان جای آنرا گرفت.
تا ۲۰ سال پیش مردم یک ریالی، دو ریالی و پنج ریالی را حداقل برای تلفن زدن می دیدند یا اینکه با یک سکه یک تومانی یعنی (۱۰ ریالی) و (۲۰ ریالی) می توانستند یک عدد نان یا یک آدامس یا شکلات بخرند. ولی ارزش ریال کم کم آنقدر سقوط کرد که امروزه افراد زیر ۲۵ سال یک ریالی را ندیده اند و سکه های یک تومانی و پنج تومانی و دو تومانی را شاید بسختی بیاد آورند.
ولی افراد زیر ۱۵ سال قطعاً سکه های یک تومانی و دو تومانی بزرگ را ندیده اند. شاید سکه های یک تومانی و دو تومانی که به اندازه سکه های یک ریالی و دو ریالی ضرب شده را برای تلفن دیده باشند. سپس سکه های (۲۵۰ ریالی) یعنی (۲۵ تومانی) و (۵۰۰ ریالی) یعنی (۵۰ تومانی) ضرب شد که خود سکه های (۲۵۰ ریالی) جدید، هم اکنون به اندازه سکه های (۲ ریالی) قدیم ضرب شده است. وقتی عملا فرزندان ما این سکه ها را ندیده اند و سکه های ۵۰۰ ریالی به اندازه سکه ۵ ریالی ضرب شده است و عملا تومان به جای ریال نشسته است، چه دلیلی دارد ما صحبت از ریال کنیم؟
حتی وقتی با سکه یک تومانی و دو و پنج و ده تومانی نمی توان چیزی خرید چه لزومی دارد ما آنها را (۱۰ ریال) و (۵۰ ریال) و یکصد ریالی بخوانیم؟ درحالی که برای آنها ریال واژه ناشناخته ای است!
الان وقت آن رسیده که بدون بوق و کرنا و ژستهای متخصصانه، خیلی راحت واحد رسمی پول ایران را تبدیل به همین تومان غیررسمی که مردم ما به آن عادت دارند کنیم. با این کار یک صفر از پولها حذف می شود بدون آنکه دارایی کسی یا ارزش اموال کسی نزول کند و بدون آنکه نگران تأثیرات روحی و روانی آن باشیم. همانگونه که درسال ۱۳۸۶ ریاست محترم جمهور نیز به جای استفاده از ارقام نجومی بودجه با واحد ریال، آنرا با واحد تومان به مجلس ابلاغ کردند.
متأسفانه این برادر عزیز می گوید: ۳ تا صفر را کم کنیم و بعدا برای آنکه تبعات روانی نداشته باشد صفرها را کمرنگ بنویسیم تا کم کم حذف شوند. شما را به خدا آیا ایشان برای کره مریخ صحبت نمی کند؟ بالاخره این آقا که می خواهد در نانوایی اسکناس هزار تومانی را بدهد و چند تا نان بگیرد، یک اسکناس یک تومانی می دهد یا هزار تومانی؟ الباقی آنرا باید پنج ریالی بگیرد یا پانصدتومانی که (۵.۰۰۰ ریال) است؟
تکلیف این همه پولهایی که یکدفعه باید عوض شود چه می شود؟ تکلیف محاسبات بانکها و محاسبات مالی مؤسسات و صورت حساب های مردمی در بانک ها چه می شود. ولی وقتی هزار تومان ما همان هزار تومان باشد نه تأثیر روانی بر جا دارد نه به سیر نزولی سقوط ارزش پول کمک کرده ایم و نه لازم است اسکناسهای فعلی را عوض کنیم.
فقط کم کم پولهایی شبیه به همین پولها را با یک صفر کمتر با همین شکل و شمایل وارد بازار می کنیم که بجای کلمه (ریال) کلمه (تومان) روی آن نوشته شده. بنابراین مردم جامعه همزمان از همان(۱.۰۰۰ تومانی) به معنای (۱۰.۰۰۰ ریالی) و (۵۰۰ تومانی) به معنای (۵.۰۰۰ ریالی) و یکصد تومانی به معنای هزار ریالی استفاده می کنند و در کنار آن از اسکناسهای (۱.۰۰۰ تومانی) و (۵۰۰ تومانی) با یک صفر کمتر نیز استفاده می کنند، ضمن آنکه هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و تورم و سقوط پول و نگرانی و تشویش و بهم ریختن معاملات مردم نیز رخ نمی دهد. تاثیرات روانی مثبت هم دارد، زیرا آنوقت می گوییم: هر دلار ۹۲۰ تومان و نه ۹۲۰ ریال چون مردم عملاً ریال را از چرخه زندگی خود خارج کرده اند در محاوراتشان عملاً هیچ تغییری رخ نمی دهد. ولی در ادارات رسمی و بانکها اعداد و ارقام نجومی کاهش بسیار ملموس و کارسازی پیدا می کند.
زیرا دقیقاً مشکل ما، امروز صورتحسابهای نجومی در محاسبات و بودجه است، و اگر نه مردم مشکلی ندارند. البته بیان ارقام نجومی برای یک کالای کوچک نیز بسیار زشت است و مردم نیز عملاً در کارهای روزمره خود ریال را حذف کرده اند و برای خرید یک قوطی کنسرو فروشنده نمی گوید ۱۲.۰۰۰ ریال می گوید ۱.۲۰۰ تومان!
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید