شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


تأثیر مهارت های فنی و ادراکی در بداهه پردازی


تأثیر مهارت های فنی و ادراکی در بداهه پردازی
بداهه زمینه ای است که می تواند جامعه را به سوی توسعه پایدار فرهنگی و هنری و اجتماعی سوق دهد
بداهه پدیده، اتفاق یا فرآیندی است که انسان بدون آمادگی و مبتنی بر خلاقیت در حیطه های کلامی، تجسمی، فضایی، حرکتی و غیره متجلی می کند. در این جا می خواهیم به ارتباط بهره هوشی یا (IQ) و نبوغ بپردازیم و بررسی کنیم که اگر این ارتباط مثبت باشد پس بداهه امری خارج از آموختن است یعنی فقط فرد با (IQ) بالا دارای نبوغ است و نیز ارتباط نبوغ با بداهه را بررسی نمائیم و ببینیم چه عواملی باعث به وجود آمدن بداهه می شوند. به زبان ساده و عامیانه خلاقیت یعنی این که هر کسی بتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. ولی تعریف علمی خلاقیت عبارت است از تمام فرآیندها و سیر مراحلی که سبب افزایش توانمندی فرد می گردد تا بتوانند زندگی بهتر و سالم تری داشته باشد.
در خیلی از کتب خلاقیت و بداهه پردازی مترادف هم ذکر شده اند و در بعضی کتب هم دارای تفاوت هستند اما نه چندان چشمگیر. اما باید گفت فرد بعد از آشنایی با خلاقیت و وارد شدن به این مقوله به ظهور رساندن توانمندی خود می تواند سئوالاتش را شخصاً حل کند در این حالت شخص نبوغ خلاقیت پیدا کرده است. دکتر کردی در تعریف نبوغ می گویند: نبوغ درجه بسیار عالی وخاصی از هوش و توانمندی فرد است که به او اجازه انجام کارهای خارق العاده را می دهد ولی هوش و نبوغ مبنای ارتباطی ندارند یعنی صرفاً انسان های نابغه آدم های فی البداهه نیستند. نبوغ درجه عالی از هوش است. هوش و استعداد توانمندی های بالقوه و بالفعل افراد نسبت به رفتارهای مختلف در محیط اجتماعی است و هدف تغییر و حرکت این توانایی ها از بالقوه به بالفعل است. حالا می خواهیم بدانیم در چه کسانی امکان بروز بداهه بیش از سایرین است. به طور کلی این امکان در افرادی که راحت هستند و احساس خوبی دارند زیاد است و باید توجه داشت که هر قدر درجه اضطراب فرد بالاتر رود، دریچه های سانسور در فرد بیشتر می شود پس بداهه به نوعی با بهداشت روانی فرد هم مرتبط است.
احساس یک فرد در یک محیط و فضای توأم با طنز بیشتر در جهت فی البداهه حرکت می کند تا محیطی که خشک و رسمی است در نتیجه دریچه های سانسور در فرد کمتر خواهد شد. فنون تدریس دارای اصول چهارگانه ای می باشد که یکی از آن ها بداهه پردازی است. این اصل را اولین بار فردی در نظام آموزش اروپایی مطرح می کند و این گونه بیان می دارد که بداهه پردازی در موسیقی یا در علم خاصی نیست بلکه در همه زمینه ها وجود دارد در برخوردها در ارتباطات در کلام و غیره و به طور کلی تمام مراحل زندگی مملو از بداهه پردازی است و صرفاً به یک امر خاصی اختصاص پیدا نمی کند. بداهه پردازی مختص یک شخص خاص نیست و هرکسی می تواند بداهه پرداز باشد.
اصل دیگر در مورد بداهه پردازی به این مسأله اشاره دارد که در تمام علوم بداهه پردازی بحث اصلی می باشد. اصل بعدی در بداهه پردازی هم فردی هم گروهی بودن آن است. در واقع در آموزش های گروهی اثر بداهه پردازی بیشتر از آموزش های فردی است. همچنین در بداهه توجه به انگیزه های افراد اصلی مهم است، خصوصاً در ارتباطات اجتماعی که ایجاد انگیزه بسیار اهمیت دارد. انگیزه ها در هر کسی وجود دارد ولیکن متفاوت است. انگیزه های بچه ها سطحی و انگیزه های بزرگترها پیشرفته تر است. از اصول دیگر که در بداهه پردازی مهم است، توجه به موقعیت هاست یعنی افراد باید در موقعیتی خاص قرار بگیرند تا قدرت بروز توانمندی های خود را داشته باشند.
لازم به ذکر است که تفاوت های فردی هم سهم مهمی در ایجاد توانمندی های گوناگون در بداهه پردازی دارند. توانمندی های افراد را می توان شناخت اما نه به طور کامل. در این ارتباط اصلی به نام اصل هویت مطرح می شود یعنی آزادی دادن به فرد. آزادی در فرضیاتی که بیان می شود و از این طریق توانمندی افراد مشخص می شود. اصل بعدی در بدیهه پردازی بعد عاطفی است که از بعد عقلی مهم تر است به خصوص رفتار عاطفی که فرد از خود نشان می دهد بسیار مهم است. خودساخته هایی که فرد بیان می کند هرچند که ممکن است غیرواقعی باشند اما نشانه رشد و توانمندی اوست. در بداهه پردازی و خلاقیت قیاس یکی از عناصر است که در یادگیری و یاددهی می تواند بسیار مفید واقع شود و زمینه رشد افراد را فراهم کند.
پس قیاس در بداهه پردازی یکی از اصول مهم است که ممکن است عقلی باشد یا شخصی. نبوغ زمینه ای شخصی، ذهنی و هوشی در بداهه پردازی است. ولی بداهه پردازی تنها به نبوغ بستگی ندارد بلکه مهارت های فنی و ادراکی و انسانی و کاربرد هوش های چندگانه ذهنی در بداهه مؤثرتر است. بداهه پردازی رفتاری است که برای یک شکل هنری و یک صورت و حالتی از زندگی به وجود نخواهد آمد بلکه در همه جنبه های زندگی می تواند توقف و تجلی پیدا کند. بداهه پردازی به توانایی و مهارت های نوین دیدن، نوین شنیدن و پردازش اطلاعات کاربردی بستگی کامل دارد. اصول بداهه پردازی زمینه های ورود و تفکر بداهه هستند که می بایستی مورد توجه قرار بگیرند. بداهه پردازی امری فردی و گروهی است که می تواند به صورت عمیق و همه جانبه جامعه را تحت تأثیر خود قرار دهد.
سه اصل انگیزشی در بداهه پردازی عبارتند از اصل توجه به بعد عاطفی فرد(به ویژه کودکان و نوجوانان) اصل توجه به انگیزه های افراد و اصل توجه به موقعیت فرد. در بداهه موقعیت شناسی درونی و بیرونی یک ماتریس شناختی و عاطفی را در ذهن به وجود می آورد که براساس این ماتریس چند بعدی عاطفی شناختی رفتاری، رفتارهای نمایشی، تجسمی، موسیقایی و بدن حرکتی بداهه پردازی بروز می کند و نمودار می شود در بداهه پردازی بعد عاطفی از بعد عقلانی مهم تر است و می بایستی در پردازش اطلاعات، تربیت حسی و عاطفی از آن استفاده های عینی شود که در تعلیم و تربیت انجام می گیرد. کشف شهود روانی زمینه ای در جهت تقویت بداهه پردازی به ویژه با تأکید بر شناخت مبتنی بر کشف و شهود است.
بر همین اساس فرصت های مبتنی بر کشف و شهود برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان می تواند زمینه های بداهه پردازی را ایجاد نماید و از دانش نبوغ و توانمندی های ذهنی بسیار مؤثرتر است. قیاس زیربنای پیدایش اندیشه ها، افکار فی البداهه و تجارب فی البداهه در درون ذهن است. بر این اساس بایستی ارزشیابی قیاسی شخصی، قیاسی جمعی و قیاسی استعاره ای را به عنوان سه مرحله رسیدن به این دستاوردهای اصیل و پایدار مورد توجه و تأکید کلیدی مجامع و محافل علمی دانشگاهی قرار داد. رویکرد پرداخت به بداهه زمینه ای در جهت تفکر خلاقیت در کلیه ابعاد سنی، اجتماعی و شخصیتی می باشد. به همین دلیل در کلیه کتاب ها و زمینه های درسی باید از آن استفاده کرد. بداهه زمینه ای است که می تواند جامعه را به سوی توسعه پایدار فرهنگی و هنری و اجتماعی سوق دهد.
پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید