پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا

عماد مغنیه؛ چریک نابغه


عماد مغنیه؛ چریک نابغه
چند دقیقه ای از ۱۱ شب سه شنبه۱۲ فوریه گذشته بود که یکی ازژنرال ها، پیغام کوتاهی را به دست ایهود باراک داد. باراک، نگاهی به این پیغام پنج کلمه ای انداخت، لب هایش را به هم فشرد، سپس رو به خبرنگارها کرد و توضیحات پیرامون سفرش به ترکیه را ادامه داد. این پیغام کوتاه، خبر می داد که «عماد مغنیه»، فرمانده نظامی شماره یک حزب الله، ترور شده است. اما باراک، واکنش خاصی نشان نداد؛ شاید چون از پیش خبر داشت، و شاید هم بیش از حد شوکه شده بود.
یک ساعت پیش، مردی کوتاه قد با ریش های پرپشت، در ماشین بمب گذاری شده اش کشته شد؛ و اولین گزینه ای که انگشت اتهام این ترور به سمتش نشانه می رفت، موساد بود: سرویس اطلاعاتی اسرائیل که حدس زده می شود این مرد را با کارگذاشتن یک بمب کشته است.
خبر به سرعت پخش شد: این مرد، عماد مغنیه بوده است، که یکی از نوابغ چریکی محسوب می شد. «رابرت بائر»، مأمور اسبق سیا که سال ها مسئول پیگیری پرونده مغنیه بوده است، می گوید: «مغنیه احتمالاً باهوش ترین و تواناترین کسی بوده که ما تا به حال با او برخورد کرده ایم.»
در حین شادمانی اسرائیلی ها، لبنان در یک تشییع وسیع در بیروت به سوگ مغنیه نشست. مادر مغنیه، ام عماد، در میان انبوهی از زنان چادربه سر نشسته بود: چهره ای تنها و محزون، در حالی که سوگواران در اطراف او، عکس قهرمانشان را بر سر دست گرفته بودند. او می گوید: «کاش پسران دیگری هم داشتم که راه او را دنبال می کردند.» آهی می کشد و می گوید که هیچ عکسی از پسرش (حتی از کودکی او) ندارد، زیرا «عماد» همه عکس ها را با خود برده بود. عماد، سومین پسری است که او در بمب گذاری خودرو از دست می دهد.
با جایزه ۲۵ میلیون دلاری که برای سر او تعیین شده بود، «عماد مغنیه» همواره گوش بزنگ و مراقب بود. حتی برخی می گویند که یک جراحی پلاستیک هم به او کمک کرده بود تا از دام آمریکایی ها و اسرائیلی ها بگریزد؛ آنها «مغنیه» را به چندین مورد هواپیماربایی و دیگر حملات خونین که به کشته شدن صدها آمریکایی و اسرائیلی در خاورمیانه و حتی آمریکای جنوبی منجر شده، متهم می کردند.
«عماد» به زندگی در خطر عادت داشت، و هنگامی که سه شنبه پیش در محل اقامت خود در دمشق آب میوه مزمزه می کرد، شاید دلیلی برای نگرانی نمی دید. روابط خوبی که با همه حاضران در آن جلسه داشت، و حضور رهبران همه گروه های نظامی مستقر در دمشق در آن جلسه، جایی برای نگرانی باقی نمی گذاشت.
ساعت ۳۰:۱۰ شب، تصمیم می گیرد که به خانه برگردد. با میزبان خود، دست می دهد و روبوسی می کند، و در دل شب گم می شود. چند دقیقه بعد، در پاجیروی نقره ای خود در یکی از خیابان های اطراف نشسته است، که انفجاری مهیب و کرکننده ماشین او را تکه تکه می کند و «عماد مغنیه» کشته می شود.
طبق نظر منابع اطلاعاتی اسرائیل، بالشتک صندلی راننده با یک بالشتک دیگر حاوی مقدار کمی از مواد منفجره بسیار قوی، عوض شده است. اسرائیل، ضمن ابراز خوشحالی از این اتفاق، هرگونه دست داشتن در ترور را رد می کند. از سوی دیگر، حزب الله، «اسرائیلی های صهیونیست» را به کشتن «برادر مجاهد» متهم می کند، و اعتقاد دارد که این مواد منفجره در یک ماشین دیگر و از طریق ماهواره منفجر شده است.
یکی از شاهدان می گوید: «سرش را در دست گرفتم، صورتش را بوسیدم و با او وداع کردم. صورتش سوخته بود، اما صدمه شدید نخورده بود. ولی جراحات شدیدی به شکم او وارد شده بود.»
«عماد مغنیه» محصول جنگ های داخلی لبنان بود که ۲۵ سال پیش دولت های غربی را یکباره شوکه کرد. فرزند یک روستایی ساده که در روستایی در جنوب لبنان به دنیا آمد. هنوز در دوران نوجوانی به سر می برد که به «نیروی ۱۷» (گارد محافظ یاسر عرفات) پیوست. هنگامی که سازمان آزادی بخش فلسطین در سال ۱۹۸۲ از لبنان خارج شد، در لبنان باقی ماند و به حزب الله پیوست: گروهی از مسلمانان شیعه لبنانی که در سال ۱۹۸۵ به عنوان نیروی مقاومت نظامی در برابر اشغالگران اسرائیلی شکل گرفت. شیخ محمد فضل الله، رهبر معنوی حزب الله، توجه زیادی به او نشان می داد؛ و در سایه همین توجهات و شایستگی های خود، مغنیه به سرعت پله های ترقی را طی کرد. هنگامی که این گروه به یکی از قدرتمند ترین گروه هایی تبدیل شد که علیه آمریکا و اسرائیل فعالیت می کردند، مغنیه نیز نقش یک عنصر بسیار مهم را بر عهده گرفت.
متخصصان غربی می گویند که عماد مغنیه، طراح اصلی برخی از مهلک ترین حملات حزب الله بوده است. این حملات شامل حمله به سفارت آمریکا در بیروت (که ۶۳ نفر را کشت) و حمله به پایگاه سربازان آمریکایی و فرانسوی (که بیش از ۲۰۰ کشته بر جای گذاشت) می شود. در دهه ۱۹۹۰، یافتن عماد مغنیه به اولویت شماره یک اسرائیل تبدیل شد. او، از آن زمان به بعد، در خفا زندگی می کرد. اف بی آی نیز او را در لیست تروریست های تحت تعقیب قرار داد، اما مجبور بود که از عکس بیست سالگی «عماد» برای تبلیغ هایش استفاده کند!
علی رغم این مشکلات، سیا چندین بار تا مرز به دام انداختن او پیش رفته بود. اسرائیلی ها نیز شدیداً به دنبال او بودند. «دیوید بارکی»، یکی از مسوولان اسبق واحد ۵۰۴ در اداره اطلاعات نظامی اسرائیل که مسوول پرونده مغنیه بود، می گوید: «در اواخر دهه ۱۹۸۰، چند بار نزدیک بود او را بگیریم. اطلاعات زیادی درباره او جمع کرده بودیم، اما هرچه به او نزدیکتر می شدیم، اطلاعاتمان کمتر و کمتر می شد. او هیچ نقطه ضعفی نداشت: نه به زنان علاقه نشان می داد، نه به پول، نه به مواد مخدر... هیچ!»
عماد، دو برادر خود (جهاد و فؤاد) را در بمب گذاری های بیروت از دست داده بود. در سال ۲۰۰۰، یک تک تیرانداز اسرائیلی او را هدف قرار داد، اما جان سالم به در برد. اما «میر داگان»، که در سال ۲۰۰۲ به ریاست موساد منصوب شد، یک رقیب سرسخت محسوب می شد: کسی که متعهد شده بود دشمنان اسرائیل را ترور کند. در روز تدفین مغنیه، ایهود اولمرت (نخست وزیر اسرائیل) داگان را به بیت المقدس احضار کرد. یکی از منابع اطلاعاتی اطمینان دارد که اولمرت در این دیدار رودررو، از داگان تشکر کرده است.
اسرائیل در سال ۲۰۰۶، یک جنگ دشوار ۳۳ روزه با حزب الله داشت تا این گروه را از جنوب لبنان بیرون براند. اسرائیل بر این باور است که نقش «عماد مغنیه» در بازسازی این گروه و تجهیز مجدد آن به موشک های «فتح ۱۱۰» کلیدی بوده است؛ موشک هایی که می توانند تا تل آویو را هدف قرار دهند.
در لبنان، یکی از دوستان نزدیک مغنیه می گوید که حزب الله قطعاً انتقام مغنیه را خواهد گرفت؛ و جالب اینکه این انتقام، با عملیاتی خواهد بود که خود عماد تهیه کرده است. او می گوید که مغنیه، طرح هایی «تماشایی» را برای حزب الله تهیه کرده بود تا در صورت ترور شدن یکی از رهبران
اصلی اش، به اجرا بگذارد.
گذشت زمان مشخص خواهد کرد که آیا ترور مغنیه، آنگونه که اسرائیل امید دارد، توانسته است ضربه سنگینی به حزب الله وارد سازد؛ یا اینکه صرفاً به مصمم تر شدن
حزب الله منجر شده است.
مترجم: محمد معماریان
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید