جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

انتخابات و بایکوت لیبرال ها


انتخابات و بایکوت لیبرال ها
مجامع لیبرال روسیه انتخابات ریاست جمهوری که روز دوم مارس برگزار می شود را بایکوت می کنند. در ابتدا بایکوت انتخابات را حزب اتحاد نیروهای راستی اعلام کرده بود که شدیداً رادیکالی شده است. حزب متعادل تر "یابلوکو" نیز اعلام کرد که عدم شرکت طرفداران خود در انتخابات را قابل درک می داند.
حزب ثبت نشده "مردم برای دموکراسی و عدالت" که "میخائیل کاسیانوف" نخست وزیر سابق بعنوان رهبر آن انتخاب شده است نیز انتخابات را بایکوت می کند، به فراخوان برای امتناع از شرکت در انتخابات که در اینترنت منتشر شده است نیز افراد سرشناس کشور و مردم ساده ملحق می شوند.
دلایل لیبرال ها قابل درک است. انتخابات کنونی را بالواقع نمی توان رقابت نامید. نتایج آن از قبل مشخص است، دسیسه ای هم در کار نیست. کاندیدای معرفی شده از سوی حکومت چه میزان رای خواهد آورد؟ پاسخ: ۷۰، ۷۵، ۸۰%؛ چه کسی نفر دوم خواهد بود؟ پاسخ: "گنادی زوگانوف" رهبر کمونیستان که برای سومین بار در انتخابات شرکت می کند و یا "ولادیمیر ژیرینوفسکی" رهبر حزب لیبرال دموکرات که برای او این چهارمین انتخابات ریاست جمهوری است؛ حضور مردم چقدر خواهد بود... همه این ها جالب اند، اما تنها برای کارشناسان، خبرنگاران، فعالان سیاسی (آنهم نه برای همه آنها) و مسئولین دولتی که پاسخگوی برگزاری انتخابات هستند.
اگر در سال ۲۰۰۴ لیبرال ها بنحوی در انتخابات شرکت داشتند (نماینده آنان خانم ایرینا حاکامادا کاندیدای ریاست جمهوری بود)، اما اکنون تنها کاندیدای واقعی، یعنی کاسیانوف در همان مرحله آغازین از انتخابات حذف شد.
لیبرال ها در چنین وضعیتی که اصلاً به نفع آنان نیست، دو گزینه برای عمل داشتند: اول اینکه از شرکت در انتخابات کناره گیری کنند؛ دوم اینکه فعالانه تبلیغاتی بر ضد انتخابات و بمنظور بی اعتبار سازی آن راه اندازی کنند.
اولین گزینه را "گریگوری یاولینسکی" رهبر حزب "یابلوکو" برگزید و دومین را سایر اپوزیسیون لیبرال. در نظر اول، همه چیز روشن است، بایکوت فعالانه نه تنها مستدل است، بلکه جایگزینی نیز برای آن دیده نمی شود. ولی با این حال همچنان جای تردید وجود دارد.
مسئله در این است که کاندیدای حکومتی در انتخابات ریاست جمهوری "دمیتری مدویدیف" معاون اول نخست وزیر روسیه است که برنامه ای کاملاً لیبرال را پیش می برد. آری، او در تیم "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور کنونی است، اما بر خلاف بسیاری از اعضای این تیم که از نیروهای امنیتی و نظامی هستند، او انسان سال های دهه ۹۰ و بعد از فروپاشی است و متعلق به همان دوره و جریاناتی است که بسیاری از لیبرال های اپوزیسیونی هستند، یعنی از جمله آنانی که بیشترین بُرد را از اصلاحات اقتصادی و سیاسی داشته اند.
مدویدیف طی تمامی مدت فعالیت خود در دفتر ریاست جمهوری و دولت، هیچگاه نه مخالف بازار و اقتصاد بازاری بود و نه مخالف آزادی های لیبرال.
اگر حدود ۸ سال پیش به یکی از لیبرال های معاصر می گفتند که در سال ۲۰۰۸ کاندیدای ریاست جمهوری یک حقوقدان خواهد بود که زمانی حقوق رم را در دانشگاه تدریس می کرد، هیچ ارتباطی به ساختارهای نظامی و امنیتی ندارد و در گذشته مدیر کمپانی بزرگی در امور حقوقی بود، این فرد لیبرال بسیار متعجب می شد. اما او دو برابر متعجب می شد، اگر آگاه می شد که خود او فعالانه به بایکوت انتخاب چنین کاندیدایی فرا خواهد خواند.
البته برای این سخنان پاسخی جدی نیز وجود دارد: مسئله در ویژگی های فردی نیست و بلکه در حمایت از خود اصل آزادی، دموکراسی و انتخابات با قابلیت رقابتی است.
اما، بیایید فکر کنیم که اولاً، آیا چنین کاندیدایی می توانست به شکل دیگری، یعنی بدون انجام عملیات جانشینی پوتین پیروز شود؟ در تاریخ روسیه هیچگاه فردی از روشنفکران لیبرال - که مدویدیف از همین روشنفکران لیبرال است- در انتخاباتی که واقعاً رقابت باشند، پیروز نشده است.
تضاد غم انگیز در این است که در روسیه کاندیدای لیبرال (هرچند که مسلم است او اپوزیسیونی نیست) فعلاً تنها از طریق قوانین غیر لیبرال برای بازی می تواند پیروز شود.
دوماً، جامعه لیبرال روسیه بطور معمول بیشترین مطالبه را از نمایندگان حکومتی دارد.
و اوضاعی شگفت بوجود می آید: بایکوت فعالانه انتخابات از سوی لیبرال ها می تواند کاملاً مطابق منافع مخالفین حکومتی آنان باشد.
منبع : خبرگزاری نووستی روسیه


همچنین مشاهده کنید