جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

رئیس جمهور را باور کنیم!؟


رئیس جمهور را  باور کنیم!؟
بسته چشم که هیچ، خفته دلیم اگر نبینیم و نشنویم که آن‌چه رئیس جمهورمان گفته و خوانده است. که افسوس ما چه گمراهانیم که از زحمات انسان‌های شریف قدر ندانسته و از تلاش آن‌ها کشکول اندک ما پر نگشته است.
آیا گزارش رئیس جمهور در ۲۲ بهمن ۱۳۸۶ ایرانی آباد برای ما تصویر کشیده است یا واقعیت‌ها را به فراموشی سپرده؟ آیا آمار و ارقام رئیس جمهور جورچینی است در موج احساسات مردم، یا غفلتی از نداشته هایی که زجر زندگی را چند برابر کرده است؟ آیا افتخار رئیس جمهور به این است که «منم تک سازنده ایرانی که ویرانش نمودند»، «منم تنها سردار پیروز این میدان جنگ نابرابر، که همگان له من هستند و من نفع دیگران».
افتخار به گزارش و اعداد و آمار نیست و جملات تیترگونه گفتن. افتخار و سردار پیروز شدن در سفره نان مردم جسته می‌شود. تقصیر بر گردن دیگران انداختن هنر یک مرد نیست و کام شیرین از آن تلخ کامان گرفتن، هنر یک مرد است.
کجا بود که رئیس جمهورمان شکایت از دوست و غیر دوست نکند و همه را مقصر و خود را تک و تنها و بی‌تقصیر نداند. چگونه است که هیچ رئیس جمهور دیگری این مقدار از دوست و آشنا و ناآشنا و غیر دوست ننالید. چگونه است که همه کمر همت بر عدم موفقیت این دولت بسته اند؟ به راستی پس عظمت و اقتدار و قدرت دولت کجاست؟ می فرمائید که همین اقتدار و قدرت است که تا بحال دولت را سرپا نگه داشته است. آیا رئیس جمهور محترم فراموش نموده اند، مقتدر و قدرتمند شکایت نمی‌کند.
این دولت هرچه کرده برای ایران و ملت ایران کرده، چگونه فریاد می زند: آهای مردم من می‌خواهم کار کنم دیگران نمی گذارند، آهای مردم ما می‌خواهیم ایرانی آباد داشته باشیم اما دیگران نمی‌گذارند. این دیگران کیستند؟ چگونه دستشان رو نمی شود؟ مگر تعارف داریم و مگر بیت المال امیال و اموال شخصی است که خجالت در ندادن و گرفتنش داشته باشیم؟ این دیگران کیستند که در تمامی تاریخ پشت پرده های آهنین پنهان اند و هیچ ظاهری از آن‌ها نیست. مگر قرار بر افشای دست و دل این نانجیبان را نداشتید، به راستی کدامین را معروف عام و خاص کردید؟
آقای رئیس جمهور عزیز همان‌گونه که دلِ پُری از برخی یاران دارید، و زبان تندی بر دشمنان کشیدید، آقای رئیس جمهور محترم همان‌گونه که پاسخ خود را و تائید بر افکار خود را از طریق دموکراسی مستقیم می‌گیرید، همان‌گونه هم بشنوید سخن کسانی را که این پندارها را واقعیت نمی خوانند و این اعداد کذایی را حقیقتی بر سر سفره های تهی نمی دانند. بشنوید صدای کسانی را که از شما نفت بر سر سفره ها نخواستند که ما از زر شدن گذشتیم و مرحمت فرما ما را به مس برگردان. آقای رئیس جمهور محترم بخوانید و بدانید که جایگاه قلبی شما اندک است، و این اندک با آمار و ارقام و گزارش‌های آن‌چنانی بیش نمی گردد. آقای رئیس جمهور تشنگی لب به یاد آب رفع نمی شود و شکم گرسنه کودکان این سرزمین به لقمه نانی سیر.
آقایان رئیس جمهور ( سابق و امروز) از آن زمانی که اتومبیل‌های گرانقدر و بهادار به خیابان‌های تهران آمد، گزارش و آمار و اعداد شما بی معنا شد. از آن زمان که برج‌های رنگین از این‌طرف و آن‌طرف سر به فلک بی‌نهایت، برد، سفره های این مردم جورکش بیشتر تهی شد. از آن زمان که اجناس لوکس خارجی و خوراکی‌های مغذی خارجی به بازار ایران آمد گرسنگی جیغ جان سوزش را کشید. آقایان رئیس جمهور (سابق و امروز) از آن زمان که گفتید «من» همه کار کردم، هیچ کاری نکردید. از آن زمانی که مقصر را دیگری دانستید مقصر بودید. از آن زمانی که پروژه های آن‌چنانی افتتاح و راه اندازی کردید بیکار شدیم. از آن زمانی که دل قلیلی را بدست آوردید و کثیری را به مشتی ارزن فروختید، از نظرها و قلب‌ها پاک شدید. رئیس جمهور نامی است که بر هر انسانی می‌توان گذاشت. اما انسانی را که بتوان رئیس جمهور دانست کم است.
غفلت حافظ درین سراچه عجب نیست
هـر کـه بـه میخانـه رفـت بی خبـر آیــد
وحید اسلام زاده
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید