چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا


ابزارهای جهانی شدن اقتصاد


ابزارهای جهانی شدن اقتصاد
جهانی شدن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گسترش چشمگیری داشته است. در عصر جهانی شدن، امور به طرف خصوصی سازی و غیردولتی شدن حرکت می کند. در این فضای جهانی شدن، افراد نه تنها در درون مرزهای کشور خود، بلکه در صحنه بین المللی در پی افزایش سود، توانایی، خلاقیت، تولید و گسترش فعالیت ها هستند. در این عصر، رقابت کشورها عمدتاً در صحنه نرم افزاری است و بدون توجه به توان انسان ها و خلاقیت، نمی توان ثروت ملی را ارتقا بخشید. در فرآیند جهانی شدن اقتصاد، اقتصادهای ملی کشورها به سمت اقتصادی جهانی با وابستگی متقابل تحول می یابند. از این رو، فعالیت هایی که پیشتر در چارچوب ملی یا درون چارچوبی بین المللی، اما تنظیم شده صورت می گرفته، در حال حاضر به شکلی جهانی و مطابق نیازهای بازارهای جهانی صورت می گیرد. این حرکت، یک انتقال کیفی به سوی نظام اقتصاد جهانی است که دیگر بر پایه اقتصاد ملی مستقل استوار نیست، بلکه براساس الزامات بازار جهانی برای تولید، توزیع و مصرف عمل می کند اما این پدیده دارای معیارها و ابزارهایی است که در این مقاله به آنها پرداخته می شود.
براساس معیارهای جهانی شدن، اقتصاد را می توان به چهار دسته تقسیم کرد. این ابزارها عبارتند از:
۱) پیشرفت های تکنولوژیک
یکی از عوامل مهم و مؤثر در فرآیند جهانی شدن (به خصوص طی دهه گذشته) پیشرفت و جهان گرایی تکنولوژی بوده است. پیشرفت سریع تکنولوژی اطلاعاتی (کامپیوتر و مخابرات) در روند جهانی شدن نقش بسزایی داشته است. در واقع انقلاب اطلاعاتی، ادغام را تسهیل کرده و موانع ایجاد شده از طریق فاصله های فیریکی و جغرافیایی را از میان برده یا محدود کرده است. به عنوان مثال، دیجیتالی شدن باعث شده است تا بسیاری از خدمات قابل مبادله شوند. در حالی که چنین امکانی در گذشته وجود نداشت. علاوه بر آن توافق های دور اروگوئه درباره تجارت خدمات، این امکان را به وجود آورده است تا خدمات در محل ها و زمان های مختلف بیش از پیش قابل ارائه و مصرف باشند.
علاوه بر پیشرفت های اطلاعاتی، جهان گرایی تکنولوژیک نیز نقش بسزایی در روند جهانی شدن اقتصاد ایفا کرده است. جهان گرایی تکنولوژیک را از سه جنبه می توان مورد بررسی قرار داد:
الف) بهره برداری جهانی از تکنولوژی
ب) همکاری جهانی در زمینه تکنولوژی
ج) تولید جهانی تکنولوژی.
حال به طور خلاصه هر یک از این موارد را مورد بررسی قرار می دهیم:
الف) بهره برداری جهانی از تکنولوژی:
ابتدا باید این نکته را بیان کرد که بهره برداری جهانی از تکنولوژی معلول افزایش تجارت جهانی است و نه علت آن. در واقع با از میان رفتن موانع تجاری و ایجاد فضای رقابتی در سطح جهانی، تمایل استفاده از تکنولوژی های به روز و پیشرفته افزایش یافته است. علل اصلی این موضوع را می توان چنین بیان کرد:
اولاً محصولاتی که از نظر تکنولوژیکی برتر هستند برای دستیابی به بازارهای جهانی مستعدترند و امکان نفوذ و راهیابی آنها به بازارهای جهانی بیشتر است. ثانیاً تکنولوژی مستقل از محصول، از طریق روش هایی مانند واگذاری حق امتیاز و انتقال دانش فنی در بازارهای جهانی قابل استفاده شده است. بنابراین شاهد یک روند افزایشی استفاده از تکنولوژی هستیم که این امر خود باعث افزایش ارتباط کشورها با یکدیگر می شود و روند جهانی شدن را سرعت می بخشد.
ب) همکاری جهانی در زمینه تکنولوژی:
همکاری تکنولوژیک را می توان به دو گونه تقسیم کرد؛ یکی همکاری نهادهای غیرانتفاعی (مانند دانشگاه ها) و دیگری همکاری بخش های تجاری. مسلماً تمایلات هر کدام از این گروه ها برای انتقال دانش فنی متفاوت است. نهادهای غیرانتفاعی تمایل بیشتری به همکاری و انتشار دستاوردهای تحقیقاتی خود نسبت به بخش تجاری (شرکت ها) دارند. همکاری تکنولوژیک میان شرکت ها از دهه ۱۹۸۰ به بعد رونق گرفته است. همچنین این همکاری صرفاً به چند حوزه مهم تکنولوژی منحصر می شود. علت آن نیز این است که اولاً تکنولوژی های نو در مقایسه با تکنولوژی های گذشته به مراتب «دانش گراتر» هستند. ثانیاً کسب اطلاعات ـ در نتیجه تسهیل دانش فنی ـ برای صنایع نوپا ضرورت دارد. ذکر این نکته لازم است که همکاری های جهانی در زمینه تکنولوژی غالباً میان کشورهای پیشرفته صورت می گیرد.
ج) تولید جهانی تکنولوژی:
محور اصلی تولید جهانی تکنولوژی، شرکت های چندملیتی هستند. در گذشته شرکت های
چند ملیتی به مثابه سازمان هایی بودند که مهم ترین امکانات آن ها هم چون مدیریت عالی، طراحی استراتژیک و آزمایشگاه های تحقیقاتی شان در کشور مادر قرار داشت. در حال حاضر مشاهدات نشان می دهد که این شرکت ها اقدام به تأسیس آزمایشگاه های «تحقیق و توسعه» در کشورهای میزبان کرده اند و در نتیجه فرآیند تولید تکنولوژی از چند کشور محدود به کشورهای بیشتری گسترش پیدا کرده است.
۲) بین المللی شدن تولید به کمک فعالیت شرکت های چند ملیتی
بین المللی شدن تولید به مفهوم تولید قطعات کالاها و خدمات در کشورهای مختلف است به طوری که کنترل مدیریت این واحدها بر عهده اداره مرکزی شرکت اصلی در کشور دیگر، قرار داشته باشد.
فرآیند بین المللی شدن تولید یکی از ابزارهای اصلی جهانی شدن طی سه دهه گذشته بوده است. به عبارت دیگر توزیع فرآیند تولید کالا در میان کشورها باعث ادغام و وابستگی اقتصادی هر چه بیشتر آنها شده است. به طور کلی بحران اقتصادی جهان در دهه ۱۹۷۰ ناشی از کاهش نرخ رشد جهانی و شرایط اقتصادی آمریکا بعد از جنگ ویتنام (که منجر به خاتمه رهبری دلار آمریکا در نظام پرداخت های مالی بین المللی شده و موجب حرکت به سوی نظام نرخ متغیر و منعطف گردید) و بحران نفت (افزایش شدید قیمت نفت) بود و باعث گردید شرکت ها - بخصوص در کشورهای صنعتی - با بازارهای با رشد کم، سودآوری در حال کاهش و تشدید رقابت مواجه گردند. در پاسخ به شرایط جدید، آنها مجبور به اتخاذ تدابیر جدیدی در سطح بین المللی شدند. بدین صورت که این شرکت ها جهت بهره گیری از نیروی کار ارزان دیگر کشورها و در پی به دست آوردن بازارهای جدید و یافتن شرکای استراتژیک، اقدام به انتقال بخشی از فعالیت های تولید خود به دیگر کشورها نمایند. در این میان شرکت های چندملیتی و فراملیتی نقش قابل توجهی در جریان انتقال تولید به نقاط مختلف دنیا ایفا کرده اند.
۳) تجارت بین المللی
واضح است که هر چه حجم مبادلات کشورها بیشتر باشد میزان ارتباط و وابستگی میان آنها افزایش یافته و ادغام اقتصادی و جهانی شدن سهل تر خواهد شد. براساس نظریه های اقتصادی، تجارت آزاد باعث شکل گیری تولید در کشورها برپایه مزیت نسبی آنان می شود.
این امر نیز منجر به تشویق تولید و صادرات کالاها و خدماتی می شود که باتوجه به منابع موجود در کشور با هزینه کمتر، تولید می شوند و واردات، جایگزین تولیدات داخلی کالاها و خدماتی می شود که در این کشورها با توجه به منابع و امکانات موجود گران تر تولید می گردند. به عبارت دیگر برقراری تجارت آزاد منجر به شکل گیری نظام تولید کشورها بر پایه مزیت نسبی شده و به تبع آن از منافع موجود در کشور به نحو کاراتری استفاده خواهد شد. همچنین در توجیه اقتصادی کاهش موانع تجاری، می توان گفت که اگر کشوری موانع تجاری راکاهش دهد منافع اقتصادی آن نه تنها به طرف های تجاری آن کشور می رسد، بلکه خود آن کشور نیز از این کاهش منتفع می شود. چون مصرف کنندگان این کشورها به کالاهای ارزان تر و بهتر دسترسی پیدا می کنند و تولیدکنندگان این کشورها نیز تحت فشار رقابت، کارایی بهتری پیدا خواهند کرد. بنابراین برقراری سیستم تجارت آزاد میان کشورها باعث همبستگی بیشتر و ادغام سریع تر اقتصاد کشورها خواهد شد و جهانی شدن را تسهیل می کند.
۴) سرمایه گذاری مستقیم خارجی و جهانی شدن
اولویت های توسعه در کشورهای در حال توسعه شامل دستیابی به رشد مستمر درآمد در اقتصاد از طریق افزایش نرخ سرمایه گذاری، تقویت ظرفیت های تکنولوژیک و مهارتی، بهبود توان رقابت پذیری محصولات صادراتی، توزیع منافع رشد به صورت عادلانه از طریق ایجاد موقعیت های شغلی بیشتر و بهتر و حمایت از محیط زیست برای نسل آینده است. بستر جدید و رقابتی اقتصاد جهانی که در حال آزادسازی و جهانی شدن است و فعالیت های اقتصادی که در آن بستر صورت می پذیرد، فشار زیادی را بر اقتصادهای در حال توسعه وارد می کند تا منابع و توانایی هایشان را ارتقا بخشند و اگر می خواهند به اهداف فوق دسترسی پیدا کنند وسایل آماده سازی بستر جدید برای ارتباط با اقتصاد جهانی که همراه با رشد سریع دانش، کوچک شدن فضای اقتصادی و تغییرات سریع در شرایط رقابتی و همچنین تکامل بینش ها و سیاست هاست، را فراهم آورند.
در دنیای در حال آزادسازی و جهانی شدن، در صورتی رشد می تواند مداوم باشد که کشورها بتوانند فعالیت های دارای ارزش افزوده بالاتر و جدیدتر را گسترش دهند و به تولید کالاها و خدماتی مبادرت کنند که به صورت مستمر موقعیت آنان را در یک بازار رقابتی حفظ نماید.
در این زمینه سرمایه گذاری مستقیم خارجی و تولید بین الملل می توانند نقش مهمی در کمک به بنگاه های ملی بویژه در کشورهای در حال توسعه ایفا نمایند. البته این نکته قابل ذکر است که همواره اهداف دولت های سرمایه پذیر شرکت های فراملیتی که از عوامل اصلی سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستند همسو و یکسان نیستند.
بنابراین امروزه بیشتر کشورهای در حال توسعه، سرمایه گذاری مستقیم خارجی را کانال مهمی برای به دست آوردن منابع مورد نیاز برای توسعه قلمداد می نمایند.
مهدی عراقی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید