جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


در زندان مخوف آمریکا


در زندان مخوف آمریکا
▪ کارگردانان‎/ مایکل وینتر باتوم و مت وایت کراوس
▪ موسیقی‎/ مالی نایمن و هری اسکات
▪ طراح صحنه‎/ مارک دیگبی
▪ تهیه کنندگان‎/ اندرو ایتون و ملیسا پارامنتر
▪ محصول‎/ شرکت های روولوشن فیلمز و اسکرین وست میدلندز
▪ طول مدت‎/ ۹۵ دقیقه
▪ زمان اکران جهانی‎/ ۲۰۰۶
▪ بازیگران اصلی‎/ رضوان احمد ( در رل شفیق)، فرهاد هارون (روهل)، وقار صدیقی (منیر)، عرفان عثمان (آصف) و شهید اقبال (زاهد)‎/
«جاده گوانتانامو» فیلمی که در جشنواره امسال فجر در تهران به نمایش درآمده، درباره چهار جوان مسلمان بریتانیایی است که برای شرکت در یک مراسم عروسی به پاکستان می روند، ولی به اسارت ارتش متجاوز آمریکا درمی آیند و به زندان مخوف گوانتانامو منتقل می شوند و آن جا تحت شکنجه مزدوران آمریکایی قرار می گیرند. این داستان پررنج به شکلی قوی و تأثیرگذار توسط مایکل وینتر باتوم و مت وایت کراوس کارگردانی شده و ادغامی از هیجان و حقیقت است و به همین سبب در سطح جهان با استقبال خوبی مواجه شده و اکثر منتقدان نیز بر آن مهر تأیید زده اند و با این که برخی ایرادات بر آن وارد است اما نمی تواند آگاهی بخش نباشد.
مهم تر از هر چیز تصاویر بی واسطه ای است که از شکنجه شدن زندانیان به دست نیروهای ارتش جنایتکار آمریکا در این فیلم ارائه می شود و برخی از این سکانس ها چنان به بیننده ها ضربه می زنند که قابل وصف نیست. شاید این ایراد به فیلم وارد شود که در یک موضوع جهانی و در دل یک دغدغه بین المللی، اغلب احساس و خط برخورد بریتانیایی خود را حفظ می کند. اما کار مشترک وینتر باتوم و وایت کراوس به هر کجا که تعلق داشته و مهر هر کشور را که برخود ثبت کرده باشد، قطعاً تأثیرگذار است و دست خاطیان را رو می کند و از تخلف ها و ادعاهای بی اساس آنها می گوید.
در همان حال می توان به فیلمی که به هرحال بریتانیایی و به تبع آن حافظ منافع این کشور است، این خرده را گرفت که چرا می کوشد سهم انگلیسی ها را در این ماجراها کم کند و آنها را فقط قربانیان ماجرا توصیف کند و حتی در نماهایی از خود دفاعیه هایی سست از تونی بلر و سایر دولتمردان سابق و فعلی انگلیس را مطرح کند و آن هم با این بهانه که آنها قصد آزادی چند زندانی جوان کشورشان را از گوانتانامو دارند، حال آن که بریتانیا در سال های اخیرشریک اول سیاسی آمریکا بوده است.
وینتر باتوم در زمینه سیاسی نه تنها بدون پیشینه نیست، بلکه تخصص و سابقه ای روشن در این خصوص دارد و فیلم «در این دنیا»ی او درباره مشکلات سیاسی و اجتماعی مهاجران در خاورمیانه است.
با این حساب نوع برخورد حرفه ای او با مشکلات مطروحه در فیلم «جاده گوانتانامو» را باید محصول چنان آگاهی و قضیه ای دانست، اما انتظار از او و همکارانش این بود که مرگ و میرهای رایج در زندان فوق را بیشتر مورد اشاره قرار دهند و به چند نفر و چند زندانی خاص اکتفا نکنند. شخصیت اصلی داستان که به واقع و در دنیای حقیقت نیز دو سال را در گوانتانامو گذراند و سپس با احراز بی گناهی اش آزاد شد، برای ناظران و بینندگان می گوید که آنجا واقعاً چه روی داده است. در عین حال او و «هم بند»هایش بارقه هایی از تخیل را نیز وارد شرح ماجرای اسارت خود می کنند. آنها روهل احمد، آصف اقبال و شریف رسول نام دارند و موقعی که همراه با دوستشان منیر به قصد شرکت در عروسی آصف به پاکستان سفر کردند ۲۰ سال بیشترنداشتند.
ماجراهای آنها از سپتامبر ۲۰۰۱ درکراچی پاکستان شروع می شود. آنها در سفری توریستی مشغول بازدید از روستاهای منطقه و حرکت به سمت روستای منطقه استقرار عروس و دیدن وی هستند، اما تصمیم می گیرند سری هم به افغانستان یعنی کشور همسایه بزنند و اینجا است که شگفتزده می شوند، زیرا با بمباران منطقه توسط نیروهای آمریکا مواجه می گردند و ناچاراً به سمت کابل روانه می شوند. از این چهار جوان، سه نفر با نیروهای طالبان که در حال فرار از دست آمریکایی ها هستند، همسو می شوند. اما یکی برای همیشه ناپدید می شود. فیلمسازان این بخش ها را با تصاویر مستند موجود از ماجرا در هم می آمیزند و بر شدت و شتاب اتفاقات و تأثیرگذاری آن بخصوص در ۴۰دقیقه اول فیلم می افزایند.
با این حال وینترباتوم و وایت کراوس به تشریح انفرادی و تک به تک این جوانان نمی پردازند و فقط تصویر کلی آنها را می بینیم، ولی چون موضوع فیلم و اصل اتفاقات اهمیت دارد، مسئله فوق اثری منفی بر روی فیلم نمی گذارد. وقتی همگی بعضی از نیروهای طالبان و آن چند جوان بریتانیایی تسلیم می شوند و به گوانتانامو منتقل می گردند، شرح اسارتشان در آن محبس شروع می شود و شکنجه ها بر روی آنها آغاز می گردد. آنها ابتدا انگلیسی بودن خود را پنهان می کنند اما وقتی این مسئله رو می شود مجبورند در مقابل سؤالاتی مانند شرح ارتباط احتمالی شان با القاعده و بن لادن قرار گیرند و توضیحاتی در این خصوص بدهند و وقتی حرف های آنان کسی را قانع نمی کند، با چشم های بسته به گوانتانامو منتقل می شوند. هم صحنه های اسارات و شکنجه این جوانان در آن زندان ترسیم و پخش می شود و هم شرحی بر این قضیه از زبان خود آنان می آید و امکان ندارد که این مسئله بر بینندگان اثر نگذارد.
سیا، اف .بی.آی و ارتشی های آمریکا به طور مفصل آنها را کتک می زنند و شکنجه می دهند تا از آنها اعتراف بگیرند و به زعم آنها ثابت شود که مأموران القاعده هستند. قساوت از این صحنه ها می بارد و یک بار دیگر مشخص می شود جانیان و سربازان بی رحم آمریکایی مرتکب چه تخلف های هولناکی در آنجا شده اند. آن جوانان در سال ۲۰۰۴ به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره و لابد با دخالت دولت انگلیس آزاد می شوند، اما همه می دانند که هنوز هم زندانیان پرشماری در گوانتانامو هستند و همچنان مورد شکنجه و آزار دولتی قرار می گیرند که ادعای تمدن و آزادی و مبارزه با تروریسم را دارد اما خودش تروریست و خاطی اول است و حسن فیلم وینترباتوم و وایت کراوس، یادآوری و تذکر همین نکته است.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید