جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نه شرقی، نه غربی


نه شرقی، نه غربی
● نفی محمدرضا شاه
معنای دیگری که در این شعار«مرگ بر شاه» مستتر بود نفی محمدرضا شاه پهلوی بود، ضعف‌های گسترده در شخصیت شاه و ناهنجاری‌ها و مفاسد خاندان پهلوی و اقدامات بدون تاثیر شاهنشاه در بهبود اوضاع و خواسته‌های مردم و گروه‌های سیاسی مخالف باعث ناامیدی مخالفین از شخص شاه و خاندان پهلوی شده بود و حذف این خاندان را از نظام سیاسی ایران خواستار بودند.
“نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی”
در بحث سیاست خارجی اتخاذی انقلاب این شعار مطرح شد. این شعار که از شعارهای تاثیرگذار در انقلاب قبل و بعد از آن بود و تاکنون نیز ادامه دارد تا جایی که بر سر درب وزارتخانه امور خارجه این شعار نقش بسته است.
الف)‌ برداشت اول
نه شرقی:‌نفی کمونیسم- خیلی از انقلاب‌ها را وابسته به اردوگاه شرقی می‌دانستند و حتی گاهی تظاهرکنندگان را کمونیست می‌دانستند که این شعار با نفی شرق و اخص کمونیسم جواب منتظران را می‌داد.
نه غربی:‌وابستگی رژیم آمریکا از زمان رضاخان و روی کار آمدن محمدرضا پیرو شعار مرگ بر آمریکا اردوگاه غرب را نیز نفی می‌کرد و نیز نفی دموکراسی غربی و لیبرالیسم غرب بود.
جمهوری اسلامی: جمهوری مبنی بر اسلامیت نظام
ب) ‌برداشتی دیگر از شعار نه شرقی نه غربی
شعار “نه شرقی- نه غربی” که یکی از شعارهای اصلی دوران انقلاب بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان یک اصل کلی و ثابت در سیاست خارجی کشور پذیرفته شده و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصل نه شرقی نه غربی را راهنمای عمل روابط خارجی خود می‌داند.
ساختار نظام بین‌المللی مسلط در دوران انقلاب، نظامی دو قطبی بود که آمریکا و شوروی به‌عنوان دو ابرقدرت دو قطب این نظام را تشکیل می‌دادند. تاکید انقلاب اسلامی بر شعار “نه شرقی- نه غربی”‌علاوه بر اینکه تاکیدی بر استقلال کشور و نشان‌دهنده راهی جدید برای انقلاب‌ها و جنبش‌های ملی در عرصه جهانی بود، به شیوه‌ای منطقی بنیان امنیت ملی کشور را بر ظرفیت‌ها و توانمندی‌های ملی قرار داده و بر گسستن پیوندهای وابستگی به قدرت‌های جهانی تاکید نمود. این روزها که بیست و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را جشن می‌گیریم به لحاظ نظری با یک سوال مهم و راهبردی مواجه هستیم که موقعیت اصلی نه شرقی- نه غربی در ساختار نظام بین‌المللی چیست؟ نظامی که بر فرض اگر هم در تک‌قطبی بودن آن جای بحث و جدل باشد به‌طور قطع مطمئن هستیم که نظام دو قطبی نبوده و فروپاشی شوروی باعث از بین رفتن نظام دوقطبی شده و دیگر اردوگاهی به نام شرق در ساختار نظام بین‌المللی وجود ندارد.
حال این سوال مطرح است در جایی که شرقی وجود ندارد جایگاه اصل نه شرقی- نه غربی که یکی از شعارهای اصلی انقلاب بود و اصل راهنمای عمل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود کجاست؟ آیا هنوز هم می‌توانیم اصل نه شرقی- نه غربی را اصلی حاکم بر روابط خارجی ایران بدانیم یا اینکه بپذیریم واقعیت‌های عینی جامعه جهانی ضرورت تجدیدنظر در اصل نه شرقی- نه غربی را ایجاب می‌نماید؟‌برای ارائه پاسخی درست به این سوال ضروری است ابتدا به اهداف سیاست خارجی به صورت یک بخش انتزاعی و مفهومی توجه کنیم. می‌دانیم که مهمترین هدف هر دولتی در سیاست خارجی خود حفظ موجودیت و بقای کشور است. زیرا بدون حفظ موجودیت و بقای کشور هیچ هدف دیگری متصور نیست. حفظ موجودیت و بقای کشور نیز خود متکی بر اصول مختلفی چون تمامیت ارضی ووحدت کشور، امنیت ملی، پرستیژ ملی و کسب قدرت ملی است زیرا بدون توجه به این اصول موجودیت و بقای یک کشور در خطرجدی قرار می‌گیرد.
یکی از مشکل‌های تحلیل سیاست خارجی ایران در ادوار مختلف آن‌است که از سیاست خارجی ایران تحلیل نظام‌مندی صورت نگرفته و به رابطه تعاملی سیاست خارجی کشور با نظام بین‌الملل بی‌توجه بوده است و عمدتا با رویکردی تاریخی به جای تحلیل نظام‌مند سیاست خارجی بر مسند قضاوت نشسته و به محکوم کردن مجریان سیاست خارجی بسنده می‌کند و در خیلی از مواقع به صدور حکم کلی می‌پردازد که چون تصمیم‌گیران و دولتمردان وابسته بوده‌اند پس به‌طور کلی سیاست خارجی وجود نداشته است.
این نحوه برخورد با مسائل سیاست خارجی هیچ حاصلی برای محقق عرصه سیاست خارجی در پی ندارد و نمی‌تواند نقاط ضعف و قوت سیاست خارجی کشور را در مقاطع مختلف تاریخی تبیین نماید. در حالی که بررسی تحلیلی سیاست خارجی یک کشور باید بر محور اهداف اصلی سیاست خارجی صورت گیرد و میزان درستی یا نادرستی آن با شاخص میزان موجودیت و بقای کشور و اصول بنیادین سیاست خارجی یعنی حفظ تمامیت ارضی و وحدت کشور، رفاه ملی، امنیت ملی، پرستیژ ملی و کسب قدرت ملی سنجیده شود.
سیاست خارجی کشورمان از عصر صفویه به بعد که دولت- ملت ایران در مفهوم جدید خود شکل یافته کانون توجه قدرت‌های جهانی قرار گرفت و مسائل سیاست خارجی ایران فراتر از جنگ و صلح با همسایگان شد و نوعی رابطه تعاملی بین سیاست خارجی کشور با نظام بین‌‌المللی برقرار گردید. حضور پرتغالی‌ها در سواحل جنوبی کشور و اشغال جزیره هرمز و تلاش شاه عباس صفوی برای آزادسازی سرزمین‌های اشغالی از طریق بهره‌گیری از رقابت‌های قدرت استعماری با یکدیگر عملا کشور را به عرصه تاخت و تاز و نفوذ قدرت‌های خارجی تبدیل نموده و سرزمین‌های وسیعی از قلمرو ایران را از دست دادند. در دوران قاجار یک استثناء وجود دارد و آن دوران کوتاه مدت میرزا تقی‌خان امیرکبیر است که با اتخاذ سیاست موازنه مخفی در مقابل روسیه و انگلیس و تلاش برای بهره‌گیری از قدرت نیروی سوم جهت تنظیم روابط خارجی، شاهد نوعی تحول مثبت در اوضاع کشور هستیم. اما متاسفانه سیاست ملی امیرکبیر که در راستای اهداف ملی کشور قرار داشت با توطئه مشترک دو قدرت رقیب زمان و ارتجاع داخلی ادامه حیات نیافت و کشور مجددا آماج تهاجم رقابت‌های قدرت‌های استعماری شد.
در مطالعه تحلیلی و نظام‌مند جایگاه ایران در دو جنگ جهانی اول و دوم یک مسئله حائز اهمیت بسیار است و آن این نکته است که اگر ایران می‌توانست از سیاست بی‌طرفی اعلامی خود در هر دو جنگ دفاع کند امروز شرایط و جایگاه ایران به‌طور قطع گونه‌ای دیگر بود. اما متاسفانه ناتوانی کشور در تمامی عرصه‌ها و توسعه‌نیافتگی کشور باعث شد تا امکان برقراری تعادل لازم بین قدرت‌های قطب برای کشور فراهم نگردد و در نهایت کشور تسلیم قدرت فاعل گردد. بدون آنکه سهمی از نتایج به دست آورد.
عدم توانایی ایران در پیشبرد سیاست عدم تعهد و بی‌طرفی طی دو جنگ جهانی اول و دوم موجب تقویت راهبرد اتحاد و ائتلاف در دوران محمدرضا پهلوی شد و کشور به سمت یک ائتلاف نامحدود با آمریکا حرکت کرد. پیشبرد سیاست ائتلاف و اتحاد که در بستری غیرهمسو با منافع ملی کشور جریان یافت موجب آن شد تا در عرصه داخلی، کشور با بحران‌های متعددی روبرو شده و تنش در روابط ایران با همسایگان افزایش یابد. اتخاذ راهبرد اختلاف و اتحاد موجب آن شد که امنیت و ثبات کشور تنها متکی به ابزار نظامی شود و بنیان ملی امنیت تخریب گردد. راهبرد اتحاد و ائتلاف قدرت نظامی کشور را نامتقارن با میزان توسعه و توانمندی‌های کشور ارتقا بخشید و در عمل نقش بازدارنده را در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور ایفا نمود.
تحلیل محتوایی شعار‌های مردم در طول تظاهرات سالهای ۵۶ و ۵۷ که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ شد به خوبی می‌تواند این نکته را به اثبات رساند که یکی از مهمترین اهداف انقلاب طرد راهبرد اتئلاف اتحاد بود زیرا که آن را مهمترین عامل توسعه‌‌نیافتگی کشور می‌دانست. انقلاب اسلامی که در پاسخ به نیازهای عاطفی مردم برای رهایی کشور از عقب‌ماندگی و توسعه‌نیافتگی شکل گرفت منابع ملی و واقعی کشور را در اتخاذ راهبردی بی‌طرفی و عدم تعهد دانسته و در قالب شعار نه شرقی- نه غربی آن را فرموله نمود. به عبارت دیگر باید گفت که شعار “نه شرقی- نه غربی” یک مفهوم جغرافیایی که اشاره به نفی دو اردوگاه شرق و غرب باشد نبوده، بلکه مفهومی است که در یک بستر تاریخی شکل گرفته و معتقد است که راه توسعه و پیشرفت ملی تنها از طریق اتخاذ راهبرد بی‌طرفی و عدم تعهد در قبال قدرت‌های بحران‌زا میسر است. قدرت‌های بحران‌زا که در مقاطع مختلف زمانی متفاوت بوده‌اند از پرتغال و اسپانیا در عصر صفوی آغاز می‌شوند و با روسیه و انگلیس در عصرقاجار ادامه یافته و در دوران جنگ سرد به آمریکا و شوروی تبدیل می‌شوند و در عصر پس از جنگ سرد علی‌رغم اینکه شوروی از بین رفته و اردوگاهی به نام شرق وجود ندارد اما بحران‌زایی پیرامون کشورمان در قالب تعارضات آمریکا و صدام حسین و آمریکا و طالبان ادامه می‌یابد. پیشبرد سیاست نه شرقی- نه غربی به معنی حفظ منافع عالی کشور در دوران بحران‌ها است و با سیاست انزوا متفاوت است. سیاست انزوا به معنی جدا نگاه داشتن کشور از تعاملات جهانی است در حالی که سیاست نه شرقی- نه غربی مدیریت کشور در دوران بحران‌های بین‌المللی و حفظ منافع ملی کشور در قالب قطب‌های رقیب است. اتخاذ سیاست نه شرقی- نه غربی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به معنی عدم رابطه با شرق و غرب نیست بلکه به معنی حفظ موازنه سیاست خارجی در تعامل با قدرت‌های رقیب است و فرقی نمی‌کند که این قطب‌های رقیب قدرت‌های جهانی مانند آمریکا و شوری باشند یا قدرت‌های منطقه‌ای مانند هند و پاکستان و یا یک بحران نامتقارن مثل بحران آمریکا با طالبان، مهم منافع ملی کشور است که نباید درگیر رقابت‌های قدرت‌ها و دولت‌های مختلف که برای منافع خود در ستیز هستند شود.
حاصل کلام آنکه اتخاذ سیاست نه شرقی، نه غربی در سیاست خارجی ایران که در یک تجربه تاریخی حاصل شده است و ژئوپلیتیک کشورمان نیز درستی این سیاست را تائید می‌نماید محدود به یک موقعیت زمانی خاص نبوده بلکه اصلی است که منافع واقعی و امنیت ملی کشور را در بحران‌ها و منازعات بین‌المللی تضمین می‌نماید.
● “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی”
این شعار جزء شعارهایی بود که قبل از انقلاب مطرح شده و تاکنون نیز ادامه دارد و یکی از اصول سیاست خارجی کشور شده است.
به‌طور مثال گاهی احزاب در داخل بر اسلامیت نظام تکیه نموده و تاکید می‌نمایند که در مقابل مخالفین این شعار را مطرح و جمهوریت را جزئی جدایی‌ناپذیر از نظام می‌دانند.
▪ استقلال
در رژیم گذشته بحث وابستگی ایران به قدرت‌های بیگانه، ارتباط مشکوک، دخالت‌های بیگانگان از زمان‌های قبل الی آخر خواهان استقلال به معنای تصمیم‌گیری خود ملت در کشور بودند، نفی سلطه بیگانه، دخالت بیگانه و...
▪ آزادی
جو خفقان، دیکتاتوری و استبداد موجود رژیم‌های قبلی باعث شده بود توده مردم، خواهان آزادی باشند، آزادی به معنای آزادی سیاسی، اظهار عقیده و بیان را خواستار بودند زیرا آزادی‌های فردی در آن زمان وجود داشت (بی‌بند و باری و...)
▪ جمهوری اسلامی
رژیم‌های حاکم در زمان گذشته هر یک تک محوری و خودکامه دیکتاتوری، استبدادی و متکی به شخص بود.
توده مردم با نفی رژیم‌های خودکامه خواهان رژیمی بودند که خود تصمیم گیرنده در امورات باشند و نیز امکان تبدیل به حکومت خودکامه را نداشته که لفظ جمهوری به این دلیل بود.
نهضت با توجه به اینکه اکثریت جمعیت ایران مسلمان بوده و نیز به دلیل وجودجو ابتذال و کمرنگ شدن مظاهر اسلامی در حکومت و غلبه ملی‌گرایی برجنبه اسلامی آن با تکیه بر لفظ اسلامی، خواهان لحاظ شدن قوانین شرع اسلام در حکومت بودند. به‌طور مثال متن قانون اساسی که شیخ فضل‌الله نوری آن‌را مطرح کرده بود و نیز اینکه مشروطه باید مشروع باشد.
● بررسی دیوارنوشته‌های دوران انقلاب
از تابستان سال ۵۷، دیوار شهرها و حتی روستاهای ایران نقش وسایل ارتباط جمعی سنتی را ایفا کرد و هزاران شعار با قلم‌مو، رنگ، اسپری، ماژیک، گچ، زغال، مداد، خودکار و حتی خون بر آنها نقش بست. چرا که مردم به وسایل ارتباط جمعی مدرن برای رسیدن به قصد و نیت خود دسترسی نداشتند. شاید با اطمینان بتوان گفت که در تمام طول تاریخ این کشور هرگز در چنین سطح وسیعی و با چنین حجمی، دیوارها جایی برای پیام دادن به مردم نشده بود. در آن سال دیوارهای ساختمان‌ها، کیوسک‌های تلفن و تابلو مغازه‌ها و حتی تابلوهای راهنمایی و رانندگی، جاهای ثابتی بود که به وسیله مردم روی آنها پیام نوشته می‌شد. گاهی نیز شعارها روی وسایل نقلیه و حتی آمبولانس‌ها نیز نقش می‌بست.
● تاریخچه دیوارنوشته‌ها
در ایران استفاده از دیوارها برای پیام‌دهی به صورت “پرده‌داری” ریشه کهن دارد. در تاریخ معاصر نیز نگارش شعار بر دیوارها (نه شعارها و جمله‌های تبلیغاتی برای فروش کالا) در سالهایی چون ۱۳۳۲ و ۱۳۴۲ صورت گرفت ولی همان طور که گفته شد هیچ وقت چون سال ۱۳۵۷دیوارها این‌چنین انبوه از نوشته نبود.
علت این امر را می‌توان بالا بودن نسبت باسوادان بویژه در شهرها، افزایش جمعیت و مهم‌تر از آن مشارکت همه مردم در این امر دانست. علاوه بر این عوامل اصلی عوامل فردی دیگری مانند وجود رنگ‌های اسپری که به سرعت با کمترین ابزار و آثار بعدی بر روی دست‌ها، قابل استفاده بود در این امر می‌توانست تاثیر داشته باشد.
میزان توجه مردم به دیوارنوشته‌ها نیز در سال ۱۳۵۷ بسیار بود . حتی دیده می‌شد که مردم آنچه را که بر روی دیوارها خوانده بودند، برای یکدیگر نقل می‌کردند. در کنار این نوشته‌ها عکس‌های زیادی نیز به چشم می‌خورد که به کمک رنگ اسپری و شابلون‌های آهنی، تخته‌ای و مقوایی بر روی دیوارها ترسیم می‌شد. هرچه طول شعارها بیشتر بود افراد از فاصله بیشتری می‌توانند آن را بخوانند. شعارهایی که با قلم‌مونوشته می‌شد پررنگ‌تر و در نتیجه خواناتر از شعارهای اسپری بود. برخی از این شعارها به وسیله سازمان‌ها نوشته می‌شد و تعدادی نیز به وسیله توده مردم، غلط‌های املایی و انشایی در میان آنها دیده می‌شد. اگرچه عنوان وسیله ارتباط جمعی سنتی را به دیوار نوشته‌ها دادیم ولی این مجموعه چه از نظر تعداد گیرندگان پیام و چه از نظر محتوا چندان تفاوتی نیز با وسایل ارتباط جمعی مدرن مانند مجله یا روزنامه نداشت. در این مجموعه نوشته‌ها، خبر، اطلاعیه، تفسیر، نوشته‌های ادبی، شعر، طنز، کاریکاتور و عکس نیز به چشم می‌خورد. سانسور نیز که گاه از طریق ماموران حکومت نظامی بر روی آن اعمال می‌شد و آنها دیوارنوشته‌ها را با رنگ پاک می‌کردند. اعتراض بر این سانسور نیز از طریق نوشتن شعارهای “ننگ با رنگ پاک نمی‌شود” در همان محله‌ها به وسیله مردم اعلام می‌شد.
گفتیم که این دیوارنوشته‌ها مجموعه‌ای از خبر، اطلاعیه، تفسیر و... بود؛ نگاهی به نمونه‌های زیر تائیدکننده این مطلب است.
▪ خبر:
به گفته رادیو بی بی سی نخست‌وزیر استعفا داد.
پادگان عشرت‌آباد خلع سلاح شد.
میدان ۲۵ شهریور ۳۰ کشته و هزار نفر زخمی داشت.
ساعت ۹ دیشب ۳۷ نفر از کارگران راه‌آهن را گرفتند.
۱۶۰ همافر تیرباران شدند.
کلانتری‌ها توسط نیروی هوایی و پیروان امام خمینی و با یاری سازمان مجاهدین خلق ایران فتح شد.
ازهاری مرد.
▪ اطلاعیه:
رفتن شاه یک توطئه سیاسی است. منتظر دستور رهبر خود باشید تا حادثه ۲۸ مرداد تکرار نشود.
اجتماعات پراکنده تشکیل دهید و از جمع شدن در یک محل خودداری فرمایید.
۵۷/۱۰/۱، دانشگاه صنعتی، اجتماع کارگران اخراجی.
▪ تفسیر:
آمریکا از ویتنام که منابعی نداشت،‌دست بر نداشت چه رسد به ایران با این همه منابع، پس راهی به جز اسلحه نیست.
این مبارزات، پشتوانه‌اش نه کمونیسم است نه امپریالیسم، بلکه خون شهیدان است.
تفرقه تنها سلاحی است که برای امپریالیسم مانده، وحدت و پیکار ما ضامن پیروزی است.
مبارزه مسلحانه، به علاوه مبارزه سیاسی مساوی است با پیروزی.
رادیو، تلویزیون و مطبوعات باید تریبون آزاد برای همه گروه‌ها، دسته‌ها، احزاب و سازمان‌ها باشد، نه در انحصار جامعه‌ای بخصوص.
▪ نوشته‌های ادبی:
از دریای خون خواهیم گذشت تا به آزادی برسیم.
قانون اراده توده‌هاست.
اعتصاب، مدرسه انقلاب.
پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است
▪ شعر:
یا ما سرخصم را کوبیم به سنگ
یا او سرما به دار سازد آونگ
القصه در این زمانه پرنیرنگ
یک کشته بنام به که صد زنده به ننگ
- نه شاه می‌خوایم نه شاپور مرگ بر این دو مزدور
- ارتش تو مال مایی نه مال آمریکایی
- ترس، نفاق، اختلاف آفت هر انقلاب
- وای اگر خمینی حکم جهادم دهد توپ و مسلسل نتواند که جوابم دهد
- تا آخرین نفر تا آخرین نفس بشکنیم دیوار این قفس
▪ طنز:
قولو مرگ بر شاه تفلحوا.
مرگ موهبتی است الهی که از طرف مردم به شاه تفویض می‌شود.
شاه در کیش است و بزودی مات می‌شود.
کوروش بیدار شو که شاه...
▪ شعار طنزگونه:
- پسر رضا کچل بدجوری افتاده تو هچل
- کار شاه تمام شده کیسه کش حمام شده
- قانون اساسی خر تو خر سیاسی
- این است شعار ملت اسهال گرفته دولت
شعارهای دیواری سال ۱۳۵۷ را پس از دو سال دیگر نمی‌توان در خیابان‌های بزرگ شهرها دید. تعداد زیادی از آنها روز ۲۵ اسفند ۱۳۵۷ به دنبال درخواست مسئولان دولتی در پاکسازی دیوارهای شهر به وسیله مردم پاک شد. بعد از آن به هنگام برگزاری انتخابات مجلس خبرگان، مجلس شورا و انتخابات ریاست جمهوری بر روی مانده‌های این شعارها نیز شعارهای جدیدی نقش بست. بعدها طی دو سال گذشته گروه‌های سیاسی اختلافات خود را به شدت روی دیوارها کشاندند و شعار جدیدی روی آن می‌نوشتند. از اوایل سال ۱۳۵۹ نیز پدیده جدیدی روی دیوارها شکل گرفت، به این ترتیب که در برخی از نقاط شهر دیوارهای مملو از شعارهای کهنه، کاملا رنگ‌آمیزی شده و روی زمینه تمیز و یکدستی که به دست می‌آمد، شعارهایی با خط خوش و گاهی با تصویر چند رنگ ترسیم می‌شد.
● نتایج اصلی بررسی
الف‌) دیوارنوشته‌ها تقریبا حالتی کلی از ارائه خوب و بد و یا همان داستان قدیمی فرشته و شیطان یا اهورامزدا و اهریمن و... را داشت. اگر شاه بد بود، امام خوب، اگر بختیار بد بود، بازرگان خوب، اگر آمریکا و شوروی بد، فلسطین و اریتره خوب، اگر ساواک بد، شهید خوب و...
به این ترتیب ۸۳/۶ درصد دیوارنوشته‌های تهران به این شعارهای بد و خوب و موافق و مخالف اختصاص داشت (۱۶/۴ درصد بقیه شعارها را دیوارنوشته‌های مربوط به اتحاد و تفرقه، آزادی و پیروزی و غیره تشکیل می‌داد. اگرچه این گروه از شعارها نیز کم و بیش دارای برخی جهت‌گیری‌های موافق و مخالف بود، اما چون این جهت‌گیری‌ها زیاد مشخص نبود در این دسته‌بندی مجزا شناخته شد.)
تعداد شعارهای موافق ۴۷۹ و شعارهای مخالف ۴۲۱ بود که نسبت آنها در کل شعارها برای شعار موافق ۴۴/۴ درصد و شعارهای مخالف ۳۹/۲ درصد می‌باشد. در مجموع تفاوت معنی‌داری بین نسبت شعارهای موافق و نسبت شعارهای مخالف دیده نمی‌شود. اما در مقایسه نسبت شعارهای مخالف شاه و شعارهای موافق امام می‌توان گفت که نسبت شعارهای مخالف شاه بیش از نسبت شعارهای موافق امام بوده است.
ب)۷ ‌۲۳/ درصد دیوارنوشته‌های تهران درباره شاه و خانواده پهلوی و رژیم شاهنشاهی، ۱۳/۶ درصد درباره امام، ۹/۶ درصد درباره بختیار وبازرگان و دیگران، ۱۱/۴ درصد علیه ساواک، چماقداران، قانون اساسی، ارتش و کشورها و رژیم‌های دیگر، ۲۵/۲ درصد موافق و در تائید اسلام، حکومت اسلامی، شهدا، چریک‌های فدایی خلق، مجاهدین خلق، حزب توده، سایر احزاب، ارتش و سایر کشورها و رژیم‌های دیگر، ۱۰/۶ درصد خطاب به مردم درباره تفرقه و اتحاد، مسلح شدن، کودتا، کارگران و اعتصاب، آزادی و پیروزی و بانوان بوده و ۵/۸ درصد بقیه به سایر مضمون‌ها اختصاص داشت است.
در مقایسه تعداد شعارهای مضمون مختلف، فرضیه‌های زیر، آزمون رشد این نتایج به دست آمد:
تعداد شعارهای علیه بختیار بیش از شعارهای موافق بازرگان بوده است.
تعداد شعارهای علیه آمریکا و امپریالیسم بیش از شعارهای علیه شوروی و کمونیست بوده است.
تعداد شعارهای علیه آمریکا و شوروی و... بیش از شعارهای موافق فلسطین، اریتره و... بوده است.
تعداد شعارهای سازمان چریک‌های فدایی خلق مشابه تعداد شعارهای سازمان مجاهدین خلق بوده است.
اگر شعارهای مربوط به اسلام و جمهوری اسلامی را به‌عنوان شعارهای “حزب‌الله” فرض کنیم، می‌توان گفت که تعداد شعارهای حزب‌الله بیش از احزاب دیگر بوده است.
تعداد شعارهای علیه ارتش، کمتر از تعداد شعارهای موافق ارتش بوده است.
دسته‌بندی شعارها
براساس وقایع زمانی
و اتفاقات دوران
مبارزات انقلاب اسلامی ایران
تشکیل دولت شریف امامی
آمریکا نابود است خلق ما پیروز است
درود بر فلسطین سلام بر خمینی
دایان نابود است یاسر پیروز است
فلسطین پیروز است اسرائیل (صهیونیسم) نابود است
درود بر مجاهدین سلام بر فلسطین
دانشگاه، دانشگاه مزدور به خون‌کشیده
دانشجو، دانشجو در خون خودغلطیده
این است شعار ملت دانشجو شهادتت مبارک
صلا‌ه` ظهر دیروز، دانشگاه کشته داد
۵ دقیقه به یازده همه سکوت می‌کنیم
کشتن دانشجویان، به دست شاه جلاد
خواسته آنان بوده برچیدن استبداد
خونبهای جوان بر شما مردمان انتقام است
گلهایی از گلزار حریت دانشگاه
پرپر شده هر لحظه با شلیک مزدوران
توبه شاه!
به پشت رادیو گفتیم به تاکید
که ... خوردم، غلط کردم ببخشید
روز و شب مسلمین شام غریبان شده
یا حجت‌ابن الحسن دلها پریشان شده
قبر امام هشتم گلوله‌باران شده
مهدی بیا شاه مسلمان شده
قبر امام هشتم گلوله‌باران شده
مشهد مقدس را، گنبد حضرت را، مسجد کرمان را
رکس آبادان را، ژاله تهران را
شاه به آتش کشید، به آتشش می‌کشیم
تشکیل دولت ازهاری
کابینه نظامی شکست شاه خائن
این دولت نظامی نابود باید گردد
این دولت نظامی نشانه سقوط است
تاسوعای سال ۵۷ آغاز تظاهرات چند میلیونی:
این جمعیت هم چند نفر ضداستقلال ملت هستند؟!
تظاهراتی وجود ندارد، بلکه صدای نوار است که پخش می‌کنند.
ازهاری بیچاره بازم بگو نواره.
ازهاری بیچاره، ای سگ چار ستاره، بازم بگو نواره، نوار که پا ندارد، چشمای تو خماره!
اویسی، ازهاری دو تا سگ شکاری
ازهاری، ازهاری شنیدم خیلی هاری
ازهاری، ازهاری می‌بندیمت به گاری
عاشورا روز تعیین سرنوشت است
تاسوعا قرار ما، عاشورا قیام ما
عاشورای حسینی، پیروزی خمینی
عاشورا، عاشورا قیام ملی ما
اعتصاب وسایل ارتباط جمعی:
الف) کارکنان رادیو و تلویزیون
خلق مسلمان، ملت ایران
بشنو پیام آزادی خواهان
صدا و سیمای ایران، ننگ و یوغه
فانوس رژیم ایران چه بی‌فروغه
با ملت ما همراه می‌گوییم
مرگ بر شاه
ای وارث راه حسینی ای پیروان امام خمینی
یاری کنید در محو این صدا و تصویر
بلندگوی استبداد است این بانگ تزویر
با ملت ما همراه می‌گوییم مرگ بر شاه
ب)‌کارگران سیمان تهران:
اتحاد، اتحاد، اتحاد ای دانشجو
ما با هم متحد می‌شویم تا برکنیم ریشه استبداد
درود، درود، درود، درود بر خمینی
کارگر، کارگر، کارگر ای کارگر
ما با هم متحد می‌شویم تا برکنیم ریشه استثمار
درود، درود، درود، درود بر خمینی.
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید