پنجشنبه, ۹ فروردین, ۱۴۰۳ / 28 March, 2024
مجله ویستا


راهکارهای پیروزی در سرمایه‌گذاری


راهکارهای پیروزی در سرمایه‌گذاری
آیا شما نیز در فکر یک سرمایه‌گذاری مناسب و اصولی برای مازاد درآمد و پس ‌اندازتان هستید؟
اگر اینچنین است ابتدا باید بدانید که یک نقشه‌ی کاری «BUSSINES PLAN» درست و مدیریت شده برای سرمایه‌گذاری با رویکردی به افق چشم‌اندازهای مالی آینده، شما را در رسیدن به اهدافتان یاری می‌نماید.
حتی تصور اینکه یک تیم ورزشی هم بتواند بدون اتخاذ یک استراتژی از پیش تعیین شده، گوی سبقت را از تیمهای دیگر بگیرد، کمی مشکل و دور از ذهن است.
با این وجود وقتی بحث از سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه می‌شود،‌ نخستین مساله خرید و فروش اوراق بهادار است که در بین مردم رواج بیشتری دارد آن هم بدون اینکه استراتژی خاص یا هدف معینی در نظر گرفته شده باشد.
باید دانست که بدون یک برنامه‌ی مدون و مشخص،‌ تضمین اینکه سرمایه‌گذاری شما خواهد توانست نیازهای مالی شما را برآورده سازد کمی دور از منطق است.
در دوران بحران اقتصادی هیچ چیزی مهم‌تر از داشتن یک استراتژی قوی و کارآمد نیست. در این دوران حتی سرمایه‌گذاران مجرب و حرفه‌ای هم ممکن است با تردید به چشم‌اندازهای توسعه بنگرند و از خود بپرسند آیا این احتمال وجود دارد که اهداف مالی آینده برآورده شود؟ چرا که آنها می‌دانند بدون یک راهکار مدون و اصولی تضمین ادامه سیاست‌های گردش مالی بسیار سخت می‌شود حتی ممکن است پیشنهادهای خوب و بلکه ایده‌آل کنونی را هم از دست رفته ببینند.
پس ناگفته پیداست ایجاد یک استراتژی طولانی مدت لزوما موجب خلق مشکل نخواهد بود. پس با پیروزی از یک برنامه‌ی منظم و بلندمدت و انجام سرمایه‌گذاری‌هایی در حد متوسط و معمولی این احتمال برای این گونه سرمایه‌گذاران وجود خواهد داشت که به حفاظت از دارایی‌های در گردش خود در مقابل این چهار خطر اصلی بازار کمک کنند: نوسانات نرخ بهره‌، خطر اعتبارات، ریسک سرمایه‌گذاری مجدد و نقدینگی.
اینجاست که باید گفت: یک نقطه شروع مناسب برای شما آن است که یک الگو و مدلی را متناسب با نیازها و شرایط خود طراحی نمایید.
برای مثال یک سرمایه‌گذار محافظه کار ممکن است ۵۰ درصد اوراق قرضه. ۲۵ درصد سهام و ۲۵ درصد نقدینگی را نیاز مبرم تسلط بر بحرانهای آتی بداند و در مقابل یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای و پیشتاز که به دنبال به حداکثر رساندن سود خود است، ممکن است که سرمایه خود را تبدیل به ۱۵ درصد اوراق قرضه، ۸۰ درصد سهام و ۵ درصد نقدینگی کند.
بطور کلی هر چه سرمایه‌گذاران به دوران بازنشستگی خود نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند سیاست اوراق قرضه بیشتر و نقدینگی بیشتر را اتخاذ می‌نمایند. اگر چه خطر در بازار اوراق قرضه مانند بازار سهام نیست ولی یک سرمایه‌گذار باید آگاه باشد که احتمال شکست و نزول سرمایه همیشه وجود دارد و فقط از طریق بررسی دقیق اوراق بهادار و تمرکز بر روی متنوع‌سازی، ‌تحقق اهداف طولانی مدت و کوتاه‌مدت محتمل‌تر خواهد بود.
برای اطمینان از فلسفه سرمایه‌گذاری، هر فرد باید انواع سرمایه‌گذاری‌هایی را که مجموعه اوراق بهادار او را تشکیل می‌دهند، تعیین نماید. برای نمونه شخصی که علاقمند به حفظ سرمایه است ممکن است خزانه‌ها را انتخاب کند، در حالی که فردی که بدنبال افزایش سود خود می‌باشد بر اوراق مشارکتی تکیه نماید.
با این وجود انتخاب درست از میان انواع اوراق بهادار هم خود نیاز به تحقیق و کندوکاو مبسوطی دارد که این امر از واجبات تحقق سرمایه‌گذاری‌های آینده ‌نگرانه محسوب می‌شود.
▪ خطر اعتبارت:
یک سرمایه‌گذار اوراق قرضه ابتدا باید تعیین نماید که تا چه مقدار و کدام سطح از ریسک سرمایه‌گذاری برای وی قابل قبول است زیرا بر روی اوراق قرضه همیشه احتمال کاهش و نزول سرمایه‌گذاری‌ها وجود دارد.
▪ ریسک سرمایه‌گذاری مجدد:
اگر چه بسیاری از سرمایه‌گذاران به انتظار داشتن اوراق با درآمد ثابت وارد بازار می‌شوند، شرکت یا سازمانی که آن اوراق قرضه را صادر می‌کند ممکن است که قادر به بازخرید آن باشد یا آن را تا یک میزان یا بیشتر ادا کند. اگر چه ممکن است که درآمدها را بتوان از چنین اقداماتی تشخیص داد ولی یک سرمایه‌گذار خیلی اوقات خودش را در وضعیتی می‌بیند که مجبور به سرمایه‌گذاری مجدد پول با میزان پایین‌تری از سود می‌باشد.
پس با وجود این گونه مصداق‌ها دانستن این مساله بسیار مهم است که کدام اوراق قرضه ویژگی فراخوانی را دارند و کدام‌شان ندارند. از آنجا که اوراق و اسناد قابل فراخوانی سود بیشتری از سایر اوراق دارند، ‌سرمایه‌گذاران ممکن است اینگونه نتیجه‌گیری نمایند که اضافه کردن ترکیبی از اوراق قابل فراخوانی و غیرقابل فراخوانی سود و عادیات آنها را افزایش می‌دهد.
▪ نقدینگی: اگر یک سرمایه‌گذار بخش زیادی از نقدینگی‌اش را در یک اوراق قرضه جداگانه و یا سبدی از اوراق (که در همین زمان به موعد خود می‌رسد) سرمایه‌گذاری می‌کند، باید مطمئن شود که مجبور نخواهد بود قبل از رسیدن موعد سرمایه‌گذاری، پول خود را از بازار بیرون بکشد.
اگر چه ممکن است بعضی اوقات برای رسیدن به سود بیشتر و یا رفع یک مشکل مالی اوراق قرضه خود را بفروشید ولی این احتمال وجود دارد که با یک فقدان و یا یک شکست اساسی مواجه شوید؛ هر چند بسیاری از سرمایه‌گذاران به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌ کنند که اوراق خود را به سرانجام برسانند ولی حوادث زندگی و نوسانات رویدادهای سیاسی و اقتصادی ممکن است مزاحم این روند شوند.
▪ نوسانات نرخ بهره:
به روشنی پیداست که راهی برای جلوگیری از بالا و پائین رفتن نرخ سود وجود ندارد و در حقیقت همین تغییرات نرخ سود است که باعث بوجود آمدن فرصتهای بزرگ در زندگی بسیاری از افراد می‌شود. در ضمن این نکته بسیار مهم را نیز حتی المقدور نباید فراموش کنید که بهتر است سبدی از سهام را تهیه کنید که سررسید آنها در تاریخ‌های متفاوت با یکدیگر باشند.
کلید اصلی ایجاد یک استراتژی موفق این است که یک سبد متنوع از اوراق و سهام متناسب با برآیند کارشناسی‌ها و برآورد نیازهای فردی جمع‌آوری شود. این مساله می‌تواند بدین معنا باشد که ترکیبی از سهام شرکتها، اوراق قرضه دولتی و یا اوراق رهن مناسب‌ترین گزنیه باشد. همچنین این استراتژی مشخصا می‌بایست شامل تاریخ تنظیم سررسید، میزان نقدینگی،‌ ریسک اعتباری و موضوع نرخ سود نیز باشد. باید توجه داشت که صرفا خرید سهام فقط یک شرکت می‌تواند خطر قابل توجهی را برای سرمایه شخص ایجاد نماید و البته از سوی دیگر نیز خرید اوراق بهادار آن هم بدون یک استراتژی و برنامه مشخص غالبا یک ریسک جبران‌ناپذیر برای سرمایه‌گذار به شمار می‌رود.
● روش پلکانی و توازنی (Iadering and barbelling)
در بسیاری از موارد سرمایه‌گذاران حرفه‌ای اوراق بهادار می‌توانند از استراتژی‌های مشخص سرمایه‌گذاری از جمله پلکانی (Iadering) و توازنی (barbelling) استفاده نمایند. بطور خلاصه باید گفت: در استفاده از روش پلکانی، سرمایه‌گذار تاریخ سررسید برای اوراق ایجاد می‌نماید نظیر ۲ سال،‌۴ سال،‌۶ سال و... در نتیجه چنین مجموعه‌ای از اوراق قرضه یک میانگین سررسید چند ساله را ایجاد می‌نماید.
این روش اگر خوب طراحی شود خطرات میزان نقدینگی، فراخوانی، اعتباری و سرمایه‌گذاری مجدد را به میزان بسیار قابل توجهی کاهش می‌دهد.
روش دیگری نیز روش توازنی است که آن هم به نوبه خود می‌تواند این دسته از ریسک‌ها و خطرات را کاهش داده باعث افزایش سود شده و عوایدی را نیز نصیب فرد کند.
در این روش هم به مانند روش قبلی از استراتژی تاریخ‌های سررسید استفاده می‌شود ولی با این تفاوت که تاکید بر روی هر دو تاریخ سررسید طولانی مدت و کوتاه‌مدت می‌باشد.
برای نمونه یک سرمایه‌گذار ممکن است بخشی از اوراق بهادار را ۲ ساله یا ۵ ساله و بقیه ارواق را ۱۵ ساله یا ۲۰ ساله خریداری نماید. به این ترتیب مشخصه این روش و استراتژی دارا بودن قابلیت انعطاف‌پذیری بیشتر نسبت به روش قبلی می‌باشد.
به هر روی اگر در فکر بازاندیشی و ایجاد راه کاره‌ای موفقیت‌آمیز در سرمایه‌گذاری‌هایتان هستید حتما بر روی مطالب و موضوعات فوق پرداخت‌های گسترده‌تری را انجام دهید.
نیما نور بخش
منبع : خانه کارآفرینان ایران


همچنین مشاهده کنید