پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


آدمهای تنهای جنگ


آدمهای تنهای جنگ
▪ اتوبوس شب
▪ کارگردان: کیومرث پوراحمد
▪ نویسنده فیلمنامه: کیومرث پوراحمد و حبیب احمدزاده
▪ بازیگران: خسرو شکیبایی/محمدرضا فروتن/مهرداد صدیقیان
سینمای جنگ پس از تجربه تغییرات و اشکال متفاوت طی سه دهه اخیر، اکنون وارد مرحله جدیدی از جریان خود شده است.
این سینما در نخستین سالهای شکل گیری اش که همزمان با دوران جنگ تحمیلی بود، مستقیماً موضوعات مربوط به جبهه و جنگ را مورد توجه قرار داد و یک دهه بعد، با فاصله گرفتن از دوران جنگ تحمیلی به سراغ آدمهای از جنگ برگشته و مسائل اجتماعی زندگی آنان و بازخورد اهداف و اعتقادات و مشکلات زندگی آنان رفت.
این سینما که پرچمداران آن حاتمی کیا و ملاقلی پور بودند، پس از مدتی درگیر کلیشه ها و شعارهای تکراری شد و رفته رفته بخشی از مخاطبانش را از دست داد.
سینمای جنگ حالا نیازمند ساختار و پرداخت متفاوتی بود که از سویی باید میل زیباشناسانه مخاطب را ارضا می کرد و دارای یک ساخت تکنیکی قابل قبول می بود و از سوی دیگر به اهداف و آرمانهای جدایی ناپذیر جامعه، انسان و جنگ می پرداخت.
سال گذشته، سینمای جنگ دوران جدیدی را تجربه کرد و انواع مختلفی از سبکها و موضوعات در آن مورد توجه قرار گرفتند. اما یک نکته مهم در آثار سینمایی ژانر دفاع مقدس در سال گذشته، استفاده از چاشنیهای اقتباس ادبی بود. اقتباس داستان فیلمنامه از واقعیت و داستانهایی که ریشه در واقعیت داشتند (یا خاطره ها) مهمترین ویژگی آثار دفاع مقدس سال گذشته بود.
«اخراجی ها»، «پاداش سکوت» و «روز سوم» یا شخصیتهای واقعی را در داستان وارد کرده بودند یا خاطره و داستانی شفاهی و مکتوب را دستمایه کارشان قرار داده بودند.
«اتوبوس شب» هم یکی از این فیلمها بود که «کیومرث پوراحمد» و «حبیب احمدزاده» فیلمنامه آن را نوشتند. مهمترین ویژگی فیلم پوراحمد در مقایسه تولیدات سالهای گذشته حوزه دفاع مقدس، پرداخت دوباره جنگ و آدمهای جنگ در جبهه است. در داستان این فیلم، یک رزمنده نوجوان باید به تنهایی اتوبوس حامل اسیران عراقی را به پشت جبهه برساند.
همه درگیری و کشمکشهای فیلم نیز براساس خطرات انتقال اسیران، تنها بودن نوجوان و شرایط غیرقابل پیش بینی فضای جنگ طراحی شده است. نکته قابل تأمل در حوزه ساختار داستانی، مهارت پوراحمد و احمدزاده در چینش مناسب حوادث و رویدادهای حادثه محور در کنار یکدیگر است.
در واقع همین حوادث و رویدادها هستند که کشمکش، تعلیق و حادثه را در روایت داستان ایجاد می کنند و باعث جذب مخاطب و افزایش قدرت درگیرسازی تماشاگران با داستان فیلم می شوند.
زبان و درگیری دراماتیک، دو عنصر مهم ساختار داستان فیلم پوراحمد به واسطه دقت و تناسب پرداختشان، در تمام لحظات روایت، ذهن تماشاگران را با حوادث درگیر می کنند.
شگرد خوبی که پوراحمد در این ارتباط انتخاب کرده، بر تشدید و کاهش مبتنی است. شرایط موجود به واسطه اتفاق افتادن یک رویداد که قصد برهم زدن تعادل مطلوب را دارد بر هم می خورد، حادثه شدت پیدا می کند و پرداخت مناسب و زیبای کلام و زبان این ویژگی را تشدید می کند و چندی بعد حوادث برای لحظاتی فروکش می کنند و کلام و رویداد دراماتیک نیز به تناسب تغییر می یابند.
در این محدوده حتی تمایل و گرایش همیشگی پوراحمد به طنز نیز به کمک ریتم روایی فیلم می آید و فضایی دلنشین را برای آماده سازی جهت ورود حوادث جدید به وجود می آورد. در این فرآیند روایت و ساختار داستانی تماشاگر را با رویدادها تهییج، و وارد فضای فیلم می کنند، چندی بعد به او استراحت می دهند و یک بار دیگر حوادث از سر گرفته می شوند...
شاید در یک نگاه کلی چنین پرداختی چندان سخت به نظر نیاید، اما توجه به فضای محدود (یک اتوبوس) و ظرفیتهای محدودتر گسترش حوادث به طور دقیق نشان دهنده دشواری کار پوراحمد در «اتوبوس شب» است. تجربه ای که البته این کارگردان پیشتر با «شب یلدا» از آن سربلند بیرون آمده بود.
علاوه بر لحن کمیک روایت حوادث جدی، مشخصه مهم دیگری که به خلق و تناسب ریتم فیلم پوراحمد کمک زیادی کرده، میزانس و دکوپاژ فیلم است. فضای محدود و بسته داستان با همه دشواریهایی که در حوزه پرداخت تصویری و گسترش داستانی می تواند در پی داشته باشد، فشردگی و ضرباهنگی را به وجود آورده که در نتیجه آن ریتم سرعت و قدرت تهییج بیشتری پیدا کرده و توانایی بیشتری در درگیرسازی مخاطب دارد.
این فشردگی، تصاویر شبه سیاه و سفید، فضای مرموز و تعلیق دار شبانه و موقعیت دراماتیکی که شخصیتها در آن واقع شده اند، همه و همه عناصر و ابزارهایی اند که پوراحمد با انتخاب آنها جذابیت و قدرت درگیرسازی فیلمش با مخاطب را تضمین کرده است.
گریم و نوع بازی بازیگرانی چون «خسرو شکیبایی» (در نقش راننده اتوبوس) و «محمدرضا فروتن» (سرباز عراقی) نیز به این جذابیتها افزوده است، ضمن اینکه قدرت بازیگری و بازی گیری از این هنرمندان وقتی در راستای نزدیک شدن به شخصیتهای قصه به بهانه موقعیت قرار می گیرد، اشتیاق و تمایل کنجکاوی مخاطب به کشف مجهولات را افزایش می دهد و بر موفقیتهای اثر می افزاید.
«کیومرث پوراحمد» پس از تجربه دو شکست با «گل یخ» و «نوک برج» سال گذشته، با اولین فیلم جنگی اش توانست توجه منتقدان و تماشاگران سینما را یک بار دیگر به مهارتهایش در فیلمسازی جلب کند. روایت سریع و موجز و ریتمیک داستان جنگ در فضای محدود و بسته شبانه، «اتوبوس شب» را بدون تکیه بر جذابیتهای کاذب که این روزها در سینمای ما مرسوم شده به یک فیلم تأثیرگذار تبدیل کرده که در درجه اول بر ساختار داستان و قدرت پرداخت تصویری متکی است.
پوراحمد که با دو فیلم قبلی اش متهم به تجاری سازی شده بود، حالا و پس از اکران «اتوبوس شب» به منتقدانش ثابت می کند که می تواند یک فیلم با ظرفیتها و معیارهای مناسب هنری بسازد که در زمینه جلب مخاطب و مسایل تجاری نیز موفق باشد
مهدی نصیری
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید