جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

سهامداران تازه رسانه ها


سهامداران تازه رسانه ها
این اصل که «هیچ جنگی بدون تبلیغات پیش نمی رود» امروز به طور تمام و کمال از سوی گردانندگان جنگ و شورش در افغانستان و پاکستان مورد استفاده قرار می گیرد. بر اساس گزارش منابع مطلع حرکت های امروز گروه طالبان و دیگر فرقه های افراطی در این منطقه از بالاترین پشتیبانی تبلیغی و رسانه ای برخورداراست.
تکنیک ها و تاکتیک هایی که رهبران این گروه ها برای به خدمت گرفتن ابزارهای تبلیغی بکار بسته اند به گونه ای است که به نظر می آید باید محققان حوزه ارتباطات باب بحث تازه ای را در «رابطه رسانه ها و شورش و جنگ» بگشایند. اگر زمانی وظیفه رسانه در عرصه جنگ تقویت روحیه نیروهای جبهه خودی و سست کردن قوای جبهه رقیب بود امروز ایجاد جنگ روانی و دفاع از مشروعیت نبرد فقط یکی از روش های متداول در تریبون های طالبان و القاعده است. شبکه تروریسم که بر مدرن ترین ابزارهای ارتباطی تجهیز شده است امروز چندین کارکرد تازه برای رسانه های خود تعریف کرده است. کافی است به گزارش های بازرسان سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی که در باره «نیروهای پشتیبان عملیات های انتحاری» از افغانستان مخابره کرده اند نگاه شود.
شاید شگفت ترین مسأله این باشد که دو فاکتور مهم جنگ های جدید یعنی پول ونیروی انسانی به کمک رسانه ها تأمین شود.
حسب گزارش منابع بین المللی، جنگجویان در افغانستان و مرزهای پاکستان بخش غالبی از نیازهای خویش در دو حوزه مهم کمک های مالی و جذب نیروی انسانی را از طریق اینترنت و مبادله پیام های رمزی پیش می برند.
میزان استفاده این جریان ها از رسانه در زمینه ایدئولوژیک و سیاسی نیز غیرقابل شمار است. تاحدی که بسیاری از کارشناسان به این باور رسیده اند که بواسطه ابزارهای مدرن ارتباطی بویژه اینترنت بوده که القاعده و طالبان توانست در سطح یک نیروی جهانی مطرح شود. جهان رسانه به طور ناخواسته به گسترش شعاع نفوذ گروه های افراطی یاری رساند. به نحوی که در بزرگراه ارتباطات، تروریست ها صاحب و سهامدار بزرگ ترین شبکه ارتباطی شدند.
با این حال یک اشتباه در برآورد سهم شبکه القاعده و طالبان از دنیای رسانه این است که غالباً همه نگاه ها به سمت گسیل هواداران القاعده به فضای سایبر و سایت های اینترنتی است. این در حالی است که در برهه کنونی بهره ای که آنها از شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای برای نمایش قدرت می برند بسی بیشتر و مؤثرتر از اینترنت است. در این باره لازم است نگاهی به حضور چشمگیر سخنگویان القاعده و طالبان در مونیتور شبکه های ماهواره ای بیندازید که دهها میلیون مخاطب دارند. مصداق این گفته فقط دو رسانه عربی، الجزیره و العربیه نیستند که برخی نام ارگان های غیر رسمی القاعده و طالبان را به آنها داده اند، همه شبکه های پرآوازه اروپایی و آمریکایی آنتن خویش برای پخش صدا و تصویر سران القاعده و طالبان را شبانه روز باز گذاشته اند. به این مجموعه فعالیت بی دریغ رسانه های مکتوب و شنیداری در خاورمیانه و جنوب آسیا را اضافه کنید که دائما فتاوای مراجع سلفی را در ترویج کشتار و شورش در سرزمین های عراق و افغانستان و پاکستان و... نشرمی دهند.
بنابراین مناسبات رسانه ها با شبکه های دست اندرکار شورش و ترور شایسته نقد و تحلیل است. تاکنون همه انگشت های اتهام در زمینه رشد اپیدمی جریان ترور به سمت سیاستمداران نشانه رفته است و همه جا سخن از این است که سیاست های مبهم و اغماض های بزرگ برخی بازیگران سیاسی، زمینه ساز قدرت یابی القاعده شده است اما واقعیت ناگفته این است که جریان های ترور در این مدت فراوان از منبع قدرت لایزال رسانه ها تغذیه کرده اند. عناصر قدرت رسانه ها بویژه تصویر و صدا مکرر به مصرف آنها در آمده است.
در گزارش حاضر سعی بر این است که ضمن ارائه تصویری اجمالی از آخرین فعالیت هایی که دو هسته جریان ترور یعنی طالبان و القاعده در حوزه رسانه های سنتی و مدرن دارند، به آسیب شناسی عملکرد رسانه های در عصر جنگ ترور پرداخته شود.
● طالبان و رسانه ؛ از ابزار شیطان تا صدای شریعت سلفی
برخورد طالبان با رسانه دو دوره کاملاً متضاد را پشت سر نهاده است. دوره ای که این گروه رسانه را به عنوان ابزار شیطانی نفی و تکفیر می کرد و دورانی که سران این گروه رأساً به سرمایه گذاری در ایجاد ایستگاه های رسانه ای مبادرت می کنند.
بر اساس مطالعات محققان افغان در دوره حکومت طالبان از سال های ۷۴ تا ۸۰ از وقتی که نام این کشور به امارات اسلامی طالبان تغییر کرد تلویزیون از زندگی افغان ها حذف شد و مطبوعات خصوصی از اجازه فعالیت محروم شدند. روزنامه شریعت ارگان مطبوعاتی طالبان که فعالیت های خودش را از سال ۷۴ در پیشاور شروع کرده بود پس ازورود طالبان به کابل در سال ۷۵ به ابزاری برای درج اخبار جنگ و مصاحبه های مطبوعاتی اعلامیه های دولتی به کار گرفته شد.
برپایه این گزارش ها طالبان پس از تحکیم پایه های قدرتشان در کابل مجوز انتشار ۱۲ نشریه را صادر کردند. این نشریات همگی از ارگان های درگیر جنگ بودند و در خارج از افغانستان منتشر می شدند. در خبرها از وجود روزنامه ای مستقل به نام صبح امید درکابل سخن رفته است که در اکتبر وحشت اعضای تحریریه این نشریه تغییر کرد و تیمی از طالبان جای آنها را گرفتند.
به هر حال آنچنان که بارها اعلام شده افغانستان در زمان حکومت رژیم طالبان به کشور بدون تصویر و موسیقی مشهور شد. کشوری که در آن نوارهای صوتی و تصویری شکسته می شد و همه شبکه های خبررسان یکی پس از دیگر تعطیل شدند. جمع زیادی از خبرنگاران در این راه جان باختند و بسیاری دیگر جلای وطن کردند.
اما در دوره پس از سقوط و برهه ای که «بازگشت طالبان» نام گرفته است سران این گروه با نگاه جدید به سمت بهره گیری از رسانه گام برمی دارند. به نحوی که هم اکنون در فضای پاکستان و افغانستان آنها چند شبکه رادیویی و نشریات مخفی و آشکار را به خدمت گرفته اند. رادیو شریعت در سه سال اخیر که طالبان در افغانستان عرض اندام کرده است با سرمایه گذاری کلان و تقویت فرکانس های خود به عنوان ارگان اصلی طالبان فعالیت خویش را از سرگرفته است.
اما اتفاق مهم در پیوند جدید طالبان با جهان رسانه بهره گیری آنها از روش های مرسوم القاعده برای گرفتن فضا های تازه در شبکه های ماهواره ای و اینترنتی است. درحالی که نسل قبلی سران این گروه پخش تصویر خویش از آنتن های ماهواره ای را حرام کرده بودند تیم جدید سران این گروه در اتاق های خود را به روی همه عکاسان و تصویربرداران عربی و اروپایی بازگذاشته اند. شاید مهم ترین دگردیسی در نگاه طالبان به جهان رسانه را در سایتی که این گروه با عنوان «الصمود» ایجاد کرده ردیابی کرد. پایگاه خبری و ایدئولوژیک که سازمان یافته ترین بخش فعالیت سیاسی و روانی شورشیان طالبان را پوشش می دهد.
سایت عربی زبان الصمود که از طرف تعدادی عرب های طرفدار طالبان رسما تأسیس گردیده و ناشر افکار ونظریات طالبان افغانستان بوده که خود را مجله ماهانه اینترنتی می نامد.
دراین سایت برخلاف ادعاهای طالبان مبنی بر حرام بودن تصویر و مخالفت با نشر عکس های اینترنتی می توان عکس هایی از فرماندهان برجسته طالبان را مشاهده نمود. با ملاحظه گذرا به این نتیجه می رسید که عرب های متحد طالبان اکنون از سطح میهمان به سطح میزبانان و ساکنان اصلی همان مناطق تحت نفوذ طالبان ارتقا یافته اند.
مقالات، مصاحبه ها و پیام های مبادله شده دراین سایت همگی در خدمت شورش ها و عملیات های انتحاری است. این سایت همان نقش حیاتی اینترنت برای شورشیان عراق را ایفا می کند یعنی پایگاهی برای جذب نیرو و گرد آوردی کمک های مالی برای جنگ در افغانستان است.
دعوت از افراد وشرکت جستن درعملیات های ضد دولتی و ضد آمریکایی رکن اصلی مطالب این سایت را تشکیل می دهد. در این سایت آن دسته از قبایل که با دولت های افغانستان و پاکستان برضد طالبان همکاری می کنند به صورت واضح تهدید می شوند و با شدت تمام اختلافات قبیله ای و فرقه ای همانند آنچه سلفی ها در عراق پیش می برند دامن زده می شوند.
سایت صمود در دور جدید فعالیت خویش برای ایجاد تضاد میان تاجیک ها و پشتون های افغان تلاش می کند. حضور نیروهای حرفه ای القاعده و طیف موسوم به عرب های افغان در جای جای فعالیت رسانه ای طالبان هویداست. افزون بر این که قاطبه نیروهای طالبان بی بهره از سواد دنیای مدرن هستند و اغلب از میان مردم فقیر روستاها برخاسته اند ادبیات و برنامه های رسانه ای و جنگ روانی طالبان همگی کپی شده از آموزه های تبلیغی سلفی ها و وهابی ها است بویژه در دور جدید که فاصله مدارس سلفی پاکستان با طالبان افغان به حداقل رسیده این گرته برداری به شکل عمیق تری نمایان شده است.
در مقالات و مضامین مطالبی که نشریات منسوب به طالبان رواج می دهند از سیاق کلام عربی و نثرهای ادبی آن افغان بودن نویسندگان و تولیدکنندگانش مورد تردید قرار می گیرد. جالب است که در عرصه رسانه نیز طالبان فعالیتی نیمه مخفی دارد واز ذکر نام نویسندگان و برنامه سازان خودداری می شود.هدایت امور رسانه ای طالبان را نیروهای القاعده در دست دارند و کامیابی شبکه القاعده در فعالیت رسانه ای بود که سرانجام طالبان را به تغییر نگرش نسبت به پدیده های عصر ارتباطات واداشت.
برخلاف طالبان که فاقد هر گونه تبحرو تجربه در امور رسانه ای و تبلیغاتی است شبکه القاعده تاکنون در زمینه ارتباطات خود را مدعی و توانمند نشان داده است. به نحوی که این گروه بخش زیادی از شهرت و نفوذ خود را از گذر همین فعالیت رسانه ای و تبلیغی کسب کرده است.
این گروه بسیاری از لوازم مدیریت یک رسانه ای نظیر کادر آموزش دیده، پول و سرمایه و نیز روابط با کانون های قدرت سیاسی را در اختیار دارد. گزارش هایی که در باب تخصص و تحصیلات نیروهای منسوب به القاعده منتشر شده به وضوح گویای این واقعیت است. کادر اصلی این سازمان را اغلب افرادی تشکیل می دهند که دارای مدارک پزشکی یا مهندسی هستند و جالب تر این که اکثر آنها تخصص خود را از یکی از دانشگاه های معتبر آمریکا یا اروپا کسب کرده اند.
در کنار دو عامل نیروی انسانی و آشنایی با محیط بین المللی، پشتگرمی القاعده ای ها به کمک های بی حد وحصر مالی، دست این گروه را در اجرای همه نوع پروژه های تبلیغی و نفوذ در مهم ترین کانون های خبری باز گذاشته است. القاعده به واسطه آنکه مؤسسین آن همگی از شاهزادگان متمول عرب بوده، تا به امروز بر خوان بی پایان دلارهای ارسالی اشراف عرب متکی است. لذا چندان بی ربط نیست که برخی ناظران نام «ثروتمندترین شبکه تروریستی» را بر آن نهاده اند. زیرا چنان که آمارها نشان می دهد سران این گروه نه در تأمین مدرن ترین سلاح ها و امکانات عملیاتی، نه در خدمت گرفتن ابزارهای تبلیغی، با تنگنای مالی روبه رو نبوده است. همه عملیات های دهشت آمیز این جریان از افغانستان و پاکستان تا عراق و الجزایر جزو پرهزینه ترین اقدام های امنیتی به حساب می آید.
به باور کارشناسان ارتباطات حضور سازمان یافته القاعده در عرصه رسانه ها پس از ۱۱ سپتامبر صورت می گیرد که زندگی این گروه کاملاً به حالت مخفی درمی آید تا حدی، نوعی تعقیب و گریز میان این گروه با شبکه های جاسوسی روی اینترنت و فضای سایبر شروع می شود. البته پیش از این نیز این گروه در حوزه رسانه های الکترونیک فعالیت هایی را آغاز کرده بود تاحدی که به گفته برخی نهادهای امنیتی سران القاعده با طراحی سیستم رمز توانسته بود یک شبکه ارتباطی گسترده میان نیروهای عملیاتی خویش به وجود آورد.
البته ماجرای نفوذ القاعده در اینترنت یک جنبه افسانه ای هم پیدا کرده است. بویژه این گرایش داستان پردازی در گزارش برخی منابع آمریکایی به چشم می خورد. گو این که ساختن تصویر هیولاگونه از این جریان روی شبکه های رسانه ای نیز دارای پاره ای کاربردهای سیاسی است.
حداقل بازدهی این بزرگنمایی این بوده که سازمان های اطلاعاتی آمریکا از این طریق توانسته اند مجوز برخی ممنوعیت ها و فیلترگذاری ها را پیدا کنند. قانون های تفتیش و تجسسی که در هفت سال پس از ۱۱ سپتامبر در آمریکا تصویب شد و پس از آن در برخی دولت های اروپایی نیز تکرار گردید نتیجه و محصول همین مانورهای تبلیغی درباره شبح القاعده بود.
در این که جریان سلفی پس از ۱۱ سپتامبر با همه شعب آن اعم از القاعده و طالبان به سرمایه گذاری گسترده در حوزه اینترنت روی آورد تردیدی نیست. دست کم برآوردهایی که محققان ارتباطات حول سایت های مذهبی که با گرایش وهابی وتکفیری در اینترنت انجام داده اند گویای این واقعیت روشن است که امپراتوری سلفی گری در این مدت برای هزاران مکتب خانه ای که در سه دهه گذشته در پنچ قاره جهان بویژه کشورهای اسلامی ساخته بود، این بار یک پایگاه جدید در فضای اینترنت فراهم ساخت. اما در تصویری که سازمان های اطلاعاتی آمریکا از حضور اینترنتی القاعده ارائه کرده اند کمتر سخنی از این بخش از فعالیت وهابیت و سلفی هاست و بیشتر آن بخشی از فعالیت این گروه برجسته می شود که توجیه کننده شکست های نظامی ارتش آمریکا و ناتو در عراق یا افغانستان است. ازاین قبیل است سخنان دونالد رامسفلد فرمانده اصلی دو جنگ عراق و افغانستان که در یکی از جنجالی ترین سخنانش مدعی شده بود که آمریکا میدان مبارزه را در حوزه اینترنت به القاعده باخت.
به هر حال در گزارش حاضر بنا براین این است که همه جنبه های حضور القاعده در عرصه رسانه ها دیده شود. بی گمان برای سازمان های مجهول الهویه ای مانند القاعده عرصه رسانه ها دارای همه نوع کارکرد های تبلیغی و تخریبی هست و چنان که قبلاً عنوان شد تاکنون جهان رسانه با وجود همه پیشرفت های فنی و حرفه ای نتوانسته چارچوب حقوقی و بازدارنده برای این طایفه از سوداگران و سوءاستفاده کنندگان حریم منزه خبر، ایجاد کند.
● سازمان دهندگان فعالیت رسانه ای القاعده
گزارش ها حاکی از آن است که شبکه القاعده برای پیشبرد فعالیت رسانه ای خود عوامل گوناگونی را به کار می گیرد. حوزه فعالیت اینترنتی این شبکه را اغلب همان تیم های مهندسان و تحصیلکردگان منسوب به این گروه در غرب شکل می دهند. تبحر این افراد در طراحی برنامه ها و نرم افزارهایی است که این جریان را قادر می سازد به آسانی پیام های امنیتی و نیز جزوات آموزشی خویش را به هوادارانشان در نقاط مختلف مبادله کنند.
اما بخش دوم فعالیت رسانه ای القاعده به ارتباطات پیچیده آن با رسانه های شنیداری و تصویری بویژه ماهواره های عربی برمی گردد. یعنی همان شبکه هایی که عوامل شان در آمد و رفت به مقرها و پایگاه های مخفی القاعده در مرزهای پاکستان و افغانستان یا عراق هستند. القاعده به کمک این پل های ارتباطی توانسته است پیام های سرکردگان خود از زرقاوی گرفته تا الظواهری را به صورت متوالی روی آنتن های ماهواره ای ارسال کند. به باور کارشناسان القاعده در طراحی این بخش از روابط خود با رسانه ها از لابی های دوستی خود در محافل عربی غالبا بهره می گیرد.چنان که پیداست این رشته از داد وستدها در سطح بالاتری از مناسبات پنهان مراکز قدرت عربی با گروه القاعده صورت می پذیرد. اینگونه است که ردپای روشنی از نقش افسران اطلاعاتی آن دسته از کشورهای عرب که جزو مؤسسین طالبان بودند در سازماندهی این ارتباطات مشاهده شده است.
نقش شاهزادگان عربی در پشتیبانی رسانه ای القاعده بویژه درحوادث تروریستی عراق لو رفت و آن زمانی بود که برخی از افراد القاعده که در پوشش خبرنگار برای شبکه های رسانه ای عرب در افغانستان وعراق کار می کردند، بازداشت شدند که شاخص ترین آنها تیسیر علونی، فردی که زمانی منشی بن لادن بوده در مرحله ای دیگر به عنوان خبرنگار الجزیره در مادرید به دام افتاد. مدرک آشکار دیگر برای اثبات نقش چهره های سیاسی عرب در حمایت رسانه ای القاعده وقتی هویدا شد که آن شبکه های ماهواره ای به تطهیر عملیات های انتحاری پرداختند. شاید آخرین نمونه دراین زمینه حمایت مشهورترین شبکه عربی از عملیات های کشتار در الجزایر بود که روابط دولت الجزایر با دوحه را تا مرز یک بحران پیش برد.
● شیوه ها و اسلوب های فعالیت رسانه ای
ملموس ترین کار رسانه ای القاعده در حوزه اینترنت نمایان است. ازدحام نیروهای منسوب به این شبکه در اینترنت باعث شده که علاوه بر آمریکا و اروپا در کشورهای عربی نیز خیل زیادی از نیروهای جوان فعال دراینترنت به اتهام رابطه تشکیلاتی با القاعده بازداشت شوند و افرادی از این گروه به عنوان ماجراجوترین عناصر شناخته شوند. نمونه عینی این افراد ابوعمر ۲۸ ساله اردنی بود. فردی که به عنوان توزیع کننده اصلی پیام های القاعده و راه اندازی سایت های گفت وگو پیرامون نبرد تکفیری ها مطرح است. وی جزو نخستین کسانی است که پیام صوتی ایمن الظواهری، مرد شماره دو القاعده را به هواداران این گروه رله می کند.
طی ماه های اخیر القاعده اقدام به ایجاد نوعی واحد رسانه ای جدید تحت عنوان السحاب کرده که وظیفه آن تولید برنامه های ویدئویی در مورد رهبران ارشد این گروه از جمله بن لادن و ایمن الظواهری است. این گروه که تا پیش از این برای پخش پیام های خود به شبکه های عرب چون الجزیره اتکا داشت با افزایش فشار سیاسی بر این شبکه ها قصد دارد مجراهای رسانه ای خاص خود را ایجاد کند. السحاب چند روز مانده به سالگرد یازدهم سپتامبر مجموعه ای ویدئویی را منتشر ساخت که در یکی از آنها بن لادن در حال ملاقات با تعدادی از عوامل حوادث یازدهم سپتامبر دیده می شد. این مستندی بود که بسیاری، از آن تحت عنوان ویدئوی شکل گیری یازدهم سپتامبر یاد می کنند.
از تکنیک های تازه ای که القاعده به آن روی آورد بهره گیری از شبکه گوشی های همراه برای مبادله پیام بویژه درمناطقی است که این گروه سرگرم عملیات تروریستی است. چندی قبل انجمن Intel center، گروهی متشکل از کارشناسان که پیام های ویدئویی و صوتی منتسب به شبکه القاعده را بررسی و تحلیل می کند، اعلام کرد: شبکه السحاب تصاویر ویدئویی مخصوص گوشی های همراه را منتشر می کند.
نرم افزارها و برنامه های القاعده در فضای سایبر بیشتر دو محور را دنبال می کند یکی جذب هوادار و دومی ایجاد جنگ روانی علیه کشورهای هدف.
فضای اینترنت به عنوان یک فضای مجازی این امکان را به القاعده داده که خود را در سطح یک نیروی بین المللی معرفی کند که دارای شعبه ها و شاخه هایی در دوردست ترین نقاط جهان است. و اتفاق عجیب تراین است که همه رسانه های معتبر جهان به دلیل کمبود اطلاعات موثق در باره این گروه همان گزارش های سایت سحاب و دیگر سایت های این گروه را به عنوان چارت تشکیلاتی این گروه در تیراژ چند میلیونی منتشر می کنند.
به طور مثال در گزارش های تازه ای که بر خروجی این سایت ها قرار گرفته است القاعده ای به عنوان شبکه ای معرفی شده که اکنون دارای اهرم ها و بازوهای قدرتی به اندازه یک سازمان بزرگ منطقه ای است. در این چارت جنجالی شعبه های القاعده در شمال آفریقا، خاور دور، اروپا ، آمریکای شمالی، آسیای مرکزی، بالکان و شبه قاره و چندین نقطه دیگر عنوان شده و افراد و اشخاصی نیز به عنوان سرکردگان سازمان مطرح شده اند.
اما شاید ازمیان این روایت هایی که هاله ای از ابهام آن را دربرگرفته است واقعی ترین بخش فعالیت القاعده، تشکیلات این گروه در شمال آفریقاست. گزارش های موثق نیز دلالت براین دارند که متأسفانه کار رسانه ای و اینترنتی القاعده بخشی از جوانان و نوجوانان این خطه را به مسیر فعالیت های ماجراجویانه سیاسی کشانده است. اکثر گروه های نوظهوری که عملیات های انتحاری ماه های اخیر مغرب و الجزایر را پیش می برند اغلب ازطریق تبلیغ رسانه ای این شبکه جذب شده اند، در همین راستا گفته می شود نیمی از عوامل اصلی در انفجارهای مادرید، مغربی تبار بودند و در ۱۱ سپتامبر نیز چند مغربی مشارکت داشتند. حتی در مغرب پس از انفجارهای ۱۶ می ۲۰۰۳ بیشتر از سه هزار نفر را دستگیر کردند.
القاعده برای شعب خود دراین منطقه نام های عجیبی تراشیده است. سه گروه ستیزه جوی سلفی به نام های گروه رزمندگان لیبیه و گروه دعوت و پیکار الجزایری و جمعیت پیکارگر اسلامی مغربی ضمن ادغام تشکیلات جدیدی به نام القاعده در مغرب اسلامی را تاسیس کرده اند که متشکل از یک شورای مرکزی ۱۶ نفره به رهبری ابومصعب عبدالودود و چند تبعه مغربی و تونسی است. ابوالبرا مراکشی یکی از افراد رهبری این گروه است. اخیراً ۴۳ نفر مغربی از افراد متهم به شرکت در دوره های آموزشی در پایگاه القاعده در صحرای مالی از سوی نیروهای امنیتی مغرب تحت تعقیب بین المللی قرار گرفته اند. همه این افراد از شهرهای طنجه، تطوان و وزان بودند.
به همین صورت این منطقه اکنون به یک میدان تعقیب و گریز امنیتی تبدیل شده است
در سوی دیگر این کشورهای ساحل اروپایی و ساحل آفریقایی مدیترانه در سال های اخیر هماهنگی های متعدد قضایی و مرزی و امنیتی برای تبادل اطلاعات در مورد القاعده و تروریسم داشته اند. این حوزه شامل ۱۱ دولت اروپایی و شمال آفریقا (آلمان، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک، ایتالیا، اسپانیا، الجزایر، تونس، مصر، اردن، مراکش ولیبی) می شود. در این حوزه دسته های مجزا و مستقل متعددی وجود دارد که در سال های اخیر با ایمیل و اینترنت توانسته اند ارتباط نزدیکی با هم برقرار نمایند. از جمله افراد جنجالی این عرصه عبدالکریم المجاطی، مغز متفکر انفجار های دارالبیضاست که رهبری این حوزه و نظارت بر گروه های زیر زمینی ترکیه و مادرید را بر عهده داشت.
● تردید در شیوه های مقابله
مقابله با سوءاستفاده سوداگران القاعده از اینترنت دغدغه مشترک اصحاب رسانه و اهل سیاست در سال های اخیر بوده است اما واقعیت این است که دست اندرکاران رسانه بر این باور رسیده اند که ابزارها و امکانات این مبارزه در انحصار دولت ها است.
مسأله مهم این است که چه میزان انگیزه جدی و عزم جهانی برای این مبارزه وجود دارد. بدون تردید مهم ترین چیزی که این مبارزه را بلاتکلیف گذاشته است بی پاسخ ماندن پرسش های مهمی است که محافل جهانی در باره هویت القاعده دارند. واقعیت این است که هنوز پس از شش سال از سقوط پایگاه این گروه در افغانستان، تردید ها درباره پیدایش و رشد و نمو رازگونه آن رفع نشده است به همین دلیل فرایند مبارزه آمریکایی ها در هر دوحیطه نظامی و سیاسی با این گروه در پرده ابهام است، پس از حادثه ۱۱ سپتامبر دولت فدرال آمریکا برای بازسازی زیر بنای امنیتی رسانه ای میلیون ها دلار هزینه کردو پلیس فدرال آمریکا بیش ازیک هزار مأمور ویژه تحقیق را در زمینه تروریسم مجازی و امور مجازی، اینترنتی و شبکه ای به خدمت گرفت. اما گذشت زمان و انتشار اسناد معتبر از داستان نقش سازمان های اطلاعاتی آمریکا و شرکایش در ایجاد طالبان وهسته اول القاعده - عرب های افغان - این ابهام راعمیق ترکرد.
از جمله این اسناد مدارکی است که هنوز زینت بخش صفحات اول رسانه های آمریکا و اروپاست از جمله سند غیرقابل انکاری که حکایت از آن دارد که نطفه القاعده در میانه دهه ۸۰ با حضور آمریکا و دو قدرت شریکش (پاکستان و عربستان) بسته شده است.
بر پایه این سند سال ۱۹۸۵ بیت انصار در پیشاور با حمایت ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا به مرکز و نقطه وصل مأمورین سیا و مجاهدین عرب تبدیل شده و در دوره ریگان ۲۰ میلیارد دلار برای نابودی امپراتوری شرق ( شوروی) هزینه شد که بخش اعظم آن در پاکستان به تربیت، آموزش و مسلح سازی افرادی که آمریکا آنها را مبارزان راه آزادی می نامید هزینه شد و در سال ۱۹۸۹ ارتش آمریکا هزاران گلوله ضد تانک با خرج اورانیوم غنی شده برای پایگاه های پاکستان که در خدمت عرب - افغان ها - بود اختصاص داد. بسیاری از همین افرادی که امروزه تروریست های القاعده نام گرفته اند از سوی رئیس جمهور ریگان و بوش پدر مدال قهرمانی گرفته اند، نمونه آن علی محمد یکی از افراد ارتش آمریکاست که هم اکنون به جرم سمپاتی برای القاعده در آمریکا زندانی است و لقب قهرمانی نیز از وی سلب شده است. او در افغانستان مأمور آموزش افراد القاعده بود و به همین دلیل مدال گرفته بود.
برژنسکی در سال ۱۹۸۵ گفته بود اعراب افغان فرشتگانی هستند که برای پشتیبانی از آمریکا در نابودی امپراتوری شرق فرستاده شده اند.
گلبدین حکمتیار که امروزه بازوی القاعده است بیشترین حمایت تسلیحاتی را از آمریکا دریافت می کرد. ویلیام کیسی رهبر سیا شخصاً در سال ۱۹۸۶ یکی از مدیران ISI را مأمور کرد تا داوطلبان نخبه را از کمپ های آموزشی پاکستان شناسایی و برای آموزش به کمپ پیری مرکز سری سیا در ویرجینیا و در کمپ بروکلین در نیویورک منتقل سازد در این دو کمپ صدها جوان مصری، پاکستانی، سعودی، یمنی، اردنی و حتی آمریکایی، آموزش های ویژه می دیدند و بیشتر آنها پس از آموزش به جلال آباد - مقر طالبان - اعزام می شدند.
س. حیدرپور
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید