جمعه, ۱۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 29 March, 2024
مجله ویستا

تاریخ سیاسی سلامت در ایران


تاریخ سیاسی سلامت در ایران
سلامت همواره برای برقراری آرامش روحی و روانی و ایجاد امنیت فکری برای آحاد مردم، باعث افزایش بهره‌وری در نیروی کار و تولید، اشتغال و مهار بیکاری و جذب و جلب مشارکت مردم در سرمایه‌گذاری در این صنعت به عنوان یک ابزار سیاسی در رفاه اجتماعی، مدنظر سیاستمداران کشورها بوده است و به دلیل اهمیت ویژه‌این موضوع، نیروهای استعمارگر نیز به خوبی از آن بهره‌برداری کرده‌اند.
● انگیزه‌های استفاده ابزاری از سلامت:
۱) توجیهی برای حضور نیروهای استعمارگر در سرزمین‌های اشغالی.
۲) ارایه خدمات بهداشتی درمانی به مردم برای نمایش چهره انسانی از نیروهای اشغالگر.
۳) برقراری ارتباط عاطفی با مردم با نیروها و عوامل اطلاعاتی به بهانه درمان.
۴) برقراری ارتباط با اهرم‌های سیاسی، اجتماعی منطقه و تأثیرگذاری بر تصمیمات گرفته شده با القای نظریات خود در قالب پزشکان مخصوص مسئولان.
۵) نفوذ به دربار و محرم اسرار شدن در راستای دستیابی به اخبار و اطلاعات حکومت.
۶) دخالت علمی در کاهش توان رزمی و دفاعی کشور.
۷) دخالت در ورود دارو و کالاهای مورد نیاز و تکمیل دارو و کالاهای مورد نظر خود.
۸) استفاده از مؤلفه دارو به عنوان اهرم فشار در هنگام بروز حوادث و اپیدمی‌ها.
برای درک بهتر نحوه استفاده از بندهای یاد شده توسط کمپانی هند شرقی در ایران، به طور اختصار به موارد زیر اشاره می‌شود.
در نخستین دهه‌های قرن ۱۷ میلادی، کمپانی هند شرقی، فعالیت‌های خود را در ایران با استفاده از موضوع سلامت آغاز کرد.
یکی از سیاست‌های مهم اعزام پزشک و به کار گماردن آنان برای رسیدن به اهدافشان بود؛ برای مثال، یک پزشک اسکاتلندی که به زبان فارسی و عربی آشنایی داشت، مسئول رسیدگی به امر درمان و بهداشت در اصفهان بود (ارتباط عاطفی با مردم) و پس از او دکتر «جان فرایر»، جانشین وی شد و دکتر «آنتونی فوربر»، بیمارستان کوچکی در بندرعباس با هزینه صد و شصت شاهی تأسیس کرد.
دکتر «بازن» از سوی کمپانی هند شرقی، مسئول درمان نادرشاه شد (ارتباط با هرم‌های قدرت) و در بسیاری از کشور‌گشایی‌های نادر، اطلاعات لازم را جمع‌آوری می‌کرد و وجود او به ویژه در مسئله حمله به هندوستان برای انگلستان بسیار کارآمد بود.
در همین زمان و از آنجا که بوشهر به عنوان یک بندر مهم در جنوب ایران مورد توجه بود، پزشک دیگری به نام «ریچارد مین رینگ» در قالب نخستین جراح به بوشهر اعزام شد.
دکتر «ساموئل نستنی»، نماینده تام‌الاختیار بریتانیا در بصره بود که پس از تثبیت قدرت کمپانی هند شرقی در منطقه و نتیجه مثبت عملکرد پزشکان اعزامی، از آن پس افسران پزشک را به عنوان نماینده کمپانی استفاده کرد و همه این پزشکان از اختیارات لازم برای مداخله در امور سیاسی نیز برخوردار بودند؛ برای مثال، دکتر «اندروجوکس» و «پیسلی»، پس از ورود خود به ‌ایران در اقدام دیگری برای تأثیرگذاری بهتر عاطفی و مذهبی پس از گرفتن مجوز برای آبله‌کوبی کودکان ارمنی به اصفهان رفتند. انگیزه آنان ایجاد یک ارتباط عاطفی، مذهبی با مسیحیان اصفهان و به ‌این وسیله، تثبیت قدرت کمپانی در اصفهان بود که در آن زمان، مرکز حکومت بوده و داشتن اطلاعات از شهر برای سیاستگذارهای بعدی کمپانی مهم بود و جالب آنکه پیسلی، بعدها مسئول بررسی اختلاف ایران و بریتانیا درباره استقرار نیروهای انگلیس در قشم شد!
● کاهش توان رزمی
در سال ۱۸۲۶ دکتر «ریاچ»، از سوی کمپانی به عنوان پزشک مخصوص محمدشاه تعیین شد و در آشوب هرات همراه شاه در اردوگاه سپاه بود که به دنبال سیاست‌های انگلیس در مسئله‌ ایران و افغانستان و مخالفت صریح انگلستان در این باره از سپاه شاه خارج شد و درست پس از خروج وی، بیماری اسهال در سپاه شایع و محاصره هرات پایان یافت.
● سوءاستفاده علمی از این مؤلفه
به این ترتیب، کمپانی به بهانه شیوع بیماری وبا در بوشهر و امکان سرایت آن توسط کشتی‌ها به خارج از مرزهای ایران به ویژه هندوستان (!) دکتر «تو لوزان»، که پزشک مخصوص ناصرالدین شاه از سوی کمپانی بود، مسئول کنترل بیماری‌های واگیر شد و پس از آن، دکتر «کول ویل» مسئله لزوم تأسیس مرکز قرنطینه در منطقه را مطرح و دولت ایران را متعهد به پرداخت هزینه‌های آن کرد.
سرگرد «جان مید»، سرکنسول بریتانیا در بوشهر، بنا بر قانون قرنطینه، قایق‌های محلی را توقیف می‌کرد و به ‌این ترتیب، به بهانه علمی و بشردوستانه و عامه‌پسند از شیوه بهداشتی محاصره دریایی در راستای رسیدن به مقاصد سیاسی انگلیس بر دولت ایران استفاده شد.
روسیه و آلمان بر سر این موضوع با انگلیس مخالفت کردند تا آنجا که کار به رویارویی کشید و سرانجام، این محاصره دریایی پایان یافت.
با نگاهی به گذشته و بازنگری جدید در فضای کنونی در مسائل جاری، مشخص می‌شود که استفاده ابزاری از موضوع سلامت همچنان مطرح است و توجه مسئولان را می‌طلبد.
برای مثال، یادآوری دوران اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز تحریم‌ها، که از جمله شامل داروهای حیاتی می‌شد، درس‌آموز است و با نگاهی به درگیری‌های اقتصادی و سیاسی اروپا، آمریکا و چین و ظهور بیماری‌های نوپدیدی چون جنون گاوی، آنفولانزای مرغی و سارس جای تعمق بیشتری پیدا می‌کند. تنها بیماری سارس، زیان هنگفتی به صنعت توریسم به کشور چین وارد ساخت و با تعامل سیاسی چین اعلام مهار آن هم ابلاغ شد!
در زمان بیماری جنون گاوی و آنفلولانزای مرغی نیز دامداری‌های کشورهای صادرکننده که در بحث عوارض مالیاتی این فرآورده‌ها با دولت‌های اروپایی مشکلات عمده داشتند که با شیوع این بیماری صادرات متوقف، اعتراضات خاموش و پس از تفاهمی، بیماری کاملاً کنترل شد و از سوی دیگر، صدور واکسن آنفولانزا نیز به منطقه سرریز شد؛ یعنی به ظاهر پیشتر واکسن نیز آماده بود؟!
همچنین ورود فاکتورهای آلوده به ‌ایران و آلودگی بسیاری از بیماران هموفیلی به هپاتیت B و C و E آلودگی آنان به AIDS و پس از آن ورود داروی درمانی هپاتیت نیز جای تأمل دارد!
همه این مطالب، ایجاب می‌کند که مسئولان سیاسی کشور، اهتمام و هشیاری ویژه‌ای به شناخت قدرت‌های پشت‌پرده سلامت و سیاستگذاری در رابطه با آن را به طور جدی مدنظر داشته باشند.
دکتر سید ابوالقاسم موسوی
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران


همچنین مشاهده کنید