جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا


شرط اول تکامل، چی بود؟


شرط اول تکامل، چی بود؟
▪ فیلمنامه: محمد نشاط
▪ کارگردان: قدرت ا... صلح میرزایی
▪ بازیگران: اکبر عبدی، حدیث فولادوند، آناهیتا نعمتی، امیر مرتضوی و ...
● خلاصه داستان:
«سامان» در شب خواستگاری اش مورد حمله خواستگار قبلی «شادی» قرار می گیرد و کتک می خورد. این مسأله باعث تحقیر او نزد جمع می شود. به همین دلیل تصمیم می گیرد با فرا گرفتن فنون رزمی با رقیبش مبارزه کند...
ساخت و تولید فیلمهای رزمی و بزن بزن ، بویژه آثار ظریفی که ورزشهای رزمی را با اخلاق و قراردادهای سنتی رزم مورد توجه دارند، چند سالی است که در سینمای جهان رشدی فرا گیر داشته است.
این دست آثار یک دوره پس از شیوع کمدی های رزمی که نمونه بارز آن آثار«جکی چان» بود، وارد بازار اقتصادی سینما شدند. در واقع سبک چینی این گونه فیلمها بسرعت سینمای جهان را فرا گرفت و نمونه های موفق آن حتی در هالیوود نیز موفقیتهای چشمگیری را تجربه کردند.
اما سینمای ایران با وجود برخی تلاشها، قدرت بالقوه و استقبال تماشاگران آن از این نوع سینما، همچنان در تلاش ساخت فیلمی است که بتواند دست کم کپی آبرومندی از نمونه های راکی یا رزمی های بروس لی و جکی چان باشد.
«شیرهای جوان»و «سام و نرگس» نخستین نمونه این تلاش برای رسیدن به شکلی دیگر از سینمای اقتصادی و تجاری در ساختار سینمای ایران در سالهای اخیر بودند که به هیچ وجه نتوانستند آثار موفقی باشند.
«هدف اصلی» نیز در ادامه همین تلاشها سعی دارد با محور قرار دادن یک مبارزه رزمی، دست کم به لحاظ اقتصادی فیلم موفقی باشد. «قدرت ا... صلح میرزایی» این بار حتی یک «زن» را نیز به مبارزان فیلمش اضافه کرده و سعی دارد با افزودن رگه هایی از کمدی، فروش فیلمش را به واسطه قدرت درگیرسازی با مخاطب به موفقیت نزدیک کند.
«هدف اصلی» در یک ساختار کلی، از نظر داستانی تابع قواعد ژانر خود می باشد. اما در زمینه پرداخت و دستیابی به عناصر و ابزارهای موفق، هرگز نتوانسته به چار چوبهای مورد نیاز ساختارش نزدیک شود.شاید نخستین کاستی فیلم صلح میرزایی را بتوان در داستان آن جستجو کرد. «هدف اصلی» قصد ارائه جذابیتهای سینمای تجاری را دارد و در این ارتباط بیشتر از آنکه در فکر نحوه مطلوب ارائه مؤلفه های مناسب باشد خودش را به چینش جذابیتهایی کاذب مقید کرده است.
شاید به همین دلیل هم هست که داستان به هیچ وجه بر اساس مناسبات منطقی و باورپذیر پرداخت نشده و دایم به صورت بهانه ای برای ارائه جذابیتهای تجاری روایت می شود. به بهانه و محرک حرکتی اصلی قهرمان در حوزه روایت داستان توجه کنید !
قهرمان شب خواستگاری اش کتک می خورد و مثل بچه ها بهانه می گیرد تا زمانی که این اتفاق را تلافی کرده باشد.این انگیزه ضعیف و کوچک - حتی اگر داستان در ادامه منطقی و باورپذیر باشد همه مناسبات آن را کم ارزش و تمسخرآمیز می کند. حتی جدیت شخصیت«استاد» و طنز نهفته در سایر بخشهای روایت نیز در ادامه، تحت تأثیر همین نیروی محرک، ضعیف و سطحی به نظر می آیند.
گذشته از انگیزه قهرمان، پشتوانه حضور هیچ یک از دیگر شخصیتهای داستان نیز روشن و منطقی مورد پرداخت قرار نگرفته است. دلیل انصراف شادی از ازدواج با امیر، نوع عشق شادی به سامان، علت حرکت سامان، نوع رابطه استاد با جوانهای داستان، قبول بهار توسط امیر و... واقعاً در گستره منطق داستانی«هدف اصلی» تعریف نشده و توجیه پذیر نیست.در واقع تمام انرژی فیلم صرف ارائه محتوایی شعارگونه و توضیح درسهای اخلاقی شده و همه ظرفیتهای دراماتیک آن برای رسیدن به نقطه مواجهه اصلی (مبارزه سامان و امیر) ذخیره شده است.بنابراین تمام روابط و شبکه مناسبات ارتباطی در میانه داستان گستره ای آشفته و بهانه ای سطحی است برای توجیه غیر منطقی شروع و رسیدن به نقطه پایانی!
نقطه جذاب و تنها ترفند فیلم برای درگیرسازی و جلب مخاطب در یک مواجهه پایانی نهفته است. داستان و روایت فیلم هر لحظه وعده فرا رسیدن یک رویارویی و مبارزه مستقیم را به تماشاگر می دهد و تا رسیدن به این لحظه سعی دارد با چینش جذابیتها ی کاذب- عموماً رابطه عاشقانه جوانها با یکدیگر- مانع از بی حوصلگی تماشاگر بشود.
مهمترین کاری که «قدرت ا...صلح میرزایی» برای خروج از سطحی نگری و جلوگیری از سقوط در ورطه ابتذال مورد استفاده قرار داده است تکیه بر پیامهای اخلاقی است. آنچه که «استاد» به اصرار قصد دارد برای توجیه بزن و بکوبهای میان دو جوان مطرح کند بخشی از این پیامهای اخلاقی است که به واسطه ارائه مستقیم و بلاواسطه، تبدیل به مشتی شعار کم ارزش می شود که ظاهراً می خواهد ضعفهای مربوط به ساختار داستان را با تظاهر محتوایی جبران کند. شرافت، حیثیت، وظایف یک ورزشکار، افتخارو امنیت و ... بخشی از این شعارها هستند که هیچ گاه قدرت طرح جدی پیدا نمی کنند و همان طور که سطحی مطرح می شوند، در سطح هم می مانند.
استاد: گذشت، شرط اول تکامله
این شگرد، یعنی تقویت محتوایی حتی در تلاش برای تبدیل شدن به نتیجه گیری مؤثر در ژرف ساختن فیلم نیز ناتوان می ماند. مقایسه و جانشینی پوریای ولی و رویکرد اخلاقی عمل او در برابر مبارزه ای که قهرمان داستان فیلم در پیش دارد، باز هم به واسطه ضعفها و سطحی نگریهای آغاز و میانه نتوانسته نتیجه بخش باشد. این ضعف پرداخت داستان به جای آنکه تأثیر و عمق عمل قهرمانان را در مبارزه پایانی شدت بخشد، کارکرد آن را نیز مثل سایر بخشها کم ارزش و خنده دار یا دست کم باور ناپذیر نشان می دهد. در واقع مبارزه پایانی سامان و امیر با وجود همه کشمکشها و زمینه سازی های داستان به یک شو تبلیغاتی با تظاهر به ارائه مفاهیم تبدیل شده است و به همین ترتیب نیز به فصل پایانی و نتیجه گیری فیلم تبدیل می شود.
در مجموع فیلم«هدف اصلی» که مسلماً با رویکرد توجه به سینمای تجاری و وجه اقتصادی تولید شده، به هیچ وجه قادر به درگیری سازی مخاطب با روایت داستانش نیست. در حقیقت قدرت ا... صلح میرزایی در«هدف اصلی» قادر به انطباق ساختار فیلم با اهداف و حتی رویکردهای محتوایی اثرش نیست. اگر بخواهیم مهمترین ضعف فیلم او را مورد توجه قرار دهیم بدون شک باید به ضعف ساختار داستانی اشاره کنیم.
آی سان نوروزی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید