جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آیا روس‌ها مسلمان می شوند!؟


آیا روس‌ها مسلمان می شوند!؟
طی سال های اخیر همواره شاهد توجه ویژه مقام های کرملین به کشورهای اسلامی، مسلمانان و تلاش برای حل مناقشات آنها بوده ایم. تا جایی که ولادیمیر پوتین بر نقش پیروان دین اسلام در توسعه روسیه در طول تاریخ تاکید می کند.
هر چند که سابقه تاریخی حداقل در یک قرن گذشته خلاف چنین ادعایی را بیان می دارد و آن را می توان در دوران کمونیست و پس از آن در برخورد با مسلمانان چچن مشاهده کرد اما به نظر می رسد با فروکش کردن بحران چچن در دو سه سال گذشته و تغییر نحوه تعامل با آنان (و البته نگاه تازه به جایگاه قدرتمند مسلمانان)، روس ها هر روز برای نزدیک تر شدن به جوامع اسلامی مصرتر می شوند و با اعلام سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، توسعه روابط با کشورهای اسلامی در اولویت اصلی سیاست خارجی کرملین قرار می گیرد. لاوروف در مراسم سال نو هجری قمری در حضور سفرا و نمایندگان دیپلماتیک کشورهای اسلامی در مسکو خاطرنشان می سازد: در راستای سیاست خارجی چند جانبه روسیه، ما با جهان اسلام همکاری نزدیکی داشته و در روابط دو جانبه فی مابین نیز هیچ گونه اختلاف ایدئولوژیکی و سیاسی بین ما وجود ندارد.
حال باید پرسید این عدم اختلاف ایدئولوژیک آیا بیانگر هم کیشی روس ها با مسلمانان است یا این که آنان به اسلام گرویده اند، چرا که تاکنون هیچ گاه مقامات روسی از ایدئولوژی های کمونیست صراحتا انتقاد نکرده اند. قوی ترین احتمال را باید در نیات پنهان روس ها جست و جو کرد و دغدغه های مقامات کرملین برای ظهور دوباره به عنوان یک ابرقدرت (بررسی این مساله که ظهور دوباره یک ابرقدرت در شرق به نفع منطقه و کشورهای مسلمان است یا نه؟ و این که تاثیرات تک قطبی و تکروی های امریکا بر منطقه چگونه است در این سخن نمی گنجد).
یقینا روسیه ای که پس از فروپاشی با بحران اقتصادی مواجه بود یارای مقابله با غرب به ویژه امریکا را نداشت. درست در این زمان اثرپذیری روس ها در جریانات بازی قدرت آنان را از خواب سنگین بیدار کرد و پوتین به عنوان ناجی، مورد توجه روز افزون روس ها قرار گرفت. اما این که بازی قدرت در خلال این سال ها (۱۹۹۱ تاکنون) چگونه بوده است باید به چند مقوله به صورت فهرست وار اشاره کرد.
-گسترش ناتو به شرق که نهایتا با پیوستن گرجستان به پیمان آتلانتیک شمالی، دیگر رقبای غربی کنترل مرزهای روسیه را در دست خواهند گرفت وخبری از منطقه نفوذ (حائل) جنگ سرد نخواهد بود.
-استقرار سپر موشکی که زنده کننده خاطرات جنگ سرد خواهد بود
- انقلاب های رنگین در کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق و روی کارآمدن دولت های غربگرا
- عضویت ۱۰ عضو بلوک شرق در اتحادیه اروپا و رفتن زیر چتر سیاست های اروپا.
-گسترش نفوذ نظامی امریکا در منطقه به ویژه حضور در عراق و افغانستان و افزوده شدن بر پایگاه های نظامی به ویژه در ترکیه و آذربایجان و سایر کشورها
- نقش پررنگ امریکا در تمامی بحران های منطقه ای (لبنان و فلسطین و ...) و بین المللی (کوزوو و کره شمالی و...)
- فشار کاخ سفید به روسیه در خصوص وضعیت حقوق بشر و حمایت از مخالفان
- افزایش سطح معاملات امریکا با کشورهای منطقه به ویژه فروش تسلیحات با سودهای سرشار.
این موارد هر کدام به تنهایی انگیزه لازم را به روس ها می دهد تا از اضمحلال تدریجی خود پس از فروپاشی نیز جلوگیری کنند.
لذا با از دست رفتن پتانسیل و ابزارهای بازی قدرت در زمان شوروی لازم است تا بار دیگر سنت یارگیری از سرگرفته شود و این بار سرمایه گذاری روی نیروهایی است که ذاتا غربگرا و شرقگرا نیستند. از این رو است که روسیه در حل بحران فلسطین تلاش می کند تا کنفرانسی بین المللی را همپا با آناپولیس در مسکو تشکیل دهد یا در مسایل لبنان و دیگر کشورهای منطقه ورود کند. لذا نزدیک شدن کرملین به کشورهای اسلامی از این جهت که هدف غایی روسیه را می توان دریافت حایز اهمیت است، چرا که کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه باید ضمن لحاظ منافع ملی خود در ارتباط با روسیه همان گونه که این ارتباط در خصوص کشورهای غربی صادق است از وابستگی به مسکو و پذیرفتن نقش رهبری در خلال برخی اختلاف سلیقه ها بپرهیزند. کشورهای مسلمان باید با درایت از هر گونه ورود به جنگ قدرت روسیه و غرب خودداری کنند و با اتحاد، نقش رهبری جهان اسلام را خود بر عهده بگیرند.
محمد رضا نفری
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید