شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


تاثیر ناقص بورخس


تاثیر ناقص بورخس
▪ آنای باغ سیب
▪ احمد بیگدلی
▪ نشر آگه
▪ چاپ اول۱۳۸۶
▪ تعداد؛۲۲۰۰ نسخه
می گویند یکی از هزاران قصه نانوشته «بهرام صادقی»، که عنوانش بر صفحه کاغذ دیده شده قصه یی است با عنوان «حواشی و تعلیقات از بهرام صادقی». در این قصه «بهرام صادقی» بر قصه یی دیگر حاشیه هایی نوشته که این حاشیه ها خود قصه یی دیگر می شوند و ... (نقل به مضمون از کتاب خون آبی بر زمین نمناک از حسن محمودی) «حواشی و تعلیقات از بهرام صادقی» یکی از قدیمی ترین قصه های پست مدرن نانوشته ایرانی است و قصه این قصه، خود قصه یی است دیگر در زنجیره پایان ناپذیر روایت قصه های شفاهی و نانوشته «صادقی». بنابراین می توان گفت یکی از قدیمی ترین «داستان- مقاله» های ایرانی، «داستان- مقاله» یی است که نوشته نشده است و این خود «داستان- مقاله» یی دیگر می تواند باشد از نوع قصه هایی مثل «پیرمنار مولف دن کیشوت» بورخس یا «خانه آستریون» و «جست وجوی ابن رشد».
با این مقدمه برویم سراغ «آنای باغ سیب» احمد بیگدلی که تاثیر بی چون و چرای قصه های «بورخس» بر آن غیرقابل انکار است.به حدی که «بیگدلی» هیچ در پی پنهان کردن این میزان شیفتگی نسبت به «بورخس» نیست و این را در مصاحبه هایش هم گفته، همان طور که راوی قصه هایش هم در قصه «طرح یک داستان خیلی کوتاه» می گوید؛ «من و بورخس سال ها است با جدیتی اجتناب ناپذیر در ویرانه های مدور به تعقیب یکدیگر پرداخته ایم. این تلاش بی وقفه همچنان و تا ابد ادامه خواهد یافت. هیچ کس نمی تواند مانع تداوم این تکاپوی ما بشود زیرا نیروی شگرفی که ناشی از یک نیاز محتوم به شمار می آید، سرمنشاء جاودانه این جست وجوی ابدی است.» (ص ۹۸)
راوی قصه های «احمد بیگدلی» می خواهد بیرون و فراتر از زمان، نقاط مبهمی را در یک اتفاق که در روایت یا روایت های مکتوب دیگری آمده کشف کند. یا تکه یی از یک روایت را در روایتی دیگر بسط و تسری دهد. «بیگدلی» در نوشتن قصه های مجموعه «آنای باغ سیب» بیش از هر نویسنده یی تحت تاثیر «بورخس» است و البته بی توجه به خصلت اساسی قصه های «بورخس» که شکاکیتی است طنزآلود و لحنی که «بورخس» به کمک آن هر روایتی را از آن خود می کند. حرکت «بورخس» در لایه های روایت ها و زمان های متعدد، در نهایت، بی نهایتی از متن ها، روایت ها و زمان ها را پیش روی ما قرار می دهد. بی نهایتی که یک روایت در آن تکثیر شده در عین یکی بودن، متکثر و پایان ناپذیر می نماید و این، گذشته یی دور را در قصه های «بورخس» به آینده یی دورتر متصل می کند. ایجاز «بورخس» فاصله ها را محو می کند و ضمناً از این طریق قاطعیت تاریخی و روایی تمام متن های موجود، با تردیدی بنیادین روبه رو می شود. «بورخس» این تردید را نه تحمیل شده به متن که خصلت خود متن به عنوان یک زبان تداوم یافته در تمام متون دیگر می داند و «داستان - مقاله» های «بورخس» با این نگاه هستی شناسانه به متن و روایت شکل می گیرند. نگاهی که قصه های مجموعه «آنای باغ سیب» از آن خالی است و این، قصه ها را از بنیان با مشکلی ساختاری روبه رو کرده است.
راوی قصه های «بیگدلی»، کتاب خوانده است و آنچه روایت می کند، روایت هایی است در دل روایت های مکتوب دیگران و تعلیقاتی بر آنها. قصه ها قرار است با تداخل روایت راوی با متن های دیگر شکل بگیرد و با تقلای راوی برای محو زمان محدود و کشف آنچه با محو این زمان آشکار می شود. اما محو زمان محدود در قصه های مجموعه «آنای باغ سیب» و روایت ها و تعلیقات خود راوی در میان روایت های دیگر، آن بی نهایت زمانی و روایی و در نهایت آن شکاکیت بورخسی را نمی سازد، چرا که بر نثر پخته قصه های «آنای باغ سیب»، حسی نوستالژیک نسبت به کتاب ها سنگینی می کند و این حس و احساساتی شدن راوی در برابر کتاب های دیگران، زبان را در تنگنایی گرفتار می کند که تنها چند روایت محدود در آن جا می گیرد.
این را قیاس کنید با قصه های «بورخس» که در آنها با روایتًً روایت ضربدر بی شمار روایت روبه رو هستیم، حال آنکه در قصه های «آنای باغ سیب»، در بهترین شان، تنها یک یا در نهایت دو روایت وجود دارد، بی آنکه این یک یا دو روایات، خوانش روایتی را که پیش از این مکتوب شده از اساس دگرگون کند چرا که در این قصه ها از آن شکاکیت طنزآلود هستی شناسانه خبری نیست یا دست کم این شکاکیت به عمق قصه ها راه نیافته و زبان را به خود آغشته نکرده است.
به همین دلیل در این قصه ها، «داستان - مقاله»، از کارکرد اصلی اش منحرف شده و بی آنکه کارکرد جدیدی از خود ارائه دهد به تاملاتی در باب قصه ها و روایت های دیگر بدل شده است. راوی، گرچه به شدت با روایت های دیگر و اصلاً با ساخت قصه و شیوه های قصه گویی درگیر است اما این درگیری، درونی ساخت قصه ها نمی شود و به همین دلیل «داستان - مقاله» در مجموعه «آنای باغ سیب» به شکلی از قصه تبدیل نشده است.
علی شروقی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید