شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا


راه ناگزیر توسعه علمی


راه ناگزیر توسعه علمی
ـ ایران آینده از نگاه سه اندیشمند ایران امروز
ـ مجموعه گفت وگو با
ـ حسن عشایری، موسی غنی نژاد، رضا منصوری
ـ تنظیم؛ شهرداد میرزایی
ـ ناشر؛ نشر دیبایه (۱۳۸۶)
ـ ۱۹۲ صفحه
ـ قیمت؛۳۰۰۰ تومان
هنگامی که مساله توسعه ایران و نیاز به آن مطرح می شود، نظرها به سمت مبانی اقتصادی آن برمی گردد، اما اندیشمندان و دانشوران معاصر ایران فارغ از آنکه چقدر در عمل در توسعه «حتی در قالب پیشبرد یک طرح پژوهشی دست داشته اند» موضوع بحث شان چیز دیگری است. آنها برای توسعه علمی کشور نیاز به زیرساخت ها و برنامه های بلندمدت را اصل می دانند. شاید به همین دلیل است که تغییر رژیم سیاسی کشور نیز نتوانسته است که مسائل و موانع پیش روی توسعه کمی را به طور کامل دگرگون کند. تهیه دستور کار برای توسعه ایران، نیازمند در نظر داشتن چه محورهایی است و از چه وجوهی باید مساله توسعه علمی ایران را بررسی کرد؟ این پرسش ها و دیگر موارد، موضوع یک دوره گفت وگو بود که در قالب یک جلد کتاب منتشر شده است.
موضوع کتاب «ایران آینده» بیشتر موانع و معضلاتی است که لزوماً سیاسی یا عقیدتی نیست و چه بسا با خردورزی بتوان آنها را رفع کرد. تجربه انقلاب ۵۷ نشان داد که با وجود تغییر رژیم سیاسی در کشور، هنوز مسائل و موانعی پیش روی توسعه است که مستقل از ساختار سیاسی یا تغییرات مدیریتی همواره وجود داشته است. هدف این گفت وگوها ارزیابی مشکلات پیش روی ایران برای رسیدن به توسعه است، به گونه یی که بتوان مبانی توسعه را برای عموم بازتر و شفاف تر کرد. در گفت وگوها تلاش شده است تا از منظر هر شاخه، محورها، بررسی، تحلیل و استنتاج شود. در ابتدا تلاش می شود تا تصویر یک کشور توسعه یافته بررسی و مفاهیم بومی توسعه ارزیابی شود. بحث درباره شناخت موانع موجود، همچنین بررسی تاریخی و تغییر شکل موانع کمک کرده است تا ذهنیت تاریخی ما دقیق تر شود. از سوی دیگر برای توسعه نیازمند زیرساخت ها، نیرو و سرمایه انسانی هستیم و حتی در صورت وجود چنین امکاناتی مشکل مدیریت و اداره امور کم و بیش بر جا خواهد بود. در عین حال کتاب تلاش کرده است به موضوع فرهنگ عمومی، رفتارها و باورهای اجتماعی، هم از دید فرصت و هم از دید تهدید پرداخته شود.
امروزه برخی با اشاره به دستیابی ایران به برخی فناوری ها در صنایع دولتی یا مقام آوردن در المپیادها، ایران را کشوری در حال توسعه معرفی کنند. مساله اصلی که این کتاب بررسی کرده، این است که مساله توسعه علمی ایران را چگونه باید حل کرد؟ می توان تصور کرد که ساختار سیاسی، همین امروز همه امکانات لازم برای توسعه را فراهم سازد. آیا جامعه علمی و اقتصادی کشور توان به حرکت درآوردن موتور توسعه کشور را دارد؟ در چنین شرایطی نیاز است تولید علم را در راستای توسعه و تولید کالا یا خدمات به کار گرفت. فرآیندی که در آن تولید علم مثلاً در جامعه شناسی به تغییر روشی در کنترل های انتظامی شهرها تبدیل شود، یا فرآیندی که در آن تولید علم در فیزیک به اختراع و در نهایت فعال سازی خط تولید یک کالا منجر شود، شامل چه مراحلی است؟ چقدر زمان می برد تا ما بتوانیم اجرای آن را عملی کنیم؟ تهیه دستور کار برای توسعه ایران، نیازمند در نظر داشتن چه محورهایی است و از چه وجوهی باید مساله را بررسی کرد؟ به هر روی یکی از محوری ترین بحث ها در این میان توسعه علمی ایران است که به نظر می رسد راه آن از دالان آموزش عالی کشور می گذرد و این توسعه کم و بیش با وجود کمترین ارتباط با ساختار سیاسی، بیشترین آسیب را از عدم ثبات و شفافیت سیاسی دیده است. آنچه در طول گفت وگوها نمود داشته است، همگرایی در آراست که طی بحث روند رو به رشدی داشته است. این موضوع را می توان به عنوان نمونه یی از کل جامعه تصور کرد که نیازمند فضایی باز برای این گفت وگوها است.
کتاب در دو گفتار ایران امروز و ایران آینده ارائه شده که در هر بخش، وجوه مختلف آن بررسی شده است. گفتار نخست (ایران امروز) شامل بخش های توسعه و مصادیق آن، نماهایی از ایران، قوت ها و فرصت های ایران، مانع ها و تهدیدها و گفتار دوم (ایران فردا) شامل بخش های برنامه، سرمایه، نیروی انسانی، ساختار مدیریت و دولت، فرهنگ و رفتارهای اجتماعی و توسعه علمی است. در این گفت وگوها دکتر رضا منصوری فیزیکدان و از نظریه پردازان توسعه علمی، دکتر موسی غنی نژاد اقتصاددان مسلط به تاریخ و جامعه شناسی ایران و دکتر حسن عشایری روانشناس و روانپزشک و مسلط به فرهنگ و رفتارهای اجتماعی در ایران شرکت داشته اند که هر کدام از زاویه یی به موضوع نگریسته و مسائل را تحلیل کرده اند.
بخش هایی از کتاب را از زبان دکتر منصوری می خوانیم؛ مشکل ما در ایران نشناختن علم به معنای نوین آن است. مردم ما کمابیش به علمی که علم سنتی خودمان است و سران آن ابن سینا، ابوریحان بیرونی و فارابی هستند، (یعنی غول های علمی ما قبل عصر نیوتن) باور دارند. به گونه یی که در رفتارهای روزانه مردم رسوخ کرده است. مردم عادی خیلی از اصطلاحات علمی قدیم را به کار می برند و به آن استناد می کنند. از برخی گزاره های علمی قدیمی استفاده می کنند، ولی علم به معنای نوین را نمی شناسند. ظاهرش را می بینند که چه اتفاقاتی در دنیا افتاده است. مردم عادی ما ممکن است برخی از دانشمندان را بشناسند و از آنها نقل قول هایی هم بکنند، ولی اینگونه نیست که علم نوین را باور کنند، زیرا آن را درست نمی شناسند. علم باوری به معنای باور به علم مدرن در مردم وجود ندارد که البته مقدمه اش شناخت خود علم به معنای نوین آن است. قبل از انقلاب کتاب های کمی نبودند که درباره علم به زبان ساده منتشر می شدند، پس از انقلاب هم سعی شده که این کار انجام شود ولی هنوز از اینکه تفکر علمی مدرن در جامعه ما رسوخ کند، خیلی دور هستیم تا بعد برسیم به آنکه علم باور بشویم. در اینکه باید برای این موضوع کاری کرد، شکی نیست. ناگزیر از این هستیم که علم نوین را بشناسیم تا بتوانیم باور کنیم.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید